با سلام مجدد به شما کاربر محترم
همانطور که قبلاً هم اشاره کردم، مسئولیتپذیر کردن کودکان و نوجوانان نیازمند مراحلی است که باید طی شود و در این مراحل، کاملاً طبیعی است که نوجوان مقاومت میکند، بهانه برای زیر بار نرفتن مسئولیت میآورد، حتی بددهنی و پرخاشگری نیز میکند و ... اما بعد از این مراحل، کم کم نوجوان از جهت روانی و ذهنی این آمادگی در او ایجاد میشود که گریزی از تعهد و مسئولیت پذیری نسبت به کارها ندارد.
لذا شما از طریق دو عامل تشویق و محرومیت میتوانید نوجوان خود را مسئولیت پذیر و متعهد بار بیاورید؛ مثلاً فرض بگیرید که نوجوان شما تکالیفش را به موقع انجام نمیدهد، در این زمینه شما با محروم کردن از بعضی از کارهای مورد علاقهاش؛ مثل تلویزیون دیدن و گوشی، میتوانید او را وادار به انجام تکالیف در موعد مقرر کنید. اگر این روند با جدیت و پیگیری شما (و همسرتان) به صورت قاطعانه انجام گیرد، کم کم این سبک و روش زندگی در نوجوان شما نهادینه میشود که تکلیف و کاری که به او واگذار شده را در وقت و موعد خودش انجام دهد.
از طرفی هرگز از تشویق و ابراز خوشحالی خود هنگامی که از نوجوان خود رفتار مثبت میبینید، دریغ نکنید؛ چراکه خیلی از رفتارها با تأیید، تمجید و تشویق در کودکان و نوجوانان شکل میگیرد.
موفق باشید.
با سلام مجدد به شما کاربر محترم
این یک نقطه مثبت است که برادرتان احساس نزدیکی به شما میکند و مسائلش را با شما مطرح میکند. این میتواند نشان از این باشد که او به شما اعتماد دارد، ولی برای اینکه حرف شما مؤثر باشد، نباید مدام از مخالفت خود با ازدواجش چیزی بگویید، بلکه با راهنماییهایی که به او میکنید اجازه دهید خودش به این تصمیم برسد که آیا وقت ازدواجش فرا رسیده است یا نه! لذا وقتی پیشنهاد میدهد که با خانواده دختر صحبت کنید و انگشتری دست آن دخترخانم بیندازید تا او را به کسی دیگر ندهند، شما بدون اینکه بخواهید مخالفت کنید، در راستای همراهی با سؤالاتی بپرسید. از جمله؛
1- برفرض که ما با خانواده دخترخانم صحبت کردیم، اما از کجا معلوم که خانواده دختر با اصل این ازدواج موافقت کنند. با توجه به اینکه سن تو و دخترخانم در حال حاضر پایین است؟
2- آیا به نظر تو به صرف اینکه نظر دخترخانم مثبت باشد، همه چیز حل شده است؟ شاید نظر پدر یا مادرش یا هردوی آنها منفی باشد و به دلایل خیلی ساده؛ مثل اینکه تو هنوز به استقلال مالی نرسیدی و شغل و کاری نداری یا سن دخترشان پایین است و ... با این وصلت مخالفت کنند یا اینکه شرایطی را بیان کنند که در توان و ظرفیت تو نباشد.
3- بر فرض که خانواده دختر هم با این وصلت موافقت کنند، ولی به نظرت تا چه مدت باید دخترخانم و خانوادهاش منتظر بمانند تا شرایط ازدواج تو فراهم شود؟ چه تضمینی وجود دارد که بعد از یک یا دو سال شرایطت برای ازدواج فراهم شود؟
سعی کنید سؤالات را با لحن صمیمی بیان کنید؛ به گونهای که برادرتان احساس کند که شما نه تنها قصد مخالفت ندارید، بلکه از روی خیرخواهی میخواهید به او در این زمینه کمک کنید. اگر برادرتان در گفتگوی با شما خیرخواهیتان را حس کند، بهتر به سؤالات شما پاسخ میدهد و قوه تعقل و منطقش فعالتر خواهد شد. در آخر هم به او گوشزد کنید که قصد شما از این سؤالات این نیست که بخواهید مانع ازدواج او شوید، بلکه میخواهید جوانب مختلف مسئله را بررسی کنید تا به یک تصمیم درست برسید.
پرسیدن این سؤالات، کمک میکند تا برادرتان سنجیدهتر تصمیم گیری و عمل کند؛ به عبارتی یاد میگیرد که برای هر اقدامی بیشتر به تبعات و عواقب کاری که میخواهد انجام دهد فکر کند و هیجانی و از روی جو زندگی تصمیم نگیرد.
نهایت این است که علیرغم راهنماییهایی که به او میکنید، او همچنان روی خواستهاش پافشاری میکند، در آن صورت بدون اینکه شما یا خانواده، جبههگیری و مخالفت کنید، بهتر است با او همراه شوید و با خانواده دخترخانم صحبت کنید.
طبیعتاً یک طرف ماجرا که باید تصمیم گیری کند، خانواده دخترخانم است. در آن صورت از دو حال خارج نیست؛ یا خانواده دختر با شرایط برادرتان کنار خواهند آمد و با این وصلت موافقت میکنند که چه بهتر (ولو فرض بعیدی است) یا مخالفت مینمایند که در آن صورت هم شما چیزی را از دست نمیدهید؛ به ویژه اینکه برادرتان هم متوجه خواهد شد که در این زمینه خانوادهاش با او همراهی کرده، ولی خانواده طرف مقابل، نظرشان منفی بوده است و تکلیف او در این رابطه هم مشخص میشود و کم کم به این نتیجه خواهد رسید که دیگر بیخودی این رابطه بیسرانجام را ادامه ندهد.
موفق باشید.
با سلام به شما کاربر محترم
نگرانی شما بابت انحرافات جنسی دخترتان قابل درک است، ولی راهکار و راهحل درمان پورنو گرافی و خود ارضایی، ازدواج موقت نیست، بلکه باید عوامل انحراف را ابتدا شناسایی و بعد کنار گذاشت و در ادامه لازم است که دختر نوجوان شما به یک مهارت خودکنترلی در این زمینه برسد وگرنه به صرف ازدواج کردن، مسئله پورنو گرافی یا خود ارضایی او برطرف نمیشود؛ چه بسیار افراد متأهلی هستند که متأسفانه بعد از ازدواج هم نتوانستند انحراف جنسی خودشان را درمان کنند؛ زیرا به جای مراجعه به کارشناس و متخصص زمان را برای درمان از دست دادند. پس راهکار چیست و چه باید کرد؟
درحال حاضر دختر شما با دو مسئله مواجه است: 1- پورنو گرافی و خود ارضایی 2- رابطه با نامحرم
درباره پورنو گرافی و خود ارضایی باید این نکته را توجه داشت که تا وقتی یک آسیب شناسی درستی درباره این مسئله نکنیم، درمان پورنو گرافی و خود ارضایی اتفاق نمیافتد. لذا با آسیب شناسی درست، فرد آسیب دیده قادر خواهد بود تا تلهها و موقعیتهای کشیده شدنش به این انحراف را تشخیص دهد و برای کنترل آن بهتر اقدام کند.
افرادی که انحرافاتی را به صورت عادت تکراری و روزانه انجام میدهند، متأسفانه در یک چرخه و دور منفی قرار میگیرند که به عادت منفی شرطی میشوند. عمدهترین عوامل ریشهای کشیده شدن افراد به پورنو گرافی و خود ارضایی؛ شامل تنهایی و بیکاری، افکار جنسی و وسوسه انگیز، دسترسی آسان به انحرافات و استرس و اضطراب است.
با توجه به توضیحاتی که درباره انحراف دخترتان دادهاید، تنهایی، بیکاری، دسترسی راحت و آسان به گوشی و فضای مجازی و افکار جنسی همگی اینها معجونی میشوند تا دخترتان به دور از چشم شما و در خلوت و تنهایی خودش به سمت این انحراف کشیده شود. طبعاً هرچقدر دخترتان بیشتر تنها و بیکار بماند، احتمال کشیده شدنش به این انحرافات جنسی بیشتر میشود. درنتیجه تنها ماندن فرزندتان در خانه اصلاً به صلاح او نیست.
درباره افتادن به گناه خود ارضایی باید توجه داشت که تمایل به این گناه، رابطه مستقیمی با قرار گرفتن فرد در موقعیتهای تحریک کننده دارد؛ مثلاً فردی که در فضای مجازی گرفتار رابطه با جنس مخالف است یا از فیلترشکن برای گوشی خود استفاده میکند و دسترسی آزادی به صفحات و سایتهای پورن دارد یا در تنهایی افکار شهوانی به ذهنش میآید، بالطبع تنش و فشار جنسی بیشتری را نسبت به دیگران تجربه میکند.
لذا کنترل گناهی مانند خود ارضایی، آبستن کنترل موقعیتهای سبب ساز، زمینه ساز و برانگیزاننده را دارد. موقعیتهای سبب ساز همان عوامل اصلی که باعث تحریک فرد به گناه میشوند؛ مانند مشاهده فیلم و عکس پورن که ازجمله موقعیتهای سبب ساز و تحریک کننده به حساب میآیند.
موقعیتهای زمینه ساز؛ موقعیتهایی هستند که خود به تنهایی عامل برانگیختگی جنسی و شهوت فرد نمیشوند، ولی معمولاً بستری هستند که در آن برانگیختگی جنسی فرد اتفاق میافتد؛ مثلاً تنهایی و بیکاری میتواند موقعیتهای زمینه ساز برای تحریک قلمداد شوند و فرد در تنهایی و بیکاری دچار این گناه شود.
موقعیتهای برانگیزاننده نیز موقعیتهایی هستند که گرایشهای فرد را به سمت انجام گناه برانگیخته میکنند؛ افکار جنسی و شهوانی ازجمله موقعیتهای برانگیزاننده هستند که میتواند فرد را به سمت گناه سوق دهد. بر همین اساس برای کنترل شهوت لازم است که فرد در قدم اول موقعیتهای سبب ساز، زمینه ساز و برانگیزاننده خود را شناسایی و در قدم بعدی آنها را کنترل نماید تا فرایند کنترل شهوت به درستی و در بستر سالم و طبیعی اتفاق بیفتد.
جهت راهنمایی بهتر، یک جدولی در ذیل وجود دارد که برای هریک از موقعیتها سبب ساز، زمینه ساز و برانگیزاننده مثالهایی زدیم تا شما هم بر اساس این جدول بتوانید موقعیتهای سبب ساز، زمینه ساز و برانگیزاننده دختر خود را شناسایی کنید.
لطفاً طبق جدول بالا، موقعیتهای سبب ساز، زمینه ساز و برانگیزاننده را که باعث تحریک جنسی دختر شما میشود را بنویسید تا دخترتان اشراف کاملی روی موقعیتهای گناه خود داشته باشد.
اما راهکار کنار گذاشتن پورنو گرافی و خود ارضایی:
1- همانطور که خودتان اشاره کردید، دخترتان درباره مشکلش ظاهراً صادقانه با شما مطرح کرده و طبعاً به دنبال رفع این مشکل بوده و هست. لذا انگیزه و اراده برای حل مشکل را دارد. کافی است همین توضیحاتی که به شما دادم را با زبان ساده و آسان برای او مطرح کنید تا اشراف بهتری روی مشکل خودش داشته باشد، سپس برای گام اول از او بخواهید که جهت خودکنترلی برای مدتی، دسترسی به گوشی به ویژه برنامه روبیکا و هرگونه شبکه اجتماعی و اینترنت را محدود کند. وقتی محرکها از بین برود، خود به خود میزان وسوسه و کشیده شدن دخترتان به انحراف هم بسیار کاهش پیدا میکند.
البته طبیعی است که اوایل با مقاومت او مواجه میشوید یا چهبسا این کار برای او بسیار سخت باشد، ولی اگر یک جایگزین مناسب برایش در نظر بگیرید، خلأ گوشی و شبکههای اجتماعی هم برطرف خواهد شد. این جایگزین میتواند با توجه به علاقهمندی دخترتان، گردش، پارک رفتن، بازی، شرکت در کلاسهای مهارتی-آموزشی یا هر چیز مفید دیگری باشد. (هرچقدر آن جایگزین، جنبه سرگرمی و مفید بودنش بیشتر باشد، دخترتان احساس مفید بودن و لذت بیشتری خواهد کرد و بیشتر در این زمینه همکاری میکند.)
2- وقتی فرد دچار پورنو گرافی و بهتبع آن خود ارضایی میشود، مادهای به نام دوپامین در مغز او ترشح میکند. دوپامین مادهای است که به هنگام شادی و نشاط در مغز ترشح میشود و احساس خوشایندی در فرد ایجاد میکند. این ترشح دوپامین در مغز، حکم پاداش دهندگی برای انجام پورنو گرافی و خود ارضایی است. بهگونهای که قوه تعقل و منطق فرد از کار میافتد. تکرار این عمل، باعث ایجاد یک عادت رفتاری خوشایند در فرد میشود.
این لذت و پاداش پورنو گرافی و خود ارضایی، باعث برانگیختگی و تحریک کنندگی فرد به انجام گناه و از آن به پیامد رفتار یاد میشود. وقتی فرد به پورنو گرافی و خود ارضایی مبتلاست، لذت این کار باعث تقویت این رفتارش در آینده میشود؛ به طوری که فرد مبتلا گاهی با فکر کردن درباره لذت این کار، به سمت انجام آن گناه تحریک میشود. درنتیجه از یک طرف موقعیتها و از طرف دیگر پیامد رفتار، ترکیبی انگیزشی را برای انجام گناه در فرد ایجاد میکنند، اما چه کار میتوان کرد تا این فکر لذت را کنترل و از بین برد؟
استفاده از تکنیک انزجار درمانی میتواند جلوی آن فکر لذت را بگیرد و انگیزه فرد برای انجام گناه را اصطلاحاً خاموش کند. مثلاً لذت کاذب پورنو گرافی و خود ارضایی را با یک امر منزجرکننده ذهنی؛ مانند تصور صحنه تهوعآور و تلخ پیوند زد و با آن تداعی نمود. لذا هرگاه افکار شهوانی به ذهن فرد آمد از این تکنیک انزجار درمانی ذهنی میتواند استفاده کند؛ یعنی یک تصویر تهوعآور و حال به هم زن را در ذهن خود تداعی کند؛ مثلاً تصور کند که تمام بدنش آغشته به چرک، کثافت و مدفوع و بوی گند شده است. حتی تصور این صحنه میتواند برای دخترتان چندش آور باشد و بلافاصله برانگیختگی جنسیاش کاهش پیدا کند.
در کنار آن میتوان از تکنیک انزجار درمانی فیزیکی هم استفاده نمود. بدین صورت که دخترتان یک کش را به مچ یا بازوی خود بندد و در مواقعی که لذت پورنو گرافی یا خود ارضایی و تحریکات جنسی در او ایجاد شد، کش را چندین بار بکشد و رها کند؛ بهگونهای که در بازو و مچش درد شدیدی را احساس نماید. این کار باعث میشود فکر دخترتان به مرور از پورنو گرافی و خود ارضایی و لذت آن منحرف شده و کمکم تحریکات جنسیاش خاموش شود. اگر این راهکار به صورت مرتب انجام داده شود، بعد از گذشت مدتی حالت انزجار و بیزاری نسبت به انحراف جنسی در فرد بیدار میشود.
درباره تکنیکهای دیگر کنترل فکر در صورت تمایل میتوان به جلسه بعدی موکول کرد. فعلاً توضیحات و راهکارهایی که در این متن اشاره شد را بکار ببندید. همین راهکار برای قطع رابطه هم به کار میآید. لطفاً در ادامه به ما بازخورد بدهید.
موفق باشید.
با سلام به شما کاربر محترم
طبیعی است که به دلیل تک فرزندی فرزندتان، حساسیت بیشتری نسبت به آینده او داشته باشید و چه بسا این حساسیت زیاد هم در مواردی مانع از تصمیمگیری شما شده باشد. بنابراین بخشی از این حساسیتی که دارید میتواند ناظر به تک فرزندی فرزندتان باشد. اما درباره سؤالی که مطرح کردید، نمیتوان بدون بررسی جوانب مسئله با بله یا خیر جواب داد؛ چراکه مؤلفههای مهمی در این زمینه وجود دارند که باید بررسی شود ازجمله اینکه:
1- اولویت شما در خصوص آینده فرزندتان چیست؟ آیا رسیدن به رفاه و پیشرفت مالی، جزو اولویتهای اصلی شماست؟ گرچه اشاره نکردید که در کدام استان و شهر زندگی میکنید، ولی چرا تصور میکنید که اگر جوان شما در کشورش باقی بماند، به هیچ جا نمیرسد؟
اگر بناست ایشان به موفقیت برسد، قطعاً باید از فیلتر تلاش و پشتکار و برنامه ریزی عبور کند وگرنه به صرف مهاجرت کردن، اتفاق خاصی نمیافتد.
ضمناً در کشورهایی که نام بردید، رقابت در میان افراد مختلف کار سختی است؛ چراکه همه دنبال تلاش و موفقیت بیشتر هستند، در حالی که بعضی از ایرانیانی که به کشورهای خارجی مهاجرت کردهاند به محض اینکه با سختیهای مهاجرت مواجه میشوند، پیشمان شده و برمیگردند یا اگر هم بتوانند با سختیهای مهاجرت کنار بیایند، به صرف رسیدن به یک رفاه نسبی اکتفا میکنند و دیگر دست از تلاش برمیدارند، بهگونهای که اگر همین افراد در کشورشان باقی میماندند با همان تلاش یا کمتر از آن به رفاه نسبی میرسیدند. در واقع این افراد با مهاجرت تنها سختی و دوری از خانواده و غربت و دلتنگی را در زندگی خود به یدک کشیدهاند.
2- با توجه به اینکه اشاره کردید خودتان فرد مذهبی هستید، مسئله سبک زندگی و تربیتی فرزندتان چقدر برای شما اهمیت دارد؟ به خصوص اینکه اشاره کردید که خانواده خاله همسرتان چندان مذهبی نیستند و بالطبع خواه ناخواه اثر همنشین اثرگذار است.
البته بحث این نیست که اگر شما موافقت کنید و فرزندتان به کشور خارجی مهاجرت کند، او دیگر یک انسان مذهبی نخواهد ماند یا اگر مثلاً در همین کشور خودش باقی بماند، حتماً مذهبی خواهد ماند؛ هیچ یک از اینها ضرورتاً اتفاق نمیافتد؛ چراکه رخ دادن هرکدام از آنها منوط به ویژگیهای شخصیتی، فرهنگی خود فرد، گرایشها و تمایلات و محیط پیرامونی او خواهد بود.
3- فارغ ازنظر شما، نظر خود فرزندتان بسیار اهمیت دارد؛ چراکه او باید تصمیم نهایی را بگیرد. آیا از جهت ویژگیهای شخصیتی، اخلاقی و رفتاری میتواند فاصله خود از خانواده و وطن و تعلقاتش را بپذیرد؟ آیا دلیل و انگیزهی کافی برای آن موفقیت و پیشرفتی که مدنظرتان هست را داراست یا اینکه صرفاً از روی هیجانات و احساساتی نظیر اینکه چون فلانی در کشور خارج به رفاه رسیده است، پس او هم میتواند به رفاه برسد، بخواهد چنین تصمیمی را بگیرد، غافل از اینکه ممکن است مانند بسیاری از افراد دیگر وسط راه هدف و موفقیتش را گم کرده و به رفاه و زندگی حداقلی اکتفا کند که تنها ظاهرش برای دیگران جذاب و فریبنده است.
بنابراین با این توضیحاتی که داده شد و شناختی که از ویژگیهای شخصیتی و فکری فرزندتان دارید، به نظرتان در صورت مهاجرتش به آنسوی مرزها، چقدر فرهنگ و اعتقاد و سبک زندگی فرزندتان ثابت باقی میماند؟ چقدر به آن پیشرفت و موفقیت مدنظرتان خواهد رسید؟ بهطور کلی این مهاجرت چقدر ارزش ریسک کردن را دارد؟
موفق باشید.
با سلام به شما کاربر محترم
اینکه نگران آینده برادرتان و رابطهاش هستید را درک میکنم، ولی صرف مخالفت کردن بدون آگاهی بخشی و اقناع کردن او، تنها مقاومت برادرتان را نسبت به خواستهاش مقاومتر میکند، در حالی که با تدبیر و صبر و بردباری میتوانید برادرتان را به تصمیم درست نزدیک کنید. اما چگونه؟
در گام اول باید رابطه خانواده با برادرتان صمیمیتر شود؛ به گونهای که فارغ از رابطهای که برادرتان با آن دختر دارد، تلاش کنید با او رابطه نزدیک و صمیمی داشته باشید؛ چراکه اولین گام برای تأثیرگذاری، بهبود رابطه است. وقتی برادرتان احساس نزدیکی با خانواده داشته باشد، اولاً بیشتر با خانواده مسائلش را مطرح میکند و احتمال مشورت گرفتنش از خانواده نیز بیشتر خواهد شد و خانواده هم بهتر و بیشتر در جریان مسائل نوجوان خواهند بود. ثانیاً خانواده بهتر میتوانند با توجه به شرایط و موقعیت نوجوان به او کمک کنند.
در گام بعدی به او کمک کنید تا تصمیم درست را بگیرد؛ مثلاً به او نگویید که تو الآن شرایط ازدواج را نداری، بلکه به او بگویید به نظرت برای ازدواج، چه شرایطی نیاز هست؟ ممکن است به بعضی از شرایط اشاره کند، آنگاه از او سؤال کنید که چقدر این شرایطی را که اشاره کرده در حال حاضر دارد و تا چه زمانی میتواند این شرایط را مهیا کند؟
اگر به شرایط اصلی ازدواج ازجمله استقلال مالی، مسئولیت پذیری و تعهد اشاره نکرد، شما باز دوباره از طریق سؤال از او بپرسید که به نظرش برای ازدواج، چقدر مسائل مالی و داشتن شغل و استقلال مالی اهمیت دارد؟ ممکن است ابتدا جوابهای قانع کنندهای به شما ندهد، ولی شما با این روش، قوه تعقل و منطق او را تحریک میکنید تا در تنهایی خودش بیشتر به این مسائل فکر کند.
همچنین هیچگاه به او نگویید که این دختر مناسب تو نیست، بلکه به او کمک کنید تا بفهمد که آیا برای ازدواج، تناسب کافی از جهات مختلف فکری، رفتاری، اخلاقی، فرهنگی، خانوادگی، علایق و سلایق، خواستهها و تمایلات با طرف مقابلش دارد یا صرفاً از روی هیجان خواهی چنین تصمیمی گرفته است.
اینکه نگران رابطه او با دختر موردنظر هستید و بخواهید او را از این رابطه منع کنید، نه تنها به حرف شما و خانواده گوش نمیدهد، بلکه شما و خانواده را مانع اصلی خود میبیند، پس باید چه کار کرد؟ به او بگویید: آیا شناخت کافی و درستی از طرف مقابل و خانوادهاش دارد یا نه؟ ممکن است بگوید که خیلی خوب او و خانوادهاش را میشناسد، آن وقت از او سؤال کنید که چقدر نقاط قوت و ضعف دختر موردنظرش را میشناسد. طبیعتاً هیچ انسانی جز انسانهای معصوم، عاری از ضعف نیستند و هر آدمی ضعفهای خودش را دارد. بالطبع هرکسی برای ازدواج لازم است که نقاط قوت و ضعف شریک زندگیاش را بداند تا برای ازدواج تصمیم درستی بگیرد.
در واقع شما با طرح سؤالات خاص و هدایت شده میتوانید او را به فکر فرو ببرید تا اولاً روی اصل ازدواجش بیشتر فکر کند و اینکه بررسی کند آیا شرایط اولیه ازدواج را داراست یا نه. ثانیاً روی نوع انتخابش بیشتر فکر میکند که چقدر عاقلانه و چقدر احساسی است؟ ثالثاً روی دختر موردنظرش نیز بیشتر فکر کند که آیا مورد مناسبی برایش میباشد یا نه؟ درنهایت همه اینها منجر به این میشود تا قوه تعقلش برای تصمیم گیری منطقی و درست تقویت شود.
نکته:
باید توجه داشت که بیش از هر چیز روی صمیمی شدن رابطه خانواده با برادرتان متمرکز شوید تا اینکه بخواهید صرفاً با او مخالفت کنید. چون وقتی برادرتان احساس نزدیکی با خانواده بکند، آنگاه گام دوم رابطه معنا پیدا میکند و آن اثر لازم را خواهد داشت وگرنه تنها مقاومتش را بیشتر خواهید کرد.
موفق باشید.
با سلام مجدد به شما کاربر محترم
در ابتدا بابت بیان علل مخالفت خود با ازدواج پسرتان تشکر میکنم. اما در این باره چند نکته را عرض میکنم:
1- درست است که امروزه سن ازدواج بالا رفته است، ولی 22 سال سن داشتن فرزندتان، معنایش این نیست که ازدواج برای او زود است، بلکه باید بررسی شود که چقدر او، انسان مسئولیت پذیر و متعهدی است و آیا در شرایط فعلی که مجرد است نسبت به کارهای خود و وظایفی که به عهدهاش گذاشته میشود، احساس مسئولیت و تعهد میکند یا نه، طبعا فردی که در زندگی مجردی، احساس مسئولیت کمی داشته باشد، در زندگی مشترک نیز دچار مشکلاتی خواهد شد و آن تعهدی که باید به شریک زندگی خود داشته باشد با گذر زمان نخواهد داشت. لذا اگر مخالفت شما با ازدواج فرزندتان ناظر به این مسئله باشد، قابل درک است وگرنه صرف پایین بودن سن دلیل موجهی برای مخالفت نیست.
2- درباره بزرگتر بودن دخترخانم هم گرچه بهتر است در ازدواج آقاپسر بزرگتر باشد، ولی یک سال بزرگتر بودن دخترخانم با رعایت شرایطی مشکلی ندارد. اما شرایط چیست؟
الف) طرفین همدیگر را بپذیرند به خصوص دختر خانم بداند که بزرگتر بودنش موجب نمیشود که نقش همسریاش تغییری کند؛ یعنی بنا نیست که چون او از همسر خود بزرگتر است، پس بخواهد نقش آدم بزرگتر را بازی کند، بلکه باید همان نقش همسری خود را بتواند ایفا کند.
ب) طرفین از جهت علایق، سلایق، خواستهها و تمایلات، افکار و رفتار به هم نزدیک باشند و مشکلی از این جهات نداشته باشند.
3- اینکه دخترخانم از تبعه افغانستان میباشد، باز هم نمیتواند یک مخالفت جدی تلقی شود؛ چراکه در ازدواج مهم آن است که طرفین از جهت فرهنگی و آداب و رسوم نزدیک باشند یا اگر نیستند، تفاوتها را درک کرده و راه حلی برای این تفاوتها داشته باشند.
بنابراین با توجه به این توضیحات، توصیه میکنم به جای مخالفت کردن با خواسته فرزندتان، او را به سمت مشاوره سوق دهید تا اینکه صرفا بخواهید مخالفت کنید؛ چراکه صرف مخالفت کردن منجر به این می شود تا فرزندتان فارغ از علاقهای که به دخترخانم دارد، میل به استقلال طلبی و مقاومتش فعال شود و اینکه برای اثبات حرفش به شما، تن به این ازدواج دهد، بدون اینکه به تبعات تصمیمش فکر کند. لذا با تدبیر و هدایت گری میتوانید او را به سمت تصمیم عاقلانه، منطقی و درست سوق دهید.
موفق باشید.
با سلام به شما کاربر محترم
اینکه نسبت به تربیت دینی دختر 8 سالهتان دغدغه مند هستید بسیار ارزشمند است. برای جذب دخترتان به روسری و حجاب دو نکته را در کنار هم در نظر باید داشت: 1- منطق و دلیل داشتن حجاب 2- ایجاد انگیزه، تمایل و گرایش به حجاب
از آنجایی که دختر شما 8 سال سن دارد، ولی به دلایل قرآنی و آنچه خدا درباره حجاب فرمود، اشاره کنید تا دخترتان با فلسفه و علت اصلی حجاب آشنا شود. متاسفانه بعضی از دختران نوجوان چون با دلایل قرآنی این موضوع آشنا نیستند و به صرف اینکه خانواده از آنها خواسته حجاب داشته باشند، حجاب میکنند، ولی بعدا که بزرگتر میشوند تحت تاثیر محیط، نوع پوشش خود را تغییر میدهند. چرا؟ چون دلیل و ماهیت این کار در همان دوران کودکی و نوجوانی در درون آنها رسوخ نکرده است و صرفا براساس هیجان و تمایل رفتار کردند و منطق این تمایل را نمیدانستند و چه بسا در برابر تمسخر و نگاه های معنادار دیگران حرفی برای گفتن نداشتند و از درون دچار تناقض میشدند. اما اگر از همان دوران کودکی، دلیل قرانی، برای کودک گفته شود، تأثیرگذاری آن بیشتری خواهد داشت؛ زیرا اولا آیات قرآن، نور است و نور هم هدایتگر انسان هاست. ثانیا کودک شما با منطق و فلسفه این کار هم آشنا خواهد شد و باعث میشود که ترکیب تمایل و منطق، رفتار را در او نهادینه کند.
اما چگونه تمایل را در دختر 8 ساله ایجاد کنیم؟
شما می توانید براي دخترتان، روسری زيبايي بخريد. البته قبل از آن، از مدتها پیش وعده اين كار را به او بدهيد و توضيح دهيد در صورتي كه مثلا در درس خاصی، نمره خوبي بگيرد يا به بزرگترها احترام بگذارد يا ...، روسری زيبا به او هديه خواهيد داد؛ بعد از خريد هم به او گوشزد کنید كه در حال حاضر اين روسری را نمیتواند همه جا بپوشد، بلکه بايد كمي صبر كند، وقتي بزرگتر شد و به سن تكليف رسيد، آن وقت اجازه اين كار را دارد. البته شما تا سن تكليف او صبر نمیکنید و در صورتي كه او اصرار كرد، اجازه آن را به او میدهید؛ اين شرط گذاشتن شما هم اهميت پوشش را نزد او بالا مي برد و هم انگيزه او را براي استفاده از روسری تحريك میکند.
همچنین هنگامي كه از روسری استفاده میکند، از او و زيبايياش تعريف كنيد و بگوييد كه حالا چقدر زيبا و با وقار و خانم شده است.
جهت مطالعه مطلب مشابه میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/122828
موفق باشید.
با سلام به شما کاربر محترم
شرایط روحی شما را درک میکنم که بابت رفتاری که همسرتان با شما کرده نسبت به او ناراحت و دلسرد شوید، اما چند نکته حائز اهمیت است:
1- اگر بخواهید در جا بزنید و به اصطلاح بخواهید از این رابطه خارج شوید، تنها جا را برای دیگری هموار کردهاید. آیا میخواهید همان کسی که همسرتان با او رابطه دارد، جای شما را بگیرد؟ قطعاً نمیخواهید چنین اتفاقی بیفتد.
2- شکی نیست که همسرتان در حق شما دچار خیانت و اشتباه شده است، ولی به نظرتان از کجا چنین روزنهای در زندگی شما ایجاد شد و جای یک شخص ثالث در زندگی شما باز شد؟ حتماً خودتان هم قبول دارید از وقتی که فاصله بین شما و همسرتان ایجاد شد و کمتر به او توجه کردید! اگر همانطور که همسرتان از شما انتظار دارد، آن توجه و نیاز را دائم و مستمر به او معطوف کنید، کم کم زمینه برای اصلاح رفتار او فراهم خواهد شد و او قدر زندگی با شما را بهتر خواهد دانست وگرنه هرچقدر دلسردی از خودتان نشان دهید یا از او فاصله بگیرید، تنها اتفاقی که میافتد این است که همسرتان بیشتر در گرداب اشتباه خودش غرق خواهد شد و نه تنها متوجه خطای خودش نمیشود، بلکه چه بسا مقصر اصلی این وضع را هم خود شما بداند. پس راهکار و راهبرد شما چه باید باشد؟
باید توجه و محبت و عاطفه خود را بیش از پیش معطوف همسرتان کنید و جایی را برای شخص ثالث باز نکنید. آن وقت ارتباط همسرتان با آن فرد هم کم کم از رونق خواهد افتاد و طرف ثالث هم متوجه خواهد شد که روی دیوار اشتباهی در حال یادگاری نوشتن است!
3- چک کردن مداوم گوشی همسرتان نه تنها از جهت اخلاقی کار درستی نیست، بلکه این کار تنها اضطراب و نگرانی شما را نسبت به روابط همسرتان بیشتر میکند. برای اینکه نسبت به روابط همسرتان مطمئن شوید، روابط خود با همسرتان را از طریق برقراری رابطه صمیمی و عاطفی بهبود دهید. در واقع شما میتوانید بدون اینکه بخواهید گوشی همسرتان را چک کنید از طریق توجه مثبت، محبت و اخلاق خوش پادشاه قلب او شوید. از این طریق دیگر هیچگاه نگران نخواهید شد که همسرتان به شما خیانت خواهد کرد یا نه؛ چراکه شما با این اخلاق و منشی که دارید از جهت شخصیتی یک سطح خود را بالا میبرید و همسرتان هم ناگزیر خواهد شد که برای حفظ شما، سطح خودش را بالاتر ببرد و دست از رابطه اشتباه خود بردارد، بدون اینکه بخواهید ذهن و فکرتان را درگیر آن شخص ثالث کنید.
امیدوارم با بکار بستن این نکات، شاهد بهبود رابطه خود و همسرتان باشید و درنهایت هم همسرتان دست از رابطه اشتباه خود بردارد.
موفق باشید.
با سلام به شما کاربر محترم
اینکه نسبت به آینده دختر خود دغدغه و نگرانی دارید قابل درک است. درست است که دخترتان در حال حاضر دارای خواستگاران زیادی است، ولی او 17 سال بیشتر سن ندارد و هنوز فرصت ازدواج را دارد. لذا لزومی ندارد که فعلاً برای ازدواجش پافشاری کنید، بلکه به جای آن با او در یک فضای آرام و صمیمی صحبت کنید و دلایل مخالفتش را صرفاً جویا شوید. اگر دلایل مخالفتش منطقی و معقول بود، بهتر است بپذیرید، ولی اگر کلاً نسبت به اصل ازدواج بدبین یا مخالف است و دلایل غیرمنطقی را بیان میکند، آنگاه باید بیشتر بررسی کرد.
لطفاً با دخترتان در یک فضای آرام و منطقی در این زمینه صحبت کنید و اگر تمایل داشتید بازخوردش را با ما در میان بگذارید.
موفق باشید.
با سلام به شما کاربر محترم
حس و حال شما را بابت این مسئله درک میکنم و چه بسا نسبت به این قضیه بسیار نگران هم شده باشید. اما آیا قبلاً همچنین چیزی را در گوشی همسرتان دیده بودید یا اینکه اخیراً چنین چیزی را مشاهده کردید؟
اگر تنها همین یکبار اتفاق افتاده است و قبلاً با چنین چیزی روبه رو نشدید، لزومی ندارد فعلاً واکنشی از خودتان بروز دهید. چه بسا این خطا در همسرتان مقطعی بوده و دیگر در آینده تکرار نکند، ولی اگر رفتارهای همسرتان در این زمینه شک برانگیز است یا به این قطعیت رسیدید که ایشان دچار عادت به این خطا شده است، آن وقت میتوانید در این زمینه در یک فضای آرام و به دور از تنش با او صحبت کنید و دلیل کارش را جویا شوید.
امّا راه مقابله با این رفتار خطا آلود همسرتان در صورت تکرار آن، این است که در ابتدا برای از بین بردن هر دردی، عامل آن درد را باید شناخت؛ گاهی چند عامل با هم در به وجود آمدن یک درد دخالت دارند که شما در متنتان اشاره کردید؛ از جمله دسترسی به گوشی، احتمالاً فیلترشکن و محیط آلودهی فضای مجازی، عادت به این رفتار و ارضا نشدن غریزه جنسی به صورت سالم، ضعف شخصیت و ایمان فرد و ... همگی میتواند فرد را به سمت گناه سوق دهد.
همچنین بخشی از گرایش فرد به پورن، میتواند به خاطر وقت آزاد داشتن و میل شدید او به مسائل جنسی باشد. لذا سعی کنید کارهای خانه و متفرقه از جمله نگهداری و بازی با بچهها را به همسرتان بسپارید. (سعی کنید وقت آزادش را پر کنید.)
سعی کنید در زمان و لحظاتی که وقت همسرتان آزاد و مستعد رابطه است، همان لحظه با مهیا کردن شرایط و فضا، رابطه زناشویی برقرار کنید. لذا برقراری رابطه از سوی شما با ایشان و ارضا شدنش، میتواند تا حدودی میلش به پورن را تا حدودی کم کند.
بالا رفتن انگیزههای درونی برای کنار گذاشتن این کار میتواند فرد را در کنترل نفس نیز کمک کند. لذا شما به عنوان همسر به او انگیزه پیشرفت در مسائل مختلف کاری، اجتماعی و ورزشی را بدهید تا وقت آزاد و تنهایی خودش را با کارهای سالم پر کند. در کنار آن:
1- وقتی ارزشهای اخلاقی در فرد بالا باشد، احتمال گرایش به رفتار غلط کاهش پیدا میکند.
2- موقعیتهای که ایشان را بیشتر تحریک میکند، شناسایی کنید و از او بخواهید که از آنها فاصله بگیرد.
راهکارهای دیگری نیز وجود دارند که میتوانید جهت مطالعه بیشتر به لینک ذیل مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/97070
موفق باشید.
Pages