بسم الله الرحمن الرحیم
السلام و علیک یا محمد مصطفی،السلام و علیک یا فاطمه الزهرا،السلام و علیک یا علی ابن ابیطالب،السلام و علیک یا حسن ابن علی،السلام و علیک یا حسین ابن علی ،السلام و علیک یا بنت الحسن یا بانو سیده شریفه
ای دختر امام حسن ای بانوی عزیز ای کسی که در جریان کربلا بسیار رنج دیده ای بسیار ستم کشیده ای ای دختر امام کریم ما امام حسن علیه السلام از دور بر اهل بیت و شما سلام و دورد میفرستم.ای بانوی بزرگوار و کریم از شما خواهش میکنم به حق مادر عزیزت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به حق عمه عزیز و گرامی ات حضرت زینب سلام الله علیها به حق عمه عزیز و بزرگوارت حضرت ام اکلثوم سلام الله علیها به حق پدر کریم و بخشنده ات حضرت امام حسن علیه السلام و به حق عموی عزیز و شهیدتان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و بحق طفل رضیع دشت کربلا شش ماهه دشت کربلا شوهرم احسان را که مدت هاست از بیماری رنج میبرد شفای عاجل عنایت بفرمایید.بانوی بزرگوار خانم سیده شریفه خواهش میکنم همسرم را شفا بدید واقعا خیلی اذیت شدم و زجر کشیدم
سلام
شما می فرمایید که تفاوت انسان و ربات در اختیار است. یعنی ربات اختیار ندارد ولی انسان دارد.
اختیار یعنی :
" اگر بخواهم انجام می دهم و اگر نخواهم انجام نمی دهم"
حال سوال این است که چه چیزی باعث می شود که تصمیم بگیرم "بخواهم" انجام دهم یا "نخواهم" انجام دهم؟
یک بچه دو ساله که همش شکلات می خواهد، چرا شکلات را می خواهد ولی داروی تلخ را نه؟
چونکه از شکلات لذت می برد و از داروی تلخ عذاب می کشد.
به نظر می رسد این بچه از خود اختیاری ندارد و برده لذت است.
اما کم کم که بزرگ می شود می فهمد که گاهی اوقات برای کسب لذت باید کمی عذاب بکشد. یعنی برای غذا خوردن باید زحمت غذا پختن و برای لذت بردن از هوای پاک باید زحمت به کوه رفتن و برای به دست آوردن آسایش زحمت کار کردن را بپذیرد.
بعضی ها سعی می کنند زحمت کمتر متحمل شوند و سود و لذت بیشتر ببرند. به همین دلیل مثلا دزدی می کنند.
ولی چرا همه دزدی نمی کنند؟
جواب : بعضی ها می خواهند دزدی کنند ولی در خود عرضه این کار را نمی بینند، یعنی می ترسند که موفق نشوند و گرفتار عذاب زندان شوند.
یعنی نه اینکه آدم های خوبی باشند، بلکه پرهیز از عذاب احتمالی سبب می شود که کار بد را انجام ندهند.
گروه دیگری که دزدی نمی کنند آدم های خدا ترس هستند. یعنی برای پرهیز از عذاب الهی از کار بد دوری می کنند.
گروه دیگر هم کسانی هستند که عذاب وجدان سبب می شود که مرتکب دزدی نشوند.
یعنی اگر دزدی کنند فکر بد بختی و زجری که آن فرد مورد سرقت واقع شده خواهد کشید باعث رنج و عذاب آنها خواهد شد.
این گروه اخیر البته ممکن است دزدی کنند. مثلا اگر فرد پولداری ببینند با خود می گویند این که پولدار است. و دزدیدن مقداری از مال او وجدان آنها را آزار نخواهد داد.
و ضرب المثل معروف هم می گوید که تخم مرغ دزد روزی شتر مرغ دزد خواهد شد. یعنی با کمی تمرین در دزدی می توان وجدان را در خود از بین برد و یا حداقل آن را تضعیف کرد تا انسانِ دزد را آزار ندهد.
نتیجه اینکه پرهیز از کارهای بد با هدف پرهیز از رنج و عذاب است.
اما درباره کارهای خوب هم می توان گفت:
عده ای برای کسب بهشت و لذت های آن و عده ای و عده ای هم به جهت پرهیز از وجدان درد مرتکب کارهای خوب می شوند. عده ای هم صرفا از انسان خوب بودن و یا از تشویق شدن و این جور چیزها لذت می برند.
فعلا با آن دسته از انسانها که به فرمایش امیرالمؤمنین "نه به شوق بهشت و نه از ترس جهنم خدا را نمی پرستند بلکه فقط به این دلیل خداوند را می پرستند که او را لایق پرستیده شدن می دانند " کاری نداریم.
اختیار داشتن یعنی قدرت تصمیم گیری و اعمال آن.
از طرفی همانطور که گفتیم مبنای تصمیم لذت و رنج است.
پس وقتی می گوییم خداوند به انسان اختیار داده، یعنی اجازه داده که آنچه را که برای او لذت بخش است انجام دهد و آنچه را که برایش رنج آور است انجام ندهد.
اگر قبول کنیم که اعمال و رفتار انسان فقط تحت تاثیر لذت و رنج قرار دارد، پس معنی اختیار الان این می شود:
اگر کاری برایم لذت بخش بود آن را انجام می دهم و اگر رنج آور بود انجام نمی دهم.
آیا با این سخنان موافقید؟
Pages