ب نظر من شوهرتون دوستون داره و انگار داره ناخواسته حسادت میکنه ک شما توجهتون کمه ,البته احتمال دادم,ب نظر من میشه با نشون دادن توجه بیشتر همه چیز رو باهم داشت
عزیزم ب نظر طرز رفتار شما هم درست نبوده,ب نظرم شما یکی چند ماه کوتاه بیا و براش همون طوری رفتار کن ک فک میکنی عصبی نمیشه و بهش محبت کن وقتی حس میکنی الان نیاز داره,رابطتم کم رنگ کن طوری ک التماس نباشه, و فقط درصورت تماس و دیدن لبخند و محبت نامحسوس باشه ک برداشت به التماس کردن نباشه
ازت دلسرد شده ک انقد ناراحته ,خودتو بهش ثابت کنی ک واقعا دوسش داری برمیگرده پیشت
ی دوست خوب میگفت یادت باشه تا دل نکنی به دست نمیاری,ینی التماس نکن,فقط تلاش کن و باقیش با خدا
ایشالله م برمیگرده
ب نظر من شما اصلن شرط رو اجرا نکن عزیزم ک برات گرون تموم میشه
ی مدت بذار تو حال خودش باشه ارتباطتم باهاش کمرنگ کن تا بفهمه نبودت چ فشاری بهش میاره,حرف از طلاقم زد هیچی نگو و از حرفایی استفاده کن ک ی ذره سر عقل بیاد مثل اون چیزایی ک رگ مردونگی رو بلند میکنه
نگران نباش خوب میشه
الان دچار سردی و غرور شده و لازمه تنهاش بذاری تا با خودش کنار بیاد
ولش کن بابا مردا تازه وقتی از دست میدن افسوس میخورن!!!!!اونم موقتیه و ب خاطر این ک احساس سرخوردگی میکنن,ب زندگی و شوهرت بچسب,همش ک عشقای بچگونه نیس,اون آقا اگه جربزه داشت و قابل تکیه کردن بود نباید از دستت میداد نمیذاشت ک بری,حتما حکمت بوده ک مانع ازدواجت نشده و ازدواج کردی
فک کن زنش میشدی و اونم با این همه ناز و کرشمه خونوادش؟؟؟؟بدون اجر میخواستی بری؟؟؟؟؟؟؟؟
ب نظرم اگه با اون پسره صحبت کنی دل خواستگارت بدتر میشکنه و میره حتی اگه ب تفاهم نرسی
ب نظرم چشمتو باز کن و ب قیافه اهمیت نده گلم
اخلاق عجیبی داری
ب نظر من شوهرتون دوستون داره و انگار داره ناخواسته حسادت میکنه ک شما توجهتون کمه ,البته احتمال دادم,ب نظر من میشه با نشون دادن توجه بیشتر همه چیز رو باهم داشت
عزیزم ب نظر طرز رفتار شما هم درست نبوده,ب نظرم شما یکی چند ماه کوتاه بیا و براش همون طوری رفتار کن ک فک میکنی عصبی نمیشه و بهش محبت کن وقتی حس میکنی الان نیاز داره,رابطتم کم رنگ کن طوری ک التماس نباشه, و فقط درصورت تماس و دیدن لبخند و محبت نامحسوس باشه ک برداشت به التماس کردن نباشه
ازت دلسرد شده ک انقد ناراحته ,خودتو بهش ثابت کنی ک واقعا دوسش داری برمیگرده پیشت
ی دوست خوب میگفت یادت باشه تا دل نکنی به دست نمیاری,ینی التماس نکن,فقط تلاش کن و باقیش با خدا
ایشالله م برمیگرده
ب نظر من شما اصلن شرط رو اجرا نکن عزیزم ک برات گرون تموم میشه
ی مدت بذار تو حال خودش باشه ارتباطتم باهاش کمرنگ کن تا بفهمه نبودت چ فشاری بهش میاره,حرف از طلاقم زد هیچی نگو و از حرفایی استفاده کن ک ی ذره سر عقل بیاد مثل اون چیزایی ک رگ مردونگی رو بلند میکنه
نگران نباش خوب میشه
الان دچار سردی و غرور شده و لازمه تنهاش بذاری تا با خودش کنار بیاد
ولش کن بابا مردا تازه وقتی از دست میدن افسوس میخورن!!!!!اونم موقتیه و ب خاطر این ک احساس سرخوردگی میکنن,ب زندگی و شوهرت بچسب,همش ک عشقای بچگونه نیس,اون آقا اگه جربزه داشت و قابل تکیه کردن بود نباید از دستت میداد نمیذاشت ک بری,حتما حکمت بوده ک مانع ازدواجت نشده و ازدواج کردی
فک کن زنش میشدی و اونم با این همه ناز و کرشمه خونوادش؟؟؟؟بدون اجر میخواستی بری؟؟؟؟؟؟؟؟
Pages