با سلام
کاربر گرامی توضیح ندادید علت اینکه قصد ازدواج ندارید چیست؟ و چه مانعی برای ازدواج تون وجود دارد؟ از طرفی خواستگارتون چه ویژگی های خوبی دارد که فکر می کنید فرد مناسبی است. لطفا بیشتر توضیح دهید
با سلام
دوست گرامی از اینکه گروه مشاوران رهروان ولایت را برای همفکری انتخاب نمودید متشکریم
اینکه تنهاترین راه صحیح برای ارضا نیازها ازدواج و انتخاب راه حلال هست شکی نیست و در این زمینه بنده مطلبی را نوشتم مطالعه کنید در این مطلب توضیح دادیم که ازدواج حق مسلم هر جوان هست.
اما مسئله ای که شما دارید عدم موافقت والدین تون هست که بایستی رضایت شون را جلب کنید توجه داشته باشید ازدواج با رضایت خانواده ارامش بیشتری را در پی دارد.
سعی کنید در هر شرایطی خواسته تان را مطرح کنید هر چقدر والدین خواستند این مسئله را پشت گوش بیاندازند شما جدی باشید. می توانید از اشخاصی که تو خانواده باهشون راحت هستید شروع کنید مثلا خواهر یا برادر بزرگتر، بعد از صحبت با انها می توانید از اون اشخاص برای متقاعد کردن والدین استفاده کنید.
به افراد موجه و مورد اعتماد خانواده هم می تونید بیان کنید تا اونها با خانواده تون صحبت کنند.
نکته اخر اینکه اشاره کردید نمی توانید خویشتن داری کنید از نظر اسلام کسی که به گناه بیفتد ازدواج برایش واجب هست لذا باید جدی پی گیر باشید البته دقت داشته باشید که بدون مهارت وارد زندگی نشوید و حتما قبل از هر اقدامی مهارتهای لازم را فرا بگیرید
موفق باشید
با سلام
از اینکه گروه مشاوران رهروان ولایت را برای همفکری انتخاب نمودید متشکریم.
کاربر گرامی اینکه کارشناسان اسیب هایی را برای فرزندان طلاق مطرح می کنند جبر که نیست و الزاما این طور نیست که هر بچه طلاقی با مشکل مواجه می شود اما غالبا وقتی خانواده ای از هم گسیخته می شود پیش میاد که والدین با هم لج و لج بازی می کنند و از بچه به عنوان حربه برای اذیت طرف مقابل استفاده می کنند یا مشاجرات قبل از جدایی که بچه ها شاهد ان هستند در روح و روانشان تاثیر زیادی دارد. و یا دچار مشکلات مالی و هزار نوع گرفتاری دیگر می شوند.
حال شما فرمودید که خدا را شکر توانستید خیلی از این مباحث را حل کنید پس دلیلی برای اسیب نیست البته توجه داشته باشید در هر صورت طلاق اسیب هایی دارد اما با روشهای مناسب می توان این اسیب ها را به حداقل رساند.
مورد بعد که اشاره کردید فرمودید قصد ازدواج ندارید، این امر نه برای خودتان مناسب است نه برای فرزندتان و بهتر هست که با انتخاب فرد مناسب خانواده تشکیل بدهید تا سایه مردی با تقوا و مناسب برای تان مهیا شود توجه داشته باشید که دختر شما هم به وجود یک مرد نیاز دارد و از طرفی خود شما بیشتر نیازمند تکیه گاه هستید و قطع بدانید فردا دخترتون بعد از اینکه بزرگ شد نخواهد گفت خیلی ممنون به خاطر من ازدواج نکردی بلکه می گوید می خواستی ازدواج می کردی لذا هر کسی جایگاهی دارد جایگاه دخترتون جدا و جایگاه زندگی شخصی تون هم جدا پس لزومی ندارد شما نیازهای خود را سرکوب کنید.
البته توجه داشته باشید فردی را انتخاب کنید که بهترین شخص برای شما و دخترتان باشد تا هم روح روان شما ارام بگیرد و هم دخترتون صاحب خانواده گردد این طوری ازدواج وی هم یقینا خیلی بهتر از الان می شود که فقط با شما زندگی می کند و خواستگارش حداقل می داند که با یک خانواده طرف هست نه با یک خانم و دختر تنها.
موفق باشید
سلام مجدد
خانم گرامی توجه داشته باشید در ازدواج نباید با شرط و شروط فردی را قبول کرد خصوصا شما چیزی می خواهید که شاید تغییرش سخت باشد فردی که فیزیک بدنش شکل گرفته طبیعتا به سختی تغییر می کند لذا شما اگر می خواهید ایشون را قبول کنید همان طور که هست بپذیرید نه به شرط تغییر و اگر واقعا نمی تونید با خودتون کنار بیایید به هیچ وجه قبول نکنید لیکن توصیه ما این است اسیر ظاهر نباشید انسان اخلاق و رفتارش خیلی والاتر از جسم و فیزیکش هست و هیچ وقت نمی توان صورت زیبا را باسیرت متعالی مقایسه کرد
با سلام
کاربر گرامی از این که گروه مشاوران رهروان ولایت را برای طرح سوال انتخاب نمودید متشکریم.
پیامبر اكرم (صل الله علیه و آله) می فرمایند : «وقتی كسی به خواستگاری می آید و اخلاق و دین اش مایه رضایت است به او زن دهید كه اگر چنین نكنید ، فتنه و فساد زمین را پر خواهد كرد» [1] همان طور که در روایت شریف ملاحظه می کنید رسول خدا تاکید دارند وقتی فرد با ایمانی به خواستگاری می اید بهش دختر بدهند جالب است بدانید دین اسلام اصل کفویت را در دینداری می داند و افراد دیندار را کفو هم معرفی می کند مردی به امام حسن علیه السلام عرض کرد: دختری دارم، او را به ازدواج چگونه فردی درآورم؟ حضرت فرمودند: «او را به ازدواج مردی با تقوا درآور; که اگر دوستش داشته باشد، او را گرامی می دارد و اگر هم دوستش نداشته باشد، به او ستم نمی کند.» [2]
اما یه سری مسائل دیگر هم بایستی توجه داشته باشید که خدمت تان عرض می شود. اول اینکه بحث حجاب را مطرح کردید در مورد حجاب عرض کنم از منظر اسلام هر پوششی که کامل باشد و محرک نباشد کافی هست حال این حجاب می تواند چادر باشد یا مانتوی مناسب که کامل پوشش می دهد اما یک مسئله ای که هست عرف طلبگی هست و مناسب نیست که طلبه ای همراه خانم مانتویی مثلا تبلیغ برود! خب این از منظر مردم هم پسندیده نیست و مردم از یک روحانی برترین ها را می خواهند که حجاب برتر چادر هست لذا در این زمینه فکر کنید و اگر به این نتیجه رسیدید که همیشه چادر بزنید می تونید با ایشون ازدواج کنیم و الا فکر نکنید که می توان همسر یک روحانی بود و مانتو هم پوشید.
در مورد مسئله تحصیلات عرض کنم ازدواج مانع تحصیل نیست و اگر اقا موافق باشند شما می توانید ادامه تحصیل بدهید و اتفاقا رشته ای را انتخاب کنید که در زندگی مشترک بهش نیاز دارید و این حسن ادامه تحصیل بعد از ازدواج هست چون مثلا پیش میاد که خانم مهندسی خونده باشد و بعد با یک طلبه ازدواج می کند که اون تحصیلات دانشگاهی هیچ به دردش نمی خورد در حالی که مثلا علوم دینی می خواند خیلی می توانست به شوهر کمک کند. نکته ای که بایستی در مورد ادامه تحصیل توجه داشته باشید این است که شرط نکنید که من باید تحصیل کنم. چون بعضی خانمها می گویند ما شرط کردیم که درس بخونیم و اقا هم از روی احساس قبول می کند یا با خود می گوید الان قبول می کنم بعدا تغییرش می دم که هر دو باعث درگیری و مشکلات می شود لذا شما با استفاده از سوالات مناسب ببینید میزان علاقه مندی وی به تحصیل همسر چیست اصلا موافق هست یا خیر و در صورت موافقت چقدر علاقه مند هست.
موفق باشید
پی نوشت ها
1- نهج الفصاحه ، ح247
2- جمال الدین محمدالابشیهی،المستطرف،ج 2،ص 218
با سلام
از اینکه گروه مشاوران رهروان ولایت رابرای همفکری و مشاوره انتخاب نمودید متشکریم.
کار بر گرامی اگر تحقیقات شما اصولی هست و به صورت دقیق انجام می شوند خب باید نسبت به نتیجه مطمئن باشید و اصولا فلسفه تحقیق هم برای پی بردن به صدق و کذب گفته های فرد در مصاحبه هست لذا وقتی شما فهمیدید خواستگارتون مثلا سیگاری یا معتاد بوده بایستی بر اساس همین یافته ها تصمیم بگیرید.
نکته ای که هست اینکه حالا فردی در گذشته سیگاری بوده یا خیر خیلی حساس نباشید بیشتر به حال فعلی افراد دقت کنید البته نیم نگاهی هم به گذشته اش داشته باشید.
موفق باشید
با سلام
از اینکه گروه مشاوران رهروان ولایت را برای همفکری انتخاب نمودید متشکریم.
کاربر گرامی قبول کنید که به جای برخورد منطقی با این مسئله، کلا با احساسات درگیر شدید و اگر بابای شما جرقه ای را روشن کرده شما در حال اتش زدن کل زندگی هستید البته خدا را شکر سوالتون را خیلی به موقع و زود مطرح نمودید و انشاالله این قضیه به زودی ختم به خیر می شود و ما هم به خاطر اینکه سوالتون اورژانسی بود خیلی سریع پاسخگویی کردیم. مطالبی را در ذیل مطرح می کنم لطفا با دقت مطالعه کنید.
1- خداوند در قران می فرماید « وَ لاتَجَسَّسوا وَ لایَغتَب بَعضُكُم بَعضاً »(حجرات/12) و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند. خداوند در قران صراحتا از تجسس در زندگی شخصی دیگران ما را بر حذر داشته است اما شما متاسفانه در زندگی شخصی پدرتان جستجو کردید مرحوم کلینى در کتاب کافى در حدیثى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله چنین نقل مىکند که فرمودند: «یا مَعْشَرَ مَنْ اسْلَمَ بِلِسانِهِ وَ لَمْ یُسْلِمُ بِقَلْبِهِ لا تَتَّبِعُوا عَثَراتِ الْمُسْلِمینَ، فَانّهُ مَنْ تَتَبَّعُ عَشَراتِ الْمُسْلِمینَ تَتَبَّعُ اللَّهُ عَثْرَتَهُ وَ مَنْ تَتَبَّعُ عَثْرَتَهُ یُفْضِحْهُ؛ اى گروهى که با زبان مسلمان شده اید اما دل شما اسلام را نپذیرفته است، از لغزشهاى مسلمانان جستجو مکنید، چرا که هر کس تجسّس درباره لغزشهاى مسلمین کند، خداوند از لغزش او جستجو خواهد کرد، و هر کس که خداوند از لغزش او جستجو کند، رسوایش خواهد نمود»[1]
از این دست روایات زیاد داریم لذا تجسس شما صحیح نبوده است اما در مورد اینکه پدرتون با اون خانم ازدواج موقت کرده بوده هر چند از لحاظ شرایط خانوادگی مناسب نبوده است اما کار حرامی هم مرتکب نشده است که شما اینقدر ایشون را زیر سوال بردید و طوری مسئله تون را نوشتید که نعوذبالله پدرتون زنا کرده است یا قتلی را مرتکب گردیده است در حالی که بنده خدا از کار شرعی خودش هم نادم هست اما شما دست بردار نیستید.
در مورد بیان مسئله به خواستگارتون عرض کنم به نظر نمی رسد خصوصی ترین مسئله پدرتان به خواستگار شما ارتباط داشته باشد و حتی به فرض محال اگر وی بعدا هم متوجه شود که نمی شود خب این امر اصلا به شما ارتباطی نداشته است و به زندگی شخصی شما مربوط نخواهد بود.
اما در مورد بیان به مادر عرض کنم شما در واقع فریب شیطان را خوردید و شیطان قصد دارد با دست خودت زندگی و خانواده ات را ازت بگیرد و در واقع نوعی خود زنی به حساب بیاد. خواهر گرامی بیان این مسئله به مادرتون فایده ای ندارد و درد وی را دوا نمی کند اما ثمره اش این می شود که خدا نکرده دعواهای طولانی در خانواده رخ بدهد یا اینکه حتی از هم جدا شوند و شما تنها زندگی کنید و شیطان سایه بابا و مامان را از شما کم کند شما استدلال می کنید نمی توانید به چشمان مادرتان نگاه کنید و حس می کنید که مورد خیانت واقع شده اند در حالی که این طور نیست و این وسوسه شیطان هست توجه داشته باشید شیطان راههای مختلفی برای نفوذ دارد همیشه افراد را تحریک به ادم کشی نمی کند بلکه بعضی اوقات از راه دینداری وارد می شود و ابن ملجمی را وادار می کند تا به خاطر کج فهمی از دین قران ناطق و ولی خود را شهید کند. خدا نکرده از انهایی نباشیم که به خاطر جهل خود را در دام شیطان بیاندازیم.
توصیه ما این است شتر دیدی ندیدی و چنان این قضیه را فراموش کنی که انگار نه انگار و در موردش با احدی نیاز نیست صحبت کنید حتی با پدرتون هم لازم به صحبت نیست فکر کنید اصلا چنین داستانی نبوده و شما هم چیزی نشنیدید. و در پایان توکل و توسل به ائمه اطهار راهگشای زندگی تان خواهد بود.
موفق باشید
پی نوشت ها
1- اصول کافى، جلد ۲، صفحه ۳۵۴، حدیث
با سلام
کاربر گرامی از اینکه ما را به عنوان مشاور و راهنما انتخاب نمودید متشکریم.
اینکه شما قصد ازدواج دارید و نیاز به همدم دارید یک امر طبیعی است و خداوند این نیازها را برای لذت بردن از زندگی در انسانها نهادینه کرده است اما متاسفانه گاهی اوقات خود فرد یا خانواده باعث می شوند این نعمت الهی تبدیل به زحمت شود و افراد با مشکل مواجه شوند. شما فرمودید به خدامنم دلم میخاد شوهرم ایده آل باشه ... خب همین فکر و نوع بینش خودش مانع برای رسیدن به اهداف متعالی است و در ازدواج نباید ایده الگرا بود مگر خود ما ایده ال هستیم و کمال مطلقیم؟ قطعا همه ما نواقصی داریم و دیگران هم همین طور اما هر فردی در کنار نقصهایش ویژگی های مثبتی دارد که منحصر به فرد هست و کسی از ان بهره مند نیست لذا بیشتر به این مباحث باید فکر کرد تا به نکات منفی.
در مورد خواستگارتون عرض کنم خواهر من اگر واقعا شما از فردی خوشتون نمیاد چرا دو سال یک رابطه را ادامه دادی؟ این نشان از علاقه مندی هست اما همان ایده ال نگری که اشاره کردید مانع می شود.امام باقر علیه السلام می فرمایند «با كسی كه از اخلاق و دینش رضایت دارید ازدواج كنید ، خودداری شما از وصلت با او باعث فتنه و فساد بزرگ در جامعه می شود» [1]با این حال توجه داشته باشید تا زمانی که این مسئله را برای خود حل نکردید ازدواج نکنید اما با توجه به طولانی شدن ارتباط خیلی سریع تکلیف خود را روشن کنید یا این مسئله را به صورت قلبی بپذیرید یا اگر نتوانستید جواب رد بدهید تا تمام شود بهتر است برای درست اندیشیدن و چیدن صحیح معیارها با مشاوری امین صحبت کنید تا ملاکهاتون را صحیح بچینید.
اما در مورد مادرتون عرض کنم نوع نگرش مادرتون به مسئله ازدواج صحیح نیست پیامبر اكرم (صل الله علیه و آله) می فرمایند : «وقتی كسی كه به خواستگاری می آید و اخلاق و دین اش مایه رضایت است به او زن دهید كه اگر چنین نكنید ، فتنه و فساد زمین را پر خواهد كرد» [2] بهتر است در این زمینه با مامانتون گفتگو شود و تبعات افکارش براش روشن گردد این امر توسط خود شما خیلی کارساز نیست لذا این مسئله بایستی توسط افراد بزرگتر از جمله پدرتون و اشخاصی که مورد قبول مادرتون هستند صورت پذیرد و اگر قبول کند برای مشاوره هم با شما بیاد خیلی خوب هست در این صورت هر دو مسئله تقریبا قابل حل خواهد بود.
موفق باشید
پی نوشت ها
1- اصول كافی . ج5 . ص347
2- نهج الفصاحه ، ح247
با سلام
کاربر گرامی از اینکه گروه مشاوران رهروان ولایت را برای همفکری و مشاوره انتخاب نمودید متشکریم.
در مورد اینکه فرمودید نامزدتون اصرار به مشاوره دارد بایدگفت که اصرارش غیر منطقی نیست و مراجعه به مشاور قطعا مفید و کارساز خواهد بود شاید شما فکر می کنید احیانا مشاور به نامزد شما خواهد گفت ازدواج شما مناسب نیست و از این قضیه ترس دارید در جواب این مسئله باید عرض کنم اولا مشاور سعی می کند به نکات مثبت نگاه کند و اشتراکات شما را پیدا کرده و صمیمیت را به این مشترکات گره بزند. ثانیا اگر تفاوت هایی هست با راهکارهای منطقی که ارائه می دهد خیلی راحت می توانید تمایزات بین فردی را حل کنید. ثالثا اگر مشاور نهایتا به این نتیجه برسد که ازدواج شما اصلا موفقیت آمیز نیست (بعید است) در این صورت نیز شما ضرر نمی کنید چون جلو اسیب های بزرگ را در اینده می گیرید پس حرف نامزدتون را در این موضوع قبول کنید.
اما در مورد بعضی قضاوتهای نامزدتون باید عرض کنم که شاید این قضاوت ها از عدم مهارت شما بر زندگی مشترک نشات می گیرد و چه بسا همین مسائل نیز در صورت مراجعه به مشاور حل شود.
نکته اخر اینکه با تحقیق صحیح حتما یک مشاور متخصص و متدین پیدا کنید تا راه را صحیح انتخاب نمایید.
موفق باشید
با سلام
دوست گرامی وضعیت روحی شما قابل درک هست اما متاسفانه این فقط شما نیستید که دچار چنین مسئله ای شدید بلکه هستند جوانانی که توصیه های دینی و علمی را جدی نمی گیرند و اقدام به ارتباط می کنند در حالی که ما بارها گفتیم دوستی تضمین برای ازدواج نیست و به مرور زمان نظر اشخاص عوض می شود و ممکن است صدمه سنگینی به طرف مقابل و حتی خودش بزند. لذا کاش همان ابتدای امر یا ازدواجتون را مسجل می کردید و یا اینکه به ارتباط تون ادامه نمی دادید.
با اینکه ما انسانها گاهی دچار لغزش و گناه می شویم باز خداوند نعمت هایش را از ما دریغ نمی کند یکی از بزرگترین نعنت های الهی فراموشی است و انسانها به راحتی می توانند مسئله ای را فراموش کنند لذا ما توصیه می کنیم فراموشش کنید اگر شما به خویشتن اعتماد کنید می توانید فرد بهتری را برای زندگی انتخاب کنید. براي رها شدن از گذشته بايد ياد بگيريد كه ذهن را مديريت كنيد و هرلحظه نسبت به‌خودتان آگاه باشيد و نگذاريد ذهن هرگاه كه خواست به گذشته سفر كند. اگر دقت كرده‌باشيد بيشتر اوقات ذهن يا در گذشته سير مي‌كند يا در آينده و كمتر پيش مي‌آيد كه ذهن به همان زمان حال فكر كند.
اما چگونه مي‌توان ذهن را به زمان حال آورد؟ بايد اول ياد بگيريد ذهن‌تان را ببينيد و حواس‌تان باشد الان ذهن‌تان در كجاست؟ ذهن مثل كودكي بازيگوش مرتب بين گذشته و آينده گردش مي‌كند، با آموختن روش‌هاي بدست گرفتن افسار ذهن مي‌توانيد مانع سفر آن به گذشته‌هاي نامطلوب شويد. روشهایی هم برای دور شدن از تنهایی و فراموشی در ذیل ذکر می کنم ان شا الله مفید باشند.
با كسي حرف بزنيد: گاهي بعد از جدايي آنقدر فرد تحت فشار قرار مي‌گيرد كه بد نيست با يك مشاور صحبت كند چون شايد مشاور بتواند به او كمك كند تا از فضاي وابستگي بيرون بيايد چون گاهي مشاور به تحليل‌هايي از دوران كودكي و شخصيت فرد مي‌رسد كه مي‌تواند بسيار كمك‌كننده باشد، از طرف ديگر فضاي حمايتي جلسات مشاوره مي‌تواند كمك بيشتري هم بكند اما اگر هم فرد چندان تمايل ندارد از يك مشاور كمك بگيرد مي‌تواند احساساتش را با يك دوست صميمي يا يكي از اعضاي خانواده يا. . . در ميان بگذارد همين بيان احساسات و گفت‌وگو مي‌تواند بسيار كمك‌كننده باشد و همچنين خود حرف زدن مي‌تواند بسياري از استرس‌ها و فشارها را از بين ببرد. البته خودتان درذهن‌تان بايد به اين پذيرش رسيده‌باشيد كه قطع اين رابطه به نفع‌تان بوده‌است، در اين حالت ديگران نيز با حمايت‌شان به شما كمك بيشتري مي‌كنند.
به‌دنبال تغيير باشيد: بعد از جدايي هرگونه تغيير محيطي مي‌تواند به شما كمك كند، مثلا سفر يا خريد وسيله‌اي تازه يا... مثلا اگر از مدت‌ها پيش مي‌خواستيد ميز تازه‌اي براي خود بخريد، حالا همان خريد مي‌تواند كمك‌كننده باشد. به سراغ كارهايي برويد كه مدت‌هاست انجام نداده‌ايد و انجام آن‌ها مي‌تواند حس‌هاي جديدي را در شما ايجاد كند،مثلا آموختن يك زبان تازه يا... برويد تا حسابي مشغول شويد. در واقع به‌دنبال فعاليت جديدي باشيد كه تا به حال به آن نپرداخته‌ايد و مي‌تواند بسياري از انرژي‌هاي‌تان را تخليه كند و ديگر فرصت نكنيد به چيزي فكر كنيد.
باورکنید که انسانها با هم متفاوتند: شکست عشقیتان را به عنوان یک فرصت خود‌شناسی در نظر بگیرید و خود را قربانی افکار آزاردهنده‌تان نکنید. همچنین اجازه ندهید فرصت‌ها از دست برود. برای رهایی کامل از آنچه در گذشته برای شما اتفاق افتاده، به سراغ کارهایی بروید که مدت‌هاست انجام نداده‌اید و انجام آن‌ها می‌تواند حس‌های جدید و خوبی را در شما ایجاد کند، نفرت و کینه را از شما دور کند، نگاهتان را به آدم‌ها عوض کند و به این باور برساند که انسانها با هم متفاوتند.
مراقب وابستگی احساسی مجدد باشید: اگر تصمیم گرفتید به فرد دیگری برای ازدواج بیندیشید با توکل بر خدا و طلب یاری از او، برای جلوگیری از آسیب مجدد و پیشگیری از وابستگی، از همان ابتدا هر روز و هر ساعت با هم صحبت نکنید و اجازه دهید شناختتان جلو‌تر از احساستان حرکت کند
موفق باشید
Pages