مطالب دوستان امیرپیمان

Retrato de zm@45 zm@45 25 Abr, 2016 عشقی وجود ندارد
سلام دوست عزیز ببین عزیزم شما الان یه کوچولوی 7 ماهه دارین...یکم فقط همت میخاد که یه مقدا شور و هیجان به زندگیتون بیارین. کتاب بخونین. به خودتون برسین. حتما و حتما ورزش کنین چون کسالت بیش از حدت ممکنه بر اثر همین بیحالی های روزمره باشه. اصلا نگو کار خونه و بچه . غیره و غیره...شده یه یک ساعت در روز با کوچولوت برو پیاده روی، لازمم نیست حتما کسی باهات همراه باشه..بعد یه مدت اگه همسرتم خسته نبود میتونین با هم برین. یا یه فایل ایروبیکی چیزی از دوستات یا اینترنت بگیر روزی نیم ساعت تو خونه انجام بده. به ظاهر خودت و لباس خودت اهمیت بده. همینطور به ظاهر و لباس همسرت..مهارت های همسرداری و زندگی مشترک رو در خودت تقویت کن. من فک میکنم مشکل شما خیلی حاد نیست فقط یه مقدار خودت افسرده شدی که ممکنه به خاطر زایمان هم باشه... انشاءالله موفق باشی عزیزم
Retrato de zm@45 zm@45 25 Abr, 2016 میشه با دختری که در گذشته با پسری دوست بوده ازدواج کرد؟
سلام دوست عزیز من اول یه سوال از شما دارم..علت شک شما از کجاست؟خودتون با کسی دوست بودین؟اگر بودین این دوستی تا کجا ادامه پیدا کرده؟در بین اطرافیان مسئله ای دیدین که باعث شده به همه شک کنین؟ صرفا دوستی دختر و پسرا با هم دارای اشکالات فراوون هست..جدای از بحث ارتباط گناه آلود اون، مهمترین اشکالشم ایجاد حس تنوع طلبی بین دختر و پسراست.وقتی چشمهای ما به دیدن افراد با سلایق مختلف عادت کنه دامنه شک و بدبینی رو گسترش میده. مومن و غیر مومن هم نداره، بارها تو همین سایت دیدم افرادی که ادعای مذهبی بودن داشتن اومدن گفتن با یکی دوستم و تا اونجا که نباید پیش بره، رفته. ممکنه ما از نظر ظاهری خیلی موجه باشیم اما دقت کنین از نظر "ظاهری"کسی از باطن ما خبر نداره جز خدا...بنابراین وقتی یه شخص از یه خانواده سنتی (من نمیگم مذهبی) به این روابط کشیده بشه سعی میکنه پنهان کاری کنه جوری که احدوالناسی فکر نکنه اون تا حالا با کسی دوست بوده. اما همین خشص تو دلشم به عالم و آدم شک میکنه چون میگه فلانی ام حتما با یکی دوست بوده درست مثل خودم..پس همونطور که من مخفی کردم ممکنه اونم مخفی کرده باشه و این میشه شک و بددلی و این میشه تصمیم گرفتن به ازدواج نکردن تا اخر عمر (که البته شک ندارم این تصمیمم احساسیه)... پس بهتره اول به فکر اصلاح خودمون باشیم  
Retrato de zm@45 zm@45 25 Abr, 2016 من یک دختر بدبختم!
سلام.ممنونم آقای iman70
Retrato de zm@45 zm@45 24 Abr, 2016 من یک دختر بدبختم!
سلام عزیزم ...شما چرا با خودت اینطوری میکنی؟والا من همه متنو خوندم هیچ مشکل لاینحلی ندیدم جز اینکه تقصیر فقط و فقط از خودته... اصلا به کسی ربطی نداره که شما پولتو چجوری به دست آوری و یا اهل خمش و زکات هستی یا نه..ما خیلی هنر گنیم جایگاه خودمونو قضاوت کنیم. اما در مورد مشکلت:شما به همسرت خیلی بیش از حد رو دادی...یعنی چه که همجور خرجی بکنی بعد بیاد بگه از دخترای سرچهارراه یاد بگیر؟چرا مشکلتو به پدرو مادرت نمیگی تا با قاطعیت باهاش برخورد کنن؟اگه خودت میتونی قاطعیت به خرج بدی اینکارو بکن. اگه به خاطر پولتون باهاتون ازدواج کرده شک نکنین بهتون وفادار نمیمونه... تکلیف خودتونو با این ازدواج مشخص کن عزیزم...
Retrato de zm@45 zm@45 22 Abr, 2016 با خواهرم چه کنم؟
چقدر عجیبه بعضی رفتارها... وقتی تعداد ازدواجهای موفق در اطراف ما به تعداد انگشتهای دست نمیرسه، چطور انقدر دارین بی تابی میکنین و پدر و مادر و خواهرو همه چیو گذاشتین کنار؟ زندگی که با دل شکستن خواهرتون شروع بشه مطمئن هستین به سرانجام میرسه؟ چرا از در منطق و بدون جنگ وارد نمیشین؟ لطفا دوستان انقدرم نیان بگن حق شماست حق شماست...بله حق شماست اما اثرات مخرب ازدواج دختر کوچکتر بر زندگی خواهر بزرگتر رو هم لطفا نادیده نگیرین...نمیشه بگیم هیچ اثری نداره پس حداقل دلشو نشکنین. خودتونو جای اون بزارین.کمی خویشتن داری کنین و با دوستی این مسئله رو طرح کنین. تو پستهای قبلیتون خوندم که میگین خواهرم نه قیافه داره نه تیپ و هیکل و نه یه خواستگار!!!این طرز حرف زدن راجع به خواهرتون درسته؟باهاشون دوست بشین انشاءالله ایشونم راضی میشن. انشاءالله ازدواج میکنی عزیزم میری سر خونه زندگیت و خوشبخت میشی بعدش میبینی حتی در اوج خوشبختی بازم هیچ محبتی برات محبت پدر و مادر و خواهرت نمیشه...  
Retrato de zm@45 zm@45 22 Abr, 2016 خونسردي و مشكلات مالي همسرم
سلام دوست عزیز یکم از قناعتت کم کن تا اینجوری زجر نکشی.یکم به خودت برس کمی خرج کن.میبینی که، شما خرج نکنی پس اندازم نمیشه برات. پس حداقل خودتو عذاب نده تا کمی بگذره و بعد برنامه خرید مثلا خونه و ماشینو با همسرت در میون بزار که ماهانه چقدر براش پس انداز کنین.خلاصه یه کاری که به درد زندگیتون بخوره موفق باشی
Retrato de zm@45 zm@45 21 Abr, 2016 دختران بعد از مدتی مرا رد می کنند
من با این عکس دادنو گرفتن مخالفم...بهتر بود همون اول یه جلسه حضوری خیلی ساده ترتیب میدادین. مثلا میرفتین دانشگاه دنبال خواهرتون و به ایشون غیر مستقیم معرفی میشیدن و بعد جریان خواستگاری رو مطرح میکردین... یکمم روی اعتماد به نفس خودتون کار کنین. شرایط خودتونو برای ازدواج ok کنین و بعد به خواستکاری برین. اینطوری به نظرم بهتره
Retrato de zm@45 zm@45 21 Abr, 2016 چیکار باید بکنم تا این سوء تفاهم حل بشه؟
هیچ کاری لازم نیست انجام بدین دوست عزیز تلاش شما قطعا سوءتفاهم بیشتری رو به دنبال داره.  خیلی خیلی طبیعی رفتار کنین. من اینجور مواقع اصلا برام مهم نیست طرف مقابلم چه رفتاری نشون میده، من کما فی سابق رویه خودمو دارم ... خیلی رسمی باشین. شتاب زده عمل نکنین. فکر کنین یه زمانی دوست داشتن با شما رابطه داشته باشن حالا دوست ندارن...همین. به زندگیتون برسین.
Retrato de zm@45 zm@45 21 Abr, 2016 چطور همسر اولش را پیدا کنم؟
سلام دوست عزیز من یک نکته که به نظرم تو صحبتهای شما خطرناک بودو میخام بهتون گوشزد کنم. هیچوقت هیچوقت از سر نیاز جنسی و عاطفی تن به ازدواج ندین. اجازه ندین این نیاز انقدر در شما شدید بشه که فقط به دنبال رفع آن باشید. چون خانومهای خوب و مذهبی که تن به هر رابطه ای نمیدن، معمولا برای رفع نیاز تنها راهی که دارن ازدواجه اما به این فکر کنین که ازدواجی که اینچنین سر بگیره دوامی نداره...چون ایرادهای طرف مقابلتونو تازه بعد از زیر یه سقف رفتن متوجه میشین که اونوقت خیلی دیره. حتما و حتما همسر سابق این آقا رو پیدا کنین در سوال پرسیدن از آقا به هیچ عنوان رودربایسی نداشته باشین اگه از جواباشون قانع نمیشین بهشون بگین ایشون باید پاسخگوی شما باشن و عزیزم تا مطمئن نشدی به هیچ عنوان بله نگی... موفق باشی
Retrato de zm@45 zm@45 21 Abr, 2016 عاقلی که از یک سوراخ می خواهد دوباره گزیده شود!
سلام دوست عزیز.اشتباه نکن. این شخص به درد شما نمیخوره

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1