07:27 - 1395/02/04
با سلام و خسته نباشید من جدیدا عضو این سایت و کانال تلگرام شدم،با خواندن مطالب احساس میکنم مشکل من در زندگی بنظر همان طلاق عاطفی است چون همه اون ویژگیها را داراست،من با توجه به صحبتهایی ک در برنامه های مختلف برای ازدواج میشد سعی کردم با عقل ازدواج کنم و با عشق زندگی ولی چون خیلی از ویژگیهای ههمسرم اونطور ک فکر میکردم نبود هیچ عشقی به وجود نیامد،خواهشا راهنمایی کنید،یک دختر 7ماهه هم دارم و 2سال است ک ازدواج کرده ام،خواهشا راهنماییم کنید،دارم هذاب میکشم
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/90393
سلام یکم در مورد نحوه برخورد خانومتون که باعث طلاق عاطفی شده توضیح بدین اونم با مثال
سلام
بنده مشاور نیستم :) فقط نکاتی که به ذهنم میومد رو برای حل مشکل تون گفتم. و همچنین جانبداری نکردم. خب ما که به خانوم شما دسترسی نداریم فقط مخاطبمون شما هستید. پس طبیعیه نکات رو به شما بگیم تا با انجامش٬ وضعیت زندگی تون بهتر بشه این بدین معنی نیست که شما مقصرید بلکه یه مشکلی تو زندگیتون هست که باید تلاش کنید برطرف بشه.
نحوه ی درخواست ها از یک خانوم خیلی مهمه. مثلا شما که میگید به همسرم میگم برای خودت لباس بدوز٬ خب طبیعیه این فکر در ذهنش تداعی میشه که شما لابد میخواید خسیس بازی دربیارید. درحالیکه برای اینکه متوجه بشه شما اصلا همچین نیتی ندارید نباید از اول مستقیما بهش بگید. بلکه اول باید بگید که وقتی برای من لباس میدوزی کلی پیش دوستام و همکارام پز میدم که اینو خانومم برام دوخته. یا ازش بخواید برای شما لباس بدوزه. وقتی لباس رو اماده کرد شماهم براش هرچی دوست داره بخرید. (به عنوان تشکر) پله پله باید جلو برید. چندسری اینکارو کنید متوجه میشه باید از هنرش استفاده کنه شماهم از حرفاتون نیت بدی ندارید هیچ وقت چیزیو مستقیم نگید.
درمورد کارای خونه هم٬ فکر نکنید کارهای خونه و بچه داری آسونه٬ نه اینکه بخوام طرفداری کنم شما یکروز کامل تو خونه بمونید بیشتر از دوساعت نمیتونید بچه داری کنید و به کارهای خونه برسید. چون یه حوصله و اعصاب خاصی میخواد که فقط خانما دارن در این زمینه. شما باید طوری رفتار کنید که این زن آرامش داشته باشه و بدونه قدردان زحماتش هستید. همین چیزا بهش انرژی میده تا بتونه خودشو سرپا نگه داره.
نگفتم هرروز همه ی کارها با شما! گفتم بخشیش. کلا نحوه ی بیان تو درخواستها خیلی اهمیت داره. شما اگه با مهر و محبت رفتار کنید تاثیر زیادی میتونید رو همسرتون داشته باشید!
حالا مایل به انجام کارهایی که گفته شد هستید یا خیر٬ این دیگه به عهده ی خودتونه. چیزی که از بنده برمیومد گفتن همین نکات بود. شما برای شروع یه رابطه ی عاطفی خوب پیش قدم بشید ان شاءالله همه چی درست میشه.
یازهرا س
سلام
شما دوسال بدون عشق زندگی کردید بعدشم بچه دار شدید(بدون عشق) مگه میشه؟مگه داریم؟ اگه یه زوجی واقعا عاشق هم نباشن سعی میکنند اول مشکل شون رو حل کنند بعد بچه دار بشن مگه اینکه تحت تاثیر بقیه قرار گرفته باشن(که میگن حالا یه بچه بیار زندگیتون درست میشه!). ولی خانما اگه نیاز عاطفیشون برطرف نشه سراغ چیزای دیگه نمیرن! پس بااین برداشت جلو میریم که مشکلی که مطرح کردید فقط از جانب شماست نه خانومتون.
برادر بزرگوار شما غیر ازینکه متعهد به همسرتون هستید متعهد به فرزندتون هم هستید. شما اگه بخواید به طلاق فکر کنید میدونید چی برسره اون بچه میاد؟ ممکنه بگید خب الان نوزاده٬ یا حضانتش با من میشه یا مادرش. هرکدوممون هم بعد طلاق تشکیل خانواده میدیم و بچه پیش یکیمون بزرگ میشه و آسیبی به اون صورت نمیبینه(از نظر روحی). ولی باید بگم این چیزا فقط خوش خیالی محضه! چون اولا سر حضانت بچه مادر به هیچ عنوان کوتاه نخواهد آمد. یه مادر رو مگه میشه از بچه ش دور کرد؟؟؟؟؟ یا خود شما مگه میتونید قید فرزندتون رو بزنید؟؟؟ اون بچه یکم که بزرگتر بشه٬ همش باید دوروز خونه شما باشه چند روزم خونه مامانش!!! اخه این انصافه؟ حق اون از زندگیه آوارگیه؟!؟!؟ خیلیییی مشکلات دیگه برای اون طفلک بوجود میاد. یه سرچ کوچیکی کنید متوجه فاجعه میشید!
حالا بنده یه آینده ای ترسیم کردم نزدیک به واقعیت! که فکر نکنید اگه بخواید طلاق بگیرید به همین راحتیاست!
شما باوجود فرزندی که دارید سعی کنید زندگیتون رو از نو بسازید. سعی کنید اون عشق از دست رفته رو به آغوش خانواده برگردونید. سعی کنید رابطه ی عاطفی خوبی با همسرتون داشته باشید.
حالا برقراری یه رابطه ی خوب چیا میتونه باشه؟
- وقتی از سرکار برمیگردید خونه٬ یه شاخه گل براش بخرید
- وقتی وارد منزل میشید٬ در آغوش بگیریدش و بهش بگید میدونم با وجود بچه از صبح تاالان خسته شدی٬ خدا قوت عزیزم عشقم و...
- بهش بارها و بارها روزی چند بار بگید دوستت دارم. واقعا این جمله معجزه میکنه.
- وقتی سرگرم بچه داریه٬ شما ظرف هارو بشورید یا کارهای خونه رو انجام بدید(البته بخشیش رو. چون واقعا کارهای داخل خونه از بیرون سختتره)
- نوازشش کنید و بهش جملات محبت آمیز بکار ببرید. مثلا بگید مثل اون زنی تو دنیا وجود نداره. از جمال و جلالش تعریف کنید. از مهرو محبت مادریش تعریف کنید. ازش بابت وقتی که برای تربیت بچه تون میذاره تشکر کنید.
- هر چند هفته یه بار براش کادو بگیرید(همراه با گل) چون گرون ترین کادو رو هم بگیرید ولی گل( که یجور نماد انتقال احساسات هست٬ ) نباشه کنارش٬ زیاد اون حس علاقه منتقل نمیشه. نحوه ی دادن هدیه هم خیلی مهمه. همینطوری خشک و خالی نگید بفرما اینو برای تو خریدم! خیلی با محبت بگید«میدونم کل دنیارو هم به پات بریزم کمه٬ ولی این کادوی ناچیز رو ازم قبول کن به پاس تمام زحماتی که برای زندگیمون میکشی عشقم»و... ازین جور جملات استفاده کنید.
- گاهی اوقت پیام های عاشقانه براش بفرستید.(در طی روز) تا متوجه بشه تو محل کار بااون همه گرفتاری و خستگی به یادش هستین.
- باهم مسافرت برید.
- عشق تو زندگی همه ی ماها هست اما ما نمیبینیمش. چشمهارا باید شست جور دیگر باید دید... قطعا تو زندگی شماهم عشق هست عاطفه هست محبت هست اما غافلید ازون. و نمیدونید کجا دنبالش بگردید. درحالیکه تو وجودتونه اما داره خاموش میشه. پس نذارید خاموش بشه. شعله ورش کنید. شاید دیده باشید پیرمرد ها و پیرزن هایی رو که سالها مثل دوتا جوان(تازه عروس و داماد) بهم عشق میورزن. اینا همون افرادی هستند که نذاشتن شعله ی عشق و محبت تو زندگیشون کم یا خاموش بشه. شما هم باید اینکارو کنید.
زندگی همیشه پستی و بلندی داره٬ مثل ضربان قلب ما. اگه یه جور بخواد پیش بره(یعنی تو یه خط صاف) خب زندگی تموم میشه. همین پایین و بالا بودن باعث تنوع و جذابیت زندگی میشه.
شما سعی و تلاش کنید ان شاءالله علاقه و عشق و محبت کمرنگ شده بین تون پررنگ میشه. زندگی زیباست... کافی ست زیبا به آن بنگریم...
یازهرا س
سلام در مورد طلاق باید بگم اگر به فکر طلاق بودم دنبال راهی برای حل مشکل نبودم، شما میگید تو کار خونه کمک کنم،ولی من ک در روز 12 ساعت مدام سرکارم و هم فشار عصبی دارم و هم بدنی بیشتر نیاز به استراحت دارم یا همسرم، در ضمن من از خیلی از مشکلات حرف زدم،مثلا اینکه با وجود اینکه هیچی تو زندگی کم نمیذارم همسرم یجوری حرف میزنه انگار داره تو فقیرانه ترین حالت زندگی میکنه،یا اگه ازش بخوام از هنر خیاطیش واسه لباس دوختن برای خودش استفاده کنه تصورش اینه ک من از پول دادن واسه لباس میترسم ولی من میگم خوبه ک انسان از هنر و امکاناتی ک در اختیارشه به نحو احسنت استفاده کنه،خوب نیست به عنوان ی مشاور جانب دارانه پاسخ بدید،ما مردها همش مقصر جلوه داده میشیم
یعنی چی ویژگیاش اون طور که فکر می کردم نبود؟
سلام دوست عزیز
ببین عزیزم شما الان یه کوچولوی 7 ماهه دارین...یکم فقط همت میخاد که یه مقدا شور و هیجان به زندگیتون بیارین. کتاب بخونین. به خودتون برسین. حتما و حتما ورزش کنین چون کسالت بیش از حدت ممکنه بر اثر همین بیحالی های روزمره باشه. اصلا نگو کار خونه و بچه . غیره و غیره...شده یه یک ساعت در روز با کوچولوت برو پیاده روی، لازمم نیست حتما کسی باهات همراه باشه..بعد یه مدت اگه همسرتم خسته نبود میتونین با هم برین. یا یه فایل ایروبیکی چیزی از دوستات یا اینترنت بگیر روزی نیم ساعت تو خونه انجام بده.
به ظاهر خودت و لباس خودت اهمیت بده. همینطور به ظاهر و لباس همسرت..مهارت های همسرداری و زندگی مشترک رو در خودت تقویت کن. من فک میکنم مشکل شما خیلی حاد نیست فقط یه مقدار خودت افسرده شدی که ممکنه به خاطر زایمان هم باشه...
انشاءالله موفق باشی عزیزم
متاسفم من فکر کردم سوال کننده خانومه!!!!
بس که خانوما میان درد و دل میکنن...
zm@45
خیلی آشنا بنظر میای!!
سوال کننده آقا هستند :)
سلام
بیشتر توضیح بدین در موردش خیلی کلی گفتین
سلام.شاید ظاهر همسرتون دچار تغیر و دگرگونی شده و شما دلسرد شدید.
شاید رفتار خودت برخوردت باعث دارا شدن اون ویژگی ها شده باشد
یعنی چی با عقل انتخاب کردی؟ ولی عشقی بوجود نیامد؟
خب حداقل پسر باید یه میلی یه حس خوبی نسبت به یه دختر داشته باشه یعنی دلیلی باشه برای فکر کردن به دختر و بقیه مراحل ؟؟؟؟
با سلام
دوست گرامی لطفا شرایط زندگی تان را توضیح دهید و به چه دلیل فکر می کنید شما دچار طلاق عاطفی شده اید؟ بیشتر تبیین کنید
جناب وجدانی شما به عنوان مشاور هیچ پاسخی ندادید،من خیلی از مشکلات رو نوشتم، تصور نمیکنم کلی گویی کرده باشم،کمکم کنید ممنون میشم