سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما همراه گرامی
تلاش شما از ابتدای زندگی‌تان ستودنی بوده و اینکه برای سرپا نگه‌داشتن خانه و خانواده از خودگذشتگی می‌کنید قابل تشکر و تقدیر است.
درمورد نماز همسرتان که خب مشخص شد ایشان از روی عناد و یا نداشتن اعتقاد از نماز دوری نمی‌کند؛ بلکه تقریباً سهل‌انگار و شاید هم به قول خودتان از روی بلد نبودن آداب دینی ذوق و شوقی برای ادای فریضهٔ نماز ندارد. در ادامه و با درنظرگرفتن بقیهٔ مشکلات به حل این موضوع هم اشاره خواهیم کرد.
بدون تعارف مطلبی را از شروع این جلسه خدمتتان تقدیم کنم تا مقداری تکلیفتان با خودتان روشن شود. شما برای چه هدفی قالی‌بافی کرده‌اید؟ صبر و حوصله‌ای که به خرج داده‌اید را به چه انگیزه و نیتی انجام داده‌اید؟ پاسخ این سؤالات را به اضافهٔ سؤال‌های مشابه در ذهن خودتان داشته باشید و بعد از آن به این نکته توجه داشته باشید که وقتی کاری را برای زندگی و افراد در زندگی مثل همسر و فرزندان انجام می‌دهید، اصلاً توقع جبران در لحظه نداشته باشید. یا بهتر بگوییم، اصلاً انتظار نداشته باشید که کارهای شما را پاسخ بدهند؛ بلکه شما کارهایی را که انجام می‌دهید را فقط و فقط برای خودتان و دلتان انجام بدهید.
اگر فکر می‌کنید نمی‌توانید مطلب فوق را اجرا کنید و یا اطرافیان شما ظرفیت محبت و تلاش شما را ندارند پس بهتر است که هیچ کاری انجام ندهید تا توقع و انتظار هم نداشته باشید. هیچ تضمینی وجود ندارد اطرافیان اصلاً کارهای شما را به‌عنوان یک لطف و محبت تلقی کنند؛ بلکه ممکن است به‌مرورزمان یک وظیفه از طرف شما بدانند و در صورت کوتاهی طلبکار هم شوند. البته برای حل این موضوع و برنامه‌ریزی در این زمینه مستقلاً باید صحبت کنیم.
این نکته را فراموش نکنید به هر سبک و روشی شروع کنید به همان راه، مردان عادت کرده و خلاف آن مورد شکایت واقع خواهد شد. در کنار این مطلب در نظر داشته باشید اگر خانمی در منزل تلاش کند و یا درآمدی داشته باشد و در عوض بخواهد خط‌دهی کرده و مدیریت خانواده را به دست بگیرد با واکنش‌های منفی و مقاومت مردان روبرو خواهد شد. درمورد شما هم این احساس وجود دارد که همسرتان فکر می‌کند شما برای ایشان تصمیم‌گیری کرده و دستور می‌دهید. بایدونبایدهای شما و یا برنامه‌ریزی‌هایتان را به‌عنوان ضعف خود تلقی می‌کند.
بله دقیقاً نکته همین جاست، همسرتان اقتدار خودش را از داست داده می‌بیند و شما را به‌عنوان مرکز فکر و فرماندهٔ میدان زندگی حس می‌کند. برای تغییر این نگرش لازم است تغییر سبک داده و آرام‌آرام از حالت توقع، انتظار، طلبکارانه خارج شده و حس همدلی و همراهی را به خود بگیرید.
ببینید علاقه و خواسته‌های همسرتان چیست؟ شما چقدر توانسته‌اید به آنها پی برده، احترام کرده و همراهی کنید؟ بسیار مهم است که مردی برایش ثابت شود که همسرش او را می‌بیند و به او توجه دارد. به‌عنوان مثل شما دوست دارید تفریح رفته و گاهی برای تنوع و تغییر روحیه، از خانه خارج شوید، در مقابل بیان کردید همسرتان دامداری داشته و در آن مکان حیواناتی را نگه‌داری می‌کند، چه خوب است که گاهی شما پیشنهاد بدهید که دوست دارید به دامداری بروید و همان جا میوه و چایی بخورید و در کنار ایشان باشید. بعد از یکی دومرتبه رفتن موقع برگشت جای دیگری را هم پیشنهاد بدهید و البته اگر مقاومت کرد برای دفعات اول شما واکنشی نشان نداده و به کارتان ادامه بدهید. به‌مرور وقتی مشاهده کند به علاقه‌هایش احترام می‌گذارید تحت‌تأثیر قرار گرفته و توجهش به شما جلب خواهد شد.
خرید منزل و سرزدن به منزل فامیل می‌تواند یکی از پیشنهادهایی باشد که بعد از اتمام کارشان شما ارائه می‌دهید. ناگفته نماند این همراهی شما اثرات مثبت فراوانی خواهد داشت که یکی دیگر از ابعاد آن تقویت جایگاه پدرانهٔ ایشان نزد فرزندانتان است. همراهی و هماهنگی والدین حتی در اختلاف‌ها و تنش‌ها، فرزندان را وادار می‌کند فرقی بین پدر و مادر قایل نشده و هر دو را یکی ببیند. تمرد و سرپیچی‌هایشان کم شده و سعی خواهند کرد برای جلب نظر یکی به یکی دیگر هم توجه داشته باشند. خلاصه و در یک جمله اگر بخواهیم مشکل پسرتان را نیز مطرح و به آن بپردازیم باید عرض کنیم: شما و همسرتان باید در همهٔ کارها و نظرهایتان هماهنگ و به‌صورت واحد عمل کنید.
درست است که دو فرزند دیگرتان عملکرد بهتری داشته‌اند؛ اما نباید تقدیر و تشکر از آنها باعث دلخوری و ضعف پسر دیگرتان شود و حس کند نسبت به او بی مهر شده‌اید، بلکه به‌صورت یکسان نگاهتان را پخش کرده و بیکاری ایشان ملاکی برای خوب یا بد بودنش نباشد. البته ناگفته نماند در مورد پسرتان نیز این‌گونه عمل کنید که توانمندی‌ها و نقاط مثبت و برجسته‌اش را بازگو کرده و تقدیر شود و در موقع مناسب و خلوت از انتظار و خواسته‌هایتان در مورد کار و عملکردش بگویید. در پایان هم حتماً یادآور شوید که کارکردن و نکردنش اصلاً تغییری در دوست‌داشتن و محبت شما نسبت به او نخواهد داد و درهرصورت به‌عنوان یک فرزند مثل بقیه دوستش دارید؛ اما به‌عنوان فرزند ارشد بیشتر از او توقع دارید.
این جلسه را چند بار مرور کرده و نکاتی را که به نظرتان مهم است را جداگانه یادداشت کرده و ابهاماتی که وجود دارد را در جلسهٔ بعدی مطرح کرده تا ضمن ادامهٔ جلسهٔ امروز، به تشریح آنها بپردازیم.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما همراه گرامی
توجه، دقت و پیگیری شما باعث افتخار ما بوده و خرسندیم در خدمتتان هستیم.
قبل از اینکه در مورد عزت و اعتمادبه‌نفس صحبت کنیم، بهتر است بدانید اگر نباشد چه سختی‌ها و مشکلاتی در پیشرو خواهد بود و اگر مراقب باشید، در راستای تقویت آنها گام‌های محکم و مؤثری بردارید، چه نتیجه‌هایی برایتان حاصل خواهد شد. نمونه‌های زیادی از نداشتن و یا کم‌رنگ‌شدن این ویژگی‌ها در زندگی‌تان را مشاهده کردید. از عجول بودن‌ها گرفته تا تصمیم‌هایی که گاهی شما را تا آستانهٔ خراب‌شدن و ازهم‌پاشیدن خانواده پیش برد.
اما در راستای کسب و تقویت عزت و اعتمادبه‌نفس هم همین کافی است، لذت‌های جدیدی را تجربه خواهید کرد. نگاهتان تغییر کرده و تأثیرگذاری شما بر روی زندگی و اطرافیانتان چندبرابر خواهد شد. داشتن یک حس زیبا از جنس آرامش، از دست آوردهای تقویت این خصوصیت‌هاست.
به نظر بعضی از کارشناسان، رابطهٔ تنگاتنگ و ناگسستنی خودآگاهی و عزت و اعتمادبه‌نفس غیر قابل انکار بوده و هر کس در زمینهٔ خودآگاهی موفقیت بیشتری کسب کند برای تقویت اعتمادبه‌نفس گام‌های محکم‌تری را بر خواهد داشت. البته اگر در خاطر داشته باشید در این مورد یعنی مسئلهٔ خودآگاهی صحبت‌هایی داشتیم. اینکه شما ساعاتی را به فکر کردن به خودتان و توانمندی‌هایتان اختصاص دهید یکی از این اقدامات و تمرین‌هاست که حتماً در دستور کارتان قرار بدهید.
اضافه کنید به موارد قبلی، داشته‌هایتان را، مواردی که خیلی‌ها ممکن است حتی از آن خسته باشند ولی در اصل یک موهبت و نعمت بزرگ بوده که بر اثر قدر دانستن کم‌رنگ و متأسفانه فراموش شده است. مادر بودن یکی از این نمونه‌ها است. وقتی به یک بانویی که با حسرت هرچه‌تمام‌تر فرزند دیگران را مشاهده و گاهی بی‌اختیار آنها را در آغوش می‌کشد، پرواضح است که این حس یک لذتی دارد که فقط کسانی که در آن مقام نیستند برای به دست آوردنش چه زجر و مشقتی را متحمل می‌شوند.
در قدم اول همهٔ داشته‌ها و توانمندی‌هایتان را لیست کرده و در مورد هرکدام به‌صورت مفصل و مستقل فکر کنید. تجربه‌های جدید، عادت‌های تازه و حتی رفتارهای متنوع را از خودتان به نمایش بگذارید. می‌توانید از تغییر نوع پوششتان در منزل شروع کرده و از امکاناتی که دارید بهره ببرید. مطمئناً یک بانو در خانه خوش‌ذوق و باسلیقه می‌توانید در کمتر از نیم روز کل خانه را تغییر دهد. زندگی زیر دستان و در اختیار شماست و این شما هستید که صاحب یک زندگی مستقل بوده و به این مسئله افتخار کنید. نتیجهٔ این قسمت تغییر در روش و سبک زندگی‌تان خواهد بود که از شما این انتظار و توقع را داریم.
میزان مطالعهٔ فعلیتان را افزایش داده و از ادبیات و جملات مثبت بیشتری استفاده کنید. شمرده و متین صحبت‌کردن برای تقویت و انتقال حس خوب لازم بوده و درمورد چگونه یک گویندهٔ خوب باشیم در آینده صحبت خواهیم کرد. چون خوب صحبت‌کردن می‌تواند در عین اینکه شخصیت جذابی را از شما به نمایش بگذارد، سطح اعتمادبه‌نفس شما را نیز تا حد قابل‌توجهی بالا ببرد.
کار سخت این مرحله، شناسایی عیب‌ها و نقص‌هایی است که احتمالاً دارید و در صورت صلاحدید مطرح کنید تا رفع شود. بله درست است، دقیقاً همین مسئله ممکن است باعث شود یک خانم احساس ضعف کرده و نتواند به اندازهٔ کافی عزت و اعتمادبه‌نفس داشته باشد. داشتن عیب‌ونقص واقعاً طبیعی بوده؛ ولی عدم‌پذیرش و رفع‌نکردن آن اصلاً قابل‌قبول و منطقی نیست.
به علاقه‌ها و خواسته‌هایتان اهمیت بدهید و در کل ارزش‌گذاری را فراموش نکنید. خودتان را بیشتر از همه دوست داشته باشید. برای شادابی و نشاطتان برنامه روزانه تدوین کنید. به‌عنوان‌مثال ورزش‌کردن و تفریح را یک خانم هیچ‌وقت و به هیچ بهانه و دلیلی نباید تعطیل کند.
دیدید خیلی راحت می‌توانید در طول یک ماه با یک برنامه‌ریزی متنوع ذهن و فکرتان را نرمش داده و از پرکردن پدیده‌هایی که برایتان هیچ نتیجه‌ای ندارد جلوگیری کنید؛ لذا داشتن یک برنامه روزانه الزامی بوده که اگر توان تهیهٔ آن را ندارید یادداشت بگذارید تا جلسه بعد بیشتر در این مقوله صحبت کنیم.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب مجدد خدمت شما همراه گرامی
از پیگیری و توجه شما به جلسات مشاوره تقدیر و تشکر می‌کنیم.
باتوجه‌به سه ویژگی مثبتی که بیان کردید کار راحت‌تر و بهتر پیش خواهد رفت. خود ازدواج یک هدف مقدس و والایی بوده که می‌تواند خود این تقدس یک انگیزهٔ بالایی باشد برای اقدام‌کردن. وقتی شما یک امر ارزشمند را در دستور کار قرار می‌دهید؛ یعنی با افتخار وارد یک ماجرایی شده‌اید که درهرصورت برای شما امتیاز مثبت بوده و اصلاً در ابتدای کار نتیجه برایتان مهم نباشد. مهم اقدام‌کردن است که باید از طرف شما شجاعانه صورت بگیرد.
دومین نکتهٔ مثبت همشهری بودن است که در قدم‌های بعدی و برای همراه‌کردن خانواده‌ها می‌تواند به شما کمک بزرگی بکند. اینکه لازم نباشد دائم در تردد باشید و هزینه‌های مالی و انسانی زیادی را برای هماهنگ‌کردن و نتیجه‌گرفتن خرج کنید بسیار مهم است. در مواردی خانواده‌ها به‌خاطرداشتن فاصله و طولانی‌بودن مسیر حاضر نشده‌اند کمک کرده و خود فاصلهٔ شهرها یک مانع برای به نتیجه رسیدن محسوب شده است.
سومین مطلبی که می‌تواند به‌عنوان یک بازو برای دو مورد فوق باشد، شناختی است که خانوادهٔ شما از ایشان دارند. یعنی به‌محض اینکه قرار باشد شخص موردنظر معرفی شود، مشخصات ایشان را داده و اصلاً نیاز نیست که شما بخواهید معرفی کنید و در این زمینه انرژی مصرف کنید. البته مهم است که دخترخانم و خانواده‌اش در نزد خانوادهٔ شما چگونه تعریف شده و شناختشان در چه حد، در چه مورد، مثبت یا منفی است.
پس برای شروع کار یک مطلب را به‌خاطر سپرده و با این نگاه به سمت جلو حرکت کنید: پیش‌داوری، قضاوت در مورد پاسخ دخترخانم و خانواده، چینش پیش‌شرط برای خودتان و مسائلی ازاین‌قبیل کاملاً، مطلقاً و ابداً ممنوع بوده و لازم نیست که شما بخواهید از ابتدا برای خودتان محاسباتی داشته باشید. این نکته‌ای که خدمتتان عرض شد، مشکل خیلی از دخترها بوده و برای همین تعدادی زیادی از آنها در عین اینکه کاملاً آماده و پذیرای خواستگار هستند، بدون خواستگار بمانند.
شاید سؤال کنید چرا مشکل دخترها؟ باید عرض کنم همان‌طور که خدمت شما عرض شد، چیدمان اشتباه و محاسباتی که بعضی از پسرها نسبت به یک دختر دارند باعث بروز این مشکل برای دخترخانم‌ها می‌شود. مثلاً دختر خانمی که تحصیلات عالیه دارد در معرض اتهام سخت پسندی قرار گرفته و ممکن است به‌خاطر تحصیلاتی که دارد، پسرها به خودشان اجازه ندهند به طرفشان بروند. چون فلان مدرک را دارد حتماً خواسته‌های زیاد و غیر قابل حصولی خواهد داشت. انتظارات و توقعاتش بالا بوده و هرکسی از توان برآورده‌کردنش بر نمی‌آید ...
دقیقاً همین چینش را ممکن است شما در حال حاضر در مورد دخترخانم موردنظر داشته باشید. چون سنش کم است و مشغول درس‌خواندن است ممکن است جواب رد بدهد. شاید به‌خاطر شغل، کار، شرایط خانوادگی پاسخشان منفی باشد ... بله درست است به همین راحتی و ایجاد یک سری اما و اگرها و شایدها، فرصت‌ها را از خودتان سلب کرده و نتیجه آن همین تردیدهایی است که الان در ذهن شما نقش بسته است.
سؤالات بعدی که مقدمهٔ جلسه آیندهٔ ما خواهد بود این است که: با خانواده مطرح کرده‌اید یا خیر؟ در مطرح‌کردن مشکل دارید؟ یعنی نمی‌توانید مطرح کنید و یا حتی از مخالفت خانوادهٔ خودتان هم ترس داشته و در این مورد هم تردید دارید؟
لطفاً یک‌بار دیگر به کل ماجرا فکر کرده و بعد از پاسخگویی به سؤالات، ابهامات و صحبت‌های احتمالی که دارید را یادداشت بگذارید تا جلسهٔ بعد را در خدمتتان باشیم.
موفق باشید.
با عرض سلام و ادب خدمت شما کاربر گرامی
تلاش‌های شبانه‌روزی شما برای ازهم‌نپاشیدن زندگی‌تان قابل‌ستایش بوده و امیدواریم با به‌کاربردن مهارت‌هایی که دارید و نکاتی که طی جلسات خدمتتان تقدیم می‌شود، تجربه یک زندگی نسبتاً آرامی را داشته باشید.
قانونی هست دربارهٔ ازدواج که در آن آمده: تفاوت‌ها و اختلافات را قبل از ازدواج در نظر بگیرید و بعد از ازدواج به نقاط مشترک و موارد مورد تفاهم طرفین بپردازید. شما که تا این حد نسبت به بحث نماز همسرتان حساس هستید، این مسئله را در جلسات خواستگاری و دوران آشنایی مطرح نکردید؟ همسرتان از ابتدا نسبت به نماز به این شکل رفتار می‌کرده یا بعد از چند سال نسبت به نماز بی‌اهمیت بوده؟
مطلب دوم اعتقادات و مسائل مذهبی دیگری است که در وجود همسرتان هست، فقط به بحث نماز بی‌اهمیت هستند یا نسبت به همهٔ مسائل دینی و اعتقادی به این شیوه رفتار می‌کنند؟ باور و اعتقادی به نماز ندارند یا نسبت به خواندن آن بی‌تفاوت و بی‌اهمیت هستند؟ گاهی شخصی از ریشه اصلاً به نماز و مسائل اعتقادی و دینی باوری نداشته و منکر هست و در مواردی طرف مقابل احترام به نماز و مسائل مربوطه را داشته و از نظر اعتقادی هم عنادی ندارد فقط به انجام آن اهتمامی نداشته و اهمیت قایل نیست.
اینکه شخصی فقط نماز نمی‌خواند؛ ولی نسبت به واجبات و محرمات دیگر مقید بوده قابل‌حل و پذیرش بوده و به‌مرور با رفتارهای مناسب نسبت به خواندن نماز هم رغبت پیدا خواهد کرد. مثلاً همسرتان نسبت به درآمد حلال مقید بوده و تلاش می‌کند تا جایی که امکان دارد لقمهٔ حلال سر سفره آورده و در انجام وظایف کاری‌اش کوتاهی و خیانتی رخ ندهد، خود این خصلت باید یک ملاک باشد برای احترام و تقدیرکردن از ایشان. چرا فقط یک رفتار منفی را مدنظر داشته و همهٔ نقاط مثبت شخص نادیده گرفته شود؟
پس ابتدا در کنار همهٔ سختی‌هایی که دارید سعی کنید خوبی‌هایی که از همسرتان وجود دارد را مرور کرده و در اصل یک دورهٔ همسرشناسی را داشته باشیم. نقاط ضعف و قوت همراه با منفی و مثبت‌های رفتاری و گفتاری همسرتان را ذکر کنید تا بیشتر و بهتر در مورد آنها صحبت کنیم.
درست است مسئلهٔ نماز بسیار مهم بوده و کوتاه‌آمدن نسبت به این موضوع مهم اصلاً سفارش نمی‌شود، اما تمرکزکردن و حساس شدن در این موضوع هم مشکلی را حل نخواهد کرد. پس در قدم اول یک کار بزرگ از شما درخواست داریم و امیدواریم این موفقیت را به‌زودی با گزارشی که از عملکردتان خواهید داد، مشاهده کنیم. کاری سخت اما شدنی، شما در مورد خواندن یا نخواندن نماز همسر و فرزندتان هیچ واکنشی نشان ندهید.
اگر بخواهیم در این مورد به شما کمک کنیم به این روش عمل کنید: ملاک دوست‌داشتن، علاقه و شادی و نشاط و در یک جمله تحویل‌گرفتن و نگرفتن همسرتان، نماز ایشان نباشد. در ابتدا به‌عنوان یک مرد تلاشگر و خانواده‌دوست از ایشان به‌صورت غیرمستقیم تقدیر به عمل بیاورید. جلوی بچه‌ها و خانواده‌ها و اطرافیان از ایشان تعریف کرده و به‌هیچ‌وجه در نزد شخص سومی در مورد رفتارهای ایشان نقد، جر و بحثی نداشته باشید.
شناخت جایگاه مردان و احترام به آن در زندگی مشترک بسیار مهم بوده و اگر به‌درستی انجام شود، مردان به‌جای بی‌تفاوت بودن نسبت به عیب‌ها و نقص‌هایی که دارند، از اشتباه‌کردن ترس و واهمه داشته و سعی خواهند کرد همیشه در این جایگاه رفیع بمانند. اگر مردی به‌صورت مکرر مورد تحقیر و سرزنش قرار بگیرد برای خوب شدن و خوب ماندن تلاش نخواهد کرد. پس در این مرحله تثبیت جایگاه ایشان با درنظرداشتن و دیده‌شدن کارهای مثبت همسرتان باید اتفاق افتاده تا به‌مرور و در قدم‌های بعدی بقیهٔ مواردی که ذکر کردید را به صحبت بنشینیم.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما همراه گرامی
از اینکه حس رضایت و آرامش را در شما می‌بینیم خوشحالیم. امیدواریم این زیبایی‌ها را روزبه‌روز بیشتر در زندگی شما شاهد باشیم.
بله دقیقاً یکی از نکاتی که به جذابیت زنان می‌افزاید، داشتن شخصیت رضایتمند و قدردان است که برای ادامه به این مطلب دقت لازم را داشته باشید. گاهی پرداختن به حاشیه‌ها باعث می‌شود که هیچ‌کس و هیچ واقعه و رخدادی شما را خوشحال نکند. دچار روزمرگی شدن و پوچی زندگی یکی از آسیب‌های این قسمت است. پس شکرگزاری را تمرین کنید. گاهی یک لبخند از سر رضایت این کار بزرگ را برای شما انجام می‌دهد.
پس نتیجه می‌گیریم آن رفتار همسرتان که به فزونی و زیادشدن عشق و محبت تعبیر کردید و پارک رفتن و لذت‌بردن، نتیجهٔ رهاشدن از اموری است که قبلاً شما را به دام خود کشیده و پابندتان کرده بود. نمونه‌های بسیاری از این اتفاقات را به‌راحتی می‌توانید در زندگی مشترکتان با همسر عزیز و فرزندانتان مشاهده کنید.
بدرقه و استقبال از همسر که می‌تواند به‌عنوان یک رسم و عادت برای شما در بیاید نمونه‌ای است که برای امتحان می‌توانید از آن بهره ببرید. اینکه مردی بداند رفت و آمدش برای همسرش مهم بوده و روی آن برنامه‌ریزی دارد بسیار خوشایند بوده و می‌تواند روابط بعدی زوجین را نیز تحت‌الشعاع قرار بدهد. مطمئناً اثرات مثبت این برخوردها را در کمترین زمان ممکن خواهید دید.
بی‌تفاوت نبودن نسبت همسر در طول روز با یک پیامک دادن نیز به وقوع می‌پیوندد. کافی است یک پیام باانرژی مثبت و یا گفتن یک خداقوت از طرف شما ارسال گردد آن‌وقت حس خوب سپاسگزاری را به‌خوبی توانسته‌اید منتقل کنید.
قبل از ادامه‌دادن در این موضوعات نکتهٔ قابل‌توجهی را خدمتتان تقدیم کنم و آن هم عکس‌العملی است که در قبال این کارها شما خواهید دید. بهتر است بگویم اصلاً منتظر واکنش نباشید و شما فقط و فقط کار خودتان را انجام بدهید. حتی ممکن است به روی خودش هم نیاورد و توقعی که شما از تشکرکردن و یا دیده‌شدن کارهایتان دارید به نتیجه نرسیده و پاسخی داده نشود.
می‌دانید که در خیلی از آقایان تشکر و پاسخ به‌صورت عملی رخ‌داده و ممکن است به‌ظاهر کسی تشکر آنها را نبیند؛ لذا خانم‌هایی که شناختی از مردان ندارند زود دلسرد شده و سکوت مردانشان را بی‌تفاوتی و بی‌ارزشی کارشان تلقی می‌کنند که این‌گونه نیست. مطمئن باشید هرکدام از این رفتارها تأثیر مربوط به خودش را در روابط خواهد گذاشت.
پس مهم این است که شما به یک کار ارزشمندی روی آورده و آن را انجام می‌دهید و لذت‌بردن از آن در انحصار شما بوده و در لحظه بهره ببرید. با انجام نمونه رفتارهای یاد شده حس خود دوستی و اعتمادبه‌نفس شما نیز روزبه‌روز تقویت خواهد شد که یک بانو در منزل و زندگی نیاز دارد روزانه خود را به این دو ویژگی یاد شده مجهز کرده و مراقب آن باشد. هم خودش را دوست بدارد و هم با اعتمادبه‌نفس بالایی برخوردار باشد. زنان با اعتمادبه‌نفس بالا برای خیلی از مردان جذاب بوده و دوست دارند همسرشان در کنار رسیدگی به ظاهرش به روح و روان خود نیز رسیدگی کرده و مراقب باشد.
باتوجه‌به شناختی که از خودتان دارید و در جلسات قبل مفصل دربارهٔ آن صحبت کردیم این کار برای شما آُسان بوده و قدرت و توانمندی شما را تثبیت خواهد کرد. با سبک جدید و روش‌هایی که خدمتتان تقدیم شد به مرحله‌ای راه پیدا خواهید کرد که حضورتان در کنار هر شخصی خوش‌آیند بوده و برای ارتباط با شما شوق‌وذوق خاصی را از خود نشان خواهند داد. داشتن یک شخصیت جذاب و کاریزماتیک تصویرهای روزانه‌ای برای شما خواهند کشید که هرکدامشان برای ساختن یک زندگی کافی است.
پس برای رسیدن به این شخصیت تلاش کنید. پویایی و نشاط را سرفصل رسیدن به این مرحله قرار بدهید.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی
از اینکه به فکر دانش‌آموزان، این سرمایه‌های عظیم کشور و اسلام هستید تقدیر و تشکر می‌کنیم. بی‌تفاوت نبودن یکی از زیبایی‌هایی است که بیش از این باید در جامعه مشاهده شود.
نسل نوجوان ما دارای شاخصه‌ها و ویژگی‌هایی است که والدین و مربیان ابتدا باید با آن آشنا شده و بعد وارد ارتباط بشوند. بدون مهارت و درنظرگرفتن ظرایف اخلاقی این نسل نمی‌شود با آنها ارتباط سازنده و مؤثر گرفت و حتی اگر ناشیانه و بدون علم و آگاهی وارد فضای این عزیزان بشویم چه‌بسا که نتیجهٔ عکس خواهیم گرفت.
به‌عنوان نمونه در سن نوجوانی بیشتر یافته‌های خودشان برایشان حجت بوده و گفته‌های دیگران را خط‌دهی محسوب کرده و به‌نوعی دلسوزی دیگران را نصیحت تلقی می‌کنند. این عزیزان معنا و مفهوم خیرخواهی را متوجه نبوده و فکر می‌کنند صحبت‌های روشنگرانهٔ بزرگ‌ترها جایگاهی نداشته و خودشان توانسته‌اند درست تشخیص بدهند.
در ته خط مبادلهٔ اطلاعات و یا مناظره و مباحثه حس می‌کنند درک نشده و بقیه به نظراتشان اهمیتی نمی‌دهند. دنیای خود و اطرافیان را اگر تضاد داشته باشد، کاملاً از هم دور و این فاصله را یک خطر می‌شمارند برای همین است که سعی می‌کنند از دنیای خود بیرون نیامده و به دنیای شما وارد نمی‌شوند؛ لذا به‌محض برخورد با شما محتاطانه رفتار کرده و تا بخواهید صحبت کنید گارد گرفته و حالت تدافعی که به خود می‌گیرند مانع شنیده‌شدن حرف‌های شما خواهد شد.
پس لازم است ابتدا در این مقوله (شناخت نوجوان) دوره‌های کوتاه آموزشی را داشته و به معلومات و مهارت‌های قبلی خود بیفزایید. ادبیاتی که مورداستفاده قرار می‌گیرد باید از جنس خودشان باشد. به علاقه‌مندی‌های مخاطبتان پی برده و از سلیقه‌های ورزشی، فیلم، لباس و زنگ و حتی مزاج او نیز آشنایی نسبی داشته باشید.
ناگفته نماند مخاطب دختر با پسر برای اقناع و همراه‌کردن متفاوت بوده و در شناخت‌های خود جنسیت مخاطبتان را با روحیاتی که دارد در نظر داشته باشید. معلوماتی که قرار است به دانش‌آموز نوجوان انتقال داده شود باید کاملاً فراوری شده و غیرمستقیم باشد. یعنی متوجه نشود با این هدف که قرار است بینش سیاسی و یا اعتقادی او را تغییر دهید، با او وارد صحبت شده‌اید.
به‌منظور دستیابی به این قسمت لازم است فضای دوستانه‌ای با ایشان به‌دوراز تفاوت‌هایی که دارید، ایجاد شود و یا بهتر بگوییم که به شما اعتماد کرده و در کنار شما احساس امنیت کند. مطمئن شود شما سعی بر تغییر او نداشته و وی را همان گونه که هست پذیرفته و دخالتی در انتخاب‌هایش ندارید. کاملاً به او احترام گذاشته و نشان بدهید قرار نیست وارد حریم داشته‌هایش شوید. امنیت و اعتماد هدف نهایی این قسمت بوده که با درنظرگرفتن ظرافت‌های خودش لازم است حاصل شود.
این قدم ابتدایی را اگر محکم و با کمترین اشتباه بردارید می‌توانید بقیهٔ راهکارها را به‌راحتی انجام بدهید و اثرگذاری خودتان را به‌مرورزمان مشاهده کنید. لزومی ندارد شما در ابتدای صحبت‌هایی که می‌شنوید اعم از اعتراض یا شبهه‌ها، واکنش منفی نشان داده و بخواهید نقد و بررسی انجام بدهید. گاهی فقط شنونده باشید و در فرصتی دیگری در مقام پاسخگویی بربیایید.
بعد از شنیدن صحبت‌های مخاطب، در آن زمینه اطلاعات خود را کامل کرده و دسته‌بندی‌شده در ذهن خود داشته باشید. نمونه‌ای که در سؤالتان ذکر کردید، اعتراض به رهبری معظم، خود ایشان با آغوش باز از منتقدین استقبال کرده و در موارد زیادی به هواداران نیز توصیه به صبر و سعهٔ صدر می‌کنند. در دیدارها، سخنرانی‌ها سعی می‌کنند با درنظرگرفتن همان انتقادها و انتظارات جامعه صحبت کنند.
مسلط بودن حضرت آقا بر مطالبی که بیان می‌کنند به ما یاد می‌دهد: مخاطب باید حس کند که با شخص مطلع و آگاهی طرف است. کسی که در مورد مسئلهٔ موردنظر کاملاً اطلاعات داشته و مشرف بر مطالب پیرامون آن است. همراه‌داشتن یک کتاب هنگام مطرح‌کردن همان مسئله نشان‌دهندهٔ با مطالعه بودن شما است که گاهی از روی همان کتاب مطالبی را بخوانید.
خیلی از افراد جامعه از جایگاه رهبری و وظایف او بی‌خبر هستند. از عملکرد و حیطهٔ اختیارات او آگاهی نداشته و لازم است شما بدون درنظرگرفتن شخص منتقد و باتوجه‌به شرایط و ظرفیت مخاطبین پیرامون، به این مسائل بپردازید. درست است تمام‌قد از رهبر و جایگاه ولایت‌فقیه دفاع‌کردن وظیفهٔ همهٔ ما است، اما مخاطب ما نباید ما را فردی متعصب تلقی کند. این نگرش نباید در او ایجاد شود که طرف مقابل فدایی و جان‌برکف بوده پس اگر عیب و ایرادی باشد مطمئناً نمی‌پذیرد پس او کورکورانه دفاع کرده و اصلاً متوجه قصورات نیست.
گاهی هم لازم است ابتدا با او همدلی کرده و در ظاهر بپذیرید که او حق دارد و شما نیز با او در بعضی از زمینه‌ها موافق هستید. به‌عنوان‌مثال اگر دربارهٔ گرانی و بدی وضعیت معیشت صحبت کرد با او همراه شوید، بگویید واقعاً قدرت خرید پایین آمده و اقشار ضعیف جامعه تحت‌فشار هستند. بعد می‌توانید علت گرانی‌ها و بدی وضعیت معیشت را در فرصت‌های مناسب و بدون اینکه خواسته باشید پاسخ او را بدهید، توضیح بدهید. اگر همان ابتدا قبول نکرده و یک واقعیت بزرگ را انکار کرده و یا بخواهید همان ابتدا در مورد علت‌های آن توضیح دهید مطمئناً مورد اقبال واقع نشده و حتی منتظر نتیجهٔ عکس باشید.
البته ناگفته نماند در این زمینه مسلط بودن به سواد رسانه و فنون مناظره و پاسخگویی به‌نقد، اعتراض، شبهه، لازم بوده که بسیار گسترده بوده و در این مجال نمی‌گنجد؛ اما به همین اندازه که شما بتوانید دانش‌آموز را به خود نگه داشته و جذب کنید، یک‌دست آورد بزرگ محسوب شده و باید به شما تبریک گفت. در این زمینه اگر نیاز به مطالب بیشتری دارید یادداشت بگذارید تا کارشناسان ما مطالب مربوطه را تقدیمتان کنند.
موفق باشید.
با سلام خدمت شما کاربر گرامی
از توجه شما نسبت به انجام درست‌ترین کار در شرایط فعلی، تقدیر و تشکر می‌کنیم. امیدواریم بتوانید با مدیریت این جریان به خواسته‌های معقول و منطقی خود برسید.
در ابتدا باید تکلیف خودتان را با این عشق و علاقه روشن کنید. هدفتان در نهایت چیست؟ چرا این حس در شما ایجاد شده؟ مطمئن هستید این عشق و علاقه زودگذر نیست؟ یا بهتر بگوییم: اگر دنبال اتفاقی جز ازدواج هستید بهتر است که به آن فکر نکنید و در ابتدای جلسهٔ مشاوره در مورد مسئلهٔ دیگری صحبت کنیم. مثل چگونه فراموش‌کردن شخصی که به او علاقه داریم؛ ولی این علاقه درست نبوده و آسیب دارد ...
اما اگر این اجازه را به خودتان و احساساتتان داده‌اید که به سمت ایجاد عشق و علاقه برای انتخاب همسر آینده و ازدواج، حرکت کنید، اصلاً نگران نباشید و کار برای شما راحت‌تر از چیزی است که فکرش را در سر دارید.
کافی است شرایط خود و دخترخانم را بیان کرده تا طبق آن راهکارهای مربوطه را تقدیم کنم. اینکه دخترخانم را از کجا می‌شناسید و چگونه این حس در شما ایجاد شده؟ اگر از اقوام و آشنایان هست کافی است تا با بزرگ‌ترهای خود در ابتدا و با یکی از اعضای خانوادهٔ دخترخانم در قدم بعدی صحبت بشود. سن‌وسال شما در حدی هست که مطرح‌کردن بحث ازدواج دور از انتظار نیست.
یا بهتر بگوییم بر عکس ترس و استرسی که در وجود شما از مطرح‌کردن مسئلهٔ ازدواج همراه با علاقه‌مند شدنتان به شخص خاصی هست، اطرافیان شما هر لحظه منتظر هستند تا از طرف شما تحرکی را مشاهده کرده تا اقدامات لازم را داشته باشند. پس کافی است تا با یک مقدمهٔ کوتاه یک یا دوروزه نشان بدهید حرفی برای گفتن دارید. سؤالات و ابهاماتی که از صحبت‌های شما در ذهن خانواده نقش خواهد بست، بیان شده و شما را برای پاسخگویی آماده‌تر خواهد کرد.
مقدمه می‌تواند از مسئلهٔ مهم ازدواج و زندگی آینده شروع شود، اینکه سؤال کنید از اطرافیان: چگونه می‌شود که یک ازدواج در قالب موفق قرار گرفته و با مشکل کمتری در زندگی مشترک مواجه شود؟ از آنها سؤال کنید ویژگی یک دختر خوبی که مناسب برای ازدواج هست چیست؟
اگر دخترخانم از فامیل و آشنا نیست باید دنبال کانال و راه ارتباطی برای پیداکردن خانواده و جویا شدن از شرایط ایشان باشید. اینکه اصلاً این دخترخانم در چه شرایطی است و آیا برای ازدواج با شما مناسب هست بحث دیگری است که با توضیحات مفصل‌تر، در جلسهٔ بعدی صحبت خواهیم کرد.
آنچه که مهم است هدف و انگیزهٔ شما از علاقه‌ای که به وجود آمده هست که در ابتدای جلسه هم مطرح کردیم. تکلیف این قسمت قبل از هر مطلبی روشن شده و شرایط خودتان و دخترخانم را طی یک یادداشتی توضیح دهید. نحوهٔ آشنایی و میزان شناخت شما نسبت به ایشان به ما کمک می‌کند تا بهتر و بیشتر این مسئله را بازکرده و از ابعاد مختلف به آن بپردازیم و به یک جمع‌بندی نهایی برسیم.
موفق باشید.
با سلام خدمت شما کاربر گرامی
دلسوزی و نگرانی شما برای زندگی‌تان قابل‌تحسین بوده و از تلاش‌هایی را که در این راستا انجام داده‌اید تشکر و قدردانی می‌کنیم.
بله دقیقاً همین مطلب را ادامه بدهیم، وقتی شما هستی چرا ایشان؟ زمانی که شما به‌عنوان یک مدیر و برنامه‌ریز برای زندگی تلاش می‌کنید، دغدغه دارید لزومی ندارد همسرتان خودش را وارد ماجرا کرده و اذیت‌های این مسیر را به جان بخرد. یک نفر هست که به‌جای ایشان نیز کارهای بر زمین‌مانده را انجام داده و بارهای زندگی را به دوش بکشد.
مردان زمانی کارهای خود را فراموش می‌کنند که دیگران بخواهند به‌جای آنان مردانگی کرده و یا اینکه از جایگاه مرد بودنشان تنزلشان داده و امر و نهی‌شان کنند. پس باتوجه‌به چند جملهٔ بیان شده به این نتیجه می‌رسیم که شما یا شناختتان نسبت به جنس مرد کم بوده و یا در مورد همسرتان دچار اشتباه محاسباتی شده‌اید.
درسته ایشان قبل از ازدواج هم از نظر کاری و تلاش ضعیف بوده‌اند؛ اما دلیل نمی‌شود این حال فعلی ادامهٔ روند قبلی باشد. نمونه‌های زیادی از پسران بوده‌اند که تا قبل از ازدواج حتی یک لیوان آب هم برای خودشان تهیه نمی‌کردند؛ اما بعد از ازدواج به یک فرد تلاشگر و فعال تبدیل شده‌اند.
منظور بنده این نیست که این تنبلی و بی‌حالی فعلی تقصیر شماست و شما در ایجاد آن دخیل بوده‌اید؛ بلکه منظور این است که در ادامهٔ سبک زمان قبلی و ازبین‌نبردن بی‌تفاوتی سهم داشته و باید ابتدا شما تغییر روش بدهید تا همسرتان نیز مجبور به تغییر شود؛ چون ثابت کرده در شرایط عادی حاضر به‌عوض شدن نیست.
سرزنش‌کردن می‌تواند؛ مانند آب ریخته شده شخصیت یک فرد را از بین ببرد و دیگر برایش مهم نباشد که در اطرافش چه می‌گذرد. جملاتی از قبیل: تو تنبلی، تو بیکاری، تو بی‌تفاوتی و یا مقایسه‌کردن با اطرافیان: ببین فلانی را، نگاه به زندگی فلان شخص کن ... می‌تواند به‌راحتی انگیزه را نابود کرده و حتی در صورت مهیاشدن شرایط پیشرفت و موفقیت شاهد بی‌تفاوتی طرف هم باشیم. با خود بگوید از نظر همسرم من یک فرد به درد نخورم پس لزومی ندارد که حرکتی نشان داده و خودم را بخواهم ثابت کنم.
دقیقاً همین جملهٔ آخر، شما باید از توانمندی‌ها و نقاط مثبت همسرتان که از قبل لیست کرده‌اید استفاده کرده و ضمن تقدیر و تأیید ایشان، فرصتی داده تا خود را ثابت کرده و فضا را برای برگرداندن اقتدار مردانهٔ وی آماده‌سازی کنید.
سعی کنید در فرصت‌های مناسب به‌صورت غیرمستقیم به ایشان برسانید که کارکردن شما فقط یک کمک خرجی بیش نیست و عمده و اصل زندگی در دستان ایشان بوده و شما و فرزندتان آیندهٔ خود را به تلاش‌های ایشان گره‌زده‌اید و امیدوار و مطمئن هستید که این انتظار و توقع شما کاملاً به جا و شدنی است.
من کار می‌کنم، پول من، درآمد من، جملاتی است که مشکل را چندبرابر کرده و نه‌تنها شما بلکه هر خانم شاغلی اگر خواهان یک زندگی آرام و بی‌دردسر هست باید از به‌کاربردن این جملات بپرهیزد و اگر دنبال یک مرد فعال و تلاشگر هست نباید خود را درگیر بحث مدیریتی خانواده کنند. می‌تواند به‌عنوان یک مشاور و پیشنهاددهنده وارد شود؛ اما در مقام تصمیم‌گیرنده و برنامه‌ریز او را به مشکل خواهد کشاند.
پس لازم است مدتی کوتاه و برای شروع، استارت و حرکت همسرتان ابتدا شما تغییراتی را در دستور کار قرار بدهید و آرام‌آرام و بدون اینکه ایشان متوجه بشود، شانه از زیر بار مسئولیت‌های کلان خانواده مثل دست‌داشتن در دخل‌وخرج، خالی کرده تا قدم‌های بعدی را بتوانید محکم‌تر بردارید.
بعد از مطالعهٔ مطالب این جلسه و انجام آن، واکنش‌های احتمالی را یادداشت کرده و در جلسهٔ بعدی مطرح کنید. اگر در طول مطالعه و نکته برداری ابهام و سوالی داشتید و یا مطلب خاصی به نظرتان رسید نیز یادداشت بگذارید تا درمورد هرکدام جداگانه و مستقل صحبت کنیم.
موفق باشید.
با سلام خدمت شما کاربر گرامی
چقدر خوب است که یک بانو در خانه نسبت به مشکلات پیشرو دنبال راه‌حل مناسب بوده و برای استحکام خانواده تلاش کند. این درایت شما ستودنی بوده و امیدواریم با استفاده از مهارت‌هایی که تابه‌حال آموخته‌اید همراه با مهارت‌افزایی و تقویت آن به‌زودی به آرامش و خواسته‌هایتان برسید.
اینکه بیان کردید قبلاً این رفتارها را نداشته و مدتی است که تغییر روش و سبک داده؛ یعنی در اصل همسرتان مشکلی ندارد و باتوجه‌به شرایط پیش‌آمده و گرفتاری‌ها به این سمت‌وسو رفته. این یک نوید و امیدی را به شما می‌دهد، یعنی اگر باز شرایط به قبل برگردد، خلق‌وخوی ایشان نیز درست خواهد شد. پس سعی کنید با توجه و دقت کافی یک ارزیابی و بازیابی از آن روزگاران داشته باشید.
به نظر می‌رسد همسر شما حس می‌کند جایگاه و موقعیتش را ازدست‌داده و نگاه شما به ایشان تغییر کرده است. مردانگی یک مرد شاکلهٔ اصلی شخصیتش بوده که در هر شرایطی باید نسبت به آن مراقبت‌های لازم را داشت. نباید فکر کند الان که ورشکست شده است، ضعیف شده و کسی حرف‌شنوی از او ندارد. قدرت تقابل با مشکلات را از وی سلب‌کردن و حسابی روی او باز نمی‌شود.
پس سعی کنید تا جایی که امکان دارد مشکلی را به مشکلات کاری‌شان اضافه نکنید. شاید بگویید اصلاً چنین قصدی را ندارید و ایشان در این شرایط درک می‌کنید، باید خدمتتان عرض کنم در این مواقع حتی گله‌کردن از خانوادهٔ ایشان خود یک‌بار مضاعفی است که به دوش ایشان سپرده می‌شود و آن حس‌های ناامیدکننده را تقویت خواهد کرد.
پیشنهاد می‌کنم طبق فضای موجود خودتان را وفق بدهید و اگر تابه‌حال نتوانسته‌اید شرایط پیش‌آمده را بپذیرید، مسیر تازه‌ای را شروع کرده که برای این قسمت جداگانه و به‌صورت مستقل صحبت خواهیم کرد. ناگفته نماند تمایل مردان به بیرونی شدن و نماندن در منزل و انتخاب دوستان به‌عنوان هم‌صحبت علت‌های زیادی دارد که یکی از دلایل آن می‌تواند جذاب بودن آن فضاها و خسته‌کننده و تکراری شدن فضای خانه باشد.
خسته شدن مردان از فضای منزل نیز دلیل‌های زیادی دارد که به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد. به‌رخ‌کشیدن کمبودها و نواقص به‌صورت مکرر و بدون درنظرگرفتن توان طرف مقابل. در همهٔ زندگی‌ها کمبودهایی وجود دارد و مردان هرکدام به سهم خود از عهدهٔ مسئولیت‌هایی که بر عهده دارند به‌صورت کامل بر نمی‌آیند. شرایط روحی روانی، جسمی، اجتماعی و... دست‌به‌دست هم داده تا امروزه این ناکامی‌ها زیاد شده و مردان موفقیت‌های کمتری را کسب کرده و حتی در مواردی شکست نیز بخورند.
به‌رخ‌کشیدن و القای ناتوانی باعث به‌هم‌ریختگی آنها شده و ترجیح می‌دهند تا جایی که امکان دارد از این فضا فاصله گرفته و دور باشند. اگر از فضای دوستانهٔ مردان اطلاعاتی ندارید بهتر است در این مورد نیز مطالبی بدانید تا بهتر ریشهٔ این مشکل را متوجه بشوید. به‌عنوان‌مثال تحویل‌گرفتن، تعریف و تمجید از یکدیگر در این جمع‌ها زیاد اتفاق می‌افتد و هرکدام به‌نوعی سعی می‌کند دیگری را خوب ببیند و بدون توجه به نکات و اخلاق منفی طرف دیگر، فقط از برجستگی‌ها و مثبت‌های اخلاقی دوستش زبان به سخن بگشاید.
اگر بخواهیم این جمع‌ها و دورهمی‌ها را خلاصه کنیم باید بگوییم حس خوب را انتقال‌دادن به‌صورت زیاد و کامل انجام شده و شخص احساس رضایتمندی را از خود دارد؛ لذا شما تقدیر از عملکرد مثبت همسرتان را بر رفتارهای منفی و ناسازگارانه‌اش مقدم بشمارید و حتی اگر قرار است عیب و نقصی را هم که متوجه مردان است به آنها بازگو کنیم، با درنظرگرفتن زمان، مکان، ظرافت‌های مربوطه و در عین مهارت بیان کنیم.
مردان چه می‌خواهند؟ علاقه‌ها و خواسته‌های آنان در زمینه‌های مختلف چیست؟ تنفر، ناراحتی‌شان کی شروع می‌شود؟ چگونه پایان پیدا می‌کند؟ همسرتان را چقدر می‌شناسید؟ و خیلی از این سؤالات با رسیدن به پاسخشان مشکلات زیادی را از پیشرو برخواهید داشت.
اینجاست که با به‌دست‌آوردن دل همسرتان می‌توانید مسائلی همچون جابه‌جایی خانه را نیز مطرح کرده و بدون تصمیم‌گیری از پیش به‌عنوان یک پیشنهاد یادآور شوید. در اینجا یکی دیگر از آن شناخت‌ها می‌تواند به کمک شما آمده و کارتان را پیش ببرد. مردان دوست ندارند برایشان تعیین تکلیف شود و کسی بگوید اگر این کار را انجام بدهیم بهتر است پس دست‌به‌کار شویم؛ بلکه تصمیم‌گیرندهٔ آخر را خودشان معرفی کنید.
یا نمونهٔ دیگر، نداشتن تقابل با خانوادهٔ همسر است که مردان دوست دارند همسرشان با خانوادهٔ او تضاد و تقابلی نداشته باشد. در خیلی از موارد حق با خانم‌ها بوده؛ اما این فرهنگ عروس و مادرشوهری، خواهر شوهری باعث می‌شود این اختلاف‌نظرها را ناشی از دشمنی تلقی کرده و در عین اینکه حمایتی از همسرشان صورت نمی‌گیرد، او را مقصر هر جریانی می‌دانند.
پس بهتر است برای حل مشکلات بعدی روش و سبکتان را با خانوادهٔ همسرتان تغییر داده و انعطاف‌پذیری و ملایمت در رفتار را در دستور کارتان قرار داده تا بهتر بتوانید زندگی‌تان را به سمت آرامش هدایت کنید. در این مورد هم اگر احساس می‌کنید نیاز به راهنمایی بیشتری دارید یادداشت بگذارید تا در جلسات بعدی مفصل و مستقل به آن بپردازیم.
موفق باشید.
Páginas