با سلاماز نظر لطف تان ممنونمدر مورد شروع سخنرانی در ساعت نه شب خدمت تان عرض کنم که ما یک بار ساعت نه خواستیم شروع کنیم که دوستان نیومده بودند به همین خاطر جلسه را نیم ساعت دیرتر شروع می کنیم که اکثر دوستان باشند، اما اینکه فرمودید چرا یک روز در هفته شده؟ دلیل مطلب این است که ان شا الله در بقیه روزها از حضور سایر دوستان در بقیه بخش ها مثل احکام، اعتقادات و... استفاده خواهیم کرد.
با سلامشما برای تشخیص مزاج باید به دکتر و متخصص امر مراجعه کنید. در مورد نماز هم که سوال فرمودید می توانید یک پست جدا گانه در این زمینه ایجاد کنید تا دوستان ما در گروه اعتقادات پاسخگویی نمایند.
سلامقبل از هر چیز برای شما آرزوی خوشبختی و موفقیت میکنم.همه مطالب شما در سه تاپیک مطرح شده مطالعه کردم به نظر من مسئله شما درگیری با افسردگی است.افسردگی میتونه عوامل مختلفی داشته باشه که یکی از عوامل ثابت شده آن اختلالات هورمونی خصوصا تیرویید میباشد. البته عواملی همچون نگرانی از نداشتن خواستگار مناسب و ... هم میتواند از عوامل زمینه ساز باشد.ازدست دادن انرژی،از بین رفتن علاقه و لذت ،احساس خستگی،دشوار شدن تمرکز و تفکر ،مشکل شدن تصمیم گیری،افکار مرگ ،احساس غمگینی،احساس پوچی،احساس گناه و بی ارزشی،غیر طبیعی بودن قاعدگی ،تغییرات خواب و فعالیت،بدبینی نسبت به خود و دنیا و آینده،و... از علایم افسردگی است که اگر شخصی 4 ،5 تا از این علایم را داشته باشد دارای افسردگی خواهد بود.توصیه ما به شما:1-شاید برچسب افسردگی کمی ناخوشایند باشد اما بدانید چیز عجیبی نسیت در میان روانشناسان افسردگی به سرماخوردگی روانی معروف است.2-خوشبختانه یکی از مشکلاتی که به خوبی قابل درمان است افسردگی است .3-حتما مشکل کم کاری تیرویید و تنبلی تخمدان را با دارو درمانی یا طب سنتی برطرف نمایید.4-چون کم کاری تیرویید در شما ایجاد افسردگی کرده و از طرفی عوامل زمینه ساز یعنی نگرانی از نداشتن خواستگار و انتظارات برآورده نشده در شما وجود دارد ممکن است پس از درمان بیماری طبی همچنان با افسردگی روبرو باشید؛ لذا توصیه میکنم حتما به مشاور روانشناس هم مراجعه نمایید تا با ارایه تکنیکهای درمانی افسردگی را از بین ببرید.(برای درمان افسردگی تکنیکهای زیاد و موثری وجود دارد)5-دوستان همدلی ها و نظرات خوبی برای شما بیان میکنند (با توجه به تاپیک های قبلی شما) و همین امر ممکن است کمی به شما آرامش بدهد اما انتظار نداشته باشید صرفا با این حالت مشکل شما درمان شود بلکه حتی ممکن است شما را در برابر درمان هم مقاوم تر کند لذا باز هم توصیه میکنم به مشاور روانشناسی حضوری مراجعه نمایید.6-همراه با فعالیت های درمانی تا رسیدن به درمان نهایی صبر و تحمل داشته باشید.موفق باشید
با سلاماز آنجایی که شما پاک زندگی کرده اید و شخص مذهبی هستید قطعا خداوند در حل این مشکل یاری تان می کند ما نیز چند نکته ای را عرض می کنیم شاید براتون مفید باشد1- از آنجایی که پرده بکارت در کودکی کامل نیست و بعدا تکمیل می شود لذا ممکن است پرده شما به صورت طبیعی ترمیم شده باشد مگر اینکه شما جز کسانی باشید که در ده سالگی به بلوغ رسیده بودید در این صورت احتمال ترمیم طبیعی پایین می باشد.2- معلوم نیست بکارت شما از چه نوع بوده (مثلا شاید حلقوی بوده) لذا شاید نوعش طوری بوده که هیچ آسیبی ندیده است.3- از بین رفتن پرده در حالت طبیعی هم اتفاق می افتد و حتما قرار نیست نزدیکی صورت بگیرد مثل پریدن از بلندی و یا ضربه محکم به پشت دختر می تواند به پرده اش آسیب برساند.با توجه به مطالب فوق شما قبل از هر اقدامی باید به پزشک خانم جهت تشخیص سلامت مراجعه کنید ببینید اصلا مشکل دارید یا خیر؟ به احتمال زیاد مشکلی نخواهید داشت در صورت وجود مشکل می توانید بدون فکر به این موضوع ازدواج کنید اما تا حد امکان با شخصی ازدواج کنید که خیلی گیر این مسائل نباشد. ازدواج شما در هر صورت براتون مفید خواهد بودچون یا مسئله ختم به خیر می شود که احتمال زیاد همینه و یا اینکه در نهایت سریع طلاق می گیری که در این صورت نیز می تونید به عنوان زن مطلقه ازدواج نمایید.راه دیگرش هم ترمیم بکارت می باشد البته پوشوندن عیب خود مثل اینکه کسی که باکره نیست به عنوان باکره خودشون عرضه کنه این تدلیسه و حرامه و اگر به عنوان باکره ازدواج کنه گناه کرده البته عقدش باطل نیست مگر اینکه بکارتش رو ترمیم کنه که در این صورت اگر بعد ترمیم بکارت عرفا و شرعا باکره محسوب بشه ازدواجش بعنوان باکره اشکال نداره و تدلیس نیست و در نتیجه کارش هم حرام نیست بنابر این اگر شما واقعیت رو در مورد عدم بکارت نگید دروغ نگفته اید و اگرم بکارت رو ترمیم کنید در صورتی که عرفا و شرعا باکره محسوب بشید ازدواج شما به عنوان باکره گناه نیستدر مورد اینکه بعد ترمیم بکارت ایا باکره محسوب می شید یا نه از مرجع تقلیدتون سوال کنیدشاید کسی بگه: در بکارت، اصل پرده که مهم نیست چون پرده بکارت نشونه اینه که دختر با کسی رابطه جنسی نداشته پس دختری که قبلا رابطه جنسی داشته در حقیقت باکره نیست و ترمیم بکارت گول زدن طرف مقابل محسوب می شه چون اون اگر بدونه هرگز حاضر نیست با چنین دختری ازدواج کنه، جوابش اینه که اگر منظور شما اینه که چنین دختری عرفا باکره محسوب نمی شه در صورتی که واقعا همین طور باشه حرفتون درسته چون اگر عرفا باکره نباشه در صورتی که به عنوان باکره ازدواج کنه کارش تدلیس و حرامه اما اگر منظورتون اینه که کار اون دختر به دلیل مخفی کردن رابطه جنسی غلطه در این مورد عرض می کنم اگر قرار باشه هرکس قبلا کار بدی کرده وقت خواستگاری به طرفش اطلاع بده کسی با کسی ازدواج نمی کنه چون همون پسری که به رابطه جنسی این دختر حساسه اگر وقت خواستگاری به دختر بگه چقدر نگاه به نامحرم داشته، چقدر خود ارضایی کرده چقدر فیلم وعکس سکسی دیده یا احیانا با چند دختر رابطه داشته هیچ وقت اون دختر حاضر به ازدواج با او نخواهد بود پس وقتی اشکار کردن مثل این موارد کار رو خراب می کنه چه فرقی بین این موارد و رابطه جنسی یک دختر هست؟ که این رابطه باید گفته بشه اما اون موارد نه؟ ایا پسر به صرف اینکه انتخاب کننده است حق داره نقاط منفی رفتاری خودش رو که اکثرا هم گناهه نادیده بگیره و به یک نقطه منفی دختر که بچه بوده گیر بده و به این خاطر ردش کنه؟ پس وقتی این برخورد دوگانه درست نیست همچنین سبب بدبینی دختر پسرا به همدیگه می شه بهتره اینه که هرکس عمل خطا یا نقطه منفی داشته در صورتی که اثر منفی بر زندگی اینده نمی ذاره اونو مخفی کنه و به طرفش نگه تا بدبینی بی جهت ایجاد نشه و ازدواجش هم لطمه نخوره.موفق باشید
با سلامارتباط با نامحرم به هیچ وجه پسندیده نیست اما باید این هم در نظر بگیریم که انسان جایز الخطاست و معصوم نیست و صرف اینکه در دانشگاه با یه پسری دو کلمه حرف زده نمی تونیم بر چسب هرزه بودن بهش بزنیم و بگیم چنین دختری به درد زندگی نمی خورد بله اگر خود شما هیچ گناهی نداشته باشید می تونید دنبال چنین دختری باشید به شرطی که در طول عمرتون نه با دختری حرف زده باشید نه غیبت کرده باشید نه دروغ گفته باشید نه به عکس و فیلم نگاه کرده باشید نه اهنگ گوش کنید... چرا که همه این گناهان نیز مثل ارتباط با نامحرم گناه کبیره محسوب می شونددر ضمن حتی ائمه معصوم با آن عظمت والایشان به جز امام علی هیچ کدام با همسر معصومه ازدواج نکرده اند امام علی علیه السلام نیز همه همسرانش غیر از صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله غیر معصومه بوده اندلذا دوستان همان طور که نسبت به گناهان دیگران حساسند بهتر است نسبت به گناهان خویش نیز مراقبت کنند
با سلام اینکه بعضی از اولاد و همسر دشمنی کنند شکی نیست اما بهتره وقتی ایات را مطالعه می کنیم در ایات تدبر کنیم و برداشت ناقص نکنیم همین ایه ای که اشاره گردید اولش را گفتید ولی به آخر ایه توجه نکردید که می فرماید:و اگر ببخشاييد و درگذريد و بيامرزيد، به راستى خدا آمرزنده مهربان است. (ترجمه فولادوند) همچنین در این ایه اولاد و همسر به همدیگر عطف شده و فرموده بعضی از انها دشمن شما هستند این در حالی است که در روایات فراوان اولاد هدیه الهی تلقی شده و دعاهای زیادی برای طلب فرزند وارد شده است پس اگر اولاد و همسر دشمن انسان است، برای چه باید دعا کنیم و از خداوند طلب فرزند نماییم؟ چون هیچ کس دشمن را طلب نمی کند! اما برای روشن شدن دشمنی در این آیه تفسیر آیه شریفه را خدمت تان قرار می دهم. در روايتى از امام باقر (عليه السلام) مىخوانيم: كه در مورد آيه 14 "إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ ..." فرمود: منظور اين است كه وقتى بعضى از مردان مىخواستند هجرت كنند، پسر و همسرش دامن او را گرفتند و مىگفتند: تو را به خدا سوگند كه هجرت نكن، زيرا اگر بروى ما بعد از تو بی سرپرست خواهيم شد. بعضى مى پذيرفتند و مى ماندند، آيه فوق نازل شد و آنها را از قبول اين گونه پيشنهادها و اطاعت فرزندان و زنان در اين زمينه ها بر حذر داشت. اما بعضى ديگر اعتنا نمى كردند و مى رفتند ولى به خانواده خود مى گفتند به خدا اگر با ما هجرت نكنيد و بعدا در (دار الهجرة) مدينه نزد ما آئيد ما مطلقا به شما اعتنا نخواهيم كرد، ولى به آنها دستور داده شد كه هر وقت خانواده آنها به آنها پيوستند گذشته را فراموش كنند و جمله وَ إِنْ تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا وَ تَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ناظر به همين معنى است. بعضی از همسران و فرزندان مؤمنین دشمن ایشان هستند و قصد دارند آنها را از ایمان منصرف کرده و از انفاق یا هجرت باز دارند و یا آنها را وادار به کفر و معصیت نمایند، پس باید مؤمنان از چنین همسران و فرزندانی برحذر باشند تا مبادا آنها را دچارهلاکت سازند و هرگز نباید مؤمنین رضای آنها را بر رضای خدا مقدم کنند، آنگاه سفارش می نماید که مؤمنان در صورتی که این دشمنی ها را از فرزند یا همسرانشان دیدنداز گناهشان چشم پوشی کنند و ایشان را ملامت نکنند و نقائص آنها را مستور و مخفی بدارند (و در عین حال از فریب آنها برحذر باشند) و در آخر می فرماید: خداوندآمرزنده و مهربان است ، یعنی شما مؤمنین نیز بکوشید به این صفات الهی خود رابیاراییدو گناه آنها را عفو و غفران نمایید تا به این وسیله به مغفرت و رحمت الهی نایل شوید.همچنانکه در جای دیگر می فرماید:و لیعفوا و لیصفحوا الا تحبون ا ن یغفر الله لکم آنها باید عفو کنند و صرف نظر نمایند، آیا دوست نمی دارید که خدا شما راببخشاید؟ بنا براین منظور از دشمنی در آیه شریفه برای کسانی است که دین و ایمان شخص را هدف قرار داده اند مثلا مردی که همسرش را دعوت به بی حجابی می کند چنین مردی قطعا دشمن زنش می باشد نه دوستش
با سلام
ازدواج به خاطر بر آورده شدن توقعات قابل قبول نیست و همین مسئله باعث سستی بنیان های خانواده می گردد. بهتره این فرهنگ و ذهنیت تغییر کند و روزی برسد که جوان به خاطر خدمت و عشق به همسر ازدواج کند نه برای راحتی خودش
سلام دوست گرامی
این متن در مقام اثبات حقوق خانم برای شوهر می باشد و در جای خود به حقوق مرد ان نیز پرداخته شده است مثلا در دین اسلام به قرض دهنده کلی سفارش شده که در گرفتن قرضش سخت نگیرد و اگر وقتش گذشت مقروض را اذیت نکند تا خداوند بهش رحمت کند و از طرفی به مقروض کلی سفارش شده سر موقع و بلکه زودتر قرضش را ادا کند و به عنوان تشکر می تواند از قرض خودش بیشتر هم به قرض دهنده بدهد این در حالی است که اگر قرض دهنده چنین در خواستی بکند در خواستش ربا و حرام است. لذا نفرمایید که تمام وظایف برای مرداست بلکه زنان وظایف سنگین تری دارند اما شما باید به وظایف مردانه خود متمرکز شوید تا جلو توقعات گرفته شود
با سلاماز انتخاب گروه مشاوره رهروان ولایت برای راهنمایی متشکریماگر به فرزند تان فکر می کنید باید سعی کنید زندگی تان را باز سازی کنید یادتان باشد که ترمیم زندگی آسیب دیده خیلی بهتر و آسانتر از ساختن زندگی جدید می باشد لذا با مراجعه به مشاور و کوتاه آمدن در مسائل اختلافی سعی کنید به زندگی برگردید و وجود فرزندتان باید شما را در این امر مصمم کند چرا که بچه همان قدر که به مادر نیاز دارد به پدر نیز نیازمند می باشد حتی اگر آن پدر یا مادر شخص خوبی نباشد به نظرم بدترین پدر و مادر از خوب ترین افراد دیگر برای فرزند خود بهترند.اما اگر نتوانستید مشکل را حل کنید و تصمیم به جدایی گرفتید هر چند فراموشی فرزند خیلی سخت می باشد اما بهتره فراموشش کنید تا راحت تر ازدواج مجدد داشته باشید در غیر این صورت کودکتان در کشاکش بین شما بیشترین آسیب را خواهد دید .از نظر قانون و شرع فعلا حضانت کودک تا 7 سالگی با شماست اما پدر می تواند ملاقات داشته باشد و شما نمی توانید چنین حقی را از وی بگیرید لذا در صورت گرفتن حضانت شما باید کودک را به ملاقات پدرش ببرید که مشکلات فراوانی ایجاد میشه در ضمن 7 سالگی هم قانونا می تواند کودک را بگیرد که در ان صورت شما بیشتر به کودک وابسته شده اید و جدایی سختی خواهید داشت در ضمن با وجود کودک ازدواج تان هم سخت می شود.موفق باشید
Páginas