با سلاماز اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را برای همراهی انتخاب نمودید سپاس گزاریم امیدوارم راهنمای خوبی برای تان باشیم.ازدواج با خانم مطلقه نه عقلا نه شرعا و نه عرفا هیچ اشکالی ندارد بلکه ثواب هم دارد اما نکاتی هست که باید خوب دقت کنید و طوری نباشد که به جای ثواب کباب شوید.1- مسئله اساسی که باید دقت کنید وجود فرزند ایشان می باشد شما باید بدانید که کودک وی پدر دارد لذا معلوم نیست که این فرزند با خانم بتواند زندگی کند یا خیر ضمن اینکه طبق قانون بعد از ازدواج خانم، کودک باید به ولی وی یعنی پدرش تحویل داده شود لذا این خانم مجبور است با شوهر قبلی خود در ارتباط باشد البته این مسئله غیر شرعی نیست و فقط فرزند و رد و بدل می کنند لذا شما باید ببینید آیا فردا خانمت را با شوهر سابقش تو کلانتری یا دادگاه دیدی رگ غیرتت بالا نخواهد زد و زندگی را بر وی سیاه نخواهی نمود؟2-پیامبر اکرم صلی الله علیه می فرمایند:زنان باکره بخواهید که دهنهای ایشان خوشبوتر ، رحمهای ایشان خشک تر ، سینه های ایشان پرشیر تر وفرزندان زیادی می آورند... با توجه به روایت زیر اگر شما پسر هستید بهتر است با دختر خانمی ازدواج کنید بالاخره کفیت در بکارت هم لازمه ضمن اینکه ایشان یک فرزند دارند آیا شما برای پدری کردن به فرزند شخص دیگر آماده اید؟3- شما باید بدانید زوجها در اول زندگی نیاز به خلوت و گفتگوهای عاطفی طولانی مدت دارند اما زندگی شما شبیه کسانی خواهد شد که فرزند چند ساله دارند و با وجود یک کودک باید فکر ماه عسلو اینها را از یاد ببرید.4-نیش و کنایه های خانواده و اطرافیان دایم اذیت تون خواهد کرد و شاید در اثر تاثیر حرف دیگران نسبت به همسرتان سرد شوید.5- اینکه ایشون خودش گفته همسرش وی را ترک نموده درست، اما نمیشه به حرف خانواده دختر اعتنا کنید لذا شما هر طور شده باید با شوهر سابق وی صحبت کنید و علت اصلی را از وی جویا شوید البته طبیعتا شوهر وی نیز حقیقت را کامل نمی گوید اما با جمع حرفهای اینها و شوهر سابق می توانید به حقیقت دست پیدا کنید.موفق باشید
با سلامدوست گرامی از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را برای مشاوره و راهنمایی انتخاب نمودید سپاس گزاریم امیدوارم همراه خوبی برای تان باشیم.آماری که در مورد طلاقها مطرح نمودید من قبول ندارم البته نه اینکه حرف شما را قبول نداشته باشم بلکه من هم این مطلب را در جاهای مختلف دیدم لیکن اولا: عوامل طلاق مرکبند نه یک مشکل هر چند یکی از مشکلات می تواند مادر سایر مشکلات شود ثانیا: مسئله جنسی نیاز به پشتوانه عاطفی محکم دارد وقتی زوجین از لحاظ عاطفی سرد می شوند از هم هیچ لذتی نمی برند بعد فکر می کنند سرد مزاجند ثالثا: علت اصلی مشکلات جنسی نشات گرفته از بی بند و باری و تنوع طلبی است نه سرد مزاجی لذا به آمار نمی توان اتکا کرد چون صحتش مشخص نیست بر فرض صحیح بودن هم عاملش سرد مزاجی نیست بلکه عامل اصلی را باید در زیر بشقاب های پشت بام جستجو کنیم.اما در مورد اینکه فرمودید برای کسانی که دوره دوستی دارند این مسئله حل شده است! عرض کنم این هم قابل قبول نیست چرا که شما می خواهید بدانید شخص مقابل گرم مزاجه یا سرد مزاج؟ که این امر در دوره دوستی محقق نمی شود چون اگر دوران دوستی صرف حرف زدن باشد که بحث عاطفی است و برخورد عاطفی مناسب دلیل برگرم مزاجی نیست یا اینکه نعوذبالله ارتباط شون فیزیکی است که در این صورت همه کارشون تموم شده و امتحان و آزمایش بی معنی است.اما در مورد سرد مزاجی مطلب مهمی که باید یاد اور شوم این است که سرد مزاجی دو نوعه اول همیشگی و دوم عارضی نوع اولش که بیماری هم هست مشکل سازه که البته افراد مبتلا به این نوع سرد مزاجی خیلی کمند و یکی از نشونه های بیماریشون هم اینه که از ازدواج گریزانند و اگرم بخوان ازدواج کنند اظهار می کنند که از رابطه جنسی خوششون نمیادنوع دوم که سرد مزاجی عارضی است بخاطر مشکلات مختلفی ممکنه به وجود بیاد که اگه باشه معمولا به سهولت قابل رفعه بنا بر این شما می تونی از خودش در این زمینه سوال کنی اگه اظهار نکرد که با روابط جنسی مشکل داره معلومه که مشکل سرد مزاجی نداره.اینو هم بگم که سرد مزاج شدن زن بعد ازدواج تا حد زیادی به برخورد مرد با او بستگی داره یعنی اگه مرد با زن خوب رابطه برقرار کنه و ناتوانی جنسی نداشته باشه و بتونه زن رو به اوج لذت جنسی برسونه و زن از رابطه لذت کامل ببره اگرم سرد مزاجی عارضی هم داشته باشه برطرف می شه بنا بر این گرمی یا سردی مزاج زن تا حد زیادی به رفتار شوهرش با او بستگی داره لذا شما باید روش برخورد با زن رو خوب یاد بگیرید و از اول درست عمل کنید که باعث زدگی و عدم لذتش نشید تا در نتیجه تدریجا سرد مزاج بشه یا اگرم سرد مزاجی عارضی داره رفع نشه پس شما به جای حساسیت در مورد سردی بهتر است راههای تعامل و همسرداری خوب و اسلامی را یاد بگیرید.موفق و بهروز باشید
با سلامهمه جوانان و نوجوانان میهن مان برای ما گرامی هستند و خدا نکرده هدف نیش و کنایه به گروه سنی خاص نیست لیکن دوستانی که با شیوه مشاوره ما اشنایی دارند می دانند ما سعی می کنم یک جواب کنایی و مختصر تو همون تیتر به سوال کننده داده باشیم به عبارتی دوستان اگر کمی عمیق شوند عصاره پاسخ را در تیتر می بینند البته این مسئله غالبی است و بعضی از تیترها شاید اشاره ای به پاسخ نداشته باشند
سلام عزیزم این مطلب رو بخون
نماد زرتشتيان
۱۳۹۱/۱۲/۱۴ - ۰:۳۰
نشان پیکر بالدار که در دیدگاه متداول باستانشناسان و ایرانشناسان، نگارهٔ اهورامزدا شناخته میشود، گاه به آن نام فروهر هم اطلاق میشود. نماد خورشید بالدار در فرهنگ خاورمیانه و در تمدن مصر، سوریه، و آشور تاریخی طولانی دارد و نماد فروهر اقتباسی از آن است.
نامیدن این نماد به عنوان فروهر به قرن نوزدهم میلادی برمیگردد و مدرکی دال بر این که این نماد وابسته به دین زرتشتی باشد وجود ندارد. دانشمندان همواره در مورد نماد فروهر اختلاف نظر داشتهاند. بسیاری از نوشتههای علمی، این نماد را اهورامزدا میدانند، اما در دین زرتشت، اهورامزدا انتزاعی است و هیچ تصویری برای او قائل نیستند.
تصویر انسانی بالای نماد بالدار، هیچ هویت خاصی ندارد و هیچ مدرکی هم دال بر اینکه تصویر زرتشت باشد، موجود نیست.
ریشهشناسی
هارولد بیلی، زبانشناسی زبانهای ایرانی ریشهٔ این واژه را از ریشهٔ ایرانی var- پوشش، محافظت و fra- پس راندن میداند و معنی اصلی اولیه واژهٔ فروهر را «دلاوریِ حفاظتکننده» عنوان میکند.
این واژه در زبان اوستايي فْـرَوَشی، در زبان پار سي باستان فْـرَوَرتی و در پارسی میانه زبان پارسي فْـرَوَهْـر خوانده میشود.
در پارسی میانه شکلهای دیگر این واژه به اینصورت کاربرد داشتهاست.
تاریخچه
نخستین نماد فروهر، احتمالا منشأبين النهريني داشته که با نماد مصری در آشور باستان درهم آمیخته است. هنر آشوری هم این نماد بالدار را با«حمایت الهی» شاه و مردم مرتبط میداند. این نماد هم با پیکر انسانی و هم بدون پیکر انسانی دیده میشود. بدون پیکر انسانی، نماد خورشید و با پیکر انسانی، نماد آشور، ایزد آشوریان است و در بسیاری از کندهکاریها و مُهرها به چشم میخورد.
در ایران تا اوایل قرن بیستم، نماد فروهر تنها یک اثر باستانی به شمار میآمد. در سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ میلادی، دانشمندی زرتشتی به نام جي ام انوالا در مقالههای خود، فروهر را نماد «فرهوشی» یعنی روح نگارندهٔ تعالیم زرتشتی معرفی کرد. با انتشار این مقالهها، زرتشتیان هندی یا پارسيان از میراث باستانی ایرانیشان آگاهی یافتند و استفاده از پیکر بالدار تخت جمشيد، به دلیل اهمیت مذهبی و ملّی، به عنوان نماد زرتشت آغاز شد.
در سال ۱۹۲۸ میلادی، دانشمند اوستاشناس هندی،ايراك تارا پوروالا، مقالهای منتشر کرد، مبنی بر اینکه پیکر بالدار، اهورا مزدا یا فرهوشی نیست، بلکه «خورنه» فرّ پادشاهی است. در نخستین دهههای قرن بیستم، نگارهٔ فروهر وارد آتشکدهها، زیورآلات و نشان انتشاراتی زرتشتی شد و بعد از قرنها، اعتقاد باستانی زرتشتی و نماد استانداردی یافت
.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
زرین پوش، فرزانه. فروهر نگارهٔ بالدار زرتشتیان. . مجلهٔ رشد آموزش تاریخ، ش. ۲۰ (پاییز ۱۳۸۴) ۲۱-۲۲.
دانشنامه ايرانيكا
با سلامدر ازدواج دو مقوله مهمه یکی خانواده و دیگری خود شخص که هر کدوم از اینها معیوب باشد باعث اسیب مقوله دیگر خواهد شد و همچنین در ازدواج های ایرانی علاوه بر اینکه دختر و پسر ها با همدیگر ازدواج می کنند و پیوند زناشوئی می بندند خانواده ها هم به همدیگر گره می خورند و پیوند فامیلی بین شان رقم می خورد لذا خوشنامی و پایبندی خانواده ها به شرع و عرف می تواند در زندگی زوجین نقش به سزایی داشته باشد.با توجه به مقدمه بالا شما باید قبل از هر اقدامی در مورد خانواده وی و خودشان تحقیق کنید و صرف اینکه فلان خانم یه چیزی گفته نباید اعتنا کنید بلکه باید ببینید ایا واقعا برادرهای وی خائنند و همان طور خاله و دایی شون همان طوری هستند که می گویند. البته در مورد خاله و دایی یه نکته عرض کنم که اینها جز خانواده نیستند بلکه خانواده کسانی هستند که در شب بله برون خودمونی دور هم جمع می شوند که ممکنه خاله و دایی باشند و ممکنه نباشند .بعد از تحقیقات در مورد خانوادش در مورد خودش نیز تحقیق کنید ببینید ایا همون طور که گفتیددوست دختر اینها داشته و الان هم داره و اگر گذشته اش خراب بوده ایا الان توبه کرده؟ و یا همچنان دنبال کارهای سابقه؟بعد از تحقیقات فراوان اطلاعات را جمع بندی کنید ببینید ایا با چنین شخصی می تونید زندگی کنید یا خیر؟ اگر با ملاکهای شما حد اقل 50 در صد سازگاری داشت می تونید برای ادامه رایزنی اجازه دهید تشریف بیارند خونه و بقیه مراحل را طی کنید اما اگر وی حد اقل انتظارات شما را براورده نمی کند و مخصوصا با ملاکهای اصلی تون در تضاده در اون صورت می تونید ردش کنید البته اگر اجازه دهید بیاند خونه و حداقل یه جلسه با حودشون صحبت کنید خالی از لطف نیست و ممکنه خیلی از ابهامات در گفتگوی دو جانبه بر طرف شود.موفق و بهروز باشید
با سلامما در مورد این مسئله بارها صحبت کردیم شما می توانید تفصیلش را در پستهای گوناگون سایت بخونید لذا اینجا اجمالا پاسخ شما را عرض می کنم.اولین اشتباه شما این بوده که از طریق بیراهه و دوستی خواستید به ازدواج برسید و همین الان که سرتون به سنگ خورده باز هم از دوره دوستی دوره ایده ال یاد می کنید من تعجب می کنم که این چطور ایده آلی است که الان به بن بست رسیدید؟و اما در مورد اصل ماجرا عرض کنم بالاخره کسانی که از راه دوستی اقدام به ازدواج می کنند باید فکر این مسائل هم باشند که مممکنه هزاران مانع باعث به هم خوردن ازدواج شان شود از جمله این موانع شایع مخالفت خانواده هاست که در نهایت باعث شکست رابطه می شود لذا اگر وی نتواند خانواده را راضی کند مجبوری آسیب های وارده را پذیرا باشی .اما این کل ماجرا نیست درسته بعضی مواقع واقعا موانع واقعی باعث به هم خوردن ارتباط می شوند اما اکثر اوقات این طور نیست بلکه اقا پسرها بعد از پیدا کردن کیس مناسب و به قول خودشون افتاب و مهتاب ندیده کم کم بهونه ای را برای جدایی جور می کنند از جمله این بهونه ها این است که میگند پدرم گفته اگر با فلانی ازدواج کنی گردنتو می شکنم و بعد با اشک تمساح می رند دنبال عشق تازه!! نمونه اش هم تو همین سایت در همین چند روز اخیر چندین مورد از اینها را داشتیم مثل همون پست عشق ایرانسلی و ...شما می تونید به اون اقا پسر بگید که شما مگر در طول این چهار سال پدرتون را نمی شناختید؟ اگر پدر گرامی تون انسان متعصبی بود خب دنبال دختر مردم راه نمی افتادی و به حرف باباجون گوش می کردی ولی اگر خودتو مرد روزهای سخت می دونستی و حرفتون یکی بود و به قول قدیمیا یا فلانی یا هیچ کس بود بسم الله پدرتون را راضی کن بیاد خواستگاری تا ازدواج کنیمبهروز و سربلند باشید
Páginas