سلام مجددمن به خاطر حرفهای شما ناراحت نشدم و شما هم حرف بدی نزدید اما اینجا چون فضای مجازیه و لحن گفتار مشخص نیست ممکنه بعضی مواقع سو تفاهم به وجود بیاد، بحثی هم که فرمودید بیش از این نمیشه اینجا باز کرد اگر عمری باقی بود در پست های آتی ان شا الله در خدمت تون خواهیم بود
با سلامدوست گرامی از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را برای مشاوره و راهنمایی انتخاب کردید متشکریم امیدوار همراه خوبی برایتان باشیم. سوال شما را من در سه بخش پاسخ می دهم:1- حرف زدن با صاحب مغازه: این راه بهترین راه ممکن و راحترین روش می باشد اما نه اینکه شما حرف بزنید بلکه اگر واقعا حسن باعث فساد در محله شده، چند نفر از بزرگان و ریش سفیدان محل می توانند به سراغ صاحب مغازه رفته و با وی در مورد مسائل به وجود آمده صحبت کنند. و ازش بخواهند که حسن را اخراج کند یا حداقل بهش تذکر دهد.2- برخورد قانونی: در مورد برخورد قانونی عرض کنم که برخورد قانونی نیاز به اثبات و ادله دارد و شخص باید شاکی خصوصی داشته باشد و الا شما مدعی العموم نیستید که از طرف مردم شکایت کنید، و فقط شما می توانید از حسن به جرم مزاحمت شکایت کنید آن هم نه شما بلکه دختری که مورد مزاحمت قرار گرفته و اون هم باید با ادله مزاحمت وی را اثبات کند یا اینکه حسن آنقدر مفسد شده باشد که به جرم فساد وی را بازداشت کنند که این امر بعید و دور از ذهن است.3- اما در مورد دختری که شما دوست دارید عرض کنم برادر من اگر دست رو دست بذارید می بینید حسن عروسی هم کرده لذا شما باید سریعتر بروید خواستگاری و اصل ازدواج را مسلم کنید و الا هیچ تضمینی نیست دختر به پای شما بماند اگر از حسن هم کنده شود فردا ممکنه حسین بیاد خواستگاری، لذا شما برای اینکه خیالتان راحت شود والدین را بفرست خواستگاری، اصلا ببیند ایشون به شما تمایل دارد یا خیر در صورت مثبت بودن جوابش ازدواج را ثبت کن بعد اگر سنتون کم باشد یا در حال تحصیل باشید می توانید مدتی را به صورت نیمه مستقل زندگی کنید تا بعد ان شا الله عروسی بگیرید.موفق و بهروز باشید
با سلام و ادب دوباره خدمت بنده خدا و دوستانی که در بحث شرکت نمودند من پاسخ همه سوالات شما را همین جا بیان می کنم.در مورد آخوند یا روحانی که گفتید باهاش صحبت کند اتفاقا کار خوبیه و می تونه کمک کنه اما این روحانی باید شخصی باشد که وی قبولش دارد و می شناسد لذا اگر چنین شخصی در اطرافیان تون بود می تونید ازش کمک بگیرید اگر روحانی اشنا باشد یه حسن دیگر هم دارد و ان هم اینکه هر از گاهی به شوهرتون تذکر دهد و وی را دعوت به ارامش کند چون با یه بار صحبت کردن ممکنه چند روزی تحت تاثیر حرفهای زیبا دست از کارش بردارد اما بعد از چند روز ممکنه دوباره توهمات ذهنی اش عود کند و شروع به بحث کند.در مورد اینکه گفتید قول نداده این قابل قبول نیست و باید به شما قول دهد و الا زندگی تون به درد نمی خوردمساله اساسی دیگر اینکه قبلا نگفتم می تونید از روش معکوس استفاده کنید به طوری که شمااز وی رو برگردونید این مساله شوک خیلی بزرگی می تواند در زندگی وارد کند البته ریسک هم داره ولی در مرحله آخر میشه برای نجات زندگی ازش استفاده کرد.توضیح مطلب اینکه معمولا انسانها اگرخیلی بهشون التماس کنی فکر می کنند که حق شون بیشتر از اینهاست و نباید کوتاه بیایند اما وقتی دیدند همیشه هم حق با اونها نیست نرم می شوند لذا شما می توانید از وی رو بر گردونید و بدون اقدام به کارهای تحریک آمیز و شکایت اینها برگردی به خونه خودتون و جوابش را مدتی ندهی تا وی کمی متمایل شود احتمال اینکه دنبال تون بیاد خیلی زیاده چون اولا کمی با مشکل کنار اومده و الا همون اول قطع ارتباط می کرد ثانیا خودتون گفتید بهتون وابستگی جنسی دارد که این مسئله خودش می تونه مهمترین محرک باشه تا بیاد سراغ تون
با سلامدوست گرامی از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را برای همراهی و مشاوره انتخاب نموده اید متشکریم امیدوارم همراه خوبی باشییمقبل از هر چیز خدمت تان عرض کنم که سه سال عقد موندن همین مشکلاتو داره چون دوران عقد نباید بیش از حد طولانی شود، کارشناسان بر این باورند که دوره عقد نباید به یک سال برسد مگر در موارد استثنائی،(مثلا در جایی که زوجین هر دو دانشجو هستند می توانند مدتی زندگی نیمه مستقل داشته باشند) این در حالی است که شما سه ساله نامزدید و طبیعی است در این حالت دخالت های خانواده و حساسیت های طرفین نسبت به هم بیشتر می شود، در حال حاضر متاسفانه بعضی از والدین در زندگی مستقل فرزندان دخالت می کنند و باعث جدایی می شوند چه رسد به عقد طولانی و زندگی نیمه مستقل!مسئله بعدی حساس شدن شوهر شما به حرکات و رفتارهای مادرتون می باشد، شوهر شما به کارهای مادرتون حساس شده، شاید در حال حاضر مادر شما نسبت به وی نامهربون نباشد ولی چون ایشون تو ذهنش این تصور نقش بسته که مادر زنم ازم کینه داره لذا حتی به در کابینت هم توجه داره و اگر باد کولر هم در کابینت را ببنده وی فکر می کنه که مادر شما از عصبانیت این کارو می کنه.مسئله آخر هم فحاش و بد دهن بودن وی می باشد که من نسبت به همه موارد گفته شده خدمت تان راهکار می دهم.1- تلاش کنید دوره عقد را تمام کرده و سریعتر عروسی کنید البته قبل از عروسی همه اختلافات را تموم کنید چون اگر با اختلاف زندگی را شروع کنید و بعد خدا نکرده به جدایی بیانجامد ده برابر از دوره عقد بیشتر ضرر خواهید کرد و چه بسا با وجود اختلاف بچه دار شوید که در این صورت ضرر به صد برابر می رسد لذا قبل از عروسی اختلافات را پایان دهید و حل کنید بعد هم زودتر عروسی بگیرید.2-از حساس کردن شوهرتون بپرهیزید برای این کار می تونید از اعضای خانواده در پیش وی دفاع نکنید اگر وی هم بحثی شروع کرد بهش بگید اختلاف مادرم و تو به خودتون ربط داره و من نمی تونم در این مورد دخالت کنم اگرهم ازش ناراحتی برو به خودش بگو من کاری از دستم ساخته نیست.3- با مادرتون صحبت کنید مدتی از بعضی حرکات دو پهلو و بعضی رفتارهای شک بر انگیز خودداری کند چون شوهرتون به وی بد بین شده مدتی باید اعتماد سازی شود تا وی حس امنیت و راحتی کند.4- با خانواده وی مهربان باش و با عملت رفتار درست و شیوه زندگی اسلامی را بهش یاد بده.5- وقتی عصبانی است از توجیح کارهای خانواده بپرهیز و این مورد را به موقع مناسب و بهتر واگذار کنید.اما عصبانیتدر معمول افراد کم و بیش عصبانیت و احیانا بد و بیراه گفتن هست که وقتی شدید باشه آزار دهنده میشه و باید به فکر درمانش بود منتها وقتی این عصبانیت تبدیل به عادت شده باشه درمانش کمی زمان بر خواهد بود پس برای درمانش نباید عجله داشته باشید .اول از همه سعی کنید ببینید چه چیزهائی اون رو عصبانی میکنه و سعی کنید از طرف شما رخ نده بعد در صورتی که عصبانی شد و بد و بیراه گفت کارهائی که می تونید انجام بدین در سه بخش میشه خلاصه اش کرد...زمان عصبانیت:1.موقعی که عصبانی میشه و حرف بد می زنه شما در مقابل جوابش ندید چرا که آتش خشمش رو شعله ور تر می کنه و در برابرش سکوت کنید مولا علی (ع) فرمودند: "غضب را با سکوت مداوا کنید؛2. اگه شما کاری کردین که عصبانی شده ازش معذرت خواهی کنید؛3.حالتتون طوری نباشه که فکر کنه براتون مهم نیست و بی اعتنا هستین پس بشینید و به حرفاش گوش کنید؛4.حالت مظلوم نمائی به خودتون بگیرید و مثلا بهش بگید که منو ضعیف گیر اوردی داد می زنی5.اگر طوری برخورد کنید که احساس کنه که شما منفعل شدید و ترسیدید خوبه چون در این صورت اثر عصبانیتش رو می بینه و نیاز نمی بینه که بیشتر داد و فریاد کنه؛6.همچنین می تونید فضا رو عوض کنید مثلا چیزی مانند آب خنک بهش بدید یا جلوی دستش بگذارید.بعد از فروکش کردن خشمش1.اگه بد وبیراهی گفت با تحریک احساساتش و گریه ازش بپرسید که واقعا این حرفها که زدی من لایقشون بودم (این رو اگه دیدین فضا مناسبه در حین خشمش هم میتونید انجام بدین)؛2.مواقع خوشی دوستانه در مورد این حالتش باهاش صحبت کنید و بگید که این حالتت من رو ازار میده3.عفو و گذشت و کظم غیظ، به عنوان روش های رویارویی با خشم مطرح است که شما بهش پیشنهاد بدین .موارد زیر رو هم بهش بگید که توجه کنه : رسول خدا صلی الله علیه و آله ،فرموده اند: انسان ها در برابر خشم و غضب گوناگون هستند: بعضی دیر به خشم می آیند و زود آرام می گیرند. عده ای زود به خشم می آیند و زود برمی گردند، گروهی نیز زود به خشم می آیند و دیر آرام می گیرند. برخی دیگر، دیر به خشم می آیند و دیر آرام می شوند. بهترین اینان، کسانی هستند که دیر به خشم می آیند و زود آرام و راضی می شوند و بدترین ایشان، کسانی هستند که زود به خشم می آیند و دیر آرام و راضی می شوند.توجه داشتن به انگیزه و سبب خشم و دریافتن اینکه شیطان در ایجاد و شعله ور شدن آن سهیم است، انسان را از هر گونه حرکت نا به جا و ناشایست که نشان دهنده عجز و درماندگی او در برابر شیطان است، بازمی دارد.پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در همین زمینه می فرماید: «خشم، شراره ای است از سوی شیطان».پیش از بروز خشم، با استفاده از روش های زیر می توان آن را کنترل کرد و در اختیار گرفت:1. به هنگام خشم، ذکر خدا بگویید و از شر شیطان به خدا پناه ببرید.2. اگر هنگام خشم ایستاده اید، بنشینید و اگر نشسته اید، بخوابید(یعنی تغییر حالت دادن)3. جا به جایی محل نیز در کاهش خشم مؤثر است.4. هنگام مواجهه با خشم، با آب سرد وضو بگیرید یا غسل کنید5. سکوت کنید، چون ممکن است در این حالت، فرد حرف هایی بزند که بعدا پشیمان شود. حضرت علی علیه السلام می فرماید: « خشم خود را با سکوت و هوای نفس را با خِرد درمان کنید».6 - تفکر در ثواب و منفعت فرونشاندن غضب: پیامبر (ص)میفرمود: "هر کس غضبش را نگه دارد، خداوند عذابش را از وی نگه می داردموفق و بهروز باشید
با سلامسرکار خانم گرامی در این پرسش ما در مقام پاسخگویی به یه دختر خانم هستیم بی شک اگر یک پسر برعکس این سوالو بپرسه جواب متفاوتی خواهد شنید لیکن اینجا مخاطب دختره . چرا که مبانی اسلام عزیز ما این طوره مثلا در دین اسلام از یک طرف به کسی که قرض گرفته سفارش فراوان میشه که سر وقت قرضش را پرداخت کند مستحب است مبلغی به قرض اضافه کنه و بیشتر پرداخت کنه و... از طرفی به قرض دهنده سفارش میشه مقداری از مبلغ را گذشت کنه کمی با مقروض کنار بیاد اگر سر وقت نداد سخت نگیره و... پس حرفهایی که مربوط به مقروض هست باید وی بخونه نه اینکه بگه اسلام گفته مستحبه در پرداخت مبلغ تاخیر شود! بله اینو گفته برای قرض دهنده نه برای قرض گیرندهاینجا نیز بحث ما برای دختر خانمهاست و الا برای پسرها هم حرفی برای گفتن داریم
با سلامدوست گرامی از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را برای طرح سوال و مشاوره انتخاب نمودید متشکریم امیدوارم همراه خوبی برای تان باشیم.مطالبی که مطرح نمودید از دید یک دختر خانم بود و چه بسیار نامه هایی را داریم که آقا پسرها از وضعیت موجود ناراحتند و از اینکه بار سنگین خانواده داری بر دوش شوهر می باشد ناراحتند لذا بهتره منصفانه به قضیه نگاه کنیم من یکی یکی مواردی را که مطرح نمودید بررسی می کنم.1- دوست دختر برای پسر بد نیست برای دختر بده؟! سرکار خانم محترم کی چنین حرفی زده؟ اگر منظورتون اشخاص غیر متشرع و ضعیف الایمانه که ما با اینها کار نداریم چون در نظر این اشخاص زندگی مادیاته و شخصی موفق تره که زرنگه مثلا اگر مال کسی را بخوری و کسی هم نفهمد هیچ اشکالی ندارد اما در نظر اشخاص متشرع و مذهبی این طور نیست و ارتباط با نامحرم همان اندازه برای مرد قبیحه که برای زن هست و چه بسا بیشتر از ان، در روایتی هست که امام باقر علیه السلام ابو بصیر نابینا را به خاطر شوخی کوچک با نامحرم توبیخ کرد و فرمود:«کسی که در خلوت مرتکب گناه شود خداوند به او نظر لطف نمی کند، چه سخنی به آن زن گفتی؟!» لذا از نظر شرعی هیچ فرقی بین این دو مقوله نیست.2- در موردعقد عرض کنم حق با شماست و این مسئله باید فرهنگ سازی شود که یک دختر مطلقه هیچ تفاوتی با دختر باکره ندارد، اما متاسفانه در کشور ما خیلی به این فرهنگ اشتباه توجه دارند و خود این فرهنگ باعث فساد در جامعه می شود.3- در مورد عیب عرض کنم که زن الهه زیبایی است همان طور که مرد الهه نیرو قدرت و دفاع است لذا این مسئله یک بحث فطریه و همان طور که مرد انتظار دارد خانم زیبا باشد خانم هم انتظار جنم کاری و مردانگی دارد، شاید بپرسی همه که زیبا نیستند؟ باید عرض کنم زیبایی یک مسئله نسبی است و هر شخص سلیقه خاص خودش را دارد چه بسا شخصی دختری را بپسندد که در نظر دیگران اصلا زیبا نیست.4- در مورد مجردی عرض کنم که چرا، برای پسر هم اگر سنش بالا بره عیبه اما به اندازه دختر نه اما در آن سوی قضیه اگر دختری بیکار باشد کسی عیب نمی دونه لیکن اگر پسر بیکار باشه صد تا اسم روش می ذارند یکی میگه معتاده یکی میگه بی عاره و...5- در مورد انتخاب عرض کنم دختر هم حق انتخاب داره و می تونه از طریقی پسر را برای ازدواج جلب کند و اگر پسر تمایل داشته باشد میاد سراغش و الا خواستگاری نمی کند این قضیه در مورد دختر هم همینه اگر پسری را بپسندد به در خواستش پاسخ مثبت میده و الا نمیشه زورش کرد خب پسر هم نمیشه زورش کرد شما گفتید اگر پسر سمج بشه در خواستگاری برای دختر افتخاره خب این که به نفع شماست در حالی که اگر دختر از پسری خواستگاری کند هیچ افتخاری برای پسر نیست.در پایان باید خاطر نشان شوم که پسرها هم از خیلی مسائل عرفی جامعه شکایت دارند مثل اینکه باید دو سال سربازی بروند، قسط خونه و ماشین بدهند، ارثیه باباشون را برای خانم خرج کنند، نفقه و مهریه پرداخت کنند، از صبح تا شب کار کنند و اگر کار نداشته باشند کسی برای شان دختر نمی دهد... لذا وقتی حرفهای شما با پسرها جمع می شود تقریبا میشه گفت که عدالت برقرار شده و مساوات بین دو جنس رعایت می شودموفق و پیروز باشید
Páginas