با سلامدوست گرامی از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را برای راهنمایی انتخاب نمودید متشکریم امیدوارم راهنمای خوبی برای تان باشیم.قبل از هر چیز باید بدانید بدترین نوع عشق از نگاه یک مشاور عشق یک طرفه است، چرا که دل شما برای کسی بی قراری می کنه که اون شخص اصلا خبر ندارد و یا اینکه فقط ظاهرش شما را شیفته کرده و از باطنش خبر ندارید عشق یک طرفه مثل جنس پشت ویترین می ماند که در اثر نور شدید لامپ های پر مصرف و لوسترهای لوکس آنچنان برق می زند که هر رهگذری را شیفته خود می کند اما هیچ بعید نیست که اگر آن جنس را از ویترین بکشی بیرون اصلا خوشایند شما نباشد، لذا همان طور که خودتان اشاره کردید معلوم نیست در صورت مساعد بودن نظر پسر شما از نظر اخلاقی مناسب هم باشید یا خیر.اینکه فرمودید با شما مهربونه باید خدمت تان عرض کنم این مسئله بر می گرده به تلقین و تفکر شما و این مسئله یک قاعده کلی است مثلا همین الان شما فکر کنید انگار چشم تون درد می کنه بعد از دقایقی واقعا چشم درد خواهید گرفت اما نه چشم درد واقعی بلکه درد توهمی، بنابر این مهربان بودن و صحبت های وی که شما فکر می کنید نسبت به شما نظر دارد توهمی بیش نیست.راهکار: شما دو تا راه حل دارید .1-اینکه وی را از راه غیر مستقیم مجذوب خود کنید و این علاقه یک طرفه را به عشق دو طرفه تبدیل کنید.روش جذب مرد:زن نباید طرف مرد بره و پیشنهاد آشنایی برای ازدواج بده بلکه باید کاری کنه که مرد به طرفش جلب بشه و برای آشنا شدن جهت ازدواج طرفش بیاد پس نباید خودش جلو بره و در این مورد صحبت کنه بلکه باید موانع جلو اومدن مرد رو برداره یعنی با رفتار و گفتارش زمینه جلو اومدن مرد رو فراهم کنه و اگرم خواست حرفی بزنه یا رفتار جلب توجه کننده ای از خودش بروز بده یه جور عمل کنه که تابلو نباشه که قصدش کشوندن مرد به سمت خودشه بلکه طوری دو پهلو رفتار کنه که مرد فقط حدس بزنه که زن می خواد رابطه برقرار کنه یا حد اکثر طوری رفتار کنه که مرد حس کنه مثل اینکه زن از آشنا شدن با او بدش نمیادبعدشم در کارهایی که برای جلب توجه مرد انجام می ده ضوابط شرعی رو رعایت کنه تا اینکه مرد چیزی غیر ازدواج به ذهنش نرسه وگرنه اگه نگاهها و صحبتها و رفتارهای زن تحریک آمیز باشه، مرد هرچند قصد ازدواج داشته باشه، به این زن به عنوان همسر آینده نگاه نخواهد کرد بلکه حد اکثر با او به عنوان یه دوست یا احیانا وسیله لذت بردن رابطه برقرار خواهد کرد نکته مهم بعدی در این زمینه لزوم عدم عجله است یعنی وقتی که کاری برای جلب توجه مرد انجام داد، همون جور ادامه بده و زیادترش نکنه تا نتیجه اش رو ببینه چون اگه بدون دیدن عکس العمل مناسب از مرد، اعمال و رفتارش رو در جلب مرد زیاد تر و صریح تر کنه و دستشو رو کنه و مرد بفهمه که زن اونو می خواد و این کارها رو بخاطر علاقه به اون انجام می ده ممکنه همه نقشه ها رو برای آوردن مرد به سمت خودش نقش بر آب کنه در نهایت وقتی ارتباط برقرار شد بازم زن همین نوع رفتار رو ادامه بده یعنی اگه با دست جلو می ده با پا عقب بکشه یعنی رفتارش غیر دلش باشه یعنی خودشو در حال بررسی مرد نشون بده تا مرد فکر کنه که زن داره در موردش فکر می کنه و این کار رو تا وقتی دل مرد رو کاملا به خودش جلب نکرده ادامه بده و وقتی که مرد اظهار کرد که تمایل به ازدواج با او داره اونم حرف دلش رو بزنه .2- اگر با روش اول موفق نشدید جذبش کنید باید ایشون را به طور کلی فراموش کنید.راههای فراموش کردن عشق :1- اولش به این فکر کن که عشق بی سر انجام تو یه تمایل شدید مضره که داره جسم و روحت رو می خوره و نابود می کنه درست مثل کشش شدید یه معتاد به مواد مخدر که می دونه براش مضره اما بخاطر کیف و لذتی که داره تمایل شدید بهش داره پس سعی کن ازش متنفر بشی چون از یه طرف سلامتت رو به خطر انداخته و از طرف دیگه شبیه یه تمایل کثیف مثل اعتیاده بعدشم همون طور که یه معتاد برای ترک اعتیاد باید سختی و مرارت بکشه تو هم خودتو برای یه مدت سختی کشیدن آماده کن و فکرم نکن که فراموش کردنش محاله چون وجود عده زیادی از دخترا که بعد یه مدت تونستن عشقشون رو فراموش کنن دلیل خوبیه بر اینکه کاملا ممکنه و تو هم می تونی فراموشش کنی ۲- هر وقت به یادش می افتی سعی کن بیشتر به عیوب و نقصها و کارهای بدی که احیانا انجام داده فکر کنی و به تدریج فکر کردن به نقاط منفیش رو زیاد کن تا ازش متنفر بشی ۳- هر گونه نشونه ای که تو رو به یاد او می اندازه از بین ببر و اگه نمی شه از خودت دورش کن و حتی جایی که تو رو یاد او می اندازه نرو همون بهتر که دانشکده ات را عوض کنی ۴- با اشتغالات فکری و عملی اوقات زندگیت رو طوری پر کن که وقت فکر کردن بهش رو نداشته باشی و همچنین اوقات فراغت و بیکاریت رو هم با تفریحات و بازیها و مطالعه و کارای متنوع و جذاب سپری کن ۵- در محیط های چمعی مثل جمع های مختلف دوستانه و فامیلی سفرهای دست جمعی شرکت در کلاسهای مختلف ببشتر شرکت کن ۶- از تنهایی بپرهیز ۷- از فعالیتهای ورزشی خصوصا جمعی غافل نشو چون با تخلیه انرژی به آرامشت کمک می کنه ۸- جذابیت های قلبی دیگر رو در خودت تقویت کن مثل ارتباط محبت امیز بیشتر با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی ۹- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت علیهم السلام برقرار کن و اینو بدون که اگه محبت اونا در دلت شعله بکشه محبتهای دیگه میره پی کارش ۱۰- اگه خواستگار خوب داشتی هرچه زودتر ازدواج کن چون محبت جدید محبت قبلی رو کم رنگ می کنه بخاطر اینکه آنچه تو رو به طرف این عشق بی سر انجام جلب کرد نیاز تو به عشق و محبت جنس مخالف بود که یه ازدواج عاشقانه این نیاز رو رفع می کنه و آروم می شی و راحت تر می تونی از دست اون عشق مزاحم خلاص بشی ۱۱- از دعا غافل نشو چون دلی که شکسته است و چشمی که اشک داره به خدا نزدیکتره ، پس با آه و ناله در خونه خدا و مقربان درگاهش برو و با اصرار حاجتت رو بخواه تا هم انشا الله حاجتت بر آورده بشه و دلت از این علاقه خالی بشه و آزاد بشی و هم اینکه به برکت پناه بردن به خدا و ارتباط قلبی با درگاه الهی از نظر روحی آروم و سبک بشی.آرزوی پیروزی و موفقیت دارم
با سلامبانوی محترم از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را برای مشاوره و راهنمایی انتخاب نمودید متشکریم امیدواریم همراه خوبی برای تان باشیم.مشکلی که دامن گیر شما شده، به تیپ شخصیتی شوهرتون بر می گرده، با توجه به توضیحات شما شوهر شما شخصیت برون گرا دارد، افراد برونگرا بیشتر به محیط بیرون گرایش دارند و مردم‌دار هستند. غالبا دارای حساسیت اجتماعی هستند و از آنچه برای دیگران اتفاق می‌افتد، آگاهی دارند. آنها تا جایی که ممکن است دوست دارند با دیگران کار کنند. و همین مسئله باعث می شود دوستان زیادی پیدا کنند و همان طور که فرمودید دارای وجهه اجتماعی خوبی باشند.با توجه به توضیح بالا می توان گفت که مشکل شما لاینحل نیست و لزومی ندارد به خاطر تیپ شخصیتی متفاوت شما زندگی خود را متزلزل کنید بلکه با راهکارهای ساده می توان قضیه را حل کرد. کم نیستند افرادی که با تیپ شخصیتی متفاوت ازدواج کرده اند و زندگی مسالمت آمیز دارندراهکار:1-در صورت امکان شما باید به مشاور حضوری مراجعه کنید تا ایشان با شوهرتان صحبت کند و تفاوت شخصیتی تان را بهش با شیوه های روانشناسی خاص متذکر شود تا وی متوجه کارهایی که شما را اذیت می کند بشود و نسبت به ترک شان اقدام کند.2- شوهر شما فکر می کند همه باید مثل وی باشند و کارهای خود را درست می داند و از اینکه در اجتماع ازش تعریف و تمجید می شود فکر می کند شما مشکل دارید و الا دلیلی ندارد با کارهایش مخالفت کنید لذا بهتره در مواقعی که تنها هستید و شوهرتان هم حوصله بحث دارد با ملاطفت و مهربانی بهش بگویید که از این رفتار خوشتان نمیاید و باعث اذیت تان می شود به وی تذکر دهید که رفتار شما اشتباه نیست ولی همه اشخاص روحیه مهمانی رفتن و میزبانی کردن یکسانی ندارند و من دوست دارم اوقاتی را برای خودمان داشته باشیم و همان طور که من به نظر و ارزشهای ذهنی شما احترام می گذارم شما نیز باید نسبت به ارزشهای من بی توجه نباشید.3- سعی کنید در پیش دیگران با وی بحث نکنید تا از گفتن مسائل خصوصی زندگی تان در پیش اشخاص دیگر در امان بمانیدچون فرد برونگرا دوست دارد وقتی مشکلی بروز می کند، به سرعت وارد عمل شود و موضوع را فیصله دهد در صورتی که شما به آرامش نیاز دارد و از دیگری اجتناب می کند.4-برنامه ریزی های زندگی شما باید با توافق دو طرف باشد و در آن مشخص شود چند بار در ماه قرار است به پیک نیک یا خانه فرد خاصی باید بروید و هر دو نیز باید ملزم به رعایت قوانین باشید.موفق و پیروز باشید
با سلامکاربر گرامی از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را برای مشاوره و همراهی انتخاب نمودید متشکریم امیدواریم راهنمای خوبی برای تان باشیم.دوست گرامی قبل از پاسخ خدمت تون عرض کنم که راه خوبی را برای ازدواج انتخاب ننموده اید و تجربه نشان داده است که آخر عاقبت دوستی ها غیر از عذاب روحی و گاها مشکلات جسمی چیز دیگری نصیب دختر و پسر جوان نمی کند لذا بهتره برای ازدواج طبق رسم و رسوم جامعه قدم بردارید.شما در حال حاضر با دو مسئله مهم روبرو هستید 1- عدم شناخت اخلاق هم 2- عدم نظر مثبت خانواده ها1- عدم شناخت اخلاق هم: کاربر گرامی شما باید بدانید که با شباهت ظاهری نمی توان به شباهت باطنی پی برد و دلیلی که برای مشابهت آوردید واقعا دلیل بی اساس می باشد البته بنده به شما حق می دهم چون هنوز تجربه انچنانی ندارید و همین نداشتن تجربه در زندگی باعث انتخاب نادرست می شود بنا بر این زمانی چشم باز می کنید و خود را درمیان موج عظیمی از تفاوتها می بینید پس برای زندگی مشترک باید عاقلانه برنامه ریخت و همچنین از تجربیات دیگران استفاده کرد، بهتره بدانید والدین دلسوزترین اشخاص هستند و شما نباید نظرات شون را بی مورد رد کنید بلکه باید منطقی باهاشون حرف بزنید و دلایل انها را بشنوید.2- عدم نظر مثبت خانواده ها: اگر از مانع اول هم با تاکتیک ماورائی عبور کنیم مانع دوم قابل عبور نیست و مخالفت خانواده ها قریب به یقین مانع ازدواج تان خواهد شد و اگر ازدواجی هم صورت پذیرد باز آتش افروزی های خانواده ادامه خواهد داشت و چه بسا زندگی تان را دچار تزلزل کند.راهکارچیست؟ شما به ایشان بگید اگر منو خیلی دوست دارید و پسند کردید و از شباهت ظاهری به شباهت باطنی پی برده اید پس دیگر لزومی به ادامه رابطه به این شکل نیست و شما باید خانواده خود را متقاعد کنید تا برای خواستگاری رسمی قدم بردارند و تا ان موقع شما باید قطع ارتباط کنید، به احتمال زیاد شما بعد از اینکه این حرفو زدید پاسخ ایشان این است که اولا من سنم کمه ثانیا خانواده اجازه ازدواج نمی دهند ثالثا فعلا موقیت ازدواج و پول ازدواج ندارم، شما در پاسخ باید بگویید اگر سنتون کمه پس چطور ارتباط بدون قید و شرط را بلدید؟ همین که تمایل به جنس مخالف دارید پس معلومه به سن ازدواج رسیدید ثانیا: از کجا معلوم خانواده شما بعد از دو سه سال موافق ازدواج مان بشوند؟ اگر اصلا موافقت نکردند و من همه موقعیت ها را از دست دادم چه کنم؟ تازه از کجا معلوم نظر خودتان عوض نشود، ثالثا: شما فعلا نمی خواهد عروسی بگیرید بلکه اصل ازدواج را مسلم کنید بعد می تونید به تحصیل تان ادامه دهید و همچنین زمینه عروسی را فراهم کنید.موفق و پیروز باشید
با سلامکاربر گرامی از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را برای مشاوره و راهنمایی انتخاب نمودید متشکریم امیدوارم راهنمای خوبی برای تان باشیم.سوالاتی که درجلسات اولیه خواستگاری، خواستگار شما مطرح نموده نشان از اهمیت موضوع در ذهن ایشان می باشد، اینکه گفته بنا به دلایلی نباید عروسی بگیریم هیچ کدام از دلایلش موجه نیست و دلیلی ندارد که شخصی به خاطر حرف عمه یا خاله عروسی نگیرد! چیزی که در این رابطه قریب به ذهن میاد این است که خواستگار شما از نظر مالی محافظه کار می باشد و شخصی است که به سادگی و برای هر چیزی پول خرج نمی کند، چرا که این طور نیست که همه عروسی ها با بریز و بپاش همراه باشد بلکه خیلی از عروسی ها هم بدون گناه و بدون اسراف برگذار می گردد.همچنین حقوق خانم متعلق به خودشه و نسبت به اقتصاد خانواده هیچ تعهدی ندارد لیکن اخلاقا اکثرا خانمها به خانواده هم کمک می کنند اما این طور نیست که شوهر حساب بکشد بلکه این کار را از روی عشق و علاقه انجام می دهند حتی شما نیز اگر ببینید واقعا شوهرتون پول لازم دارد حتما کمک می کنید اما این که وی گفته حتما باید به وی پول بدید جای تأمله.این در حالی است که شما نسبت به این مسائل بر عکسید و اصولا شخص دست و دل بازی هستید لذا جمع شما مناسب نیست و در اکثر اوقات زندگی تان با مشاجره همراه خواهد شد لذا اگر خواستگار مناسبی دارید جواب مثبت به وی مناسب نیست و شما می توانید به گزینه های دیگر فکر کنید.در مورد حساسیت به پاکی گذشته نیز عرض کنم که بیان این مسائل دلیل بر ناپاکی نمی شود لیکن ممکن است در این زمینه حساس باشد و کمی اذیت تون کند البته اگر شما خودتون هم خیلی مقید باشید شاید مشکل ایجاد نمیشه مگر اینکه وی دچار بدبینی شده باشد که این مسئله بعید به نظر میاد.خلاصه مطلب اینکه در صورت داشتن خواستگار مناسب این مورد مناسب شما نیست و نباید جواب مثبت دهید.موفق و پیروز باشید
با سلامدوست گرامی از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را برای پاسخگویی انتخاب نمودید متشکریم امیدوارم راهنمای خوبی باشیم.مسئله ای که مطرح نمودید مشکل شما نیست بلکه مشکل خیلی از افراد در گذشته بوده و درحال هم هست، از آنجایی که اشخاص عاقل همه چیز را خودشون تجربه نمی کنند بلکه از تجربیات دیگران استفاده می کنند، بنده شما را بر اساس تجربه دوستانی که به ما نامه ارسال نمودند راهنمایی می کنم.تجربه نشان داده است که رابطه طولانی به نفع هیچ یک از دختر و پسر نمی باشد به خاطر اینکه 1- در ارتباط طولانی و بلا تکلیف امکان اینکه طرفین به سمت کارهای حرام کشیده شوند صد در صد می باشد لذا با این کار اگر در آینده ازدواج هم بکنند آخرت خویش را از دست می دهند 2-احتمال اینکه دختر و پسر به رابطه بدنی کشیده شوند هست که در این صورت در صورت عقب نشینی پسر(به احتمال 90 درصد) دختر خانم بیچاره خواهد شد.3- احتمال مخالفت والدین وجود دارد که در این صورت آسیب های فراوانی را برای فراموش کردن شخص مقابل متحمل خواهید شد و چه بسا زندگی آینده با شخص دیگر تحت تاثیر توهمات گذشته متزلزل شود 4-موانع دیگری که ممکن است در طول رابطه اتفاق بیفتد.با توجه به احتمالات فوق ادامه رابطه به این شکل اصلا صحیح نیست و اعتماد شما بیشتر از روی خوش بینی است و اشخاص زیادی مثل شما به این روابط ادامه داده اند و در نهایت به جای ازدواج مشکلات روحی روانی نصیب شان شده است.لذا شما برای ادامه ارتباط باید در مرحله اول اصل ازدواج را مسلم کنیدو بعد می توانید درستون را ادامه دهید تا در اسرع وقت نسبت به ازدواج رسمی اقدام کنید.مسلم کردن ازدواج یعنی چه؟ 1- در مرحله اول باید خانواده ها از این قضیه با خبر شوند و موافق این وصلت باشند برای این امر هم رضایت خانواده پسر ضروری است و هم رضایت خانواده دختر خانم. 2-عقد موقت یا به اصطلاح صیغه محرمیت جاری شود تا نسبت به هم محرم شوید 3- در مدتی که درس می خوانید زمینه را برای ازدواج رسمی فراهم سازید.در غیر این صورت باید هر چه سریع تر به این رابطه پایان دهید تا جلو صدمات آینده مبهم گرفته شود.موفق و پیروز باشید
Páginas