مطالب دوستان حسین وجدانی «مشاور»

Retrato de mostafavi mostafavi 21 Ago, 2022 پسرم خیلی عصبی هست...
با سلام به شما کاربر محترم دوره نوجوانی یک دوره حساسی است که نوجوان آکنده از احساسات و هیجانات است و چه بسا به دلیل عدم کنترل هیجاناتش باعث ناراحتی و آزار اطرافیانش شود. طبعا شما هم به عنوان مادر نگران این هستید که مبادا این خصلت رفتاری به عنوان یک رویه و الگوی رفتاری در او نهادینه شود که باید عرض کنم که با راهنمایی هایی که در ادامه خواهم داد، جای نگرانی نیست و شما می توانید با بهبود رابطه به او کمک کنید تا هیجانات خودش را کنترل کند، اما چگونه؟ در ادامه به آن می پردازم. اما قبل از اینکه به راهکارهای کنترل هیجانات ورود کنیم، این خیلی مهمه که توجه داشته باشیم هیجاناتی نظیر عصبانیت، پرخاشگری کلامی و غیرکلامی نشان از این دارد که نوجوان شما از چیزی ناراحت یا ناراضی است که این مسئله منجر به بروز هیجانات منفی اش می شود. این خیلی مهمه که متوجه شوید آیا بطور کلی نوجوان شما اخلاق تند و عصبی دارد یا اینکه در موقعیت های خاص؛ مثل باختن در بازی که به آن هم اشاره کردید، دچار بداخلاقی و بدرفتاری می شود؟ وقتی شما به عنوان مادر بدانید که نوجوان شما در چه زمانها و موقعیت هایی دچار ناراحتی و عصبانیت می شود، تا حدودی می توانید زمینه های اون رو در خانه کمرنگ کنید؛ مثلا فرض کنید هنگام ظهر و موقعی که احساس گرسنگی یا ضعف می کند، بی حوصله و کم طاقت می شود، خب می توانید با خوراکی خوشمزه و مناسب، این احساس گرسنگی اش رو برطرف کنید و بالطبع کنترل بهتری روی رفتارهای خودش خواهد داشت. اگر شما زمینه های ناراحتی و عصبانیت نوجوانتان را روی کاغذ بنویسید، به راحتی متوجه خواهید شد که چه موقعیت هایی ایشون بدرفتاری خواهد کرد و باید برای هرکدام از موقعیتها تا جایی که ممکن است یک برنامه ریزی داشته باشید تا زمینه بداخلاقی ایشان زیاد نشود. مثلا گاهی ممکن است از روی خستگی یا بی حوصلگی یا نداشتن برنامه و هدف در طول روز، اخلاق بدی پیدا می کند که شما می توانید در این زمینه ها او را راهنمایی کنید و یکسری برنامه هایی که مورد علاقه اش هست رو بهش معرفی کنید. نکته بعدی؛ وقتی شما به عنوان مادر موارد و موقعیتهای بدرفتاری فرزندتان را فهمیدید و اینکه ریشه و علل زمینه ای اون رو تا حدودی متوجه شدید، بهتر است در یک فضای آرام و منطقی با نوجوانتان صحبت کنید و ابتدا از یکی دو ویژگی شاخص و مثبتش تعریف کنید سپس درباره اخلاق و رفتارش و اینکه چقدر باعث ناراحتی دیگران می شود صحبت کنید و او را آگاه کنید که برای کنترل عصبانیت خودش، بفهمد در چه موقعیتها و مواردی بدخلقی می کند تا دریابد علل بدخلقی اش چیست. همچنین به او برای جلوگیری از بدخلقی اش پیشنهادهایی ارائه کنید تا زمینه های بدخلقی اش رو کنار بزند. بنابراین از یک طرف خودتان در خانه، زمینه های عصبانیت ایشان را کنترل کنید و از طرف دیگر با آگاهی دادن به نوجوانتان به او آموزش بدهید بتواند عصبانیت و هیجاناتش را کنترل کند. ضمنا این پیشنهاد رو هم می توانید به او بدهید که هرگاه در طول روی دچار پرخاشگری و رفتارهای بد شد، خودش را تنبیه (محروم) کند و از آن طرف اگر در طول روز توانست عصبانیت خودش را کنترل کند و به دیگران تندی نکند، یک پاداشی را با همکاری شما برای خودش درنظر بگیرد. این پیشنهاد می تواند جنبه انگیزه بخشی داشته باشد تا با خودآگاهی از خودش، هیجاناتش خودش را کنترل کند. لطفا این نکاتی را که عرض کردم، بکار ببندید، سپس به ما بازخورد بدهید. منتظر شما هستیم. موفق باشید. 
Retrato de mostafavi mostafavi 21 Ago, 2022 با دامادم چطور رفتار کنم
با سلام مجدد به شما کاربر محترم قطعا این مسئله به یکباره اتفاق نیفتاده است که انتظار داشته باشیم به یکباره رفتار همسرتان بهبود پیدا کند. اینکه همسرتان رفتارهای توهین آمیزی نسبت به شما دارد، می تواند نشان از اعتراض و نارضایتی کلی ایشان از شما یا شرایط زندگی اش باشد. اینکه از چه زمانی برخوردهای توهین آمیز و سرد ایشان شروع شده خیلی مهم است و اینکه برای حل این مسئله چقدر تلاش کردید و آیا تا به حال به مرکز مشاوره مراجعه کردید یانه؟ ما نمی دونیم از چه زمانی رابطه دلسردی بین شما و همسرتان برقرار است، ولی به نظر میاد مدت زمان طولانی است که این دلسردی و نارضایتی بین تان وجود دارد. اشاره کردید که خانواده همسرتان خیلی توی زندگی شما دخالت می کنند، به نظرتان چقدر دلسردی بین شما و همسرتان می تواند مربوط به خانواده همسرتان باشد؟ منظورم این است که چقدر همسرتان به حرفهای خانواده اش اهمیت می دهد و اینکه آیا برخورد خانواده همسرتان با شما چگونه است؟ آیا رابطه خوبی بین شما و خانواده همسر وجود دارد یا نه؟ گاهی برخوردهای بد و نادرست شوهر، می تواند ریشه در رابطه شما و خانواده اش داشته باشد به گونه ای که بدگویی هایی که از شما می شود باعث تنفر و دلخوری همسرتان شده باشد. به هر حال ما هنوز نمی دونیم که آیا از اول ازدواجتان، این دلسردی و برخوردهای بد همسرتان مواجه شدید یا اینکه بعدا رفتارهای ایشان با شما تغییر پیدا کرد؟ برای حل مسئله، یک آسیب شناسی لازم است که بفهمیم که علت و ریشه برخوردهای بد همسرتان با شما چیست؟ بخصوص اینکه اشاره کردید که ایشان با دیگران خوب برخورد می کند و تنها با شما برخورد بدی دارد. پس حتما یک دلیل و ریشه ای وجود دارد که باید بررسی شود که از زمانی و از کجا شکل گرفته است. گرچه توصیه ما این است که به صورت حضوری به مرکز مشاوره مراجعه کنید و مسئله خودتون رو حضوری دنبال کنید، اما اگر هم تمایل داشتید، می توانید همین جا به سوالات و ابهاماتی که عرض کردم پاسخ بدهید تا با آسیب شناسی بهتری بتوانیم راهنمایی بهتری انجام دهیم. موفق باشید.
Retrato de mostafavi mostafavi 20 Ago, 2022 شوهرم خیلی به حرف خانواده اش گوش میده..
با سلام مجدد به شما شما دو تا استراتژی رو باید همزمان پیش ببرید تا درنهایت به یک رابطه رضایتمند با همسرتان برسید. استراتژی اولتون اینه که باید رابطه خودتون رو با همسرتون بهبود بدهید. با توضیحاتی که قبلا به شما داده شد. استراتژی دومتان هم باید این باشد که رابطه خودتون رو با خانواده همسر بهتر کنید. از آنجایی که همسرتان حرف شنوی بیشتری از خانواده همسرتان دارد، لازمه که شما با نزدیکتر شدن به خانواده همسرتان از طریق محبت و مهربانی به خصوص مادرشوهرتان، کاری کنید تا حس بهتری نسبت به شما پیدا کنند. طبعا این کار منجر به بازتاب پیدا کردن در زندگی مشترک شما خواهد شد؛ چراکه مادر شوهرتان می تواند بازخورد مثبتی از شما به همسرتان بدهد و از اون طریق زمینه برای همراهی همسرتان بیشتر فراهم می شود و به گفته های شما بیشتر توجه خواهد کرد. ممکن است نزدیک شدن به خانواده همسرتان برای شما خوشایند نباشد، ولی چاره ای ندارید، جز اینکه با بهبود رابطه خودتون و خانواده همسر به بهبود رابطه خودتون و همسرتون برسید. قطعا ارتباط شکننده و سرد همسرتان با شما، در یک بازه زمانی کوتاه اتفاق نیفتاده بلکه در گذر زمان شکل گرفته است. لذا برای تغییرو اصلاح این رابطه، نیازمند اصلاح رابطه با خانواده همسرتون و خود همسرتون هستید و این در بستر زمان اتفاق می افتد. لذا توصیه ما این است که در گذر زمان رابطه خودتون و همسرتون رو بهبود بدهید. بی شک زمانی که بتوانید رابطه خودتون رو با همسرتون بهبود بدهید، اون وقت دیگر هیچ کسی نمی تواند به راحتی رابطه شما و همسرتون رو خراب کند؛ چرا که شما در دل همسرتون نفوذ کردید! بنابراین کلید نفوذ در دل همسرتان، در بهبود رابطه خودتون با خانواده اش جاسازی شده است. امیدوارم با توضیحاتی که داده شد، بتونید رابطه خودتون و همسرتون رو بهبود بدهید. موفق باشید.
Retrato de mostafavi mostafavi 20 Ago, 2022 خیلی از تاریکی می ترسم
درباره دختر دو سال و نیمه شما هم باید عرض کنم: خیلی از بد خلقی ها و بد رفتاری های بچه ها مربوط به این می شود که یک نیازی در درون بچه ها وجود دارد که والدین به آن نیازشون توجه نکردند! مثلا ممکن است بچه گرسنه باشد، بدون اینکه به شما بگوید که گرسنه است، داد و فریاد بزند. اینجاست که شما به جای اینکه روی ساکت کردن بچه متمرکز بشید، باید روی این موضوع متمرکز بشید که چرا بچه شما داد و فریاد می زند؟ بلافاصله با لحن آرام ازش سوال می کنید و پی به ریشه مسئله می برید یا اینکه با یکسری احتمالاتی، پی خواهید برد که علت بی تابی بچه چه چیزی هست. بطور کلی نیاز بچه ها بطور کلی به دو نیاز می تواند تقسیم بندی کرد: 1- نیازهای جسمانی: مثلا نیاز به آب و خوراک و پوشاک و ... 2- نیازهای روانی: نیاز به توجه، نیاز به محبت، نیاز به بازی با والدین و همسالان، نیاز به تنوع، سرگرمی و تفریح و ... بنابراین کافی است یک بررسی کنید که و علت بدرفتاری کودکتون رو جویا بشید، اون وقت به راحتی و سریعتر می توانید به حل مسئله برسید. گاهی یک بازی ده دقیقه ای با کودکتون، چنان او را خوشحال می کند که بدرفتاری خودش رو فراموش می کند و به شما علاقه مندتر خواهد شد. درباره این بخش از متنتان هم که اشاره کردید: "احساس میکنم هیچ شوروحالی ندارم،،خندیدن برام سخته،،داخل جمع نشستن وتعریف کردن و دوست ندارم،،به هیچی امید ندارم." اگر تمایل دارید در جلسه بعدی به آنها می پردازیم. لطفا نکاتی که در دو پست اخیر، اشاره شد رو بکار ببندید و سپس به ما بازخورد بدهید. موفق باشید.
Retrato de mostafavi mostafavi 20 Ago, 2022 خیلی از تاریکی می ترسم
با سلام به شما کاربر محترم دغدغه شما متوجه شدم. درواقع ذهن شما بخاطر افکار مختلف، آن نظم  و تمرکز کافی را از دست داده است. برای اینکه کتابی رو که می خونید توی ذهنتون ماندگاری داشته باشد، دو راهکار به شما پیشنهاد می دهم که به شدت در نظم و تمرکز ذهنی به شما کمک خواهد کرد: 1- همیشه در کنار مطالعه کتاب، یک قلم وکاغذ داشته باشید و مطالب مهمی که می خونید رو روی کاغذ بنویسید. توصیه می کنم برای اینکه به ذهنتون کمک کنید تا ساختار پیدا کند، به شکل نموداری مطالب رو روی کاغذ بیاورید تا ماندگاری بهتری در ذهنتون داشته باشد. وقتی مطالب رو روی کاغذ می آورید، علاوه بر اینکه توی ذهنتون تثبیت می شود، باعث می شود تخلیه ذهنی هم برای شما رخ بدهد و ظرفیت بیشتری برای ثبت مطالب در ذهنتون خواهید داشت و احساس فشار بابت ذخیره مطالب رو نخواهید داشت. 2- راهکار دوم این است که خودتون رو ملزم کنید که از این به بعد، هر بخشی از کتاب رو خوندید، سعی کنید همان روز، بخش های مهمش رو برای یک نفر دیگر بیان کنید تا هم دیگری از شنیدن این مطالب مهم سود ببرد و هم اینکه توی ذهنتون بهتر سامان پیدا کند. ذخیره مطالب در ذهنتون یک چیز است و بازگو کردن مطالب یک چیز دیگر است که باعث می شود تا ذهنتان مطالب رو با نوع و شیوه بیان ذخیره کند. با این کار، انگار به مطالب کد می دهید و با کد دادن در ذهنتان، ذخیره پایدار خواهد شد.  اگر هم کسی رو پیدا نکردید که بتوانید مطالبی رو که خوندید منتقل کنید، شما می توانید آگاهانه بعد از خواندن کتاب به مدت چند دقیقه روبه روی آینه یا دیوار، همان نکاتی رو که خوندید رو با بستن کتاب بیان کنید. توصیه ما این است که راهکار اول و دوم را با هم انجام دهید تا تاثیر شگرف اون رو در خواندن کتاب ببینید و لذت اون رو بیشتر بچشید. البته ممکن است با این دو راهکار سرعت مطالعه شما کمی کند شود، ولی از آنجایی که قصدتون این است که مطالب کتاب در ذهنتان تا مدتها باقی بماند، بکار بردن این دو راهکار خیلی موثر و مفید خواهد بود. درباره افکار مزاحمی که در ذهنتان می آید و شما را بعضا ناراحت و مضطرب می کند نیز توصیه می کنیم که از این تکنیکی که عرض می کنم استفاده کنید. هر فکری که در طول روز به ذهنتان می آید رو روی کاغذ بنویسید و به آن بنگرید. وقتی چهار پنج فکری که ذهنتان را درگیر کرده رو روی کاغذ می آورید و به آن ها می نگریید، خودبخود پی به بی ارزش بودن این افکار خواهید برد؛ مثلا همین فکر که به جای خواندن کتاب به سراغ کار دیگری بروید رو روی کاغذ بنویسید! و بعد بهش نگاه کنید. بلافاصله ذهنتان هشیار خواهد شد که این فکر اهمیتی ندارد؛ چراکه من با خوندن کتاب و بکار بستن راهکارهای درست مطالعه، یکسری دانش و مهارت و تجربه بدست آورم که به درد زندگی ام می خورد. لذا بلافاصله مسئله برای شما حل خواهد شد و پرونده اش تا حدودی بسته می شود. بعد از این باید همان کاغذی که افکار منفی رو روی اون نوشتید رو پاره کنید. با این کار تخلیه ذهنی و روانی برای شما اتفاق می افتد و ذهنتان آرام می شود و می فهمد که پرونده این موضوع بسته شده است. ممکن است همین فکر دوباره در چند روز آینده تکرار شود، شما دوباره از همین تکنیک استفاده کنید و کاغذ رو پاره کنید. به مرور ذهن شما ساختارمند و منظم خواهد شد و بهتر ذهنتان را کنترل و مدیریت کنید. درباره دخترتون هم در پست بعدی می پردازم.
Retrato de mostafavi mostafavi 17 Ago, 2022 تصمیم برای فرزندآوری
با سلام به شما کاربر محترم حال روحی و دغدغه ای که در زمینه فرزند آوری دارید رو درک می کنم. طبیعی است که نسبت به آینده فرزندتون و خودتون نگران باشید! اینکه بعد از فرزند اولتان دچار افسردگی شدید، این مسئله تاحدودی در بین خانم ها بخصوص خانمهایی که بارداری اول را تجربه می کنند، اتفاق می افتد، ولی در بارداری های بعدی به جهت آمادگی ذهنی و روانی که دارند کمتر دچار افسردگی از نوع شدید می شوند! البته این رو باید درنظر گرفت که مسئله افسردگی بعد از بارداری، یک مسئله موقت است و بعد از گذشت چند ماه از زایمان، برطرف می شود! اما اینکه در برخی افراد میزان و شدت آن افزایش پیدا می کند وطوری که درباره وضعیت شما با گذشت چند سال از زایمان هنوز درگیر افسردگی هستید، نیاز به بررسی های بیشتری هست. لزوما مسئله افسردگی شما مربوط به بعد از بارداری نیست، می تواند دلایل دیگری داشته باشد که روانشناس در این زمینه می تواند به شما در تشخیص این مسئله و درمانش کمک کند. موارد احتمالی که می تواند در افسردگی شما دخالت داشته باشد شامل: - کم خونی و ضعف جسمی - اضطراب و ترسهای برطرف نشده - ناکامی ها ... بنابراین در قدم اول قبل از اینکه بخواهید برای فرزند دوم اقدام کنید، به یک روانشناس مراجعه کنید. روانشناس یک بررسی بالینی از شما خواهد کرد و بعد وقتی به تشخیص درست رسید فرایند درمان آغاز می شود و مسئله کاملا برطرف خواهد شد. گاهی ممکن است یک کم خونی و ضعف جسمی باعث اضطراب و افسردگی در فرد شود که ماه ها او را درگیر کند. درنتیجه جای نگرانی نیست. فقط کافی است به یک متخصص در زمینه روانشناسی مراجعه کنید. روانشناس از طریق مصاحبه، گفتگو و حتی تست می تواند تشخیص درست برسد و درمان شما انجام شود. لذا توصیه اکید ما این است که فعلا فرایند درمان رو به صورت حضوری از روانشناس پیگیری کنید. درباره موافقت همسرتان برای فرزند دوم هم طبیعتا زمانی اتفاق می افتد که نگرانی او برطرف شود و نگرانی همسرتان هم زمانی برطرف خواهد شد که شما از طریق مشاوره، مسئله تون دنبال کنید و افسردگی تون برطرف شود. بالطبع همسرتون وقتی ببینه که زیرنظر مشاوره، مشکلتون حل شده، دیگر مقاومت جدی درباره فرزند دوم نخواهد داشت و بهتر با شما همراهی خواهد کرد. باز هم اگر سوال یا نکته و ابهامی دارید می توانید با ما مطرح کنید. موفق باشید.
Retrato de mostafavi mostafavi 16 Ago, 2022 با دامادم چطور رفتار کنم
با سلام به شما کاربر محترم مشکلاتی که با همسرتون و خانواده همسر دارید رو درک می کنم. طبعا حل نشدن مشکلات، تبعات خاص خودش را توی روابط نشان می دهد. در هرصورت شما با دو مسئله مواجه هستید: 1- رابطه دلسرد با همسر 2- دخالتهای خانواده همسر درباره رابطه شما و همسرتون باید عرض کنم: اولا باید بدونید که این وابستگی همسرتون، یک روزه اتفاق نیفتاده که انتظار داشته باشید یک روزه این وابستگی هم از بین برود. ثانیا نباید هیچ گاه از خانواده شوهرتان پیش همسرتان بدگویی کنید. متاسفانه بعضی از خانم ها، اشتباه می کنند و زمانی که از خانواده همسرشان رفتاری را می بینند که مطابق میل شان نیست، مدام آن را به همسرشان یادآوری می کنند. در چنین حالت هایی، معمولا اعتماد همسرتان نسبت به شما سلب می شود؛ چون فکر می کند که شما می خواهید رابطه اش را با خانواده اش بهم بزنید. لذا اصلا جوری رفتار نکنید که چنین حسی را همسرتان به شما داشته باشد که در آن صورت تلاش تان بی فایده خواهد بود و وابستگی او را به خانواده اش بیشتر خواهید کرد. پس باید چکار کرد؟ طبیعی است که همسرتان نسبت به خانواده اش حساس باشد و در برابر انتقادهای شما مقابله کند، ولی شما نباید در این زمینه ورود کنید چراکه این کار تنها رابطه شما و همسرتان را بدتر خواهد کرد. پس استراتژی تون باید این باشد که همسرتون در این زمینه دخیل ندانید. پس باید چکار کرد؟ باید روی بهبود رابطه خودتون و همسرتون متمرکز شوید. اگر رابطه خودتون و همسرتون رو بهتر کنید، طبعا باعث اعتماد بیشتر همسرتون به شما می شود و اون حس جانبداری که نسبت به خانواده اش دارد، کمتر خواهد شد. بنابراین روی بهبود رابطه کار کنید.  اما چگونه رابطه خودتون و همسرتون رو بهبود بدهید؟ در قدم اول باید نیاز به اقتدار و دیده شدن همسرتان را در خانه به حد اشباع برسونید. یعنی سعی کنید در طول روز توی گفتگوهاتون، به ویژگی های مثبت و بعضی از حرفهای درست همسرتان واکنش مثبت نشان بدهید یعنی تایید و تشویقش کنید یا مثلا در جمع از برخی ویژگی های همسرتان تعریف کنید.  این تعریف و تمجید ویژگی ها مثبت همسرتان (البته تصنعی نباشد بلکه واقعا از برخی رفتارهای همسرتان تعریف کنید) کمک می کند تا حس بهتری نسبت به شما پیدا کند.  در قدم بعدی؛ اگر نظر و نکته ای دارید که می خواهید مطرح کنید، سعی کنید اول از نظر او یا ویژگی های مثبتش تعریف کنید سپس نظر خودتون رو مطرح کنید یا مثلا درباره خانواده همسرش می خواهید نکته ای رو مطرح کنید، اولا تا جایی که ممکن است نکته منفی از انها به همسرتان نگویید. ثانیا سعی کنید به یکی دو ویژگی مثبت خانواده همسرتان اشاره کنید سپس نکته مدنظرتون رو بگید. با این کار همسرتان شما رو منصفانه قضاوت خواهد کرد و نسبت به شما سوگیری منفی نخواهد داشت. فعلا این تمرین ارتباطی را انجام بدهید و به ما بازخورد بدهید تا ان شاءالله گام های بعدی بهبود رابطه خودتون و خانواده همسرتون رو هم پیش ببریم. موفق باشید.
Retrato de mostafavi mostafavi 16 Ago, 2022 خودکشی
با سلام به شما کاربر محترم حس و حال شما رو در برابر شکست ها و ناکامی ها رو می فهمم و امیدوارم با راهنمایی های که به شما می کنیم از این حس ناامیدی خارج شوید و امیدوارتر به زندگی نگاه کنید. گرچه توضیحی از جنسیت خودتون و اینکه چه شکستها و ناکامی ها رو در زندگی تجربه کردید که باعث ناامیدی شما شده، بخصوص اینکه در سن 16 سالگی اینگونه ناامید شوید برای بنده سوال است که چه مسائلی باعث شده تا اینکه احساس ناامیدی را تجربه کنید؟ درحالی که شما در اوایل نوجوانی به سر می برید و باید شور نشاط و امید به زندگی در شما باید متبلور باشد. حتما می دانید اقدام به خودکشی و مرگ، یک عقوبتی است که قابل جبران نیست! شما تصور کنید که خودکشی هم کردید، آیا مسائل شما حل خواهد شد؟ قطعا نه! آیا به آرامش می رسید؟ قطعا نه! پس راهکار چیست تا به آرامش و امیدواری رسید؟ تنها راهش قدرتمند کردن خود است؛ قدرتمند کردن روح و روان و شخصیت آدمی است که باعث می شود فرد علیرغم شکستهای متعدد بالاخره به موفقیت خواهد رسید.  یک جمله معروفی است که می‌گوید: موفقیت؛ یعنی شکست‌های پی در پی، بدون اینکه اشتیاق و انگیزه شما برای پیروزی از بین برود. جالب است که مایکل جردن؛ از بهترین ورزشکاران موفق رشته بسکتبال می‌گوید: "من در طول سال‌های حرفه‌ای ورزشی خود، بیش از 9000 پرتاب توپ را خراب کردم. تقریبا 300 بازی را باختم. 26 بار از پرتاب‌های سرنوشت‌ساز بازی را که به من واگذار شده بود، خراب کردم (و اعتماد دیگران را با اشتباه در پرتاب از بین بردم). من در تمام زندگی، مدام شکست خوردم و به همین علت است که به موفقیت رسیدم." سویشیرو هوندا که کارخانه معروف هوندا را ساخت، بارها بابت طراحی‌های موتور سیکلت کارخانه‌اش شکست خورد، اما درنهایت به یکی از ثروتمندترین انسان‌های روی زمین تبدیل شد. همانطور که همه می‌دانند، سویشیرو هوندا موفقیت خود را با طراحی و تولید خودرو ادامه داد. اما چیزی که بیشتر مردم نمی‌دادند، این است که او موفقیت خود را مدیون ارتباط دوستانه‌اش با شکست می‌داند. در جمله‌ای مشهور گفته است: “موفقیت؛ یعنی 99 درصد شکست” مانند ادیسون، سویشیرو می‌دانست که تنها از طریق شکست است که شما متوجه می‌شوید که کدام روش‌ها جواب نمی‌دهد. از آن به بعد است که شما به روش درست پی می‌برید و شروع به پیشرفت می‌کنید و در لابلای چالش‌ها و شکست‌های زندگی، فرصت‌های نهفته را کشف می‌کنید. پس نباید با چندبار تلاش ناموفق، ناامید شد و اصل مسئله را کنار گذاشت. اگر تمایل به ادامه راهنمایی داشتید، می توانید همین جا مسائل و دغدغه هاتون رو مطرح کنید تا راهنمایی هایی بهتری در این زمینه به شما ارائه بدهیم. با تشکر
Retrato de mostafavi mostafavi 16 Ago, 2022 18 سال اختلاف سنی!
با سلام به شما کاربر محترم وقتی گفته می شود که اختلاف سنی زیاد مشکل ساز هست، منظور این نیست مثلا کسی که 30 ساله هست بیشتر از کسی که 18 سال سن دارد می فهمد؛ بلکه منظور این است که اختلاف سلیقه، علاقه و درک و ... طبیعتا بوجود می آید. مثلا یه آدم 30 ساله ممکن است از چیزی خوشش بیاد و لذت ببرد که یه آدم 18 ساله از اون خوشش نیاد. در هرصورت اگر برای ازدواج طرفین مصر باشند، توصیه ما این است که برای کاهش ریسک ازدواج، طرفین به یک مشاور ازدواج مراجعه کنند. مشاور از طریق گفتگو، مصاحبه و گرفتن تست های شخصیت به طرفین کمک می کنند تا بفهمند که چقدر نسبت به هم نزدیک هستند و مثل هم فکر می کنند و اینکه در چه موضوعاتی با هم اختلاف دارند. لذا اگر هم اختلافی وجود داشته باشد، این مشاوره به آنها کمک می کند تا با آمادگی کامل، دست به انتخاب بزنند و ریسک ازدواجشان را به شدت کم خواهد کرد. موفق باشید.
Retrato de mostafavi mostafavi 16 Ago, 2022 چکار کنم که از ایام نوجوانی خودارضایی می کردم؟
با سلام مجدد به شما کاربر محترم حق باشماست و قبلا به سوالات موردنظر پاسخ دادید. در ادامه به راهکارهای ترک خودارضایی می پردازیم. باتوجه به توضیحاتی که دادید دلایل عمده کشیده شدن شما به سمت خودارضایی؛ استرس واضطراب، افکارجنسی و وسوسه است. در این باره باید عرض کنم کسی که دچار اعتیاد به خودارضایی می شود، یک فرایندی را طی می کند تا به خودارضایی مبتلا می شود، اما چگونه؟ به این صورت که گاهی حضور فرد در تنهایی، دیدن گوشی موبایل، قرار گرفتن در اتاق به تنهایی یا مطالعه برخی مطالب و ... می تواند یک نشانه برای او باشد؛ یعنی فرد ناخواسته با قرار گرفتن در موقعیت هایی متوجه می شود که ذهنش یک پیام جنسی به او می دهد. ممکن است برای یک نفر، این موارد نشانه در حد چند مورد محدود باشد، ولی برای یک فرد دیگری، این موارد متعدد و متکثر باشد. گاهی فرد با دیدن گوشی خاموش هم می تواند برای او یک نشانه به حساب بیاید. این نشانه ها منجر به تحریک و وسوسه در ذهن او می شود و در ادمه فرد رو به عکس العمل و انجام گناه وا می دارد و درنهایت چون انجام اون گناه همراه با لذت خوشایندی هست، باعث ثبت این الگوریتم در ذهن فرد می شود و تکرار این فرایند در ادامه باعث می شود که این الگوریتم و برنامه در ضمیر ناخودآگاه فرد ثبت شود و متاسفانه فرد رو به این گناه معتاد می کند. حالا باید چکار کرد تا فرد، بتواند این عادت به خودارضایی را کنار بگذارد؟ دو استراتژی وجود دارد که باید این دو رو توأمان انجام داد تا فرد بتواند عادت به خودارضایی رو کنار بگذارد و در مقابل یک عادت مناسب رو جایگزین این عادت نامناسب بکند. استراتژی اول: حذف نشانه ها و محرک ها در استراتژی اول باید فرد هرگونه نشانه و محرکی که باعث شود که ذهنش به سمت افکار جنسی و ... کشیده شود، شناسایی کرده و آنها را تا جایی که ممکن است حذف کند. از گوشی همراه بگیرید تا رمان و داستانهای عاشقانه و تنهایی در اتاق و جای خواب و ... مثلا اگر شما عادت کرده باشید که در طول روز رمان یا کتاب های داستانی عاشقانه می خوانید و باعث وسوسه و کشیده شدن شما به گناه آلوده می شود، باید از این به بعد خواندن و مطالعه اینگونه کتابها رو کنار بگذارید. چرا که ذهن شما تصویرساز است. لذا با کمترین محرکی که جنبه عاشقانه داشته باشد، تصویرسازی می کند و این تصویرسازی باعث تحریک و وسوسه گری شما می شود، در اینجا تا منشأ و ریشه این وسوسه رو کنار نزنید، مسئله اعتیاد شما برطرف نخواهد شد. با حذف آن محرک، ذهن شما آن الگوریتمی که بابت گناه ایجاد کرده بودید رو تضعیف می کنید.  5 تکنیک در این زمینه وجود دارد که می تونید با بکار بستن این 5 تکنیک، وسوسه و افکار شهوانی خود را کنترل کنید. 1- تکنیک 3 گام موثر 2- تکنیک انزجار درمانی 3- تکنیک مراقبه 4- تکنیک جایگزینی خوشایند 5- تکنیک تقویت حس شرم و حیا 1- تکنیک 3 گام موثر: - گفتگوی منفی و جنسی با خود را متوقف کنید! ترفندی که باید در اینجا به کار ببرید این است که هر وقت این افکار شهوانی بروز کردند، آنها را متوقف کنید. لذا به جای اینکه روی این افکار متمرکز شوید، پرش افکار داشته باشید؛ یعنی بررسی کنید با چه چیزی می توانید ذهنتان را به موضوع دیگری متمرکز کنید؟ آیا با سرگرم شدن به گوشی همراه، کتاب خواندن، معاشرت و حضور در جمع و ... ذهنیتتان تغییر می‌کند؟ - موقعیت پیش آمده را در چارچوب جدیدی قرار دهید! به دنبال راه‌هایی برای ساختن چارچوبی دیگر و مثبت‌تر برای آن موقعیت باشید. مثلا بررسی کنید که چه عاملی باعث شد تا شما به سمت گناه خودارضایی کشیده شوید؟ آیا قبل از آن از طریق تصاویر محرک؛ مانند پورن تحریک شدید؟ آیا در تنهایی، افکار شهوت آلود یا تکانه‌های جنسی به شما هجوم آوردند؟ چگونه می‌توانید این عوامل را کنترل کنید تا دوباره در موقعیت مشابه قرار نگیرید؟ وقتی صورت مسئله را به سمت ریشه یابی و حل مسئله پیش می‌برید، احتمال موفقیت شما و خروج از تکرار آن موقعیت منفی، افزایش پیدا می‌کند. از این رو شما با حذف ریشه و ایجاد یک جایگزین مناسب، می‌توانید جلوی افکار منفی را بگیرید. - الگو‌های جدید ایجاد کنید! وقتی متوجه شدید فکرتان مدام مشغول افکار منفی و شهوت آلود است، باید به دنبال فعالیت جالبی بروید که ذهن‌تان را از این منفی‌پردازی‌ها رها کنید؛ مثلا شما می‌توانید آگاهانه توجه خود را به چیز دیگری معطوف کنید و به کاری بپردازید که به شما احساس لذت بدهد؛ با صدای بلند قرآن یا یک کتاب جذاب بخوانید یا یک آهنگ یا صدای قاری را گوش دهید یا خود را سرگرم بازی‌های سالم کنید. همه‌ این‌ها راه‌هایی برای رها کردن ذهن از افکار منفی هستند. 2- تکنیک انزجار درمانی وقتی فرد دچار خودارضایی می‌شود، ماده‌ ای به نام دوپامین در مغز او ترشح می کند. دوپامین ماده ‌ای که به هنگام شادی و نشاط در مغز ترشح می شود و احساس خوشایندی در فرد ایجاد می کند. این ترشح دوپامین در مغز حکم پاداش دهندگی برای انجام خودارضایی است. به گونه ای که قوه تعقل و منطق فرد از کار می ‌افتد. تکرار این عمل، باعث ایجاد یک عادت رفتاری خوشایند در فرد می شود. این لذت و پاداش خودارضایی، باعث برانگیختگی و تحریک کنندگی فرد به انجام گناه می شود که از آن به پیامد رفتار یاد می شود. وقتی فرد به خودارضایی مبتلاست، لذت این کار باعث تقویت این رفتارش در آینده می شود؛ به طوری که فرد مبتلا گاهی با فکر کردن درباره لذت این کار، به سمت انجام آن گناه تحریک می شود. درنتیجه از یک طرف موقعیت ها و از طرف دیگر پیامد رفتار، ترکیبی انگیزشی را برای انجام گناه در فرد ایجاد می کنند. اما چکار می توان کرد تا این فکر لذت (پیامد خودارضایی) را کنترل و از بین برد؟ استفاده از تکنیک انزجار درمانی می تواند جلوی آن فکر لذت (پیامد خودارضایی) را بگیرد و انگیزه فرد برای انجام گناه را اصطلاحا خاموش کند. مثلا لذت کاذب خود ارضایی را با یک امر منزجر کننده ذهنی؛ مانند تصور صحنه تهوع‌آور و تلخ پیوند زد و با آن تداعی نمود. لذا هرگاه افکار شهوانی به ذهنتون اومد، از این تکنیک انزجار درمانی ذهنی می تونید استفاده کنید یعنی یک تصویر تهوع آور و حال بهم زن رو در ذهنتون تصور کنید. مثلا تصور کنید که تمام بدنتان آغشته به چرک، کثافت و مدفوع و بوی گند شده است. حتی تصور این صحنه می تواند برای شما چندش اور باشد و بالافاصله برانگیختگی جنسی شما کاهش پیدا کند. در کنار آن می توانید از تکنیک انزجار درمانی فیزیکی هم استفاده کنید. بدین صورت که شما یک کش را به مچ یا بازوی خود می بندید و در مواقعی که لذت خودارضایی و تحریکات جنسی در شما ایجاد شد، کش را چندین بار بکشید و رها کنید؛ به گونه ای که در بازو و مچ شما درد شدیدی را احساس کنید. این کار باعث می شود فکر شما از خودارضایی و لذت آن منحرف شده و کم کم تحریکات جنسی هم در شما خاموش شود. اگر شما، این روش را مرتب انجام دهید، بعد از گذشت مدتی حالت انزجار و بیزاری نسبت به خودارضایی پیدا می کنید. البته به شرطی که انجام این روش را جدی و خوب انجام دهید. درباره تکنیکهای دیگرکنترل فکر ان شاء الله در جلسات بعدی توضیحش را خواهم داد. لطفا تکنیک های بالا رو فعلا انجام بدهید و بعد به ما بازخورد بدهید که چقدر تونستید از این تکنیکها در کنترل فکر و ترک خودارضایی استفاده کنید تا در ادامه روند درمان رو طی کنیم. منتظر بازخورد شما هستیم. موفق باشید.

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 207