سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم.
قبل از هر چیزی ازدواج تان را بهتون تبریک میگم و برایتان آرزوی سعادت و خوشبختی میکنم.
اینکه برای رضایت در زندگی و ایجاد یک رابطه خوب و عاشقانه به دنبال راهکار هستید بسیار خوبه.
خب اینکه شما در اوایل نامزدی و دوران عقد احساس کنی که کمی راحت نیستید طبیعی است و برخاسته از شرم و حیایی است که دارید و با گذشت زمان و رابطه های بیشتر وضع بهتر خواهد شد اما این به معنای بی تفاوت بودن و به دنبال راهکار نبودن نیست و اتفاقا این کار شما که به دنبال راهکار هستی خیلی خوبه، برای این کار چند راه کار پیشنهاد میکنم البته خود شما و همسرتان با خلاقیتهای خودتون میتوانید راهکارهای موثری را پیدا کنید و اجرا نمایید.
اولین پیشنهاد اینه که در یک فضای صمیمی و دو نفره که با هم گفتگو میکنید و از آینده صحبت میکنید همین مساله را مطرح نمایید و در موردش گفتگو کنید قطعا این کار هم باعث یخ شکنی میان شما میشه و هم راهکارهای مناسبی پیدا می کنید، اگر همسر شما هم همین حالت را دارد میتوانید به عنوان پیشنهاد آیدی ما را به عنوان مشاور مطرح کنید تا راهنمایی های لازم هم با او مطرح نماییم.
پیشنهاد دوم اینه که از نامه نوشتن برای هم شروع کنید نوشتن نامه های عاشقانه هر چند مختصر و یا در حد یک جمله و یا نقاشیهای عاشقانه خیلی مفید است و به عنوان یادگاری و خاطره برایتان خواهد ماند.
یک روش دیگری که مفید است این است که از لمس کردن یکدیگر استفاده نمایید، زمانی که همدیگر را ملاقات میکنید به همدیگر دست بدهید و دست دادن را با لمس کردن طولانی تر کنید.
برای اینکه استفاده از کلمات و واژگان عاطفی بین شما بیشتر شود، در زمان تنهایی، آن واژگان را تمرین و تکرار کنید، مثلا اسم همسرتان را به همراه پسوند یا پیشوند آقا (مثلا آقا رضا یا علی آقا)تکرار کنید و بر زبان بیاورید، یا واژه «گلم»، «عزیزم» و... را به صورت مکرر مانند زمانی که تسبیح به دست میگیرید و صد مرتبه ذکر می گویید، بر زبان بیاورید و با صدایی که خودتان بشنوید صد مرتبه تکرار کنید.
با توجه به اینکه در دوران عقد و محرمیت قرار دارید استفاده از تفریح ها، میهمانی ها، شبگردی های دو نفره میتواند این فاصله را کمتر کند و به هم بیشتر نزدیک شوید.
در ادامه اگر نیاز به راهنمایی داشتید در خدمتتان هستیم.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
اینکه به فکر حل مشکل دیگران هستید بسیار پسندیده است و این کار شما قابل تحسین می باشد.
سوالی که شما مطرح نموده اید چون مشکل و مساله خود شما نیست لذا به صورت کلی بیان کرده اید، در حالی که برای پاسخ مناسب لازم است برخی از ابعاد مساله روشن شود، از جمله اینکه چند سالشونه؟ آیا این رابطه مجازی بوده؟ این رابطه در چه حد بوده؟ اینکه در این مدت به شناختی از یکدیگر رسیده اند؟آیا آمادگی لازم برای داشتن ازدواج موفق مورد بررسی قرار گرفته است؟ در مورد تناسبها و ملاکها گفتگو شده است؟ اینکه آیا دختر و پسر با هم نسبتی هم دارند؟ اینکه پسر گفته بابام مخالفه واقعی بیان کرده یا این رو بهانه کرده که با او کات کنه؟ این وسط کسی هست که بتونه پا در میانی کنه و واسطه بشه؟
در کل با توجه به روشن شدن ابعاد ذکر شده طبیعتا راهنمایی مناسب تری اتفاق خواهد افتاد. اما اگر بخواهیم به صورت کلی به این مساله پاسخ بدهیم نکات و راهنمایی های زیر خدمتتان ارائه میکنیم که مفید خواهد بود:
یک. صرف علاقه و اینکه قصد ازدواج با هم داشته باشند نمی تواند ملاک ازدواج موفق دانست، بلکه باید آمادگی ها، ملاکها، تناسبهای شخصیتی و فرهنگی و ... را هم مورد بررسی قرار داد و مد نظر قرار داد.
دو. موافقت خانواده در ازدواج در فرهنگ ما ایرانی ها خیلی مهمه و در رضایت و سازگاری در زندگی آینده نقش مهمی دارد البته میزان تاثیر گذار بودن آن در افراد میتواند متفاوت باشد که باید بررسی شود.
سه. در جایی که دختر و پسر به قصد ازدواج همدیگر را بپسندند اما خانواده ها مخالف باشند لازم است این مساله حل شود و رضایت آنها را جلب نمایند. حال در سوالی که شما مطرح کردید مشکل مخالفت پدر آقا پسر با ازدواج است، خب در این اینجا مساله باید از جانب آقا پسر دنبال شود، اینکه آقا پسر به مدت دو سال با دختر خانم ارتباط بگیره و بعد بگه بابام مخالفه و تموم و نخواهد پیگیر مساله باشد میتواند نشان از عدم علاقه به دختر، نداشتن قصد جدی برای ازدواج، عدم بلوغ روانی و... در پسر باشد که البته هر کدام که باشد علامت خوبی برای ازدواج موفق نخواهد بود و جدا شدن دختر و قطع ارتباط به نفع دختر خانم خواهد بود و البته آسیبی که از این ناحیه خواهد خورد در واقع نتیجه عمل خودش خواهد بود،( بارها گفته شده و در موارد مشاوره ای بسیار زیاد با آن مواجه بوده ایم که رابطه قبل از ازدواج به شدت آسیب زا می باشد).
چهار. در صورتی که آقا پسر برای ازدواج با دختر خانم مصمم باشد باید ببیند علت مخالفت او چی بوده؟ اگه دلایلش منطقی است و در آینده او مهمه، تبعیت از تصمیم او در واقع به نفع آنهاست و در این صورت باید نسبت به فراموش کردن این حس دوست داشتن اقدامات لازم را انجام بدهند. و این تصمیم را به دختر خانم اعلام کند،اما اگر دلیلی قانع کننده و درست برای مخالفت نداشته باشد، آقا پسر باید برای قانع کردن پدرش تلاش کند، برای این منظور آقا پسر باید با اصرارهای زیاد و قرار دادن واسطه های مختلف نظر پدر را جلب نماید. سعی کند دغدغه های ذهنی و افکار و نگرانی هایی که ممکن است در او باشد و به خاطر آنها با او مخالفت میکند را شناسایی کند و با پاسخ به آنها و اصلاح باورهای منفی او را قانع نماید، همچنین او می تواند با برقراری ارتباط صمیمی و عاطفی با مادر، خواهر، عمه و... و با بیان دلایل خود سعی کند آنها را با خود همراه نموده و از آنها بخواهد بر نظر پدر تأثیر بگذارند. در صورت نیاز میتواند با مطرح کردن مشاوره پیش از ازدواج و تشخیص مناسب بودن این ازدواج توسط روانشناس، نگرانی ذهنی پدر را رفع نمود. (بعد از جلب نظر پدر انجام مشاوره پیش از ازدواج را حتما توصیه می کنیم)
بنابراین حرف آخر اینکه اگر شما با آقا پسر در ارتباط هستید مطالب گفته شده را به او برسانید و او را برای این مساله راهنمایی کنید، و اگر با او رابطه ای ندارید اما با دختر خانم در ارتباطید مساله را با او در میان بگذارید و به او بگویید که به پسر بگوید برای راهنمایی مشاوره بگیرد و یا آدرس ما را بدهید با ما ارتباط بگیرد تا راهنمایی لازم ارائه کنیم.
موفق باشید.
عرض سلام دارم خدمت شما خواهر گرامی
از حضورشما و اعتماد به ما تشکر میکنیم، در کنار نگرانی هایی که داشتید نقاط قوت و مثبت خوبی از همسرتان و زندگی تان از جمله تلاش او برای زندگی و فراهم نمودن خواسته هاتون بیان کردید و قطعا اگر بیشتر دقت کنید نقاط مثبت بیشتری نیز خواهید دید. داشتن این نقاط قوت و توجه به آنها یکی از سرمایه های مهم زندگی است. همانطور که اشاره کردید وقتی به هر دلیلی بین دو نفر خصوصا زن و شوهر اختلاف و کدورتی پیش میاد به صورت اتوماتیک و ناخواسته ذهن بر روی اشکالات و نقاط منفی طرف مقابل متمرکز میشه و از توجه به نقاط قوت و خاطرات خوب و مثبت دوری میکنه، بنابراین چیزی که در این زمینه میتونه بهتون کمک کنه توجه به همین نکته هست، زمانی که به این نکته توجه کردید باید با این مساله مقابله کنید و سعی کنید به نقاط قوت بیشتر تمرکز کنید و خاطرات خوش گذشته که با هم بودید را مرور کنید، حتی میتوانید برای اینکار از آلبوم عکس هاتون استفاده کنید، معمولا عکسهای یادگاری مربوط به زمان خوشی و باهم بودن است، با نگاه کردن به آن عکسها خاطرات خوش با هم بودن را مرور کنید.
اینکه همسرتان در گذشته مساله ای داشته و مدتهاست از آن فاصله گرفته، از نقاط قوتی است که شما باید به آن به عنوان نقطه قوت نگاه کنید نه منفی و مطمئنا پیش کشیدن مجدد آن به روابط شما آسیب میزند.
با توجه به توضیحاتی که فرمودید در حال حاضر آنچه به عنوان مشکل مطرح است و باعث شده شما را بهم بریزد افکاری است که در ذهن شما به صورت تکراری می آید و انتظاراتی برایتان ایجاد کرده است، افکاری مانند اینکه « از همه طرف گول خورده ام»، «طلاق بگیرم راحت بشم»، «اگه خودکشی حرام نبود با خودکشی راحت می شدم»، «من تحقیر شده ام»، و... توصیه ما این است که در یک جای خلوت بشینید و به ذهن خودتون مراجعه کنید و همه این افکار را شناسایی کنید و مانند همین که نوشتم افکارتون را بنویسید، وقتی آن ها را نوشتید و شناسایی کردید میتوانید آنها را به چالش بکشید و افکار مثبتی را جایگزین آنها بکنید، برای اینکار میتوانید تمام این افکار را که لیست کردید مطرح کنید تا ما بهتون کمک کنیم تا افکار صحیح جایگزین کنید.
یک تکنیک دیگری که برایتان مفید است و از شما می خواهیم که حتما انجام دهید استفاده از تکنیک زمان خاص نگرانی است، برای اینکه بتوانید ذهنتان را کنترل کنید، باید یک زمان مشخصی به مدت ۱۵تا۲۰ دقیقه برای خودتان انتخاب کنید، مثلاً ساعت هفت تا هفت وربع، این زمان می شود زمان مخصوص مرور افکار و نگرانی ها و رویاپردازی ها، حالا هروقت هر فکری که به ذهنتان آمد و شما را نگران یا آشفته کرد، یا به صورت کلی ذهنتان را درگیر کرد، به خود بگویید این فکر را در زمانی که مشخص شده بررسی می کنم، باید در مقابل افکاری که در غیر از زمان خاص توی ذهنتان می آید مقاومت کنید و در صورت نیاز از تکنیک پرت کردن حواس استفاده کنید، مثلا شمارش معکوس از هزار به صورت سه تا سه تا و یا مرور یک شعر از آخر به اول و... البته می توانید خلاصه افکارتان را یادداشت کنید تا در زمان مخصوص بررسی کنید. این تمرین را باید هر روز انجام بدهید
علاوه بر پیشنهادات گفته شده توجه به چند نکته میتواند برای زندگی تان مفید باشد:
مشکل شما در حدی نیست که بخواهید به طلاق فکر کنید، فکر کردن به طلاق حس و حال شما را خراب میکند و همین باعث میشه روابطتون با همسر رو به سرد شدن برود مهم این است که به دنبال راه حل بهتر شدن اوضاع باشید.
چون از دست دیگران(همسر، خانواده و..) ناراحت هستید قطعا توی ذهنتون ازآنها بدگویی و غیبت میکنید و خودگویی های منفی خواهید داشت که لازم هست شما این را مدیریت کنید و از این خودگویی های منفی و بدگویی پرهیز کنید.
مساله بعد اینه که توجه به ابعاد صمیمیت از اهمیت زیادی برخوردار است، برای افزایش صمیمت با همسر باید با ابعاد نه گانه صمیمت(صمیمیت عاطفی، صمیمیت روان شناختی، صمیمیت عقلانی، صمیمیت جنسی، صمیمیت جسمی غیر جنسی، صمیمیت معنوی، صمیمیت زیبایی شناختی، صمیمیت اجتماعی و تفریحی، صمیمیت زمانی) آشنا بشید و نسبت به تقویت آنها رفتارهای عملی انجام بدهید. هر کدام از موارد ذکر شده را باید بشناسید و تکنیکهای مربوط به هرکدام را آموزش ببینید و اجرایی کنید که البته در حد چند سطر و توضیح نیست که در اینجا بخواهیم ذکر کنیم . شما میتوانید با جستجو در اینترنت ابعاد صمیمت زوجین را دنبال کنید و از پژوهشهای علمی استفاده نمایید.
در ادامه اگر نیاز به راهنمایی بیشتر داشتید میتوانید مطرح کنید تا در خدمتتان باشیم.
موفق باشید.
سلام مجدد
از حضور و اعتمادتون به ما تشکر میکنم و پیگیری شما برای رسیدن به نتیجه را تحسین میکنم.
مرکز ما که زیر نظر معاونت تبلیغ حوزه علمیه قم است به صورت مجازی فعالیت دارد و راهنمایی لازم به مراجعین را انجام میدهد.
اینکه برای درمان وسواس به مشاوره حضوری ارجاع داده شده اید از این جهت هست که فضای مجازی و نوشتاری در حدی نیست که بتواند کار درمانی را ا نجام بدهد. بنابراین درمان وسواس که درمانی تخصصی است و نیاز به کمک و همیاری روانشاس دارد باید در فضای حقیقی و ارتباط مستقیم انجام بگیرد.
اما در خصوص اینکه فرمودید به مشاوره مراجعه نموده اید اما فایده نداشته لطفا توضیحات و گزارشی از مراجعه تون رو بیان بفرمایید؛ اینکه چه روندی را طی کردید، چند جلسه ادامه دادید؟آیا روند درمان خاتمه پیدا کرده و هیچگونه نتیجه ای نگرفتید یا دیگه جلسات را ادامه ندادید؟ اگر جلسات را نیمه کاره رها کردید دلیلش چی بوده؟ آیا مشاوری که مراجعه کردید روانشناس و متخصص بوده یا خیر؟ آیا درمان دارویی هم داشته است؟ چه تکالیفی معین کردند؟ و آیا دختر خانم به دستورات و تکالیف تعیین شده به دقت عمل کرده اند؟ اینکه می فرمایید درمان نتیجه ای نداشته بر چه اساسی بیان میکنید؟ آیا منظورتان این است که از شدت وسواسش هیچ کم نشده یا نه کم شده اما منظورتان این است که کامل درمان نشده است؟
لطفا به سوالات ذکر شده و هر نکته ای که فکر میکنید بیان کردنش مهمه پاسخ بدید و علاوه بر آن در مورد ابعاد، شدت، و موارد وسواسی این فرد توضیحاتی نیز بیان بفرمایید.
در کل برای درمان وسواس چند نکته را در نظر داشته باشید:
1.درمان وسواس زمان بر است و همانطور که وسواس به صورت تدریجی ایجاد شده است درمان هم به صورت تدریجی اتفاق می افتد.(نباید انتظار داشت که در زمان چند ماه درمان اتفاق بیافتد).
2.درمان زمانی موفقیت آمیز خواهد بود که به تکالیفی که توسط روانشناس داده میشود به درستی عمل نمایید.
3. در برخی افراد شدت وسواس اگر بالا باشد باید در کنار روان درمانی از دارو درمانی نیز استفاده شود.
4.آموزش و همکاری اعضای خانواده در روند درمان خیلی مهمه که باید توسط روانشناس نکات و آموزشهای لازم گفته شود.
جهت آشنایی بیشتر با وسواس و فرایند درمان میتوانید فایل زیر را دانلود و مطالعه کنید.
برگ آموزشی درباره اختلال وسواس
در ادامه اگر سوالی داشتید در خدمتتان هستیم
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
اینکه به دنبال حل مشکل دیگران هستید بسیار ارزشمند است و کارتان قابل تحسین می باشد.
در مورد این مشکل که بیان فرمودید، خدمتتان عرض کنم که برای تشخیص درست و درمان مناسب لازم است خود بیمار مورد بررسی قرار بگیرد؛ بررسی اینکه از کی این مساله براش ایجاد شده، بررسی اتفاقات احتمالی ، سابقه ترسها و اضطراب ها ، وسواسهای فکری یا عملی، شدت مشکل و... میتونه در ایجاد چنین مشکلی دخیل باشد که لازم است شناسایی و متناسب با آن درمان انجام بگیرد. مثلا اینکه این مشکل او نوعی وسواس فکری یا اختلال اضطرابی باشد میتواند در نوع درمان خیلی مهم باشد چرا که درمان هر کدام متفاوت است و اشتباه در درماننه تنها نتیجه نمیدهد بلکه در بسیاری از موارد مشکل را بدتر میکند؛ علاوه بر آن همان گفتگو و بررسی مشکل و ارتباط با مراجع، خود بخشی از فرایند درمان خواهد بود، همچنین یکی از مهمترین درمانها برای این مشکل درمان شناختی است که در خلال گفتگو با او میتوان به خطاهای شناختی او پی برد و با اصلاح آنها با حل مشکل کمک کرد.
بنابراین بهترین خدمت و راهنمایی که شما میتوانید برای او انجام دهید این است که با ایجاد انگیزه و راهنمایی از او بخواهید که برای بررسی دقیق از یک روانشناس برای رواندرمانی استفاده نماید. یا حداقل برای بررسی بیشتر و راهنمایی های مناسب آدرس اینترنتی ما را به او معرفی نمایید.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضورتون و اعتماد به ما تشکر میکنم
قبل از هر چیزی تصمیم شما برای ازدواج و تلاش برای داشتن یک ازدواج موفق را تحسین میکنم و برایتان یک زندگی مشترک رضایت بخش و شادی را آرزو میکنم.
در مورد سوال شما چندین مساله وجود دارد که باید به آنها توجه داشته باشید تا در آینده با مشکل مواجه نشوید، که خدمتتان بیان خواهم کرد:
اولین مساله وجود تناسبها، همخوانی ملاکها، و بررسی شخصیتی و داشتن بلوغ عاطفی و روانی و سایر مسایلی است که لازم است مورد بررسی و تناسب سنجی بین شما و دختر خانم قرار بگیرد. که برای این مساله مراجعه به مشاوره پیش از ازدواج حتما به شما و همه کسانی که قصد ازدواج دارند توصیه میکنم.
مساله دوم این است که توافق خانواده ها در ازدواج از مهمترین مسایلی است که در سازگاری زندگی نقش دارد، زمانی که شما با کسی ازدواج کنید که مورد خواست خانواده شما هم باشد با زمانی که فردی محبوب خانواده شما نباشد خیلی متفاوته و تاثیر متقابل در رفتارها و نوع برخورد با همسر شما خواهد داشت. بنابراین از این مساله غافل نباشید. نکته قابل توجه اینکه شما از همین الآن با مخالفت پدرتان مواجه شده اید و میخواهید با روشهای مختلف او را راضی به ازدواج کنید به نظرتان این شروع زندگی خود حاکی از عدم پذیرش همسرتان در خانواده شما و آغاز مشکل نیست؟
مساله سوم اینکه آیا شما هم اهل تربت جام هستید؟ اگر با او همشهری هستید و یا حداقل از لحاظ فرهنگی به هم نزدیک هستید به توافق نزدیکتر خواهید بود. اما اگر از لحاظ فرهنگی فاصله زیاد دارید خب باید با احتیاط و دقت بیشتری تصمیم بگیرید.
برخی از مشکلات اساسی که ممکن است بعدا برایتان پیش بیاید اینهاست:
یکی احتمال گرایش پیدا کردن شما به سمت مذهب سنی هست. در چنین شرایطی معمولا در بین خانواده ها مباحث اعتقادی مطرح میشه و همین بحث کردنها موجب کدورت خواهد شد. یکی دیگر از مشکلات احتمالی این است که در آینده فرزند شما دچار دوگانگی در پذیرش مذهب خواهد شد و نمیداند به مذهب شما باشد یا همسرتان و اگر چه معمولا به سمت مادر بیشتر گرایش پیدا میکنند اما برخی فرندان هم به سمت مذهب پدرگرایش پیدا میکنند و چنانچه به مذهب سنی گرایش پیدا کند آیا شما چنین چیزی را بر میتابید که فرزندتان سنی باشد؟علاوه بر آن مشکل بعدی این است که در نام گذاری فرزندان ممکن است به مشکل بربخورید مثلا اگر آنها گفتند اسم فرزندمون را باید عمر، ابوبکر، عایشه، یا نامهایی که در اهل سنت مشهور است اما برای شیعیان قابل پذیرش نیست بگذارند آیا میتوانید در این صورت مساله را حل کنید و به توافق برسید؟ این ها مشکلات پیشروی شماست که باید با توجه به آنها تصمیم بگیرید. اگر هر دو شما به بلوغی رسیده اید که مسایل مربوط به مذهب را در تمام ابعاد زندگی دخالت ندهید و آنها را حل و فصل کنید خب این ازدواج به توافق نزدیک خواهد بود.
بنابراین با توجه به نکات گفته شده باید تصمیم خودت را بگیری.
نکته آخر اینکه در صورتی که همه چیز درست بود و ازدواج موفقی را پیش بینی میکنید و تنها مشکل مخالفت پدر هست و با مخالفت پدر مواجه شدید در وهله اول باید مسئله از طرف شما و با اصرارهای زیاد و قرار دادن واسطه های مختلف نظر پدرتان را جلب نمایند.سعی کنید دغدغه های ذهنی و افکار و نگرانی هایی که ممکن است در او باشد و به خاطر آنها با شما مخالفت میکند را شناسایی کنید و با پاسخ به آنها و اصلاح باورهای منفی او را قانع نمایید، همچنین شما میتوانید با برقراری ارتیاط صمیمی و عاطفی با مادر، خواهر، عمه و بیان دلایل خود سعی کنید آنها را با خود همراه نموده و از آنها بخواهید بر نظر پدرتان تأثیر بگذارند.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم.
وسواس یکی از اختلالات آزار دهنده ای است که موجب ناراحتی و اضطراب و رنجش شدید برای فرد و حتی اطرافیانی که با او زندگی میکنند می شود. امیدواریم با تلاشی که میکنید و با راهنمایی هایی که خدمتتان ارائه میکنیم بتوانید بر این مشکل غلبه کنید.
فرمودید برای این مساله به روانپزشک و روانشناسان زیادی مراجعه کرده اید ولی متاسفانه نتیجه چندانی نگرفته اید؛ لطفا گزارشی از فعالیتها و مصرف داروهایی که داشته اید را بیان بفرمایید تا با بررسی بیشتر مشکل کار را شناسایی کنیم و در رفع آن کوشش کنیم و راهنمایی های لازم را خدمتتان ارائه کنیم.
اینکه از روانپزشک و روانشناس نتیجه ای نگرفته اید، چند احتمال وجود دارد، یکی اینکه به دستورات و تکالیف روانشناس به درستی و به طور کامل عمل نکرده باشید و یا جلسات را ادامه نداده باشید، احتمال دیگر اینکه دارو درمانی در کنار روان درمانی انجام نگرفته و هر کدام بعد از دیگری بوده است و با رها کردن دارو طبیعتا وسواس هم بر میگردد، احتمال بعدی این است که روانشناسی که برای درمان مراجعه کرده اید، متخصص نبوده است و راهکار مناسبی را ارئه نکرده است، از همه اینها که بگذریم چیزی که حرف اول در درمان می زند تلاش و فعالیت و مسئولیت پذیری خود شما برای درمان است که اگر این نباشد تنها باید منتظر معجزه بود و الا از دست روانپزشک و روانشناس کار معجزه آسایی بر نمی آید.
البته این نکته هم باید در نظر داشته باشید که درمان وسواس خصوصا اگر شدید باشد و جنبه های زیادی داشته باشد، زمان بر است و ممکن است شما در حال گذراندن فرایند درمان باشید و همین که مدت زمان رفتارهای وسواسی مانند حمام رفتن و دستشویی رفتن شما کم شده حکایت از این مساله دارد که در حال طی کردن فرایند درمان هستید، بنابراین اگر این چنین باشد باید انتظارات خودتون از اینکه بخواهید سریعا نتیجه بگیرید را اصلاح و تعدیل کنید، و فرایند درمان را کامل کنید و این جای امیدواری دارد که با تلاشی که دارید و احساس مسئولیتی که میکنید ان شاالله به درمان کامل خواهید رسید.
جهت آشنایی بیشتر با وسواس و فرایند درمان میتوانید فایل زیر را دانلود و مطالعه کنید.
برگ آموزشی درباره اختلال وسواس
در ادامه اگر سوالی داشتید در خدمتتان هستیم
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
از اینکه 20ساله درگیر وسواس فکری هستید حتما سختی های فراوانی را متحمل شده اید و بسیار اذیت شده اید. خب وسواس یکی از اختلالاتی است که هم وقت انسان را میگیرد و هم انرژی روانی و باعث ناراحتی شدید می شود.
برای پیگیری درمان لازم است ابتدا در مورد وسواس اطلاعاتی را خدمتتان عرض کنیم:
وسواس دو صورت کلی دارد، یکی وسواسهای فکری و دیگری وسواسهای عملی یا رفتارهای آیینی، معمولا در بسیاری از افرادی که دچار وسواس می شوند، هر دو مورد با هم ایجاد می شود، در واقع در ابتدا افکاری آزار دهنده و تکراری توی ذهن می آید که ایجاد اضطراب می کند، فرد در مرحله اول سعی می کند این افکار را نادیده بگیرد، اما هر چه تلاش می کند که آن را نادیده بگیرد، به صورت شدیدتر توی ذهن می آید و تولید اضطراب می کند، در مرحله بعد برای رفع اضطراب، رو به رفتارهای وسواسی یا اعمال آیینی می آورد، مثلا توی ذهنش جمله ای تکرار میکند، یا ذکری تکرار میکند، یا کاری تکراری مثل زدن روی میز یا چک کردن و...انجام میدهد، با انجام این رفتار وسواسی، کمی از اضطرابش کم می شود، اما بعد از مدتی مجددا اضطراب برمی گردد، این بار برای کاستن از اضطراب، آن رفتار وسواسی را بیشتر انجام می دهد تا اینکه اگر فرد روز اول دو بار رفتار وسواسی را انجام می داد و به آرامش می رسید، بعد از یکی دو ماه باید مثلا ده بار آن رفتار وسواسی را انجام بدهد تا به آرامش برسد و در بسیاری از موارد به رفتارهای وسواسی مختلفی رو می آورد.
اما چه کار باید کرد؟ برای درمان وسواس لازم است با شما مصاحبه شود، خود مصاحبه و آشنا سازی با وسواس، جزیی از فرایند درمان خواهد بود.همچنین آشنا شدن با افکار وسواسی و شناخت انواع رفتارهای وسواسی موجود در شما و شدت و فراوانی آن بسیار مهم است.
درمان وسواس به صورت کلی و در یک جمله «مواجهه و عدم پاسخ (ERP)» می باشد، یعنی فرد باید با وسواس هایش مواجه شود و در عین حال به آن وسواسها پاسخ ندهد، مثلا در وسواس فکری زمانی که یک فکر وسواسی به ذهنتون می آید نباید از آن فرار کنید بلکه باید آن را در ذهنتان بیارید و اضطراب ناشی از آن را تحمل کنید، یا در وسواس عملی وقتی شما احساس میکنید باید دستتان را بشویید باید این احساس را تحمل کنید و اجازه شستشو به خودتان ندهید، بله شما در ابتدا با سختی و اضطراب مواجه خواهید شد و شاید فکر کنید که تحملش غیر ممکن است اما با تحمل کردن اضطراب به مدتی، اضطراب از بین خواهد رفت و هیچ اتفاق بدی نمی افتد.(باید دقت کنید که یکی از افکاری که برای افراد وسواسی در این موقعیت به ذهنشون میاد این است که میگویند اگر به این مساله(محتوای وسواس فکری) فکر کنم یا فلان کار وسواسی را انجام ندهم دیوانه می شوم؛ در حالی که چنین نیست.) به همین ترتیب در مورد تمام وسواسهای خود در همه جنبه های موجود باید عمل کنید تا درمان کامل اتفاق بیافتد. البته این کار نیاز به برنامه ریزی و تکنیکهای خاص خودش دارد که باید با تشکیل سلسله مراتب وسواسها، از وسواسهای ساده تر و با اضطراب پایین تر شروع کرد و در نهایت به وسواسی که بیشترین اضطراب را ایجاد می کند رسید. جالب اینجاست که وقتی با رفتارهای وسواسی کوچک مواجه شوید و به آن پاسخ ندهید به تناسب، رفتارهای وسواسی بزرگتر هم از شدتش کاسته می شود و راحت تر می توان با آن مقابله کرد.
مساله ای که باز مهمه گفته بشه اینه که لازمه با بررسی های بیشتر جنبه های مختلف افکار و رفتارهای وسواسی را کشف کرد، البته شما از موارد وسواسی خود چیزی بیان نفرمودید اما در توضیح مساله خدمتتون عرض کنم که ممکنه شما بیشترین نمود وسواسی خود را در وسواس فکری بدانید اما جنبه های دیگری از وسواس عملی هم داشته باشید، حتی برخی از وسواسهای عملی همانطور که عرض کردم رفتار وسواسی ذهنی است مثلا در ذهنتون شمارش یا مرور اذکار برای رهایی از افکار وسواسی داشته باشید، که شناسایی اونها برای درمان خیلی مهم است.
اگرچنانچه شدت وسواس خیلی زیاد باشد لازم است ابتدا با دارو درمانی مقداری از شدت آن کاست و همزمان با استفاده از تکنیکهای روانشناختی به درمان وسواس پرداخت. نکته مهمی که باید خدمتتان عرض کنم این است که برای درمان، فقط به دارو نباید اکتفا کنید چرا که با قطع دارو وسواس برگشت خواهد کرد و با شدید شدن وسواس و عدم تمایل به مصرف دارو، روان درمانی هم با مشکل مواجه خواهد شد.
برای طی کردن فرایند درمان، مشاوره حضوری به مراکز مشاوره روانشناختی بسیار مهم و ضروری است و توصیه ما همین است، چرا که درمان به صورت مجازی نمیتواند اثر مراجعه حضوری در درمان وسواس را داشته باشد.
جهت آشنایی بیشتر با وسواس و فرایند درمان میتوانید فایل زیر را دانلود و مطالعه کنید.
برگ آموزشی درباره اختلال وسواس
در ادامه اگر سوالی داشتید در خدمتتان هستیم
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم.
وسواس یکی از اختلالات آزار دهنده ای است که موجب ناراحتی و اضطراب و رنجش شدید برای فرد و حتی اطرافیانی که با او زندگی میکنند می شود. امیدواریم با تلاشی که میکنید و با راهنمایی هایی که خدمتتان ارائه میکنیم بتوانید بر این مشکل غلبه کنید.
برای توضیح بیشتر و آشنایی شما با وسواس و انواع درمانهای موثر توضیحاتی خدمتتان بیان میکنم:
وسواس دو صورت کلی دارد، یکی وسواسهای فکری و دیگری وسواسهای عملی یا رفتارهای آیینی، معمولا در بسیاری از افرادی که دچار وسواس می شوند، هر دو مورد با هم ایجاد می شود، در واقع در ابتدا افکاری آزار دهنده و تکراری توی ذهن می آید که ایجاد اضطراب می کند، فرد در مرحله اول سعی می کند این افکار را نادیده بگیرد، اما هر چه تلاش می کند، به صورت شدیدتر توی ذهن می آید و تولید اضطراب می کند، در مرحله بعد برای رفع اضطراب، رو به رفتارهای وسواسی یا اعمال آیینی می آورد، با انجام این رفتار وسواسی، کمی از اضطرابش کم می شود، اما مجددا اضطراب برمی گردد، این بار برای کاستن از اضطراب، آن رفتار وسواسی را بیشتر انجام می دهد تا اینکه اگر فرد روز اول دو بار رفتار وسواسی را انجام می داد و به آرامش می رسید، بعد از یکی دو ماه باید مثلا ده بار آن رفتار وسواسی را انجام بدهد تا به آرامش برسد و در بسیاری از موارد به رفتارهای وسواسی مختلفی رو می آورد.
اما چه کار باید کرد؟ برای درمان وسواس لازم است با شما مصاحبه شود، خود مصاحبه و آشنا سازی با وسواس، جزیی از فرایند درمان خواهد بود.همچنین آشنا شدن با افکار وسواسی و شناخت انواع رفتارهای وسواسی موجود در شما و شدت و فراوانی آن بسیار مهم است.
درمان وسواس به صورت کلی و در یک جمله «مواجهه و عدم پاسخ (ERP)» می باشد، یعنی فرد باید با وسواس هایش مواجه شود و در عین حال به آن وسواسها پاسخ ندهد مثلا وقتی شما احساس میکنید باید دستتان را بشویید باید این احساس را تحمل کنید و اجازه شستشو به خودتان ندهید، بله شما در ابتدا با سختی و اضطراب مواجه خواهید شد و شاید فکر کنید که تحملش غیر ممکن است اما با تحمل کردن اضطراب به مدت کمی اضطراب از بین خواهد رفت و هیچ اتفاق بدی نمی افتد. به همین ترتیب در مورد تمام وسواسهای خود در همه جنبه های موجود باید عمل کنید تا درمان کامل اتفاق بیافتد. البته این کار نیاز به برنامه ریزی و تکنیکهای خاص خودش دارد که باید با تشکیل سلسله مراتب وسواسها، از وسواسهای ساده تر و با اضطراب پایین تر شروع کرد و در نهایت به وسواسی که بیشترین اضطراب را ایجاد می کند رسید. جالب اینجاست که وقتی با رفتارهای وسواسی کوچک مواجه شوید و به آن پاسخ ندهید به تناسب، رفتارهای وسواسی بزرگتر هم از شدتش کاسته می شود و راحت تر می توان با آن مقابله کرد.
مساله ای که باز مهمه گفته بشه اینه که لازمه با بررسی های بیشتر جنبه های مختلف افکار و رفتارهای وسواسی را کشف کرد، البته شما از موارد وسواسی خود چیزی بیان نفرمودید اما در توضیح مساله خدمتتون عرض کنم که ممکنه شما بیشترین حد وسواسی را در شستشوی دست داشته باشید اما در جنبه های دیگه هم مثل شستشوی لباس و یا شستن پا هنگام دستشویی، چک کردن اجاق گاز، بستن در و... وسواس داشته باشید که شناسایی اونها برای درمان خیلی مهم است.
اگرچنانچه شدت وسواس خیلی زیاد باشد لازم است ابتدا با دارو درمانی مقداری از شدت آن کاست و همزمان با استفاده از تکنیکهای روانشناختی به درمان وسواس پرداخت. نکته مهمی که باید خدمتتان عرض کنم این است که برای درمان، فقط به دارو نباید اکتفا کنید چرا که با قطع دارو وسواس برگشت خواهد کرد و با شدید شدن وسواس و عدم تمایل به مصرف دارو، روان درمانی هم با مشکل مواجه خواهد شد. بنابراین با توجه به اینکه فرمودید دکتر رفتید اما خوب نشده اید توصیه میکنیم بر اساس درمانهای روانشاختی عمل نمایید.
برای طی کردن فرایند درمان، مشاوره حضوری به مراکز مشاوره روانشناختی بسیار مهم و ضروری است و توصیه ما همین است، چرا که درمان به صورت مجازی نمیتواند اثر مراجعه حضوری در درمان وسواس را داشته باشد.
جهت آشنایی بیشتر با وسواس و فرایند درمان میتوانید فایل زیر را دانلود و مطالعه کنید.
برگ آموزشی درباره اختلال وسواس
در ادامه اگر سوالی داشتید در خدمتتان هستیم
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
طبیعتا این نگرانی که برای شما ایجاد شده است حاصل این دیدگاه است که اولا تحصیل علم و دانش ارزشمند است همچنانکه در دین اسلام به آن زیاد سفارش شده است، دوما در جامعه ، انسانهایی که دارای مدارک علمی بالاتر هستند مورد پذیرش بیشتری قرار میگیرند، سوما با ادامه تحصیل است که میتوان به مشاغل بهتر و با درآمد خوبتری رسید؛ لذا دوست دارید فرزندتان با ادامه تحصیل آینده روشنی را برای خودش رقم بزند.
برای اینکه شما را به درستی راهنمایی نماییم در دو محور نکاتی خدمتتان عرض میکنم:
محور اول: عمل طبق استعداد و علاقه:
آیا همه باید تحصیلات عالیه بگیرند؟
آیا موفقیت فقط در ادامه تحصیلات است؟
آیا اگر کسی استعداد یا انگیزه کافی برای تحصیل نداشت باید همچنان به تحصیل ادامه بدهد؟
قطعا موفقیت در زندگی ابعاد مختلفی دارد که اگر همه افراد به دور از فشار جامعه و بر اساس هوش، استعداد و علاقه؛ به تحصیل یا شغل مناسبی رو بیاورند موفق تر خواهند بود. فرزند شما هم قطعا استعداد و علاقه خاص خودشون دارند که باید آن را کشف کرد و در ادامه آن را هدایت نمود. چه بسا فرزند شما دارای استعدادی است که باید از همین اول شناسایی شود تا بدون اتلاف عمر به موفقیتهای چشم گیری برسد. حرکت کردن بر اساس استعداد سنجی مانند شنا در مسیر رودخانه است، فردی که در مسیر رودخانه شنا میکند خیلی سریع و راحت و بدون اتلاف انرژی اضافی، شنا میکند، در حالی که اگر در مسیر خلاف حرکت رودخانه شنا کند، علاوه بر اتلاف انرژی نه تنها حرکتی نخواهد داشت بلکه ممکن است رودخانه او را به عقب ببرد. بنابراین اولین توصیه ما این است که از مشاور مدرسه یا مشاورین مرکز مشاوره کمک بگیرد و مشاوره استعداد سنجی برای او دنبال نمایید.
محور دوم: کمک به فرد جهت ادامه تحصیل
به هر حال شاید به این نتیجه برسید که ادامه تحصیل برای آینده فرزند تان مفید و لازم است و بخواهید او را به ادامه تحصیل راهنمایی کنید. برای این مساله هم علاوه بر مشاوره استعداد سنجی که میتونه ایجاد انگیزه کند اولا لازم است بررسی شود که چه مساله ای باعث شده که ترک تحصیل کند، گاهی اوقات مشکلی برای فرد بوجود آمده که اینگونه تصمیم گرفته است. مثلا مشکلی در مدرسه با دوستان، با کادر مدرسه ، مشکلات خانواده، مشکلات فردی و روانشناختی و... وجود داشته که حل مشکل را در ترک تحصل دیده است؛ که باید بررسی و سپس برطرف شود.
نکته بعد استفاده از افراد واسطه و البته آگاه به مساله برای راهنمایی اوست.
آشنا کردن او با سود و زیان و یا مزایا و معایب ترک تحصیل و ادامه تحصیل در تصمیم گیری صحیح او ایجاد انگیزه کمک میکند.
شناسایی افکار منفی که باعث شده به این نتیجه برسد خیلی مهمه، با شناسایی و اصلاح آن افکار منفی میتوان در او ایجاد انگیزه کرد.(شناسایی این افکار در گفتگو و مصاحبه با او مشخص می شود)
گاهی اوقات نداشتن انگیزه برای ادامه تحصیل و عدم علاقه به درس ناشی از نوع تدریس معلم می شود ، مثلا تدریس نامفهوم و سخت است و فرد متوجه مساله نمی شود و فکر میکند خودش علاقه به این درس ندارد.
در این میان نقش دوستان و اطرافیان هم نباید نادیده گرفت، ممکن است تحت تاثیر گفته های آنها به این نتیجه رسیده باشد، که در این صورت لازم است این رابطه مورد بازنگری و اصلاح قرار بگیرد. برقراری روابط عاطفی و مناسب با فرزندان توسط والدین بسیار مهم است زمانی که والدین رابطه مناسب و عاطفی با فرزندشان داشته باشند نفوذ بیشتری بر او خواهند داشت.
در کل عوامل متعددی میتواند در از بین رفتن انگیزه فرد به تحصیل نقش داشته باشد که با شناسایی آن میتوان بهتر به او کمک کرد.
موفق باشید.
Páginas