مطالب دوستان gilnar

Retrato de توفیقی توفیقی 09 Fev, 2015 خواستگار م شغل ثابت ندارد
جمع بندی مطالب:سلامبعد از تفاهم هر دو طرف برسر مسایل دینی و اخلاقی و ... داشتن شغل براي مردان یک ملاک لازم و ضروري است و جزء ملاك هاي اصلی به شمار می رود؛ زیرا آن ها باید توان اداره امور مالی زندگی را داشته باشند. اما نوع شغل و اینکه شغل طرف دولتی باشه و یا تضمین شده باشه به عنوان ملاکهای فرعی است ؛ آنچه در ازدواج  مهمه اینه که طرف اهل کار و تلاش باشه، پس اگر طرف اهل دین و اخلاق نیکوست و نسبت به کار کردن جوهره کار داره و مسئولیت پذیره، شغل نداشتنش در حال حاظر اشکال نداره و درست نیست به صرف اینکه چون الان شغلی نداره و یا اینکه شغلش دولتی نیس ردش کرد.فردی که اهل کار باشه اگر شغل دولتی و ... هم پیدا نکرد به هر صورت شده با هر شغلی که شد زندگیش رو می چرخونه اما اگر فقط دنبال شغل مناسبه و حاضر نیست هر کاری رو انجام بده و زندگی رو لنگ می ذاره در این صورت نمی شه بهش اعتماد کرد.برای اینکه این مسئله را بفهمید باید سابقه کاری او را بررسی کنید ببیند در این مدت چه فعالیت هایی داشته است. و علت اینکه تا الان شغل ثابتی(هر چند شغل آزاد) پیدا نکرده چیست؟اگر با همه این موارد باز هم نسبت به شغل ایشان تردید وجود داشت، می توان  فرصتی به او داد تا شغل ثابتی (هر چند شغل آزاد) پیدا کرده و بعد جواب قطعی را به او داد.نکته مهم دیگری که باید مد نظر قرار داد این است که: در صورتی که در خانواده دختر و پسر از لحاظ اقتصادی اختلاف وجود دارد خود دختر و پسر باید نسبت به شرایط اقتصادی زندگی آینده شان آگاهی داشته باشند و خود را برای زندگی جدید با شرایط جدید آماده کنند چرا که اگر بدون شناخت نسبت به شرایط مالی آینده اقدام به چنین کاري کرده باشند و خود را براي یک زندگی کاملاً متفاوت با گذشته آماده نکرده باشند، دچار برخی اختلافات، ناراحتی ها و گاه جدایی ها در زندگی می شوند.موفق باشید
Retrato de توفیقی توفیقی 09 Fev, 2015 اگه یکی بهم پیشنهاد دوستی بده سریع قبول میکنم!
سلامواقعا احساس تنهایی، نگرانی نسبت به آینده، حس و حال نچسب و دلگیریه! همه ما دوست داریم مسئله شما حل بشه و به آرزوی خود برسی.همانطور که در پاسخ اول اشاره کردم همه این حس و حال ها و نا امیدی ها و غمگین بودن و ... (حتی تنبلی تخمدان ،احتمالا)  میتونه به خاطر کم کاری تیروید شما باشه (البته عواملی همچون نداشتن خواستگار مناسب و برآورده نشدن انتظارات و... هم از عوامل محیطی این مسئله است که میگم چکار کنید)نکته ای که باید خدمت شما بیان کنم اینه که: راهکارهای دوستان (هرچند مفید) نمیتونه به شما کمک اساسی کنه مثلا رفتن به کلاس هنری میتونه جزیی از برنامه درمان باشه ولی کامل نیست لذا پاسخ نمیگیرید.شما قبول دارید که اگه کسی دستش بشکنه؛ هم درد داره! هم باید بره درمانش کنه! و هم صبر و تحمل کنه تا چند ماهی بگذره و دوره درمانش تکمیل بشه سپس خوب شه؟آیا درسته این شخص دعا کنه بگه خدایا دستم زود جوش بخوره تا نخوام گچش بگیرم؟ این انتظار بجاییه؟ در روایات داریم که وقتی حضرت موسی(علی نبیا و آله و علیه السلام) مریض شد و از خدا طلب شفا کرد او را به رفتن پیش طبیب سفلرش کرد.( كما قيل «ابى اللّه ان يجرى الامور الا باسبابها» و «اذا اراد اللّه شيئا هيأ اسبابه» و هذا جار فى كل شي‏ء)[1]خواهر گرامی شما باید در ابتدا مشکل کم کاری تیرویید خود را حل کنید این یک مشکل جسمی است که باید دوره درمانش تمام بشه. بعد از اون چون این مسله فرایندهای ذهنی هم درگیر کرده و عوامل محیطی اجتماعی هم وجود داره باید با تکنیکهای روانشناختی مشکل خودتون رو حل کنید.(این هم دوره درمان داره) وقتی اوضاع جسمی و حال و احوال فکری شما مناسب شد خود به خود در رفتارها و گفتارها و نوع تفکر شما نشان داده میشود طوری که نه تنها خود شما بلکه اطرافیان متوجه تغییر خواهید شد.پس از آن روشهایی که مشاورین محترم در تاپیکهای قبلی شما نسبت به چگونگی پیدا کردن خواستگار بیان کرده اند را دنبال کنید.انشاالله به نتایج خوبی خواهید رسید. نکات پایانی اینکه:1- خواهش میکنم مطلبم را با دقت بخونید و اهمیت بدید.2- اگه دنبال درمان رفتید امید موفقیت شما هست و الا این حالات زمینه بروز دورهای افسردگی  و ... خواهد شد که مشکل شما را به مراتب بدتر خواهد کرد.                              برایتان هر چه خوبیست صمیمانه دعا میکنم. [1]. شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، ج‏4، ص 269.
Retrato de توفیقی توفیقی 02 Fev, 2015 چرا شخصیت خودتو تا این حد له کردی!
سلامدوست عزیز از حضور شما در انجمن مشاوره رهروان ولایت تشکر میکنمتوی زندگی هر شخصی شکستها و ناکامی هایی وجود داره که قبول کردن آنها به عنوان یک واقعیت در زندگی، میتونه موجب موفقیتهای بعدی بشه(شکست پل پیروزی است) مهم اینه که اولا بتونید از این شکست به نحو احسن عبور کنید و دوم اینکه از این تجربه تلخ به نفع آینده خودتون استفاده کنید.اما چگونه میتونید به این دو امر مهم برسید راهکارهای زیر میتونه براتون مفید باشه: 1- ارتباط با خدا؛کسی که خداوند را خالق هستی و خود را بنده او بدونه تنها پناهگاه خود را خدا میداند و اگر اشتباهی مرتکب بشه و رو به درگاه او بیاره در این صورت نزد خدا بسیار محبوب میشه و با این اعتقاده که میتونه از اون احساس حقارت پس از شکست و حرف و حدیث های دیگران به خوبی عبور کنه. بنابراین با نماز و عبادات رابطه ات را با خدا بیشتر کن. 2- دوری از تفکرات منفیتقریبا همه انسان ها نسبت به این که دیگران در مورد او چه فکری می کنند، نگران هستند. البته فراموش کردن لحظات سخت تحقیر شدن بسیار مشکله، اما غیرممکن نیست. هرچقدر به چنین رفتاری بیشتر فکر کنید نسبت به آن احساس بدتری خواهید داشت برای دور شدن از احساس حقارت و تفکرات منفی چند تکنیک بیان میکنم انشاالله مفید باشه :الف- از خودتان بپرسید بدترین چیزی که ممکنه رخ بده چیه؟ با این پرسش تصویری روشن از موقعیت پیدا می‌کنی، می‌فهمی که نتایج احتمالی آن به آن اندازه که اول تصور می‌کردی  ترسناک نیستند. با اینکار متوجه می‌شی که هر اتفاقی که بیفته می‌توانی آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون بیایی.ب- برای رهایی از نق زدن ها و صداهای منفی و سرزنش کننده در ذهن خودت یک کلید کنترل صدا در نظر بگیر و هر گاه احساس کردید که تن این صداها در حال بالا رفتن است، دکمه کنترل صدا را فشار بده تا دیگر اثری از آن باقی نماند و بدین ترتیب خودت  را از شر نق زدن و صداهای منفی درونی خلاص کن.ج- تفکرات منفی خودت را که هنگام احساس حقارت و ناراحتی در ذهن خطور میکنه را شناسایی کن و هر گاه دیدی که این تفکرات به سراغت اومد  از این تکنیک استفاده کن : جایی خلوت بشین تمرکز بگیر و یک تصویری که آرام بخش است را در ذهن مجسم کن مثلا یک منظره طبیعت که پر از سکوت و آرامش است و درختان زیبایی داره که در زیر درختان هم رودخانه ای در جریان است و برگهای درخت که روی آب افتاده در حال حرکت است شما پس از تصور این منظره تک تک افکار منفی را که شناسایی کرده ای روی این برگها قرار بده و در حالی که داره از شما دور میشه با آنها خدا حافظی کن، این کار را هر روز انجام بده.د- استفاده از تکنیک ماشین زمان: شما خودت  رو در بیست سال آینده تصور کن  زمانی که این اتفاق از ذهن همه و همچنین خودت از بین رفته یا بسیار بسیار کمرنگ شده است. آن وقت احساس آرامش و اعتماد به نفس میکنی . 3- مثبت اندیشیبه انچه داری و مثبت است بیاندیش، استعدادها و قابلیت های خودت رو شناسایی کن و آنها را مد نظر قرار بده همچنین  بر توانایی ها و موفقیت های گذشته ات هم توجه داشته باش. 4- تقویت مهارت‌های اجتماعیدر تنهایی بیشتر افکار خود سرزنشی به سراغ شما می آید با تقویت روابط اجتماعی کمتر تنها میمانی و از افکار منفی خلاص میشوی پس روابط اجتماعی ات را بیشتر کن. موفق باشی
Retrato de توفیقی توفیقی 29 Jan, 2015 سرطان تخمدان دارد
سلاماز حضور شما در این سایت و انتخاب گروه رهروان ولایت برای مشاوره تشکر میکنم.نکته اولی که باید خدمتتان بیان کنم اینه که شما به پدر و مادرتون به عنوان اشخاصی ضعیف الایمان و احیانا بی توجه به دین نگاه نکنید و به آنان حق بدهید چرا که آنها به فکر آسایش و آرامش فرزندشون هستن و با توجه به اینکه هنوز نه عقدی کرده اید و نه تشکیل خانواده ای داده اید نمیخواهند از الان با مشکلات دست و پنجه نرم کنی، در حالی که می‌توان مورد مناسب تری را پیدا کرد. و از طرفی می دانند که برخی از ازدواج های ناموفق به خاطر آشکار شدن بیماری بعد از ازدواج بوده لذا دوست ندارند فرزندشون در گرداب ناخوشی قرار بگیرد؛ بله اگر شما باهم ازدواج کرده بودید و بعد این بیماری برای خانمتان بوجود می آمد آن وقت پدر و مادرتان نباید خواستار جدایی شما شوند که فعلا اینطور نیس.اما نکته دوم همانطور که اشاره کردید بالاخره دختری که این بیماری دارد نیاز به ازدواج و محبت دارد و ازدواج حق اوست اما چون شرایط ویژه ای دارد باید با همسری ویژه ازدواج کند یعنی کسی که آگاه به بیماری او و تمام عوارض بعدی آن است(چه عوارض فردی چه اجتماعی چه جسمی و چه روحی و...) و توان سازگاری با او را در زندگی آینده خواهد داشت .به هر حال اینجا گزینه انتخاب یا رد کردن را نمی‌توان گفت یکیش درسته و دیگری غلط، بلکه هر کدوم از راهها(انتخاب یا عدم انتخاب) مستلزم رعایت کردن یه سری مسایل و آمادگی هایی است که باید فراهم نمود؛ حال تصمیم با خود شماست که کدام راه را انتخاب کنی:اگر گزینه رد کردن را انتخاب کردی؛ باید مهارتهای فراموش کردن عشق را یاد بگیری و کلا از اون مورد صرف نظر کنی.اما اگر تمام شرایط و ملاکهای همدیگر را داشتید و خواستی با او ازدواج کنی در واقع نوعی وفاداری و ایثار را از خود نشان داده‌ای که در اینصورت باید: اولا: پدر و مادرت را محترمانه نسبت به این مسأله قانع کنی. دوما: خودت را با مشکلات و سختی های احتمالی بعدی (از جمله پدر نشدن، دچار شدن فرزند آینده به همین بیماری در صورت فرزندار شدن، هزینه های پزشکی، بیماری های جسمی بعدی، عوارض شیمی درمانی، کنایه ها و حرف و حدیثهای اطرافیان،و...) آماده کنی تا در صورت بروز، در زندگی آینده دچار مشکلات زناشویی و خانوادگی نشوید.(حتی اگر لازم شد در مواردی باید با مشاوره گرفتن مهارتهای لازم را یاد بگیرید). به هر حال ازدواج با فردی که شرایط خاصی از جمله مشکل این چنینی دارد مستلزم آمادگی هایی است که شما باید در خودتون ایجاد کنید.نکته آخر و البته مهم اینکه: همه زندگی ها تلخ و شیرینی هایی به همراه خواهند داشت؛ آنچه برای ایجاد یک زندگی موفق مهم و لازم است، رسیدن به آرامش و رضایت در پرتو آموختن مهارتهای سازگاری و عمل به آنهاست.موفق باشی.
Retrato de توفیقی توفیقی 25 Jan, 2015 آیا وقت بازگشته؟
با سلاماز اینکه گروه رهروان ولایت را برای مشاوره انتخاب نمودید تشکر میکنمشما در ابتدا عشق قبل از ازدواج را تجربه کرده اید اما پس از اینکه به خاطر آن عشق متحمل سختی هایی شدید و به قول خودتون به انواع گناهان گرفتار شدید، احساس کردید که باید برگردید و توبه کنید و این احساس مثبتی بود؛ اما در حالی که انتظار میرفت تجربه قبل تکرار نشود، مجددا دچار عشق بعدی شدید و باز احساس شکست و...خب برای اینکه بتوانید گذشته خود را سخت و تاریک نبینید و حال فعلی خود را اصلاح نمایید توصیه هایی خدمتتان ارائه میکنم تا انشاءالله آینده ای روشن و پرافتخار برای خود رقم بزنید:1-    برای جبران گذشتهبالاخره هر کاری قبلا مرتکب شده اید گذشته، تنها راه جبرانش توبه است و خوشبختانه راهی است که خداوند متعال آن راه را بسیار دوست دارد و به بنده های گنهکارش درکمال مهربانی فرموده از رحمت من نا امید نشوید و توبه کنید چرا که خداوند همه گناهان را می بخشد.(توجه کردید؟ همه گناهان)«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ [زمر/53] بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏روى روا داشته‏ايد از رحمت‏خدا نوميد مشويد در حقيقت‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است».بشارتی بالاتر هم در قرآن هست که واقعا انسان به وجد می آید و آن اینکه گناهکارانی که توبه کنند و پس از جبران دیگه مرتکب گناه نشن، نه تنها خداوند گناهاشون رو میبخشه بلکه در پرونده اعمالشون همه گناهان قبلی را تبدیل به کارهای خوب و نیک میکنه:«...مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا[فرقان/70]...كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مى‏كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است».واقعا بشارتی از این بالاتر برای امثال من و تو هست؟2-    برای اصلاح حال فعلیبرای اینکه حال فعلیت بهتر بشه :اول توبه کردن و امیدوار شدن به رحمت خدا و آشتی با خدا میتونه زیاد کمکت کنه.دوم اینکه این حس و حال شکست و نا امیدی پس از یک اتفاق ناخوشایند طبیعیه( البته نباید زیاد هم طولانی بشه).سوم اینکه نباید انتظار داشته باشی با اولین یا دومین خواستگاری رفتن، همه چیز طبق میلتان پیش بره بلکه باید دنبال همسری باشی که با هم به نحو کامل به تفاهم برسید هر چند طول بکشد و اتفاقا این موردی که به خاطر همسن بودن با شما موافقت نکرده دلیل بر نداشتن تفاهم میکند که میتواند بعدا در زندگی مشکلاتی را ایجاد کند.(کسانی را میشناسم که ده ها مورد برای خواستگاری اقدام کرده اند اما جور نشده)چهارم: شکستهای قبل را فراموش کن و خود را نسبت به آینده ای روشن امیدوار کن.(با توجه به جبران کردن گذشته و تصمیم بر انتخاب راه درست در آینده)3-    برای آینده ای روشناما چه کار باید کرد تا دوباره دچار این آسیبها نشد؟ راه درست انتخاب همسر چیه؟همانطور که خودتون تجربه کرده اید عشق قبل از ازدواج آسیبهای سخت و حتی در برخی موارد جبران ناپذیر خواهد داشت لذا برای دوری از چنین مشکلی و اینکه مجددا دچار عشق قبل از ازدواج نشید دو توصیه خدمتتون ارائه میکنم: اول اینکه در هر حال چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی از کنترل نگاه غافل نشی. بسیاری از مشکلاتی که دامن انسانها را میگیرد به خاطر نگاه های کنترل نشده است.« قَالَ النَّبِيُّ ص‏ النَّظَرُ سَهْمٌ‏ مَسْمُومٌ‏ مِنْ‏ سِهَامِ‏ إِبْلِيسَ‏ فَمَنْ تَرَكَهَا خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ إِيمَاناً يَجِدُ حَلَاوَتَهُ فِي قَلْبِه‏؛ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرموند:نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند، خداوند چنان ایمانی به او عطا کند که شیرینی اش را در دل خویش احساس کند». [1]نکته دوم اینکه به هیچ عنوان و با هیچ توجیهی برای انتخاب همسر، خودت دنبال یافتن همسر نباش بلکه برای پیدا کردن مورد مناسب، به مادر یا خواهر یا خانمهایی دیگه (مثلا خاله، عمه و...) سفارش کن و ملاکهای اصلی خودت را برای آنها بیان نما تا برای یافتن همسر مناسب اقدام کنند.موفق باشی[1]. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏101، ص: 38 
Retrato de توفیقی توفیقی 20 Jan, 2015 خانوادم قبول نمیکنن
سلامدر ابتدا چند نکته کلی اما مهم را خدمتتان بیان میکنم1- چون ازدواج در عین حالی که یک امر شخصی است یک مسئله خانوادگی نیز می‌باشد لذا هم‌نظر بودن شما و خانواده محترمتان در ازدواج می‌تواند زندگی زناشویی شما را در آینده رضایت بخش‌تر، زیباتر و پایدارتر کند.2- ملاکهایی که خانواده شما عنوان می‌کنند را به دقت مورد توجه و بحث قرارداده و سپس تصمیم بگیرید.3- علت اصلی مخالفت خانواده با شخص مورد نظرتان را کشف کنید  اگر حق با آنهاست بپذیرید و اگر با در نظر گرفتن عقل و منطق و به دور از احساس تشخیص دادید که حق با شماست هرگز به مخالفت و جهبه گیری در مقابل هم نپردازید بلکه  برای رسیدن به هدف خود از راهکارهای زیر استفاده کنید:الف : توجیه خانواده: معمولا خانم ها با مادر خود خیلی راحت تر هستند شما میتوانید از طریق صحبت کردن  با او و بیان نظرات خود(از جمله ذکر نمونه هایی از اشخاصی که به خاطر تردید در خواستگاران خود سنشان بالا رفته و دیگر خواستگار ندارند و یا خیلی کم دارند و یا با بیان ملاکهای اصلی و ترجیحی در ازدواج و مهم نبودن شهری و یا روستایی بودن و...) او را قانع کنید سپس ایشان مسئله را با پدر شما در میان گذاشته و او را قانع کند.ب: استفاده از واسطه: در صورتی که به هر دلیل موفق نشدید با مادرتان صحبت کنید و یا قانع نشد میتوانید از اشخاص واسطه مثل خواهر یا خاله (در صورت امکان) استفاده کنید و از او بخواهید تا والدینتان را قانع کنند.ج: اصرار خواستگار و خانواده وی: معمولا در جایی که خانواده دختر با ازدواج دخترشان مخالفت میکنند و از طرف دیگر داماد خواهان ازدواج با آن دختر است اصرار داماد و خانواده وی موجب انجام ازدواج شده است لذا شما میتوانید به طریقی این نکته را به خواستگارتان منتقل کنید و به او بگویید که خانواده من مخالفند اما در صورت تمایل شاید اصرار شما موثر واقع شود.موفق باشید
Retrato de توفیقی توفیقی 05 Jan, 2015 خواستگار م شغل ثابت ندارد
سلامبعد از تفاهم هر دو طرف برسر مسایل دینی و اخلاقی و ... داشتن شغل براي مردان یک ملاک لازم و ضروري است و جزء ملاك هاي اصلی به شمار می رود؛ زیرا آن ها باید توان اداره امور مالی زندگی را داشته باشند. اما نوع شغل و اینکه شغل طرف دولتی باشه و یا تضمین شده باشه به عنوان ملاکهای فرعی است ؛ آنچه در ازدواج  مهمه اینه که طرف اهل کار و تلاش باشه، پس اگر طرف اهل دین و اخلاق نیکوست و نسبت به کار کردن جوهره کار داره و مسئولیت پذیره، شغل نداشتنش در حال حاظر اشکال نداره و درست نیست به صرف اینکه چون الان شغلی نداره و یا اینکه شغلش دولتی نیس ردش کرد.فردی که اهل کار باشه اگر شغل دولتی و ... هم پیدا نکرد به هر صورت شده با هر شغلی که شد زندگیش رو می چرخونه اما اگر فقط دنبال شغل مناسبه و حاضر نیست هر کاری رو انجام بده و زندگی رو لنگ می ذاره در این صورت نمی شه بهش اعتماد کرد.برای اینکه این مسئله را بفهمید باید سابقه کاری او را بررسی کنید ببیند در این مدت چه فعالیت هایی داشته است. و علت اینکه تا الان شغل ثابتی(هر چند شغل آزاد) پیدا نکرده چیست؟اگر با همه این موارد باز هم نسبت به شغل ایشان تردید وجود داشت، می توان  فرصتی به او داد تا شغل ثابتی (هر چند شغل آزاد) پیدا کرده و بعد جواب قطعی را به او داد.نکته مهم دیگری که باید مد نظر قرار داد این است که: در صورتی که در خانواده دختر و پسر از لحاظ اقتصادی اختلاف وجود دارد خود دختر و پسر باید نسبت به شرایط اقتصادی زندگی آینده شان آگاهی داشته باشند و خود را برای زندگی جدید با شرایط جدید آماده کنند چرا که اگر بدون شناخت نسبت به شرایط مالی آینده اقدام به چنین کاري کرده باشند و خود را براي یک زندگی کاملاً متفاوت با گذشته آماده نکرده باشند، دچار برخی اختلافات، ناراحتی ها و گاه جدایی ها در زندگی می شوند.موفق باشید
Retrato de توفیقی توفیقی 04 Jan, 2015 ما امکان بچه دار شدن نداریم
پاسخ و جمع بندی مطالب: سلاماز حضور شما در این سایت و اعتمادتان تشکر میکنیممواجهه شدن با مشکل این چنینی خود دارای استرسها و فشارهای روانی است که شما باید با پذیرفتن و کنار آمدن با این مشکل در وهله اول زندگی زناشویی خودتان را حفظ کرده و آن را تحکیم ببخشید سپس با بررسی همه راهکارها بهترین گزینه را انتخاب نمایید.راهکارهایی که به نظر میرسد وجود دارد:1- داشتن فرزند با اسپرم اهدایی.2- آوردن فرزند از پرورشگاه و یا از شخصی که تمایل دارد فرزندش را شما بزرگ کنید.3- پذیرفتن و کنار آمدن با ناباروری و زندگی بدون فرزند. در خصوص انتخاب گزینه اول باید به نکات زیر توجه داشته باشید:الف. سریع و عجولانه تصمیم نگیرید حتما نسبت به نابارور بودن شوهرتان و عدم وجود درمانهای احتمالی با مراجعه به چند مرکز تخصصی و پزشکان متخصص اطمینان حاصل کنید. (آزواسپرمی میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که برخی از آنها قابل درمان هستند حتی مواردی از آزواسپرمی که گفته میشود غیر انسدادی است و درمان ندارد درمانهایی ولو با شانس کم ذکر کرده اندعلاوه بر این احتمال دارد در نمونه گیری از بیضه اسپرم مشاهده شود که برای لقاح آزمایشگاهی استفاده شود)ب. ملاحظه حکم شرعی فرزند دار شدن با اسپرم اهدایی بر اساس مرجع تقلیدتون:تقریبا همه مراجعه این کار را جایز نمیدانند که در این صورت فرزند نامشروع می باشد البته مقام معظم رهبری با شرایطی جایز میدونن که در این صورت اگر مقلد ایشون باشید اگر چه جایز است اما به هرحال قطعا شوهر شما پدر فرزند نخواهد بود بلکه پدرفرزند شما فرد صاحب اسپرم می باشد که معلوم نیست کیه.ج. در نظر گرفتن فشار روانی بر شوهرتان که پدر فرزند شما نخواهد بود و  تنها فرزند شما و فرد صاحب اسپرم است.د. این کار نمیتونه همیشه مخفی از دیگران باشه بالاخره ممکنه پدر و مادرشما و دیگران متوجه این مسئله بشن و با توجه به عدم پذیرش اینگونه فرزند آوری در جامعه با مشکلات بعدی روبرو شویده. نکته مهم تر اینکه ممکن است در آینده فرزند شما از این مسئله با خبر شده و چون خود را بدون پدرمعلوم (و احیانا غیر مشروع) میداند دچار مشکلات روحی گردد.به نظر میرسد انتخاب گزینه های دو و یا سه پس از اطمینان از ناباروری بهتر بوده و آسیبهای کمتری داشته باشد.و در کل کنار آمدن با این دو گزینه راحت تر و بیشتر مورد قبول جامعه و اطرافیان است.موفق باشید. خلاصه ای از نظرات دوستان:*. یه سایتی رو میشناسم که در قسمت حاجت روا شده ها بعضی از کاربران اقرار کردن که با انجام دستورالعمل استاد بچه دار شده اند:     آدرس  didebina.com*. آوردن بچه از پرورشگاه ، و یا اسپرم اهدایی هر کدام معایب و مزایای خود را دارد ولی موضوع اهم در این باره دیدگاه هر دوی شما نسبت به این موضوع است چند نکته مهم در مورد اهداء اسپرم:اگه اهداء اسپرم از طریق رابطه یک مرد (غیر شوهر) با زن نامحرم باشه که این قطعا زناست و محل بحث نیست.نکته اول: تلقیح به روش اسپرم اهدایی دو حالت میتونه داشته باشه:             یک: بارور کردن تخمک در بیرون از رحم و سپس قرار دادن آن در رحم             دو: تزریق اسپرم به داخل رحمکه اکثر مراجع هردو صورت را جایز ندانسته و فرزند را نامشروع میدانند.(البته آیه الله سیستانی و مقام معظم رهبری با شرایطی که در استفتائات ذکر کرده اندجایز میدانند.)نکته دوم: حکم این مسئله که ذکر شد ربطی به شیوه اهداء اسپرم توسط اهدا کننده ندارد (خواه از راه حلال مثلا از طریق رابطه با همسر و یا به شیوه جراحی، اسپرم به دست بیاید و یا از راه حرام مثل استمناء.)
Retrato de توفیقی توفیقی 31 Dez, 2014 اگه یکی بهم پیشنهاد دوستی بده سریع قبول میکنم!
خواهر گرامیحرفای شما درسته! واقعا احساس تنهایی، نگرانی نسبت به آینده، حس و حال نچسب و دلگیریه! همه ما دوست داریم مسئله شما حل بشه و به آرزوی خود برسی.همانطور که در پاسخ اول اشاره کردم همه این حس و حال ها و نا امیدی ها و غمگین بودن و ... (حتی تنبلی تخمدان ،احتمالا)  میتونه به خاطر کم کاری تیروید شما باشه (البته عواملی همچون نداشتن خواستگار مناسب و برآورده نشدن انتظارات و... هم از عوامل محیطی این مسئله است که میگم چکار کنید)نکته ای که باید خدمت شما بیان کنم اینه که: راهکارهای دوستان (هرچند مفید) نمیتونه به شما کمک اساسی کنه مثلا رفتن به کلاس هنری میتونه جزیی از برنامه درمان باشه ولی کامل نیست لذا پاسخ نمیگیرید.شما قبول دارید که اگه کسی دستش بشکنه؛ هم درد داره! هم باید بره درمانش کنه! و هم صبر و تحمل کنه تا چند ماهی بگذره و دوره درمانش تکمیل بشه سپس خوب شه؟آیا درسته این شخص دعا کنه بگه خدایا دستم زود جوش بخوره تا نخوام گچش بگیرم؟ این انتظار بجاییه؟ در روایات داریم که وقتی حضرت موسی(علی نبیا و آله و علیه السلام) مریض شد و از خدا طلب شفا کرد او را به رفتن پیش طبیب سفلرش کرد.( كما قيل «ابى اللّه ان يجرى الامور الا باسبابها» و «اذا اراد اللّه شيئا هيأ اسبابه» و هذا جار فى كل شي‏ء)[1]خواهر گرامی شما باید در ابتدا مشکل کم کاری تیرویید خود را حل کنید این یک مشکل جسمی است که باید دوره درمانش تمام بشه. بعد از اون چون این مسله فرایندهای ذهنی هم درگیر کرده و عوامل محیطی اجتماعی هم وجود داره باید با تکنیکهای روانشناختی مشکل خودتون رو حل کنید.(این هم دوره درمان داره) وقتی اوضاع جسمی و حال و احوال فکری شما مناسب شد خود به خود در رفتارها و گفتارها و نوع تفکر شما نشان داده میشود طوری که نه تنها خود شما بلکه اطرافیان متوجه تغییر خواهید شد.پس از آن روشهایی که مشاورین محترم در تاپیکهای قبلی شما نسبت به چگونگی پیدا کردن خواستگار بیان کرده اند را دنبال کنید.انشاالله به نتایج خوبی خواهید رسید. نکات پایانی اینکه:1- خواهش میکنم مطلبم را با دقت بخونید و اهمیت بدید.2- اگه دنبال درمان رفتید امید موفقیت شما هست و الا این حالات زمینه بروز دورهای افسردگی اساسی و ... خواهد شد که مشکل شما را به مراتب بدتر خواهد کرد.                              برایتان هر چه خوبیست صمیمانه دعا میکنم. [1]. شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، ج‏4، ص 269.
Retrato de توفیقی توفیقی 30 Dez, 2014 اختلاف با خانواده سر انتخاب همسر
جمع بندی مطالب و پاسخ برگزیده:سلاماز اعتماد شما به این سایت تشکر میکنمابتدا نکات زیر را در نظر بگیرید سپس برای تغییر نظر خانواده از راه کارهایی که بیان خواهد شد استفاده کنید:نکات مهم:1. اگر چه حق انتخاب همسر صرفا با خود شماست اما چون ازدواج در عین حالی که یک امر شخصی است یک مسئله خانوادگی نیز میباشد لذا هم نظر بودن شما و خانواده محترمتان در انتخاب همسر می تواند زندگی زناشویی شما را در آینده رضایت بخش تر، زیباتر و پایدارتر کند.2.  بسیاری از موارد بوده که پسر به خاطر اقتضاء سن و کمی تجربه ملاکهایی برای انتخاب همسر در نظر داشته که در آینده با مشکل مواجه شده در صورتی که اگر عاقلانه و با مشورت دیگران از تجربیات آنها استفاده میکرد دچار مشکل نمی شد لذا ملاکهایی که خانواده شما عنوان می کنند را به دقت مورد توجه و بحث  قرار بده و سپس تصمیم بگیر.3. گاهی اوقات لازم است با توجه به شان اجتماعی خانواده ملاکهایی دیگر بر ملاکها خوداضافه کرد تا در آینده ازدواج موفقی داشته باشید. (مثلا در جایی که خانواده مذهبی هستند اگه شما با خانمی که نسبت به حجاب و آموزه های دین بی تفاوت است ازدواج کنید ممکن است بعدا مشکلاتی برایتان ایجاد کند. و یا مثالهای دیگه...)4. علت اصلی مخالفت خانواده با موردی که شما در نظر دارید و علت اصلی موافقتشون با موردی که اونها مد نظر دارند را کشف کنید.پس از در نظر گرفتن نکات ذکر شده و تعیین ملاکهای مد نظر خودتون اگه مورد مناسبی که مد نظر شما و خانواده محترمتان هست پیدا کردید که خیلی خوبه؛ اما اگه مخالفت همچنان باقی بوده و از طرفی خانمی که مد نظر شماست دارای ملاکهای صحیح شما میباشد از روشهای زیر برای  قانع کردن خانواده استفاده کنید:1. توجیه منطقی: توضیح دهید که قرار است من با همسر آینده ام زندگی کنم نه دیگران پس لازم است که اون خانم مورد پسند من بوده تا بتوانم در کنارش آرامش داشته باشم البته باید موردی باشد که هم او شما را دوست داشته باشد و مورد نظر شما نیز باشد.2. استفاده از احساسات: با استفاده از گفتار و رفتار طوری عمل کنید تا احساسات آنان را  به نفع خودتون تحریک کنید (مثلا بگید: من بیخیال ازدواج میشم تا هم شما از من راضی باشین و هم خودم توی زندگی آینده دچار اختلافات زناشویی نشوم فکر کنم اینجوری شما راضی تر باشین البته مشکلات عاطفی که به سراغم میاد بر عهده شماست.)(یا اینکه در فرصتهای مناسب بگید شما که به فکر بچتون نیستید و یا کارها و رفتارهای محترمانه دیگه)3. ذکر نمونه های ناموفق: شما از نمونه هایی که میشناسید و یا مطالعه کرده اید که به خاطر ازدواج بدون علاقه و بدون رضایت دچار مشکلات زناشویی و متارکه و ... شده اند را بیان کنید.4. بیان پیامدهای بعدی ازدواج: بعد از بیان نمونه های ناموفق برای آنان توضیح دهید که آیا شما دوست دارید منم دچار این مشکلات بشوم؟5. به بحث گذاشتن ملاکهای مد نظر: ملاکهای مد نظر خودتون و همچنین ملاکهای مد نظر خانواده رو مورد بحث قرار بدهید و لزوم داشتن هر کدام از ملاکها و یا پیامدهای مد نظر قرار ندادنشان را بررسی کنید و به توافق برسید.6. اصرار محترمانه بر خواست خود تا رسیدن به نتیجه: آب که نرم ترین جسمه وقتی که به صورت مداوم پایین می ریزه، سنگ به اون محکمی رو سوراخ می کنه در حالی که نه گفتار شما از آب نرم تره و نه دل پدر مادر از سنگ سخت تر؛ لذا به هیچوجه نظرات خود را با تندی و ناراحتی و یا غیر محترمانه بیان نکن بلکه اصرار با زبانی نرم و محترمانه به همراه دلسوزی و مظلوم نمایی می تواند دل آنان را نیز نرم کند.موفق باشی، بهترین آینده را برایت آرزو میکنم گزیده ای از نظرات دوستان:*. این طور نیست که هر دیپلمه ای بی فرهنگ و غیراجتماعی باشه . شما نمیتونین از روی یه زن برادرتون که دیدین روی همه قضاوت کنید.*. همینطور که گفتین این طور هم نیست که هر دختر دانشگاه رفته ای ناپاک باشه خدایی نکرده.*. شما خواسته خانوادتو اجرا کن برو با دختر دیپلمه حرف بزن شاید سطح اگاهیش یا اجتماعی بودنش هم سطح خودت بود از کجا معلوم .*. در ضمن آفتاب مهتاب دیده بودن ارزش حساب نمیشه. مهم اینه که تو جامعه باشی و خودتو حفظ کرده باشی.

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1