سلام، عرض ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی
از توجه و دقت شما در امر مهم تربیت فرزند تقدیر و تشکر میکنیم، امیدواریم در قبال اعتماد در همراهی با ما، بتوانید موفقیتهای بیشتری را از فرزند عزیزتان مشاهده کنید.
اینکه بچهها به درس و مدرسه بی میل و رغبت هستند دلایل زیادی دارد که هر کدام جداگانه قابل بررسی که ابتدا شما باید ریشهی این تنبلی را پیدا کنید. البته در مورد فرزند شما، ممکن است تنبلی کمی بی انصافی باشد چون بیان کردید که در کارهای مشابه مثل هنر و نقاشی فعالیتهایی دارد.
گاهی پیچیدگی و حجم زیاد درسها آنها را زده کرده و خسته میشوند، در مواردی هم نداشتن برنامهی دقیق و کارآمد بچهها را سردرگم میکند. در بعضی از دانش آموزان رفاه و راحتی بیش از حد، فرار از درس را به بار آورده و به همراه این فرار به مرور تنبلی نیز خواهد آمد.
پس ابتدا سعی کنید هم یک برنامهی موفق با شاخصههای مربوطه برای فرزندتان تدوین کنید که در صورت تمایل یادداشت بگذارید تا خصوصیات یک برنامهی موفق و کارآمد را برایتان ارسال کنیم. بهعنوانمثال در یک برنامهی خوب، انعطاف پذیری همراه با گریزناپذیر بودن از اجرای آن نهفته است.
البته ناگفته نماند، تحت برنامههای سخت و شدید بودن نیز خود یک دلیل بیزاری از درس است. اینکه فرزند شما خود را مجبور ببیند که باید درس بخواند، حس کند از خود هیچ اختیاری نداشته و حس استقلال طلبیاش نادیده گرفته شده است نیز یکی دیگر از همین عوامل محسوب میشود. پس در این قسمت هم توجه کنید اصلاً لزومی ندارد در هر مورد از کارهای درسیاش شما همراهی کرده و خواسته باشید او را یاری دهید.
مدتی را به میل او دل داده و همراهی کنید، بگذارید احترام کردن و ارزش قایل شدن را از رفتار شما ببیند و یاد بگیرد. همینکه به کارهایی که دوست دارد بپردازد و شما مانع نشوید. البته در صورتی که سالم بوده و آسیبی نداشته باشد. از توانمندیهایی که دارد تجلیل و تقدیر کنید و بابت کم کاریهایش در درس او را سرزنش نکنید.
در مورد بچهها یک نکته را باید در نظر داشته باشیم که خوبیهایشان نباید فراموش شود. به آنها با هر زبانی بگوییم که مفید بوده و کارهایشان قابل تقدیر است. رشد دادن شخصیت آنها مهمتر از هر اقدام دیگری است که باید نگرانش باشید. فراموش نکنید قرار نیست بچههای عیناً و دقیق مثل ما باشند. دنیای متفاوت ما و بچهها اگر شناسایی نشود، فاصلهها ایجاد و در صورت عدم توجه به موقع این فاصله زیاد خواهد شد.
درکی که شما از مطالعه و درس خواندن دارید فرزندتان ندارد. اگر قرار است از داشتههای علمی و فرهنگی فرزندتان عقب نماند با ابزارهای موردعلاقهاش خودتان را به این هدف نزدیک کنید. پارکهای علمی و فن آوری برای کودکان این کار را تسهیل کرده و یافتههای علمی و مولفههای پیشرفت را با زبان خودشان به آنها منتقل میکند.
بله دقیقاً همین مطلب را خواستیم بگوییم که با بچهها در هر سن و سالی با همان زبان خودشان، باید سخن گفت و به علاقه و خواستههایشان پی برد، احترام گذاشت و پرداخت. درست است که تحصیل پلههای ترقی و پیشرفت را سریعتر و مطمئنتر مهیا میکند؛ اما همه قرار نیست با درس خواندن به جامعه خدمت کنند. شغلهای فنی و حرفهای نیز یکی از گزینهها است.
از مطالب بالا به عنوان مقدمه برای تغییر نگاهتان به درس خواندن و نخواندن فرزندتان استفاده کنید. سؤالات و ابهامات احتمالی شما مقدمهی جلسهی آینده خواهد بود.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی
از حضور و اعتماد شما تقدیر و تشکر میکنیم. اینکه شما خواستههایی دارید و دوست دارید یک سری امکانات و اختیاراتی داشته باشید کاملاً به حق بوده و به رسمیت شناختن این حق و حقوقها نشانهی احترام متقابل تلقی میشود.
اما چند سؤال به ذهن میرسد که در صورت تمایل به آنها پاسخ بدهید. اول اینکه از ابتدای ازدواج و زندگیتان ایشان اینگونه بودهاند؟ توجه نکردن ایشان ازرویعمد بوده یا کلاً در فرهنگ خانواده و محیطی که بزرگ شدهاند اینگونه رفتارها عادی و طبیعی است؟ منظور این است که گاهی رفتار یک خانم در منزل به طوری است که حس مقابله و یا حتی انتقام را در مرد برانگیخته و سعی میکند با دست گذاشتن روی نقاط ضعف، حال طرف مقابل را بگیرد و گاهی نیز ممکن است اصلاً توجه به نیازهای خانم را در نظر نگرفته و اعتقاد دارند که زن را نباید زیادی بزرگ کرده و اعتنا کرد.
رفتارشان با بقیهی افرادی که اطرافتان هستند چگونه است؟ مثلاً با خواهر و مادر و خانوادهی خودش نیز به این سردی و بی توجهی رفتار میکند یا فقط با شما اینگونه هستند؟ پاسخ به این سؤال شما را به این نتیجه خواهد رساند که ایشان ذاتاً با این رفتار انس دارند یا فقط در قبال شما است. ممکن است بپرسید چه فرقی دارد هر کدام باشد، خواهیم گفت اگر ذاتاً باشد پذیرش آن راحتتر بوده و یک نوع راه حلی دارد و اینکه فقط با شما این برخورد را دارد، ریشه در رفتارهای شما داشته و باید از خودتان شروع کنید برای تغییر همسرتان.
مطلب زیبایی و مورد تأییدی که در بین صحبتهایتان به چشم خورد، تجلیل از همسرتان به خاطر چشم پاکی ایشان است. صحبت اینجا است که آیا فقط همین ویژگی مثبت را دارد؟ تابهحال شده که خوبیهایی که دارد را به ایشان بازگو کرده باشید؟ جایی در مهمانی یا دورهمیهای خانوادگی از همسرتان تعریف و تمجید کردهاید؟
بله دقیقاً همین قسمت در جلسهی اول مورد نظر ما است. اینکه مردتان را در مرحلهی اول بشناسید و از خواستهها و نیازهایی که دارد به موقع و درست با خبر باشید و به آنها توجه دقت داشته باشید. مقتدر بودن در خانواده ممکن است نیاز و خواسته یک مردی باشد که به آن توجه نشود. به رخ کشیدن نقاط ضعف و ندیدن برجستگیها و نقاط قوت میتواند مرد را دلسرد کند.
با خودش این متن را مرور خواهد کرد: هر کاری بکنم کسی قدر دان نیست یا به زبان سادهتر بخواهیم بگوییم: پیش چشمشان نیست پس بهتر است هر طور که خودم دوست دارم رفتار کرده و در مواقعی برای ثابت کردن خودش دست به اعمال محدودیتهایی بزند که اطرافیان را رنج بدهد. پس به این نکته توجه کنید که سخت گیریها و اعمال محدودیت و قهر و تنبیه توسط مردان نشان دهندهی این است که از رفتار و گفتاری ناراحت هستند و رنج میبرند.
سفارشی را به شما داشته باشم و درخواست میکنم توجه ویژهای به آن داشته باشید. خیلی از مردان از زنانی که پر خرج هستند دوری کرده و سعی میکنند با گفتن جملاتی مثل: تازه خرید کردی؟ قبلی را چه کردی؟... قضیه و درخواست را از سر خود رد کنند. شاید بگویید اصلاً خرید نکرده، بله درسته خرید نکرده؛ ولی مدام گفتن و مکرر یک درخواستی را مطرح کردند در مواردی به منزله اقدام محسوب خواهد شد. مخصوصاً اگر این درخواستها در زمان، مکان و شرایط مناسب مطرح نشود.
پس قدم بعدی موقعیت شناسی برای مطرح کردن نیازها و درخواستهاست. برای بچهها از پدرشان یک قهرمان بسازید و سعی کنید فرزندانتان در مواردی به صورت مستقیم خواستههایشان را با پدرشان مطرح کنند. در همهی اموری که مربوط به فرزندان است با پدرشان مشورت کرده و هماهنگ باشید. حمایت شما از همسرتان در پیش فرزندان بسیار مهم بوده که در همهی شرایط باید این اتفاق بیفتد.
هدف نهایی ما از صحبتهای اولیه در این جلسه این است که همسرتان محور خانواده بوده، شما و فرزندانتان در پناه و حمایت ایشان قرار بگیرید. این حس به همسرتان منتقل شده و مسئولیت پذیری ایشان تحریک شده، دقت و توجهشان به خانواده و نیازهایش بیشتر شود.
اگر میخواهید جلسات بعد را با موفقیت سپری کرده و پیشرفت داشته باشیم، این جلسه را چند بار مرور کرده و یادداشت برداری کنید. سؤالات و ابهامات احتمالیتان را در ابتدای جلسهی بعدی بررسی خواهیم کرد.
موفق باشید.
سلام، عرض ادب و احترام دارم خدمت شما کاربر گرامی
از شرایطی که برای شما پیشآمده و به این مرحله رسیدهاید متأسف و ناراحت هستیم. امیدواریم هیچوقت از این نمونه سؤالات و مشکلات را مشاهده نکرده و به زودی در مورد شما نیز، شرایط تغییر کرده و به زندگی عادی برگردید.
اصلاً در مورد خودکشی و عواقب آن در این جلسه صحبت نمیکنیم، اول اینکه خودتان بیان کردید در مورد زشتیها و عواقبش که دامنگیر خودتان و بعد از انجام آن دامن اطرافیان را تا سالیان سال خواهد گرفت خبر داشته و مطمئناً در این زمینه اطلاعات کافی دارید. به هر حال وقتی کسی به خودش ضربهای بزند یعنی همه چیز تمام و ممکن است برای همیشه فرصتها از وی گرفته شود.
بله دقیقاً صحبت در این قسمت آخر است، فرصتها، شما چقدر به خودتان فرصت دادهاید؟ و اینکه چقدر از فرصتهایتان استفاده کردهاید مهم است. گاهی شخص یا تلاش نمیکند و یا اینکه تلاشهایش اصلاً در راستای اهدافش نیست و گاهی هم ممکن است بر خلاف راهی که باید برود تلاش میکند. مانند کسی که بر خلاف جهت آب حرکت کرده، نه تنها به هدفش نمیرسد؛ بلکه همهی انرژی که دارد را مصرف میکند. در پایان فقط با ناامید شدن، خودش را برای نرسیدن سرزنش خواهد کرد.
پس ابتدا شما باید ببینید در این زمینه چه اقداماتی را انجام دادهاید؟ درست بودن و نبودنش را بررسی کنید. بهاندازهای که شما نمیتوانید شمارش کرده و حتی در مواقعی فکرش را نیز داشته باشید برای رسیدن به یک هدف راه وجود دارد که باید بعد از آزمودن و طی کردن همهی آنها و نتیجه نگرفتن به فکر دیگری باشید.
چرا فکر میکنید محیط مدرسه به شما فشار وارد کرده است؟ مگر شما با چه خصوصیات فردی و انحصاری به مدرسه میرفتید که باعث شده حس کنید تحت فشار هستید؟ در یک مدرسه ممکن است صد، دویست، سیصد و یا بیشتر دانش آموز باشد، چرا همه بتوانند به صورت عادی و یا با حل کردن مشکلاتشان، شرایط را بر وفق مرادشان کنند ولی شما نتوانید؟ چه فرقی با بقیه دارید؟ بقیهی افراد و دانش آموزان از چه مزایا و امکاناتی برخوردار هستند که شما از آنها محروم هستید؟
گاهی متأسفانه برخورد خانوادهها بر اساس رفتار و کردار بچهها تنظیم میشود، بنابراین اگر شما شناخت درست و نسبی از اطرافیان خود میداشتید به راحتی میتوانستید آن عزیزان را با خود همراه کرده و به عنوان یک پشتیبان از حمایتهایشان برخوردار شوید. ضمن اینکه هر پدر و مادری دوست دارد موفقیت عزیز و دلبندش را مشاهده کرده و با درجا زدن و عدم موفقیت ناراحت و نگران خواهد شد، درک کردن شما در این مرحله کار را برای هر دو طرف آسان خواهد کرد.
اینکه بدانید هر رفتاری از اطرافیان ببینید از روی نگرانی و دلسوزی بوده و بدخواه شما نیستند. حتماً نشانهها و شاخصههای یک دشمن را در این مورد بدانید. دشمن کیست و چرا با ما دشمنی کرده و نشانههای یک دشمن واقعی چیست؟ با مرور و پاسخ به این سؤالها و سؤالات مشابه به این نتیجه میرسید که هر رفتاری حتی بدرفتاری از طرف عزیزانتان از محبت و علاقهای است که به شما دارند. اما اینکه چگونه این نگرانیها و دلسوزیها را بروز و ظهور بدهند را ممکن است مهارت نداشته باشند و باعث مکدر شدن خاطر شما شده است.
همهی افرادی که درس میخوانند نمرههای عالی ندارند. اصلاً اگر همه بخواهند درس خوانده و مدارک عالیه بگیرند، شغلها و پستهای دیگر خالی میماند. همه پزشک و مهندس باشند، کارخانهها را چه کسی اداره کرده و تولید داشته باشد؟ چرا همه باید دانشگاه بروند؟ چرا همه پشت میز نشین باشند؟ مهمتر از همه اینکه: همهی افرادی که موفق بوده و توانستهاند موقعیت شغلی و اجتماعی خوبی داشته باشند، در مدرسه با کارنامههای عالی و درخشان بودهاند؟ تحصیلاتشان همه عالیه بوده و مدارک ارشد و دکترا دارند؟
در پایان از شما درخواست داریم یک ارزیابی از خودتان داشته باشید. اینکه چقدر تلاش کرده و در راستای هدفتان چه اقداماتی کردهاید را برای ما بنویسید. سؤالاتی را که در متن خدمتتان مطرح کردیم پاسخ داده و توضیحات لازم را در صورت تمایل بنویسید. از شخصیت خودتان، خصوصیات فردی، خانوادگی و اینکه خانم هستید یا آقا نیز اگر مایل بودید بیشتر بگویید و در ادامه آشنایی شما با مهارتهایی مثل خودآگاهی و حل مسئله چقدر است؟ از خودتان چقدر شناخت دارید که در قسمت اول این پاراگراف سؤالاتی مربوط به این مهارت را از شما پرسیدیم.
امیدواریم قبل از هر اقدامی که به قیمت از دست دادن همهی فرصتها باشید، فرصت پیش آمده را قدر دانسته و در این زمینه به یک آگاهی کامل برسید.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی
چقدر خوب است که یک مادر با دختر خود رابطهی دوستی داشته باشد. اینکه شما به خوبی توانستهاید به فرزندتان نزدیک شده کهایشان به راحتی خواستهها و نیازهایش را برای شما بیان کند، قابل تقدیر است. از طرفی هم دختر خانم شما بسیار مؤدبانه و با فهم و شعوری که دارد این مسأله را با شما مطرح کرده و دنبال دلیل برای مخالفتها و ممانعتها است.
این یعنی راه برای شما باز و هموار است تا بتوانید تا جایی که امکان داردایشان را از کاری که در ذهن دارد، منصرف کرده و حتی به قبل برگردانید. همهی موارد به شما و مهارتهایی دارد که در اختیار خواهید گرفت. پس سعی کنید در قدم اول این دوستی را حفظ و روز به روز محکمتر کنید.
در قدم بعدی همان خوشبینی که قبلاً داشتید را ادامه بدهید، یعنی صرف اینکه فرزندتان چنین خواستهای را مطرح کرده دلیل بر بدی و انحراف او ندارد پس در اینجا از مهارت همدلی بهره بگیرید و با توجه به سن و سال و اقتضائات فردی و اجتماعی با این مسأله برخورد کنید.
شناخت ویژگیها و خصوصیات نوجوان و جوان را والدین باید در دستور کارشان قرار داده که این مهم میتواند در رفتار و تعامل والدین با فرزندانشان نقش مؤثری را ایفا کند. به عنوان مثال و با توجه به سطرهای قبلی، به محض دیدن تغییرات و یا حتی کوتاهی و اشتباه در فرزندان، سرزنش و توبیخ کردن ممنوع بوده و در مواردی حتی خطرناک نیز میباشد. نوجوان باید حس کند درک شده و او را میفهمند.
با هجمههایی که دشمنان به نظام خانواده و اجتماع ما وارد کردهاند کار برای والدینی مثل شما بسیار سخت شده، چرا که امروزه با دسترس قرار گرفتن وسایل ارتباط جمعی و ایجاد شبکههایی که درست باب میل، مزاج و خواستهی نوجوانان ما هست، سعی در فروپاشی شخصیت و ایجاد بحران هویت در فرزندان این مرز و بوم دارند.
مخالفت صد در صدی و ابتدایی کار را سخت خواهد کرد و قانع نشدن در همان ابتدا یعنی اینکه شما نیز به اشتباه، غلط بودن رابطه دختر و پسر را فهمیدهاید؛ لذا سفت و سخت همین ابتدا نباید مخالفت کنید و بگویید بله درست است هر شخصی نیازهایی دارد که باید به آنها در زمان و مکان مناسب و به وسیلهی ابزارهای مطلوب پاسخ داده شود. این یعنی دخترم من میدانم تو با توجه به نیازهایی که داری به این مسأله فکر میکنی؛ اما این راه درستی است یا خیر؟
در قدم بعدی توجه و سوق دادن به نتیجه و پایان کار است که در این مرحله نیز شما نیاز به اطلاعات کافی در این زمینه دارید. صرف اینکه بدانید رابطهی دختر و پسر اشتباه است و مخالفت کنید کافی نیست؛ بلکه باید علتهای آن را نیز بدانید و آمادگی پاسخگویی به هر سؤال احتمالی را نیز داشته باشید.
به عنوان مثال وقتی صحبت از تعهد میشود که پسران خیانت نمیکنند، باید بگویید یعنی تا به حال هیچ پسری نبوده که در یک زمان چند دوست دختر داشته باشد؟ همهی پسرها واقعاً و حقیقتاً به خواستگاری دوست دخترهایشان میروند؟ اصلاً در مورد پسرها و جنس مرد چقدر شناخت داری؟ اینهمه صفحههای خبر که به اغفال و آسیبهای اجتماعی میپردازد را دیده و خواندهای؟
بعد در مورد هدفگذاریها صحبت کرده و به صورت شفاف میتوانید از هدف پسران در دوستیها بگویید که کاملاً متفاوت با هدف دختران است. سعی کنید از ارزشهایی که در وجود دختر خانمتان است و آنها را با اهمیت میشمارد در اینگونه موارد استفاده کرده و بعد از ترسیم نقشهی راه در نهایت تصمیمگیری را به خود او واگذار کنید.
بگذارید حرفهایش را بگوید، شما نیز دقیق و با حوصله با او صحبت کنید، یعنی شما فقط نقش مشاور را ایفا کرده و دورادور مراقب باشید. بهتر است در این زمینه ثابت کنید به او و تصمیمهایش که کمتر اشتباه کرده تا به حال، اعتماد کامل داشته و میدانید اگر بداند کاری اشتباه است و آسیب دارد را انجام نخواهد داد.
آماده شدن برای ازدواج را به او گوشزد کرده و بگویید بهتر است در این شرایط تنها و تنها به ازدواج فکر کند. دخترانی هستند که با سرگرم شدن به این امور فرصتهای ناب ازدواج را از دست داده و مجردی قطعی را به جان خریدهاند. بعد از چندین سال رابطه با افراد مختلف با التماسهای غیر مستقیم دنبال مردی برای ازدواج هستند که با توجه به شرایط بدی که دارند، پیدا نمیکنند.
ناگفته نماند، همهی مطالبی که گفته شد به اضافههای به کارگیری مهارتهایی که دارید، باید به صورت غیر مستقیم و دوستانه بیان شود و حالت آموزشی نداشته باشد. در گفتمانهای مادر دختری هر کجایی مطلبی را اشاره کرده و رد شوید. حتماً از امور معنوی مثل دعا، توکل و توسل برای حفظ و سلامت فرزندتان بهره ببرید. امیدواریم بهترینها برای فرزند عزیز شما رقم بخورد.
موفق باشید.
سلام، عرض ادب واحترام خدمت شما کاربر گرامی
انسان های با محبتی که به طرف مقابلشان عشق میورزند، قابل احترام هستند. به شما بابت داشتن احساسات و عواطف ظریف تبریک گفته و از شما برای برخوردی سراسر عاشقانه با نامزدتان تقدیر میکنیم.
ممکن است فردی در دوران مجردی نتوانسته و یا شرایطش نبوده که خود را تخلیه ی هیجانی کند؛ لذا با مناسب دیدن اوضاع و پیدا کردن اهلش، شروع ظهور و بروز این احساسات را داشته باشد. به هر حال بد نبوده و این نوع برخورد ها پسندیده میباشد؛ اما همانطور که گفتید همین رفتارهای زیبا اگر به جا و متعادل نباشد ممکن است به هر دو طرف آسیب بزند. بله درسته، هر دو طرف، شاید بگویید خود من اذیت میشوم چرا طرف مقابلم اذیت شود؟ باید عرض کنیم خدمت شما، وقتی یک رفتاری زمان و مکان و حتی شرایط مناسب خودش را نداشته باشد، هر چه که باشد پس زده خواهد شد. یا اینکه زیاد از ظرفیت و حد باشد. مانند این است که بهترین غذا را به کسی بخورانید که او یا سیر است و گرسنه نیست و یا آن غذا را دوست ندارد.
پس رفتار شناسی نامزدتان اولین کاری است که باید انجام بدهید. در نظر گرفتن روحیات ایشان بسیار مهم است. گاهی اقایانی که در خانواده تحت محبت و لطف بیش از حد مادر بوده اند، این وابستگی ها و ابراز های محبت های بی حد و مرز را برای خود یک عذاب تلقی میکنند. آنها از ازدواج توقعی دیگر دارند که یک نمونه از آنها داشتن شخصیت مستقل و قوی است. در مواردی فکر میکنند این نوع برخورد ها به نوعی تحت تسلط قرار گرفتن آنها را رقم میزند.
بهتر است در ابتدای زندگی، نقاط منفی و مثبت، قوی و ضعف نامزدتان را شناسایی و در وقت خودش استفاده کنید. البته این کار برای بهبودی شرایط زندگی لازم است و نه اینکه بخواهید از آنها برای غلبه و یا در دست گرفتن زمام امور استفاده کنید. اگر ایشان از یک اخلاقی ناراحت میشود سعی داشته باشید از آن رفتار فاصله گرفته و اگر نسبت به یک رفتاری حس خوب و دوست داشتنی به ایشان دست میدهد، تلاشتان این شود که به سمت و سوی همان برخورد ها حرکت داشته باشید.
این را خودخواهی طرف مقابل نامگذاری نکنید، در اصل برگشت آن احترام و در نظر گرفتن علاقه ها، نیازها و خواسته ها، همان حس خوبی است که به خودتان برگشت داده خواهد شد. یکی از اشتباهات رایج این است که خیلی ها فکر میکنند در نظر گرفتن ملاحظات، طرف مقابل را پر رو و مغرور خواهد کرد، در حالی که در آرامش نگاه داشتن زندگی یکی از هنر هایی است که یک خانم میتواند با به کار گرفتن مهارت های مربوطه از خود نشان دهد.
همان کسی شدن که او میخواهد یکی دیگر از تعبیر هایی است که میتوانیم برای صحبت های بالا به کار بگیریم. تا به حال از خود سوال کرده اید که مردان از چه زنانی خوششان میآید؟ یا ساده تر بخواهیم بگوییم این سوال را بپرسیم: زنان جذاب از نظر مردان دارای چه خصوصیاتی هستند؟
ممکن است در مواردی نظرات فرق کند اما به صورت کلی مردان از زنان ضعیف و سست خوششان نمیآید. دائم ابراز دلتنگی کردن و اظهار نیاز ممکن است خاطر مردی را آزرده و به جای نزدیک کردن او به خود، فاصله را به این برخورد ها به صورت غیر مستقیم پیشنهاد داده اید. در این قسمت با در نظر گرفتن این مطلب، میتوانید احساسات خودتان را کنترل و مدیریت کرده و بعد از زمانی کوتاهی قضیه را برعکس کنید. یعنی به زودی با صبور بودن شما، ایشان دلتنگتان خواهد شد.
برای کنترل و مدیریت خودتان نیز لازم است مهارت خودآگاهی را تمرین و ارتقاء دهید. اگر نیاز به همراهی بیشتر در این مورد دارید یادداشت بگذارید تا کارشناسان ما شما را همراهی کنند.
احوال پرسی و جویای حال و احوال شدن فرق دارد با ابراز دلتنگی، زنگ که میزنید مدام نگویید دلم تنگ شده بود، کی ببینمت؟ بلکه میتوانید بگویید خواستم سراغی ازت بگیرم و خداقوت بگویم. اگه برای وعده غذایی مثلا شام یا ناهار هستی تدارک ببینم...
با تغییر جملات و انتقال آن به طرف مقابل، هدف یکی است اما برداشت ها متفاوت خواهد شد. قوی بودن و دور شدن و فاصله گرفتن از ضعف و سستی بهترین و راحت ترین راهی است که شما را به هدفتان خواهد رساند.
موفق باشید.
سلام، عرض ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی
از اینکه در حساس ترین شرایط توانستید به این نتیجه برسید که باید انتخاب درستی داشته باشید، تقدیر و تشکر میشود. امیدواریم بتوانید از عهده ی انجام راهکارها بر بیایید.
وقتی دختر و پسری قرار است ازدواج کنند، همه ی صحبت ها و کارهایی را که قرار است انجام دهند، باید تحت نظر و با هماهنگی خانواده ها باشد. غلبه ی احساسات و عواطف بر عقل و منطق ممکن است آسیب های فراوانی را در پی داشته باشد که بعضی از آـنها غیر قابل جبران خواهد بود.
یکی از این تصمیمات همین محرم شدن است که جز در موارد بسیار خاص و با نظارت خانواده باید صورت بگیرد. شرعی بودن و صحیح بودن این محرمیت بسیار جای سوال است که حتما درمورد آن بیشتر تحقیق کرده و از خود آقا پسر که اهل علم بوده در این مورد سوال کنید و دلیل صحت آن را جویا باشید. همانطور که خودتان نیز به آن اشاره کردید اجازه ی پدر لازم است.
از آنجایی که از کلمه ی " متاسفانه " استفاده کرده اید یعنی خودتان نیز میدانید جدای از بحث شرعی بودن این قضیه، خطرات و آسیب هایی است که شما را تهدید میکند؛ البته اگر تا به حال اتفاقی نیافتاده باشد.
یکی از این اتفاقات همانطور که باز هم خودتان به آن اشاره کردید، بالا رفتن توقعات طرف مقابل بوده که در این زمینه سیر ناشدنی ها را باید در نظر بگیرید. این جمله را برایتان بیان کردم تا در همین نقطه ای که هستید به این رابطه ی بدون اطلاع خانواده خاتمه داده و عواقب آن را در نظر بگیرید.
هیچ تضمینی همین الان هم وجود ندارد که این رابطه به ازدواج نهایی شما و عقد ختم شود. هر لحظه ممکن است یک اتفاق و یک پدیده ی جدیدی مانع ازدواج شما شود. از پشیمان شدن خانواده ها گرفته تا منصرف شدن خود پسر. موارد زیادی بوده که در روز عقد و حتی سر سفره ی عقد با تنش و اختلاف مواجه شده و به ازدواج ختم نشده است. حالا شما در نظر بگیرید قبل از عقد و ازدواج بین دختر و پسر روابطی بوده باشد، بیشترین ضرر متوجه چه کسی خواهد شد؟
پس همین لحظه ای که دارید این جلسه را مرور میکنید، خیلی آرام و محترمانه و بدون اینکه به آقا پسر درمورد عواقب و درست نبودن رابطه ای که داشتید، بگویید: بهترین تصمیم این است که بیش از این رابطه را ادامه نداده و به خانواده ها بی احترامی نکنیم چون ممکن است در صورت اطلاع و متوجه شدنشان، تنبیه های سختی را برای هر دو در نظر گرفته و حتی ممکن است این تنبیه ها به ممانعت ازدواجتان ختم شود.
به صبر و حوصله دعوت کردن ایشان یکی دیگر از کارهایی است که باید انجام بدهید و اگر مانعی هم سر راه برای عقد کردنتان وجود دارد را عنوان کنید تا با مشورت بتوانید برداشته و هر چه زودتر این رابطه به ازدواج ختم شود. از نگرانی هایتان بگویید و ایشان را مورد اعتماد خود خطاب کنید.
لذت بردن و همراهی کردن همسر را یکی از آرزوها و خواسته های خود بیان کرده و شرط آن نیز داشتن آرامش خاطر ذکر کنید. یعنی شما در عین حالی که طرف مقابلتان را بابت نیازهایش درک میکنید اما برای خود حریم و حرمتی قایل هستید که برای حفظ آن خط قرمز هایی را ترسیم کرده اید. همانطور که شما به نیاز های ایشان احترام گذاشته و درک میکنید، توقع و انتظار دارید متقابلا به دغدغه ها و نگرانی ها شما نیز پرداخته شده و درکتان کنند.
حتی تا این مرحله نیز پیش بروید که حاضرید خواسته های ایشان را برآورده کنید به شرطی که خانواده ها در جریان باشند و مخالفتی نداشته باشند. با این توضیح که شما نیز ثابت میکنید، پا به پای ایشان همدلانه همراه هستید.
پس هر محرمیتی را درست ندانسته و حتی در صورت صحیح بودن نیز نباید بیش از حد مجاز و تعریف شده در ضمن آن پیش رفت. یعنی حتی اگر پدر شما نیز اجازه داده و خانواده ها هم در جریان باشند، تا حدی باید اجازه دهید که به شما نزدیک شده تا عطش و میلش به ازدواج و عقد دائمی کم نشده و تلاش هایش را برای مهیا کردن شرایط چند برابر کند.
بله دقیقا درست متوجه شدید، یکی دیگر از آسیب های این نوع محرمیت ها تعلل و کوتاهی در مساعد کردن شرایط برای عقد کردن است. وقتی همه چیز بر وفق مراد بوده و ممانعتی هم برا کامجویی و باهم بودن نباشد، طبیعتا تلاش ها کم شده و یا به صورتی خواهد بود که نتیجه کمتری گرفته خواهد شد. عقد و ازدواج به تاخیر افتاده و همان صحبت اول که گفتیم خطرات و هشدارهایی که برای سر نگرفتن ازدواج در این میان به وضوح مشاهده خواهد شد.
امیدواریم نگرانی ما در این موضوع از متن و هشدار ها متوجه شده باشید و هر چه زودتر بهترین تصمیم که خاتمه به این وضعیت است را در دستور کارتان قرار بدهید.
موفق باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی
توجه و دقت شما در انتخاب کردن بسیار پسندیده و قابل تقدیر است. امیدواریم بتوانید بعد از این جلسه بهترین و درست ترین تصمیم زندگیتان را بگیرید.
اگر خواستگارهای دیگری دارید و شرایط بهتری دارند، طبیعتا باید به آنها بپردازید، اگر تضمینی هم وجود دارد که خواستگارهای بعدی با شرایطی متفاوت تر وبهتر خواهند آمد باز هم کار عاقلانه این است که از این مورد به خاطر مشکلی که بیان کردید بگذرید. اما اگر خواستگاری با این کیفیت و شرایط ندارید و یا مشکلات بزرگتر و بیشتری را با خود به همراه دارند، مقداری بیشتر تامل کرده و کمی راحت تر به این قضیه نگاه کنید.
یا اینکه اصلا مشخص نیست خواستگاران بعدی بهتر باشند و اگر بخواهیم واقع بینانه تر به این قضیه نگاه کنیم باید بگوییم هیچ تضمینی وجود ندارد که بعد از ایشان اصلا خواستگاری باشد که شما بخواهید سبک سنگین کنید. پس با این نگاه، به این سمت و سو خواهید رفت که بتوانید این شرایط را تحلیل و با حل و فصل آن نسبت به پذیرش قدم های موثری را بردارید.
بله دقیقا منظور ما این است که چرا یک مشکل و شرایط سختی و ناهمگونی که پیش میآید را به عنوان یک سد غیر قابل نفوذ تلقی میکنیم؟ در همین قضیه برای خودتان چینش هایی داشته باشید و برای هر کدام راه های متفاوتی را متصور شوید و در نهایت یک تصمیم گیری عاقلانه را داشته باشید. عمر هر انسان دست خداست و معلوم نیست که این مادر تا کی زنده بوده و سایه ی لطف و برکتش بر سر این آقا باشد. اما قبل از هر مطلبی یک نکته ی اساسی به ذهن میرسد:
این آقایی که از وی صحبت کردید، سایر ملاک ها و معیارهای شما را دارد؟ از نظر اخلاقی ایشان را سنجیده اید و یا به محض برخورد با این مشکل، فرصتی برای ارزیابی ایشان به خودتان نداده اید؟ شاید زیبایی های اخلاقی و رفتاری زیادی در ایشان باشد که این مشکل اصلا به چشم نیامده و یا به قول معروف ارزشش را داشته باشد که بتوانید در این مورد سختی هایی را تحمل کنید.
نکته ی دوم:
شما در نگهداری مادر ایشان کجای قضیه هستید؟ آیا قرار است شما نیز در نگهداری کمک کرده و یا دغدغه ی شما فقط رفت و امد هایی است که ممکن است در آینده شما را اذیت کند؟ در مرحله ی اول که مروبط به کمک کردن است که باید عرض کنیم خدمتتان: توفیق و سعادتی است که یک شخص توانمند بتواند از نیرو و انرژی خود در راستای کمک به دیگران کمک کرده و به نوعی انسانیت و وجدان بیدار و اگاه نمیپسندد کسی نیاز داشته باشد و ما توان و شرایط کمک داشته باشیم ولی دریغ کنیم. چون ممکن است روزی برای خود ما این اوضاع و احوال پیش آمده و ما نیاز به یاری دیگران داشته باشیم.
این مساله به صورت کلی بوده و شامل همه ی افراد میشود؛ اما اگر شما با این شخص ازدواج کنید با این ازدواج یک رابطه ی قرابت، نزدیکی و فامیلی هم پدید آمده و به نوعی این خانم به عنوان مادرشوهر و در قاموس و فرهنگ ایرانی ها جای مادر خود انسان باید دیده شود. پس حس خوب نگهداری و مراقبت از یک عضو خانواده را نیز تجربه خواهید کرد.
فراموش نکنید خیر و برکت در این نوع مسائل و رفتار های اجتماعی آنقدر زیاد است که پرداختن آن جلسه ای جدا و مستقل میطلبد. در هر صورت نباید راحت از این قضیه رد بشوید که خداوند همه ی ما را در معرض امتحان و آزمایش قرار داده و عیار هر کسی در نحوه ی برخورد با آنها مشخص خواهد شد.
اما ممکن است اصلا نیازی به کمک شما نبوده و ایشان خود شخصا از عهده ی نگهداری مادرشان برآمده و حضور فیزیکی شما اصلا نیاز نباشد، شما میتوانید با یک برنامه ریزی، همراهی و همدلی دغدغه ی دومتان که مربوط به شلوغی ها و رفت امدها است را برطرف کنید.
اول اینکه هر کسی در طول زندگی و در راستای تامین نشاط و شادی درونی خود نیاز به یک سری برنامه هایی دارد که یکی از آنها رفت و امد های فامیلی و مهمانی رفتن و مهمانی دادن است که در این مساله به خودی خود و با توجه به حضور بستگانی احتمالیتان، شرایط مهیا شده و شما نیز میتوانید در این مورد برنامه ریزی کرده و بعد از حضور ایشان با همسر و مادرشان به منزل آنها بروید.
باز اگر طبع و مزاج شما، خصیصه اخلاقی و خصوصیت شخصیتان خیلی با تجمع و رفت و آمد میانه ای ندارد، میتوانید با یک پیشنهاد این دغدغه را حل کنید. بگویید محل نگهداری و پرستاری از مادر به طوری باشد که خیلی با شما و زندگیتان تداخل نداشته باشد. مثلا از اتاقی که مادرشان در حال استراحت بوده و از ایشان نگهداری و پرستاری میشود دربی جداگانه تعبیه و رفت و آمد از آن صورت بگیرد.
یا روزها و ساعات خاصی را برای عیادت و دیدار از مادر توسط بقیه اطلاع رسانی کنید و در آن زمان های شما بتوانید برنامه ریزی کرده یا نباشید یا اینکه خودتان را مشغول کنید. البته این قسمت آخر را اصلا سفارش و تاکید نمیکنیم و صرفا به عنوان یک راهکاری که میشود به آن فکر کرد بیان کردیم.
اگر هم قرار شد عملی شود باید با دقت و مهارت بیان شود که این بزرگوار که توفیق و سعادت نگهداری از مادر نصیبش شده دلشکسته نشده و زبانم لال حرمت مادر به خاطر زمینگیر شدنش کم نشود.به عنوان نموه در بیان به شیوه ی درست باید بگوییم که برای مطرح کردن این مساله ابتدا به محل زندگیشان تشریف برده و از نزدیک شرایط را ببینید. بعد برای راحت تر بودن مادر و آرامش و آسایش ایشان، پیشنهاد هایی بدهید که منفعت خودتان نیز در آن دیده شود.
در پایان از درگاه خداوند متعال بهترین ها را برای شما آرزو کرده و امیدوارم در این مرحله بتوانید با تصمیم درستی که خواهید گرفت، با استفاده ی از فرصت ها، آینده ی خوبی را برای خودتان رقم بزنید.
موفق باشید.
سلام، عرض ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی
به فکر دیگران و سرنوشتی که در انتظارشان است، بسیار پسندیده بوده و این نگرانی شما در مورد شخص نامبردهشده به جا میباشد. به هر حال این دو موردی که ذکر کردید یکی از مهمترین اتفاقات زندگی یک مرد میتواند محسوب شده که در صورت موفقیت در آن و انجام آنها به صورت درست و صحیح، آیندهٔ همراه با موفقیت و پیشرفت داشته باشد. برعکس آن نیز صادق بوده و اگر فردی نتواند درست و به موقع به این دو امر بپردازد ممکن است دچار مشکلات زیادی شود.
اما به حق و انصاف اگر بخواهیم جلسه را شروع بکنیم باید عرض کنیم:
سهم جامعه در این دو امر کم نبوده و در مسیردهی در مسئلهٔ شغل و ازدواج بسیار مهم است. اینکه در سطح کلان از فارغالتحصیلان استفاده شود و اگر شخصی به کاری مشغول شد و حرفهای را متناسب با مدرک تحصیلیاش، به راه انداخت، حمایت لازم و کافی بشود، از وظایف دولتها بوده که در حال حاضر شرایط برای محقق شدن این نوع حمایتها خیلی مطلوب نبوده و خیلی از تحصیل کردههای ما با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند.
در بحث ازدواج نیز همینطور است، فرهنگ ازدواج آسان و به موقع بر دوش متولیان این امر بوده و قبل از هر مطلبی به این کم کاریها بر میخوریم. نهادینه کردن ازدواج در سن معین و مشخص خود را همهٔ جامعه وظیفه دارند در دستور کار قرار داده و به آن بپردازند. گاهی شنیدن خاطرات تلخ زندگی یک متأهل، جوانی را از ازدواج منصرف کرده که یک جملهای مثل: " خوش به حالت مجردی " قدرت منصرف کردن یک جوان از ازدواج را دارد.
در این زمینه دوستان و همنشینان فرد بسیار مؤثر هستند. در تصمیم گیریها و تعیین کردن مسیر زندگی و ازدواج صحبتها و نظر دادنها بسیار مهم بوده و در مثبت و منفی کردن نگاه شخص به یک موضوع اثر زیادی دارد؛ لذا باید مراقب بود که فرد مورد نظر با چه کسانی نشست برخاست داشته یا حتی چه رسانههایی را دنبال میکند.
دو پاراگراف بالا را برای این عرض کردم که مقصر اصلی و تنهای این قضیه را ایشان نبینید، در نهایت توقع و انتظار ما این است که این تعلل و کوتاهی را از جای دیگر نیز ببینید. آخرِ این ماجرا چه هدفی داشتیم از بیان مشکلات و ریشه یابی آن؟ بله دقیقاً درست حدس زدید؛ ما شما را به همدلی و درک کردن عمیق و مطلوب نسبت به ایشان دعوت کرده و در ابتدا خواستهها و کاستیهایی که در این امور مرتکب شده است را به زبان نیاورده و اصلاً در این زمینه سرزنشی صورت نگیرد.
در کنار سرزنش، ممکن است مقایسه نیز بیاید وسط و ایشان را با افراد دیگری که مدرک عالیه داشته و به کارهای پایینتر مشغول هستند، مقایسه کرده و برایش مثال بیاورید. تنها کاری که در این قسمت انجام دهید این است که خواستههای ایشان را به حق دانسته و به آن احترام بگذارید. در بحث ازدواج نیز همینطور است. اصلاً اصرار و یا بیان جملاتی مثل: دیر شده است، فلانی همسن و سال شما است ببین فرزند هم دارد، و ... درست نیست. ممکن است ایشان نیز مثل خیلی از جوانان ما که یک شغل و درآمد مناسب نداشته باشند، اقدام به ازدواج نمیکنند، باشد.
تا اینجای جلسه برای این بود که شما از تحت فشار قرار دادن و نکوهش، سرزنش و مقایسه و یا احیاناً رفتارهای اینچنینی بپرهیزید و بگذارید تحریک کردنش به راه خودش پیش رود. با این جملهٔ آخر به سراغ راهکارهای مربوطه خواهیم رفت:
درست است موانع، کوتاهیها و کاستیهایی در این امور اتفاق افتاده؛ اما دلیل نمیشود افراد تسلیم شده و از امکاناتی که در اختیار دارند غافل شده و دست روی دست بگذارند تا فرصتها یکی پس از دیگری از دست برود.
در ادامه ایشان را فردی مستعد و توانمند بدانید و این نگاه را در هر کجا که لازم است و امکان منعکس شدنش وجود دارد، ستایش کنید. به همه از استعدادها و تواناییهایش بگویید، بگذارید متوجه شود که چقدر به ایشان و آیندهای که دارد امیدوار هستید. مخصوصاً اگر شما که نگران هستید یکی از بستگان نزدیک و جزئی از خانوادهاش هستید راحتتر و زیباتر میتوانید این سناریو را اجرا کنید.
در کنار این امیدواری و اعتماد داشتن به ایشان میتوانید نگرانیهای خودتان را به صورت غیر مستقیم انتقال داده و از دست رفتن فرصتها افسوس بخورید. این حسرت کشیدنها میتواند برای افرادی باشد که در یک فیلم دیدهاید یا در یک داستان و کتابی مطالعه کرده و یا در نتیجهٔ یک رویداد و اتفاق فامیلی که تعریف کردهاید، گنجانده شود.
البته باز به جایگاه شما بر میگردد که به عنوان چه کسی قرار است به ایشان کمک کنید، یک مادر از آرزوهایش، یک پدر از انتظارات و یک خواهر و برادر از دلگرمیهایش صحبت کند. این شخص بداند وظیفهای در قبال دیگران داشته و خودش تنها نیست که بخواهد هر گونه دلش خواست کارها را پیش ببرد. همانطور که در ابتدای صحبتها از نقش دوست و همنشین صحبت کردیم در این زمینه از این ابزار نیز استفاده کرده و گاهی صحبتهایی را که با ایشان دارید را از طریق دوستش به او منتقل کنید. اگر در بین دوستانش افراد موفقی باشند کار شما بسیار مؤثرتر پیش خواهد رفت.
ببینید اگر امکان دارد به صورت فامیلی یا دسته جمعی میشود کار و شغلی را سرپا کرد یا خیر؟ در خیلی از مغازههای تولیدی و خدماتی میبینیم نوشته: فلانی و پسران... این یعنی پدری سرمایه گذاری کرده و از پسران برای رونق و توسعهٔ کارش بهره گرفته است. اگر در خانواده و یا فامیل چنین شخصی باشد که نقش محوریت را داشته باشد، حتماً از او در این زمینه کمک بگیرید. البته باز هم تأکید کنم، ایشان نباید متوجه شود که شما دارید برای شاغل شدنش تلاش میکنید. ممکن است نتیجهٔ عکس داده و حس اینکه او را شخصی بی دست و پا یا ضعیف میبینید، مانع موفقیتهای شما در اجرای راهکارها خواهد شد.
پس به او اعتماد کنید، اعتماد به نفس بدهید و به او منتقل کنید که اطرافیان چقدر روی او حساب باز کرده و منتظر اقدامات سازندهٔ ایشان در امور یاد شده اعم از کار و ازدواج هستند. درک کند شما نسبت به پذیرش او حتی با این حال و اوضاع مشکلی ندارید.
موفق باشید.
با سلام مجدد به شما کاربر محترم
کار مشاور و راهنما همین است که به شما کمک کند تا مسیر و راهکار مناسب را بتوانید پیدا کنید. اینکه گفته میشود تنها خود شما می توانید به خودتان کمک کنید، معنایش این نیست که یک طرفه و بدون همفکری و مشورت پیش بروید، بلکه منظور این است که شما با همفکری و مشورت از دیگران نهایتا خودتان باید راهکارهای پیشنهاد شده را بکار گیرید و به نتیجه برسید. از این رو لطفا نکاتی را که در پست قبل اشاره کردم، برای یک تا دو هفته به کار گیرید و نتیجهاش را به ما بازخورد بدهید.
ضمنا هرچقدر جزئی تر درباره افکار خودتان به ما بگویید بهتر میتوانیم مصداقیتر به شما در این زمینه کمک کنیم.
موفق باشید.
Pages