وسواس عملی

21:20 - 1391/12/19
گاهی مراتب این وسوسه فكری بالا می‌ رود ـ پناه بر خدا ـ حتی می‌ رسد به جایی كه به خدا بد می‌ گوید؛ اصلاً كارهای خدا را ظالمانه می‌ داند!
دست شستن

وسوسه گاهی مربوط به قلب است نه عمل؛ به این نوع وسوسه، وسوسه‌ ی فكری است که معمولاً از ضعف اراده پیدا می‌ شود. یعنی وقتی انسان اعصابش ضعیف شد، سختی زیاد دید، مصیبت بزرگی به او رسید، از نظر روحی دچار وسوسه‌ های فكری می‌ شود. وسوسه فكری مراتبی دارد. گاهی فقط شكّ و شبهه است كه درباره‌ اش بحث شد و راه علاجش هم گفته شد.

اما گاهی مراتب این وسوسه فكری بالا می‌ رود ـ پناه بر خدا ـ حتی می‌ رسد به جایی كه به خدا بد می‌ گوید؛ اصلاً كارهای خدا را ظالمانه می‌ داند! در قرآن آن قدر شكّ می‌ كند كه كم‌ كم می‌ رسد به جایی كه (در دلش) به خدا و پیغمبر و ائمّه و مقدسات فحش می‌ دهد. این یك قسم از وسوسه فكری است. اما این نوع وسوسه اقسام دیگری هم دارد. گاهی راجع به دنیایش و گاهی راجع به كارهایش، گاهی نیز راجع به مردم وسوسه فكری دارد كه «سوء ظن» است. اما آنچه الآن مورد بحث من می‌ باشد، وسوسه‌ های فكری است.

 

وسوسه‌ عملی:
اما وسوسه‌ عملی در افراد فرق می‌ كند. در غیر مقدس‌ ها گاهی وسوسه‌ عملی در لباس است. مثل اینكه این لباس را می‌ پوشد به دلش نمی‌ آید. دوم و سوم و ... بالأخره هر لباسی كه می‌ دوزند به دلش نمی‌ آید. این یك نوع وسوسه‌ عملی است كه بسیاری از خانم‌ ها به این وسوسه دچارند.

بعضی از نظر نظافت. یعنی بعضی از زنها و مردها به اندازه‌ ای كثیف‌ اند كه شیشه‌ های در اطاق او تاریك شده است. وقتی وارد خانه بشوی می‌ بینی چادرش یك جا افتاده، شلوارش جای دیگر، و لباس شوهرش طرف دیگر افتاده و یك كثیف شلخته‌ ی به تمام معنی است.

یك عده‌ ی دیگر آن طرفی می‌ افتند. یعنی شیشه، پاكِ پاك است. اما همواره ‌به شیشه ور می‌ رود. هر روز باید جارو كند. هر روز باید نظافت كند؛ و بالأخره یك وسواس‌ گری در نظافت دارد. گاهی در متجدّدین، در روشنفكرها، وسوسه در میكروب است. یعنی اگر دستش را به لباسش بگذارد، فوراً با الكل می‌ شوید! آقای دكتر صد تا نسخه می‌ دهد و صد بار مریض می‌ بیند و صد بار دستش را می‌ شوید؛ و حتی كار به آنجایی می‌ رسد كه نان را با كارد می‌ برد!

اما راجع به مقدس‌ها: بعضی از مسلمان‌ ها آن قدر بی‌ توجهند كه آب را از بول تمیز نمی‌ دهند؛ خون را با مركور كرم فرق نمی‌ گذارد؛ و هیچ طهارت و نجاست سرش نمی‌ شود. اما بعضی‌ ها كارشان به جایی می‌ رسد كه دستش خونی شده، آنقدر می‌ مالد تا زخم می‌ كند؛ و بارها و بارها زیرِ آب می‌ كند. حتی آقایی به من می‌ گفت از اول اذان صبح تا آخر صبح نتوانستم غسل كنم و نماز صبح از بین رفت! خجالت كشیدم رفتم به حمام دیگر تا قبل از ظهر كه هفت ساعت گذشت تا یك غسل كردم! و این در دنیا و آخرت برای او غیر از بیچارگی چیزی ندارد. این چنین فردی اول باید بداند كه به فرموده‌ ی امام صادق ـ علیه السّلام ـ دیوانه است؛ و دوم باید بداند كه این كار گناه است و گناهش هم بزرگ است؛ و سوم باید بداند كه خنّاس او را وادار به این كار می‌ كند؛ و شیطان قرین او شده است.

علاج وسوسه‌ فكری و عملی چیست؟

اگر به شكّ اعتنا بكند روز به روز بدتر می‌ شود. و اما اگر بی‌ اعتنایی كند، مثلاً اگر دست نجس را زیر آب شیر گرفت، باید حرف مرجع تقلید را گوش بدهد كه می‌ گوید پاك است نه حرف شیطان پلید را. یا اگر می‌ خواهد وضو بگیرد، یك مشت آب به صورت بزند، با یك مشت آب دست راست را بشوید و یك مشت آب بریزد به دست چپ، و فوراً دست را بكشد روی سر و روی دو تا پا. در مدت نیم دقیقه یك وضو بگیرد.

اگر كسی گفت: نشد، توجه كند كه خودش نیست، شیطان است. آن شیطان می‌ گوید «نشد» ولی تو بگو «شد» و بگو مرجع تقلیدم می‌ گوید «شد».

مرحوم آیت الله العظمی مرعشی یك خصوصیتی داشتند كه بسیاری از لوازم اولیه پیش ایشان بود. از جمله یك قمقمه آب. موقع غروب در جلسه بودند، موقع نماز بود كه باید بروند در حرم مطهر نماز بخوانند، همانجا قمقمه‌ ی آب را بر می‌ داشتند یك مشت آب به صورت، یك مشت به دست راست و بعد دست چپ، مسح سر و مسح پاها، زود تمام می‌ كردند.

مؤسس حوزه‌ علمیه‌ قم، مرحوم حاج شیخ عبد الكریم حائری می‌ آمدند مدرسه‌ ی فیضیه، سر حوض یك مشت آب به صورت یك مشت به دست راست، یك مشت آب به دست چپ و بعد مسح سر و پا. و خودم حضرت امام را دیدم كه همین جور وضو می‌ گرفتند. در غسل هم باید در ظرف دو سه دقیقه سر و گردن و سمت راست و سمت چپ را بشوید و اعتنا به خنّاس نكند.

به قول استاد بزرگوار ما، مرحوم آیت الله العظمی بروجردی بگوید نماز باطل به جا می‌ آورم قربه الی الله! وقتی كه چند روز نماز باطل خواند، خودش می فهمد كه عجب دیوانه‌ ای بوده و شكر باید بكند كه الحمد الله دست از دیوانگی خودش برداشته. چند تا غسل باطل و چند تا وضوی باطل و نماز باطل! وقتی كه فهمید نماز باطل شد باید بی‌ اعتنایی به خنّاس و یا لاابالی‌ گری در طهارت بكند. طولی نمی‌ كشد كه خوب می‌ شود این بی‌ اعنایی به خنّاس خود ثواب دارد. این وظیفه‌ یك وسواس است.

چه وسوسه فكری و چه وسوسه عملی. طولی نمی‌ كشد كه خوب می‌ شود. من تقاضا دارم از وسواس‌ های فكری و عملی كه حرف خدا را بشنوید و زیر پرچم شیطان نروید و شیطان را توی دهنش بزنید و مخالفت با این خنّاس بكنید.

نویسنده:  آيت الله حسين مظاهري - اخلاق در خانه، ص133

منبع: سایت ذی طوی

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 5 =
*****