شربت شهادت

17:45 - 1392/01/14
رهروان ولایت ـ هرکی ازش خورد شهید شد دستواره ، چراغی حتی پسرم...
شربت شهادت

حاجي بخشی تعریف میکنه و میگه : اولين "شربت شهادت" را در جبهه درست کردم، به همه از اين شربت مي دادم اما خودم نخوردم." يک بار يک ظرف بزرگ شربت درست کرديم و اسمش را گذاشتيم شربت شهادت. شربت آبليمو بود. اما به اسم شربت شهادت، پارچ پارچ مي ريختيم و بچه ها هم دور ما جمع شده بودند و مي خوردند. شعار هم مي داديم. ما شاء الله/حزب الله... خلاصه هر کس از اين شربت شهادت مي خورد شهيد شدنش حتمي بود ؛ دير و زود داشت اما سوخت و سوز نداشت. از قضا هر کس يک ليوان خورد شهيد شد. من خودم از آن نخوردم، . سر گرم شعار دادن بودم يعني آن قدر شلوغ پلوغ بود که يادم رفت. حاج رضا دستواره شهيد شد. چراغي شهيد شد. خيلي کسان ديگري بودند که از آن شربت خوردند و شهيد شدند، حتي پسر خودم؛ اما من نخوردم. نمي دانم چه شد که خودم از آن شربت نخوردم."(خاطرات حاجی بخشی ص 103) 
 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 10 =
*****