مبانی شبه معنویت های شرقی

22:09 - 1396/05/10

پس از نیم نگاهی به مکتب های ودا و برهمنیزم اکنون زمان آن فرا رسیده تا به مرامهای مشهور دیگری که در هند رایج است بپردازیم. هر چند به برهمنیست به طور اخص هندو ئیزم نیز اطلاق می شود

به اعتقاد جینها بنیانگذار این آیین مهاویرا (vira – Maha) یعنى بزرگ قهرمان ، نامیده مى شود که بیست و سه پیشوا طى هزاران سال قبل از وى برخاسته اند و او بیست وچهارمین پیشواست . مهاویرا در قرن ششم قبل از میلاد در یک خانواده اشرافى هندوستان متولد شد. وى در سى سالگى دنیا را ترک کرد .

وی  تصمیم گرفته بود  از هرچه رنگ تعلق است دوری گزیند ودر این راه آنچنان زیاده روی کرد که حتی  برای از بین بردن وابستگی خود به مقوله حیا وخجالت  و توجه دیگران عریانی را پیشه خود ساخت وبرای اینکه به هیچ جایی وابسته نشود درهیچ شهری-جز درایام بارانهای موسمی - بیش از 5 روز اقامت نگزید وبا هیچ کسی ارتباط رفاقتی ایجاد نکرد ولب از گفتگو فروبست وبه ریاضت ادامه داد تاپس از 13 سال ریاضت سرانجام درکنار رودخانه ای به مقام  رستگاری (جَین = فتح) نائل آمد واز آن پس به ترویج مرام خود پرداخت .

دردیدگاه جینیزم ماده یک طیف است که از بسیار لطیف تا بسیار غلیظ را شامل می شود وروح از جنس لطیف آن محسوب می شود اما اعمال شهوانی ولذات دنیایی اندک اندک گرداگرد آن غلافی از کدری وغلظت ایجاد می کند واین غلاف یا کارمه که مانع اصلی سعادت آدمی است  همراه روح از بدنی به بدن دیگر تناسخ میابد واگر اعمال ناشایست ادامه یابد غلیظتر می شود تا کم کم تمام روح او بدل به غلظت وجسمانیت می شود وبرعکس اگر اعمال درست باشد این غلظت به تدریج کاسته می شود تا به بدن های طبقات بالاتر راه یابد ونهایتا به رستگاری "موکشه" نائل شود.

دراین راه فقط عمل وریاضت است که قدرت از بین بردن لایه های غلظت را دارند ومی توانند به عنوان  نجات دهنده تلقی شوند . دعا وانتظار کمک از موجودات علوی-که همان خدایان هستند - بیهوده است زیرا آنها خود محتاجند .

علیر غم  آنکه هم در جینیزم و هم در بودیسم تناسخ وقانون کرمه مورد تأئید است اما هردو درواقع عکس العملی بودند دربرابر برهمنیزم و تلاشی برای حذف نظام کاستها تلقی می شوند .براساس اعتقادات برهمنی، مطابق نظام کاست تنها طبقه برهمنان می توانند به نیروانا برسند و دیگران و از جمله راجه ها و امرا هنوز به آن درجه از تکامل فکری نرسیده اند که بتوانند به نیروانا متصل شوند.

در حدود سال ۷۹ ق .م . میان پیروان این مذهب در مورد حدود برهنگى اختلاف و دودستگى پدید آمد: فرقه آسمان جامگاهان (amhbra – Dig) هیچ لباسى را نپذیرفتند، در حالى که فرقه سفید جامگان (Svetambara) گفتند استفاده از اندکى پارچه جایز است . گاندى رهبر انقلاب هندوستان تحت تاءثیر این آیین لباسهاى دوخته ایام جوانى را کنار نهاد و تنها از مقدارى پارچه سفید استفاده مى کرد.

 درمقایسه با جینیزم ، بودیسم از مراتب ریاضت کمتری استفاده می شودوشاید به همین دلیل درخارج از هند گسترش یافت برخلاف جینیزم که در محدوده کشور هند متوقف ماند

مهم ترین اصول فکری وعملی  آئین جین به قرار ذیل است :

  1- انکار خدا ومبدامتعالی هستی

 مهاویرا نه تنهابا اعتقادات شرک آمیز هندوان از درمخالفت درآمد بلکه اصولا هرگونه قدرت ماورایی را برنتابید.وی پرستش هرگونه الهه ویا حتی صحبت کردن درباره آ نرا محکوم می کند. یک راهب نباید بگوید "خدای آسمان "  و"خدای طوفان "و یا نباید بگوید "خدایا باران ببار"  ...بلکه  باشناخت طبیعت اشیاء  بگوید" ابر جمع شد وبه زمین آمد" [1] این انکار خدا درحالی است که خود مهاویره تا درجه الوهیت درنزد جینیان بالا رفت ومجسمه او دربعضی از معابد مورد پرستش واقع می شود ونیز تعداد زیادی از بزرگان مکتب جین یه عنوان  ناجی جزو مقدسات قرار گرفته اند                                                                                                                                          

2- اعتبار قانون کارمه :

 مهاویره معتقد بود باید با اعمال  وکردارنیک  ویا با تحمل ریاضات شاقه غلاف هایی که بر اثر زندگی های مکرر گرد روح تنیده شده است را شکافت

3- اصالت ریاضت :

علت تمام بدبختی ها اتصال بین جسم مادی وروح است ولذا هر فرد برای نجات روح خود باید جسم خود را تحت  فشار وزجر قرار دهد تا این ارتباط ضعیف ونابود شود ودرعوض روح آزاد شود. بزرگترین رنج انسان مسئله تناسخ واز این بدن به آن بدن منتقل شدن است ، ریاضت این امکان را فراهم می سازد تا از این چرخه انتقالات خارج شویم.ریاضت مهار نفس نیست بلکه کشتن نفس است باید با تمام تمایلات وخواهش های نفس مبارزه کرد وآنها را ریشه کن نمود.[2]

4-  قانون اهیمسا:

 نباید جانداران را آزرد .آزار جانداران به شدت بر سلوک تأثیر منفی می گذاردکشاورزی بیش از نیاز ممنوع چون به جانداران زمین ضربه می زند.جینیان بردهان خود پارچه ای قرارمی دهند تا هنگام گفتگو  حشره ای دردهانشان وارد نشود وناخاسته باعث مرگ جانداری نشوند

5- عدم تقدس :

 هیچ کتاب مقدسی درکار نیست واصولا هیچ کتاب بشری را مقدس نمی دانند (نفی تقدس وداها) واستمداد از آنها بی فایده است.

6- نفی وساطت :

  نفی لزوم وساطت برهمنان در نجات انسان ، آنها  برای روحانیون  نقشی در نجات  قائل  نیستند(نفی برهمن ها)

7- شر دانستن زن

 مهاویره زن را علت همه گناهان می دانست  

8- عهد اخلاقی :

پرهیز از آزار جانداران وانسانها چه به رفتار وچه به گفتار ، پرهیز ازدروغ وهر سخنی که غضب ویا خوف ویا حرص ویا شادی به بار آورد ،نفی مالکیت واجتناب از دست درازی درچیزی که به انسان عرضه نشده وبه او عطا نشده،اجتناب از شهوت جنسی  ،پرهیز از وابستگی به هرچیزولذت از هرچیز حتی از صدای وبوی خوش

بد نیست بدانیم که پیمانهای بالا مخصوص کسانی است که درعرصه سلوک وارد شده اند اما برای مردم عادی تکالیف وریاضتهایی آسانتر درنظر گرفته شده است .جینها بدلیل تقیدی که به اصول یادشده خصوصا اهیمسا دارند از مشاغلی چون شکار ، قصابی، ونیز از اموری همچون قمار ،دزدی،زنا،خوردن گوشت،و...پرهیز می نمایند وبه همین دلیل شخصیت اجتماعی ایشان درهند از احترام ومکانت ویژه ای برخوردار است.[3]

همچنین گفتنی است که دسته ای از پیروان آئین جین به تبعیت از مهاویره از پوشیدن لباس اجتناب می کنند وجز هوا پوششی برای انسان قائل نیستند.همچنین متعصبان جینی چون زن را باعث فریب مردان می دانند آنان را به معابد خود راه نمی دهند  وتنها راه نجات زنان را درآن می دانند که پس از مرگ درکالبد مردی به این جهان بازگردند.

هم اکنون حدود دو میلیون پیرو آیین جین در هندوستان وجود دارد که روزگار بر تن آنان لباس کامل پوشانده و به جای گدایی سرگرم تجارت هستند و وضع اقتصادی خوبی دارند. آنان آیین خود را نوسازی کرده اند و تنها قدیسان و اندکی از ایشان در زندگی به آن روشهای عجیب و غریب روی می آورند.

نکته : برخلاف برهنمیزم  درآئین جین تاکید چندانی بر وحدت وجود نشده است [4

[1] - ادیان زنده جهان –ص89

[2] - دراسلام ریاضت مطرح شده است اما نه به معنی سختی مفرط نیست بلکه به معنی تمرین است تمرین دادن نفس برای کسب استعداد کسب دریافت حقیقت. والبته تمرین درابتدای امر همراه با سختی می باشد  دراسلام مبارزه بانفس  همسنگ وبلکه بالاتر از جهاد با کفار مطرح شده واز آن به جهاد اکبر تعبیر شده است. این مبارزه مراتب ، درجات ومراحلی دارد که از آن به سیروسلوک یاد می شود ودر آثار عرفان اسلامی این مراحل از نگاههای مختلف به هفت،چهل وحتی هزار مرحله تقسیم شده است. نهایت ریاضت خلسه ووصول به نور الهی وشرح صدر است "من یشرح صدره  للاسلام فهو علی نور من ربه" که با این نور می تواند مسیر تقرب را طی کند.

[3] - تاریخ جامع ادیان-ص172

[4] - تاریخ چامع ادیان –ص174

آشنایی با ادیان بزرگ- توفیقی

وبلاگ ره افسانه

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 5 =
*****