مخالفین و موافقین عزاداری امام حسین(ع) در حکومتها

22:13 - 1396/05/10

بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) در جریان واقعه عاشورا نوبت به قیام‌ها و شورشهای انقلابی از طرف مردم و سران قبائل مختلف گردید و کسانی که دستشان به خون اهل بیت پیامبر، خصوصاً سیدالشهداء (ع) آغشته گردیده بود، به سزای اعمال خود رسیدند. این عزاداری‌ها به حدّی شدت گرفت که حکّام آن زمان سعی در خاموش کردن آن داشتند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام) در جریان واقعه عاشورا، نوبت به قیام‌ها و شورش‌های انقلابی از طرف مردم و سران قبائل مختلف گردید و کسانی‌که دستشان به خون اهل بیت پیامبر، خصوصاً سیدالشهداء آغشته گردیده بود، به‌سزای اعمال خود رسیدند. این عزاداری‌ها به حدی شدت گرفت، که حکّام آن زمان سعی در خاموش کردن آن داشتند. از این‌رو اولین گروهی که با مراسم عزاداری امام حسین (علیه السلام) به مخالفت برخاستند، بنی‌امیه بودند، که خود باعث جنایات هولناک در سال 61 هجری در تاریخ اسلام گردیدند و حادثه عاشورا را به‌وجود آوردند. آنان از هر وسیله‌ای در این حادثه استفاده می‌کردند تا نام امام حسین (علیه السلام) و بلکه اهل بیت پیامبر و حتی خود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را از ذهن‌ها محو کنند. لذا محل کانون و تجمعات شیعیان را به شدت مورد هجوم قرار می‌دادند، تا این‌گونه مجالس تشکیل نشود.
هشام بن عبدالملک یکی از کسانی بود که بیش از سایر سلاطین اموی در این راه تلاش می‌کرد. لذا اینان با برپایی جشن و سرور در ایام عاشورا سعی می‌کردند، این واقعه تاریخی را کم‎رنگ جلوه دهند و به بوته فراموشی بسپارند. و از همین‌رو امام باقر (علیه السلام) در مناجات خود می‌فرماید: «اللهم ان هذا یوم تبرکت به بنی‌امیه و ابن آکله الاکباد.[1] خدایا عاشورا روزی است که بنی‌امیه و پسران خورنده جگر، آن روز را روز شادی و برکت دانستند.»
مقریزی در کتاب خود می‌گوید: علویان در مصر، روز عاشورا را روز حزن و اندوه قرار دادند و پس از سقوط دولت فاطمیان، دولت ایوبیان روی کار آمدند، ایوبیان روز عاشورا را روز شادمانی و جشن گرفتند. چنان‌که شامیان نیز رسمشان همین بود. این عادت زشت را حجاج بن یوسف در دوران حکومت عبدالملک مروان، علی‌رغم این‌که شیعیان حضرت علی (علیه السلام) روز عاشورا به سوگواری و حزن و ناراحتی سپری می‌کردند، او بنیان نهاد، ... بعد مقریزی می‌گوید: من جشن و شادمانی ایوبیان را در ایام عاشورا درک کردم و دیدم.[2] ابن حجر هیثمی هم این مطلب را در کتاب خود یادآوری می‌کند و می‌گوید: نخستین کسی‌که روز عاشورا در حضور عبدالملک بن مروان و گروهی از صحابه و تابعین جشن گرفت، حجاج بن یوسف بود. بعد اعلام شد که یادآوری قتل و شهادت امام حسین و مصائب آن بر گویندگان، هر کس که باشد و حتی خطباء حرام است.[3]
گروهی دیگر که به مخالفت و مبارزه برخاستند، بنی عباس بودند. آن‌ها با ابراز دوستی و محبت اهل بیت پیامبر اکرم حکومت منحوس بنی امیه را نابود کردند، و پس از دستیابی به حکومت، بر علیه علوی‌ها و خاندان پیامبر به جنگ برخاستند. شدت کینه و عناد آن‌ها به اهل بیت پیامبر به جایی رسید، که احترام و توجه مردم به اهل بیت، بلکه زیارت قبور آن‌ها برای حکومت بنی عباس غیر قابل تحمل گردید، به‌طوری‌که برخی از عباسیان دستور تخریب قبر امام حسین (علیه السلام) را صادر کردند. متوکل عباسی یکی از کسانی است که به نقل از سمهودی، یکی از بزرگان اهل سنت، دستور تخریب و نابودی قبر حسین بن علی (علیهماالسلام) را صادر کرده است.[4]
ذهبی می‌گوید: «و فیها امر المتوکل بهدم قبر الحسین بن علی رضی الله عنهما و هدم ما حوله من الدور و ان تعمل مزارع و منع الناس من زیارته و حرثه و بقی صحرا و کان معروفاً بالنصب...[5] متوکل عباسی که به دشمنی با اهل بیت پیامبر معروف بود، دستور داد تا قبر حسین بن علی (علیهما السلام) و خانه‌های اطراف آن را نابود سازند. سپس آن‌جا را کشت‌زار خود نمایند و مردم را از زیارت حضرت منع و جلوگیری کرد...»
آل بویه هم اهتمام به برگزاری مجالس سوگواری عاشورا داشتند، آنان نخستین سلسله قدرتمند شیعی بودند، که در زمان حکم‌رانی خود این‌گونه مجالس را با شکوه برگزار می‌کردند. یافعی می‌نویسد: در روز عاشورای سال 352 هجری قمری، معزّالدوله به اهل بغداد دستور داد، ماتم و نوحه‌گری و عزاداری برپا دارند؛ ... گویند این نخستین روزی بود که به‌صورت علنی و رسمی بر شهدای کربلا مراسم عزاداری برگزار شد.[6]
ابن اثیر می‌گوید: اهل سنت در زمان سلسله آل بویه قدرت نداشتند، شیعه را از این برنامه باز دارند، زیرا تعدادشان زیاد بود و حکومت با آنان بود.[7]
گروه‌های دیگری که به مخالفت با عزاداری‌ها برخاستند، در حقیقت باقی مانده‌ها و ادامه دهندگان راه ستمگران تاریخ بودند، که هر از چند گاهی قدرت پیدا می‌کردند و از بیم این‌که قدرت آن‌ها از دست نرود و امت اسلامی بیدار نشوند، به مخالفت پرداخته و از هیچ تلاشی هم فروگذار نکردند، تا نام و نشانی از عاشورا و نهضت عاشورایی حسین بن علی (علیهما السلام) باقی نماند، که در تاریخ 1400 و اندی ساله‌ی از اسلام، چند صباحی حکومت کردند و محو نابود شدند؛ مانند دولت‌هایی مانند افشاریان و تیموریان و برخی از قاجاریان و...[8]
البته شایان ذکر است که نمونه‌ی بارز آن در زمان نه‌چندان دور، حکومت رضاخان پهلوی بود که با جلوگیری از برپایی مجالس سوگواری، سعی در خاموش کردن یاد قیام کربلا و عدم تاثیر آن در بیداری مردم را داشت و با شدت هر چه تمام‌تر از آن جلوگیری می‌کرد، که او هم به مانند گذشتگان موفق به این کار نشد. در نتیجه بر عاشقان اهل بیت پیامبر تکلیف است، که در جهت برپایی این‌گونه مجالس سعی بلیغ کنند و نگذارند که مخالفین آن با شک و شبهه و هجمه‌های بیهوده و غیر صحیح آن را از بین ببرند و خدشه وارد کنند.

پی‌نوشت:

[1]. مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، مسجد مقدس جمکران، قم، ایران، (1382ش)، ص570.
[2]. خطط مقریزی، مقریزی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ص385.
[3]. صواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، مکتبه الحقیقه، ترکیه، استانبول، (1442ق)، ص221.
[4]. وفاء الوفاء، سمهودی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، تحقیق خالد عبدالغنی، ج3 ص906.
[5]. تاریخ الاسلام، ذهبی، دارالکتب العربی، بیروت، لبنان، حوادث 231-240.
[6]. مرآت الجنان، یافعی، آستان قدس رضوی، مشهد، ایران، (1390ش)، ج3 ص247-246.
[7]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج7 ص36.
[8]. بدایع الوقایع، واصفی، انتشارات بنیاد فرهنگ، تهران، ایران، مصحح الکساندر بلدروف، (1349ش)، ج2 ص247.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 5 =
*****