هدف تهدید نرم چیست

10:10 - 1400/10/29

-  یکی از وظایف اصلی سازمان بسیج مستضعفین «مقابله با تهدید نرم» عنوان شده است. اگرچه در این خصوص مطالب بسیاری گفته شده و مباحث علمی و کارشناسی منتشر گردیده است ولی از آنجا که این امر از اصلی ترین وظایف نیروی مقاومت بسیج بوده و جزو مباحث روز می باشد

 هدف تهدید نرم چیست

اشاره: یکی از وظایف اصلی سازمان بسیج مستضعفین «مقابله با تهدید نرم» عنوان شده است. اگرچه در این خصوص مطالب بسیاری گفته شده و مباحث علمی و کارشناسی منتشر گردیده است ولی از آنجا که این امر از اصلی ترین وظایف نیروی مقاومت بسیج بوده و جزو مباحث روز می باشد، بر آن شدیم تا طی چند شماره به بررسی علمی موضوع تهدید نرم پرداخته و شکل های مختلف آن و راه کارهای مبارزه با آن را در حد توان تبیین نماییم.

جنگ نرم چیست؟

تعریف: جنگ نرم شامل هر گونه اقدام روانی، رسانه ای و تبلیغاتی است که جامعه ی هدف یا گروه هدف را نشانه می گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش، رقیب را به انفعال یا شت وامی دارد.

جنگ نرم را شاید با تعابیر گوناگون دیگری همچون جنگ روانی، جنگ سفید و یا قدرت نرم و… معرفی نمایند. اما جان کاینز تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را این گونه تعریف می کند: «استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود.» (۱)

در آئین رزمی ارتش ایالات متحده جنگ نرم این گونه تبیین می گردد: «استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروه های دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد.»

در جنگ نرم حقیقت جای خود را با دروغ عوض خواهد کرد اما این دروغ به حدی با آنچه دیده می شود ممزوج می گردد که تشخیص حق و باطل از یکدیگر و تمیز آن دو بسیار دشوار شود.

جوزف نای، پژوهشگر آمریکایی از قدرت نرم به عنوان «توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران» نام می برد و در کتاب خود با عنوان «قدرت نرم، ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی» در سال ۲۰۰۴ به مباحثه در این خصوص می پردازد.

از دیدگاه تاریخی شت های واقع شده و تحمیل شده بر جهان اسلام و راهیان حقیقت غالباً با استفاده از خدعه و نیرنگ و استفاده از ساده اندیشی و حمایت توده های مردم واقع گردیده است آنچه که همگی مسلمانان از واقعه خلافت امیرالمومنین علی(ع) و نیرنگ عمروعاص می دانند و قرآن های بر نیزه رفته ی جنگ صفین و استفاده از پیراهن عثمان برای راه اندازی جنگ جمل و شت حکومت اسلام از مسیحیان در آندلس و استفاده از کلمات پر طمطراق حقوق بشر و آزادی و دموکراسی برای فریب مردم جهان و حتی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و مسایل پس از برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری جملگی عمیقاً به عنوان مصادیق عملی استفاده از قدرت نرم می باشند که ان شا ء الله در مقالات بعدی به آنها خواهیم پرداخت.

جنگ سرد با مشخصات پراتیک و تئوریک خود بعد از جنگ سرد Cold Wa و در اوج آن یعنی سال ۱۹۷۰ با مشارکت اساتید برجسته علوم سیاسی و علوم ارتباطات از جمله جوزف نای، هارولد لاسول، جان کاینز اعضای برجسته آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) و با همکاری فرماندهانی ارشد پنتاگون با تأسیس مرکزی تحت عنوان «کمیته خطر جاری» تدوین و عملیاتی شد که مهم ترین هدف آن بمباران تبلیغاتی علیه بلوک شرق و به ویژه شوروی بود که پس از فروپاشی اتحاد شوروی؛ «کمیته صلح جاری» تغییر نام داده و همچنان مشغول فعالیت می باشد و کانون تهاجم روانی آن جهان اسلام، جمهوری اسلامی ایران و هواداران منطقه ای آن از جمله حزب الله، حماس و کشورهای دوست ایران می باشد.

تهدیدشناسی موضوع:

در تعریف تهدید گفته اند هر عامل یا مجموعه ای از عوامل که با توسل به وسیله یا وسایل خاص موجب به مخاطره انداختن و یا ناامن نمودن و در نهایت از بین بردن یک سیستم و یا یک حاکمیت گردد تهدید نامیده می شود.

برای تهدید نرم می باید نقاط حساس و ضربه پذیر هر حکومت را معین و سپس به آن ضربه وارد نمود به عنوان نمونه هر کشوری سقف امنیتی خود را بر اساس چهار پایه تعریف می نماید.

۱ـ اقتصاد

۲ـ تمامیت ارضی و نظامی گری

۳ـ سیاست

۴ـ فرهنگ (ایده ها و الگوهای رفتاری جامعه)

حال آن که هدف تهدید مختل کردن و در نهایت از بین بردن امنیت یک جامعه و نابودی حاکمیت می باشد. بر اساس نظر کارشناسان استراتژی، تهدید نرم دارای دو ویژگی اساسی می باشد، اول: اعتباری بودن آن است که در زمان و مکان متغییر می باشد، چرا که ممکن است متغییری در زمان حال تهدید به حساب بیاید اما در روز دیگر و یا جامعه ای دیگر همان متغییر تهدید محاسبه نگردد. ویژگی دیگر تهدید نرم نسبی بودن آن است و هر کشوری به فراخور موقعیت سیاسی، تاریخی، اجتماعی و… ممکن است درجاتی از تهدید را داشته باشد.

تهدید عموماً دارای مرحله ذهنی و مرحله عملیاتی می باشد، در مرحله ذهنی دشمن ابتدا نقاط آسیب پذیر جامعه هدف را شناسایی می کند و ابزارهایش را می شناسد و سپس هدف گذاری و سرمایه گذاری نموده و نهایتاً آن را عملیاتی می نماید.

این تقسیم بندی در جنگ نرم به دو بُعد ذهنی و عملیاتی تقسیم می گردد که به جهت پیشگیری از تهدید می باشد. این تهدیدات علاوه بر چالش در امنیت با استفاده از نیروی نظامی؛ حوزه های اقتصادی، فرهنگی، علم فن آوری، زیست محیطی و رسانه ای را نیز شامل می شود.

در گفتمان دیگری در خصوص تهدید؛ فقدان امنیت تنها فاکتور مورد نیاز تهدید نیست بلکه علاوه بر آن وجود شرایط مطلوب برای تحقق اهداف و خواسته های بیگانگان نیز مدنظر است، هنگامی که جامعه در سطح قابل قبولی برای تحصیل و پاسداری از آرمان ها و اخلاقیات و رفتارهای مورد قبول آن جامعه نباشد، حتی در زمانی که دارای یک تهدید داخلی و خارجی مادی و محسوس نیست، عدم برآوردن نیازهای جامعه و مردم ممکن است نوعی تهدید باشد.

شگردهای جنگ نرم و لزوم مقابله با آنها:

روشن است که کشورهای امپریالیستی به این نتیجه رسیده اند که همان گونه که استعمار به شیوه های قدیمی، دیگر جوابگوی نیازها و اقتضائات امروز نیست (لاجرم در قالب استعمار نو وارد برخی از کشورها شده اند) دیگر توانایی رویارویی از طریق جنگ سخت را به دلایل متعدد از جمله مسایل اقتصادی و همچنین افزایش آگاهی عموم مردم کشورها که دیگر تجاوز و لشکرکشی را برنمی تابند، ندارند. بدین لحاظ امروزه با استفاده از تکنولوژی های ارتباطی جدید مخاطبین خود را هدف قرار داده و واقعیات را آن گونه که خود می خواهند منتقل می کنند. وسایل ارتباطی همچون سایت های اینترنتی، وبلاگ ها، تلویزیون ها و ماهواره ها و شبکه های وابسته به احزاب، گروه ها و دولت ها جملگی با توجه به نوع منافع خود اصل بی طرفی را کنار گذاشته و تنها به تبلیغ و وارونگی های مورد نیاز اربابان خود با استفاده از ابزارهای گفته شده می پردازند. تأثیرگذاری از طریق این نوع شبکه ها راحت تر اعمال می شود.

شیوه عمده این تأثیرگذاری به این صورت است که ابتدا مجموعه ای از مولفه هایی که در رابطه با موضوعی خاص می باشد استخراج کرده (و در رابطه با موضوعی که می خواهند القایی در مورد آن داشته باشند سعی کنند دست کم نیمی از مولفه های استخراج شده صادق باشند) و از مولفه های دارای صحت به عنوان پوشش و چتر برای القاء موضوعات خلاف واقع و نادرست و با تجزیه و تحلیل هایی به ظاهر صحیح، به عنوان کالا و خدمات فکری و فرهنگی به کام مخاطب و ذهن او می ریزند. لذا با جذابیت ظاهری که برای مخاطب ایجاد می کنند، آنها را در پی بردن به انگیزه اصلی، دچار مشکل می کنند، زیرا هنگامی که مخاطب می بیند تعدادی از مؤلفه ها صحیح است به طور ضمنی کل پدیده و تحلیل ارائه شده از آن را می پذیرد. به طور مثال و به دور از هرگونه حب و بغضی طی ماه های گذشته و در حوادث پس از انتخابات دوره دهم با کاراترین ابزارها این مسئله در قالب های گوناگون و با سناریوهای مختلف ساخته و پرداخته گردید. به عنوان نمونه ماجرای قتل غیرانسانی یک دختر جوان در تهران بود. جالب توجه آن که طبق اظهار نظر یکی از فعالین عرصه دانشجویی نکات ظریفی در این ماجرا نهفته بود که به لحاظ بحث عنوان شده قابل پردازش می باشد.

 الف) چگونه پس از تنها پانزده دقیقه از قتل صورت گرفته تمام ماهواره ها و شبکه های خبری و اینترنتی در سراسر جهان فیلم این ماجرا را مخابره می نمایند.

ب) آیا تمامی افراد شرکت کننده در اجتماعات خیابانی به وسیله چند دوربین و از ساعت ها قبل مورد پردازش قرار می گرفته اند.

ج) آیا نیروهای مقابله کننده با اجتماعات از سلاح های غیرسازمانی استفاده کرده و آیا لزومی وجود دارد که شخص عادی و غیرمهاجمی را از پشت سر هدف قرار دهند.

د) آیا حاکمیت نیازی دارد تا در هیاهوی به وجود آمده مستمسک منفی برای خود ایجاد کند تا دستاویز بیگانگان گردد و هزاران سئوال دیگر که در مرحله اول دیدن این قتل فجیع که بی شک به واسطه طراحی عاملین جیره خوار غرب صورت گرفته است به ذهن مخاطب حلول نخواهد کرد و تنها چیزی که مخاطب را در بر می گیرد احساس ناامنی و شک به تمامی نظام خواهد بود. که در این ماجرا به خوبی از این احساسات بهره برداری گردید که خود جای بحث طولانی تری دارد.

خداوند در آیه ۲۱۷ سوره بقره می فرماید: دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند و واژه لایزالون دلالت بر استمرار دارد و گویای این مطلب است که دشمنان بسته به شرایط مکانی و زمانی از انواع مختلفی از حربه ها سود می جویند و بسته به زمان جنگ های اعتقادی، اقتصادی، فرهنگی و. .. بر شما تحمیل می شود. لذا درک این موضوع که در همه حال در وضعیت جنگی قرار داریم کمک می کند تا واقعیت های اجتماعی و سیاسی پیرامون خود را بهتر مورد کنکاش قرار دهیم.

نکته بعدی آن که باید درک کنیم هر چند در رابطه با موضوعی خاص از سوی رسانه های بیگانه چند مؤلفه به صورت بخشی از واقعیت و به صورت ظاهراً صحیح القاء می شود ولی مؤلفه های فراوان دیگری هم وجود دارد که در قالب این چند مؤلفه صحیح و به صورت وارونه و خلاف واقع و کذب سامان دهی شده و به عنوان خوراک فکری مخاطب ارسال می گردد.

به همین دلیل اگر مخاطبین بدانند که مجموعه ی این مؤلفه ها لزوماً صادق نیست و در دل مولفه های درست، بسیاری از افکار و مولفه های کذب نیز بسته بندی می گردد از جذابیت ظاهری که از طریق القائات فکری و فرهنگی موجب تأثیرگذاری می گردد کاسته خواهد شد که لزوم آگاهی بخشی و شفافیت موضوعات و به قولی شتن فضای پلیسی و روشن نمودن ابعاد موضوع ضرورت کار رسانه های خودی و بی طرف و بدون توجه به مصلحت های ظاهری و کم دوام می باشد.

آیه ۱۹۴ سوره مبارکه بقره می فرماید: وقتی دشمنان با شما وارد جنگ شدند شما هم با آنها مقابله به مثل کنید.

اگر جنگ نظامی بود به وسیله نظامی گری «واعدوا لهم مااستطعتم من قوه». و اگر جنگ جنگ اقتصادی است به شیوه اقتصادی و اگر جنگ فرهنگی و فکری است باید مقابله به مثل به همان شکل صورت پذیرد. بنابراین در کنار موارد پیش گفته و شاید به عنوان یک محور اساسی باید مقابله به مثل با همان شیوه فکری و فرهنگی و تقویت افکار سالم در ضمیر جامعه باشد چرا که تلاش برای تقویت روز به روز باورهای سالم، هجمه های فرهنگی و نرم را خنثی خواهد کرد.

اقشار هدف:

دشمن و استعمار پیر با جمع آوری اطلاعات در تمامی زمینه ها مخاطب شناسی نموده و اقدام به برنامه ریزی برای هر یک از اقشار می نماید به طور مثال در قشر دانشگاهی و دانشجو که با مقوله های فرهنگی، اجتماعی و فکری ارتباط ویژه دارند دشمن اولویت بالایی را در نظر گرفته است و از طریق نشریات الکترونیکی، کتاب های مختلف، اساتید غرب زده، سایت های ویژه و… به خوراک دهی می پردازد. حال آن که در اقشاری همچون تجار و بازرگانان و… مباحث اقتصادی و جنگ اقتصادی و مسائلی همچون تحریم و خرابی بازار و… مورد تأکید و بیشتر مدنظر است و مباحث ایدئولوژیکی و فکری چندان موضوعیت پیدا نمی کند بنابراین قشر تحصیل کرده که تأثیرگذارترین اقشار هستند و بیشتر با دانش، کتاب، ایدئولوژی، فرهنگ و… سر و کار دارند، گروه مخاطب و هدف اصلی دشمن در جنگ نرم و برنامه ریزی برای آن هستند.

آنچه مهم است نقش اساتید دانشگاه در مقابله با جنگ نرم است چرا که نقش روشنگر آنها برای دانشجویان بسیار اساسی است، استادان دانشگاه می توانند ادراک مناسب از وضعیت موجود را به دانشجویان خود منتقل کنند.

یکی از نکات ـ نکته ی مهم در این روشنگری طرح این سوال است که: دشمنان نظام و ملت ایران آیا به دنبال دلسوزی برای ما هستند و یا منافع ملی ما برای آنان دارای اهمیت است؟

سطح قدرت نرم:

در جهت مقابله با تهدید نرم، آن چیزی که می تواند مؤثر و کارآمد باشد، استفاده به جا از قدرت نرم است. قدرت نرم دربرگیرنده مؤلفه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیک است. ایدئولوژی، اعتبار ملی، خصوصیات ملی، هویت ملی و فرهنگی یک ملت، همچنین مشروعیت نظام سیاسی آن کشور از جمله موضوعاتی هستند که در چارچوب قدرت نرم مورد توجه و مطالعه قرار می گیرند.

لکن قدرت نرم از سه سطح تشکیل می شود:

الف) سطح راهبردی

 ب) سطح میانی

 ج) سطح تاکتیکی

الف) سطح راهبردی: در سطح راهبردی که اولین سطح قدرت نرم است، قدرت متوجه رهبران و نخبگان یک کشور است و بالاترین سطح رویارویی قدرت نرم یا تهدید نرم را شامل می شود. در این سطح، هدف افزایش قدرت، هنجارسازی خود و تضعیف قدرت حریف در صحنه بین المللی است و هدف حریف هم از تهدید نرم در این سطح، اولاً شناسایی نخبگان و رهبران فکری جامعه، ثانیاً ارعاب و تأثیرگذاری و جذب آنها می باشد.

با توجه به موقعیت تاریخی کهن ایران و موقعیت استراتژیک و ژئوپلتیک آن، همواره مورد طمع دشمنان قرار داشته و داریم، پس زمینه سازی جهت اتحاد سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در جهان اسلام و به صورت کلی تر با کشورهای دارای نقاط مشترک و پیش برد صلح حقیقی و منطقی و تحرک فعالانه دیپلماتیک و حضور موفق در عرصه های بین المللی از جمله مواردی است که می تواند باعث ارتقاء قدرت نرم گردد که به طریق مقتضی در دولت های نهم و دهم پیگیری و اجرا شده است.

ب) سطح میانی: این سطح از قدرت نرم منحصراً به مردم و قدرت ملی تکیه دارد و از فرهنگ عامه متأثر می شود. در این سطح افکار عامه از تصمیمات نخبگان و رهبران جامعه حمایت می کند و به آن ها مشروعیت می بخشد. در مقابل هدف تهدید نرم در این سطح ایجاد شکاف میان نخبگان سیاسی و فرهنگی و آحاد عمومی جامعه و یا انحراف در افکار نخبگان و خواص و به انحراف کشاندن مردم خواهد بود. یعنی می خواهند مردم را از یک جماعت همراه تبدیل به جماعتی بی تفاوت و مشکوک، معارض و مخالف نمایند و برای رسیدن به این هدف از ابزارهایی مثل تشویق به نافرمانی مدنی استفاده می کنند.

ج) سطح تاکتیکی: این سطح از رویارویی قدرت نرم در سطح نیروهای مسلح صورت می گیرد. هدف این سه سطح از قدرت نرم باید توأمان و همراه هم مورد توجه قرار گیرد و سعی شود در هر سه سطح، قدرت و قدرت جامعه افزایش پیدا کند تا بتواند در مقابل تهدیدات نرم ایستادگی کند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****