ریاکاری، امری شایع در تمام جوامع بشری است که از حب نفس و حب دنیا ناشی میشود. درمان این آفت، تنها با گسترش بیشتر اخلاق در جوامع ممکن است.
ریا از ریشه «ر أ ی» مشتق شده و به این معناست که شخص کاری را با انگیزۀ جلب توجه مردم انجام دهد.[1]
انسان به دلیل داشتن حب نفس و حب دنیا و برای رسیدن به جایگاه اجتماعی و سیاسی در میان مردم به ریا کاری روی میآورد. از این رو اگر امری در جامعه به ارزش تبدیل شود، برخی از افراد برای بدست آوردن حفظ یا ارتقاء جایگاه خود مجبور به رعایت این ارزشها میشوند. این ارزشها میتوانند دینی یا اخلاقی باشند .
در هر جامعهای ریاکاری بر اساس ارزشهای آن جامعه معنا مییابد. برخی از امور نظیر راستگویی، کمک به دیگران، یتیم نوازی و... در قریب به اتفاق جوامع، امری شایسته تلقی میشود و از این رو میبینیم بسیاری از هنرمندان و افرادی که به محبوبیت و جایگاه اجتماعی خود اهمیت میدهند، برای ارتقای جایگاه خود به انجام اینگونه کارها روی میآورند. البته بیشک افراد دلسوز در این میان نیز کم نیستند اما انگیزه برای ریاکاری نیز وجود دارد.
جامعه اسلامی نیز از این آفت در امان نبوده و برخی از افراد جامعه برای رسیدن به موقعیت بهتر ریا میکنند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به این آفت اشاره کرده و فرموند: «... أَخَافُ عَلَى أُمَّتِيَ الشِّرْك... أَمَا إِنَّهُمْ لَا يَعْبُدُونَ شَمْساً وَ لَا قَمَراً وَ لَا وَثَناً وَ لَا حَجَراً وَ لَكِنَّهُمْ يُرَاءُونَ بِأَعْمَالِهِمْ وَ الرِّيَاءُ هُوَ الشِّرْك»؛[2] «من از شرک امتم میترسم... آنها خورشید و ماه و بت و سنگ را عبادت نمیکنند اما با اعمالشان ریا میکنند و ریا همان شرک است».
راه درمان این آفت، ارزشزدایی از بایستههای اخلاقی و دینی نیست. راه درمان اخلاقیتر شدن انسان و توجه به تاثیر نیت در تحقق هدف نهایی از رفتارهاست. انسان وقتی بداند عزت و ذلت دست خداوند است و همه چیز تحت اراده او تحقق میپذیرد، رضایت خلق را بر رضایت پروردگارش برتری نداده و تلاش میکند با داشتن اخلاص به سوی هدف نهایی انسان که همان قرب الهی است، قدم بردارد.
پینوشت:
[1]. ابن فارس، أحمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، چاپ اول، مكتب الاعلام الاسلامي، 1404ق، ج2، ص473.
[2]. نورى، حسين بن محمد تقى، مستدرك الوسائل، چاپ اول، مؤسسةآلالبيت، 1408ق، ج1، ص109.