حکایت شهادت مردان پلیس

08:14 - 1402/02/28

حکایت ایثار و فداکاری مردان پلیس، قصه پرتکرار آدم‌هایی است که بی هیچ ادعا و چشمداشتی سینه ستبر می‌کنند در برابر سارقان، قاچاقچیان و گروگان‌گیران؛ مثل شهید «یاسر عبدلی» که در راه رهایی 2 گروگان، جان‌ فدا کرد.

پلیس

قصه ایثار و فداکاری و از جان گذشتگی مأموران پلیس حکایت عجیب و غریبی نیست؛ قصه پرتکرار ساعت‌ها و روزهایی است که می‌آید و می‌رود؛ از نقطه صفر مرزی و کنار سیم خاردارها گرفته تا بالای برجک و وسط کویر و داخل شهرها و روستاها؛ در راه مبارزه و برخورد با سارقان و زورگیران و قاچاقچیان تا دفاع از ناموس و جان و مال مردم.

پلیس

فرقی هم ندارد کدام پلیس تخصصی باشند؛ هر جا ببینند امنیت و آرامش مردم دچار تردید و تهدید می‌شود بی‌محابا پا به میدان می‌گذارند؛ اصلا مردان پلیس، مردان روزهای سخت انتخاب هستند؛ لحظاتی که بین خود و دیگری ، بین ماندن و رفتن باید یکی را انتخاب کنی، آن هم در کسری از ثانیه و در نهایت فدا شوی برای دیگران.

درست مثل حکایت شهادت مامور پلیس خاش که برای نجات یک مادر و دختر، از زندگی خودش و همسر و دو فرزندش چشم پوشید و سینه ستبر کرد در برابر تعدادی جانی؛ تا نکند تصور خام برشان بردارد که ناموس ایران بدون صاحب است!

اینها همان «مجاهدان فی سبیل الله» هستند؛ همان مردان بلند بالای انتظامی کشور که رهبری مدالش را بر سینه‌شان آویخت.

پلیس

حکایت شهادت «سرگرد یاسر عبدلی» را که شنیده‌اید، همان قصه گروگانگیری در بم‌ و انتقال مادر و دختر به گروگان گرفته شده به خاش برای معامله سر آزادی یک زندانی؛ تازه آدم رباها می خواستند گروگان ‌ها را از مرز شرقی خارج کنند، درست مثل فیلم‌ها؛ توهم برداشته بودند اما مردان پلیس خیال خام‌شان را نقش بر آب کردند، ناموس مردم را نجات دهند و شادی را به خانه گروگان گرفته شده‌ها برگردانده و به جایش پارچه عزا بر سر در خانه خود آویختند.

حکایت جانفشانی و شهادت مأموران پلیس تمام شدنی نیست، قصه ققنوس وار زیستن، فداشدن و ایثار.

یاد و خاطره شهدای گلگون کفن پلیس کشور گرامی باد.

منبع: فارس

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 2 =
*****