تأمین امنیت، بنیانهای فکری و پیشرفتهای علمی و اقتصادی یک جامعه در گرو آموزش صحیح و اصولی دانشآموختگان توسط اساتید نمود پیدا میکند به نحوی که اگر یک استاد نتواند یک مبنای علمی صحیح و متقن ارائه دهد، باید جای خود را به افراد شایسته و لایق دهد.
در دین اسلام و منابع روایی تأکید ویژهای بر علمآموزی شده است به طوری که طلب کردن علم را بر هر زن و مرد مسلمانی واجب کرده است.[1] در همین رابطه وجود استاد و معلم جایگاه ویژهای داشته تا جایی که برای آنها حقوقی در دین تعریف شده که نشان از اهمیت نقش معلم در آموختن علم و آگاهی به مردم دارد.
رشد بنیانهای فکری و پیشرفتهای علمی و اقتصادی یک جامعه در گرو آموزش صحیح و اصولی دانشآموختگان توسط اساتید مطرح میباشد؛ به نحوی که اگر یک استاد نتواند یک مبنای صحیح و علمی به دانشآموختگان خود ارائه دهد، نه تنها عاملی برای پیشرفت دانشجو فراهم نمیکند؛ بلکه زمینه انحراف و عقبماندگی وی را نیز مهیا میسازد.
بر همین اساس ارائه یک جهانبینی و ایدئولوژی غیر واقعی و باطل به دانشجو از طرف استاد، انحراف دانشجو و جامعه را در پی داشته و موجب عقبگرد علمی و اقتصادی جامعه خواهد شد؛ لذا مسئولان یک جامعه و حتی خانواده باید حساسیت بیشتری نسبت به انتخاب اساتیدی که بنیان فکری نسل آینده را پایهگذاری میکنند، داشته باشند؛ چراکه یک انتخاب اشتباه آینده کشور را دچار مخاطره میکند؛ در نتیجه لازم است مسئولان آموزش کشور با تیزبینی و دقت خاصی اساتید و ایدئولوژیهایی که از طرف آنها به ذهن دانشآموختگان منتقل میشود را رصد کرده و در زمان مناسب برخورد لازم انجام شود.
در همین زمینه اگر یک استاد و معلم دارای ویژگیهای مورد نظر برای ارائه ایدئولوژی صحیح مانند «اخلاق»، «تجربه»،«درایت» و... نباشد، لازم است نسبت به جایگزینی وی با افراد لایق اقدام شود و عدم برخورد با چنین اساتیدی «آینده علمی و موجودیت کشور و نظام» را به دلیل ارائه گزارههای غلط و وابسته به فرهنگهای بیگانه به مخاطره خواهد انداخت؛ چراکه با وجود چنین اساتیدی نهال دانش صحیح و مبتنی بر «جهانبینی الهی و حقیقی» دچار پوسیدگی شده و بیجان خواهد شد.
با این بیان باید اخراج برخی اساتید در دانشگاه را که به دلیل مشکلات اخلاقی و ترویج اخلاقیات مبتنی بر «فرهنگ منحط غربی» از کار برکنار شدهاند، امری منطقی دانست؛ هر چند رسانهها و افراد وابسته که به دنبال هر بهانهای برای نقد جمهوری اسلامی هستند، این اقدام را به عنوان یک دستاویز برای حمله به مبانی انقلاب مورد سوءاستفاده قرار دادهاند؛ امری که در رابطه با آن ذکر چند نکته لازم است.
1- استنادهای غیر متقن؛ «روزنامه اعتماد» که شهره بیاعتمادی را به دلیل گزارشهای غیر متقن یدک میکشد، در یک گزارش، لیستی 29 نفره از اساتید اخراجی را منتشر کرده است که با بررسیهای انجام شده مشخص گردیده برخی از این افراد اصلاً در قید حیات نیستند و باقی افراد ذکر شده نیز مشغول همکاری با دانشگاه بوده و اخراجی در کار نبوده است.[2]
2- بزرگنمایی رسانهای؛ طبق آمار منتشر شده تعداد این اساتید مورد ادعا «58 نفر» بوده است که در یک جو رسانهای از آن به "موج اخراج اساتید" تعبیر شده است؛[3] به راستی آیا اخراج 58 نفر که تنها یک "ادعای رسانهای" است در میان چند هزار استاد دانشگاه در کشور، موج اخراج محسوب میشود؟
3- فریب اذهان عمومی؛ علیرغم اینکه علت اصلی اخراج افراد ذکر شده «مشکلات اخلاقی و داشتن شاکی خصوصی» بوده است،[4] رسانهها و برخی طیفهای سیاسی با فریب اذهان عمومی در یک اقدام و شیطنت رسانهای، علت را امور سیاسی قلمداد کردهاند.
4-خیانت به مردم؛ در هیچ کجای جهان، اقدام علیه امنیت ملی یک کشور برتافته نشده و با شدیدترین وجه با آن برخورد میشود؛ لذا "عدم برخورد" با برخی از این اساتید که علیه امنیت کشور و نظام اقداماتی انجام دادهاند و در رسانهها مسائل سیاسی علت برکناری آنها عنوان شده و هدفی غیر از تخریب نظام و کشور ندارند، «خیانت به کشور و مردم» محسوب میشود.
پینوشت:
[1]. بحار الانوار، ج 67، ص 68.
[2]. تلگرام روزنامه فرهیختگان، https://t.me/farhikhteganonline/169896.
[3]. اخبار موثق، https://t.me/MOVASAGH_IR/230190.
[4]. بیبیسی، https://t.me/bbcpersian/184027.