فرزند و خانواده جایگاه و ارزشی محوری در تعالیم اسلام دارند. آنچه درباره ارتباط پدر و فرزند بین مردم مشهور شده، مبنای دینی ندارد. اسلام، کشتن فرزند را گناه بزرگ میداند و برای اموال و شهادت او اعتبار قائل است.
از شدت مجازات در دنیا نمیتوان میزان بدی و خباثت یک عمل را فهمید. فرض کنید خداوند برای کاری مانند زنا یا شرب خمر علنی، مجازاتی چون شلاق در نظر گرفته است و برای غیبت حد شرعی مشخص نکرده، آیا میتوان به قطع معتقد شد که گناه شرابخواری و زنا، از غیبت عظیمتر است؟! قضاوت در این مسائل بسیار مشکل است. چهبسا تعیین حد شرعی، امکان پاک شدن گناهکار در دنیا را نشان میدهد و عدم مشخص کردن مجازات دنیایی برای برخی گناهان، ممکن است نشانه این باشد که گناه به راحتی بخشیده نخواهد شد و گناهکار در صورت عدم توبه و جبران، گرفتار عذاب اخروی سخت خواهد شد.
برخی ممکن است به دلیل نگاه سطحی که دارند، تصور کنند دین اسلام برای جایگاه فرزند، ارزش و احترامی قائل نیست و ادعا کنند؛ «بنا بر قوانین اسلام، پدر بدون اجازه میتواند، مال فرزندش را بردارد و سارق نیست، اگر پدر به عمد فرزندش را بکشد دادگاه نمیتواند کاری بکند، شهادت فرزند علیه پدرش در دادگاه قبول نخواهد بود». نیکوست تا صحت و سقم این برداشت را بررسی کنیم.
برداشتن مال فرزند، بدون اجازه
پدر حق ندارد بدون اجازه هر تصرفی در اموال فرزند خود انجام دهد و در دیدگاه اسلام، اموال هر انسانی محترم است. روایاتی که استفاده بدون اجازه از اموال فرزند را مجاز میشمارند یا در مواردی است که پدر از رضایت فرزند مطمئن است یا مربوط به شرایط اضطراری است. از امام صادق علیهالسلام پرسیده شد: آیا از مال فرزند بر پدر چیزى حلال است؟ آن حضرت فرمود: «در صورتی که چارهاى نداشته باشد به اندازه خوراکش آن هم بدون زیادهروى اشکالى ندارد».[1] روشن است که در شرایط ناچاری و اضطراری برخی کارهای ممنوع، مجاز میشوند و این مسئله هیچ ارتباطی با میزان اهمیت، شأن و جایگاه فرزند در اسلام ندارد.
کشتن فرزند
فرزند کشی از دیدگاه متون اسلامی گناهی بسیار بزرگ است. در قرآن حداقل 5 آیه بر حرام بودن و بزرگی گناه فرزند کشی دلالت میکنند.[2] کشتن فرزند دارای مجازات اخروی است، به ویژه فرزند خردسال که درباره او در روز محشر میپرسند: «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»؛[3] «به كدامين گناه كشته شده است؟». این ادعا که برای قتل فرزند مجازاتی در نظر گرفته نشده نیز غلط و نشان از بیخبری شبهه کنندگان دارد. کتک زدن، تبعید، پرداخت کفاره (اطعام 60 مسکین و 60 روز روزه) و محرومیت از ارث مواردی است که بنا بر روایات در انتظار پدری است که فرزند خود را کشته باشد.[4] از طرف دیگر، دست حاکم شرع برای تنبیه و مجازات او باز است و در قانون جمهوری اسلامی ایران، برای چنین شخصی زندان نسبتاً طولانی تا 10 سال در نظر گرفته شده است.[5] پدر قصاص نمیشود؛ اما این مطلب نشاندهنده کوچکی گناه او یا کم بودن ارزش فرزند نیست. چهبسا عقاب اخروی این گناه شدیدتر از قتلهای دیگر باشد؛ گرچه احتمالات مختلفی وجود دارد و ما به حکمت احکام الهی احاطه کامل نداریم.
پذیرفته نشدن شهادت
این ادعا که از نگاه اسلام، شهادت و گواهی فرزند، علیه پدر پذیرفته نمیشود نیز غلط است. از نظر غالب فقهای شیعه، شهادت بر ضد پدر نیز قبول است و تنها عده کمی نظری غیر این دارند. تنها در یک روایت مرسله (مرسل یعنی سند آن ذکر نشده) که جناب صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه آورده،[6] اشاره شده که شهادت فرزند بر ضد پدر قبول نمیگردد؛ در حالی که روایاتی دارای سند صحیح وجود دارند که به صراحت شهادت بر ضد پدر و مادر را مجاز معرفی میکنند.[7]
دین اسلام بر حرمت اموال و جان انسانها بسیار تأکید و اهتمام دارد. آنچه رایج گردیده که پدر حق هر تصرفی در اموال فرزند دارد و میتواند فرزند خود را بکشد، اساساً بیمبنا و تهمتی ناشی از بیاطلاعی از قوانین اسلام یا شیطنت رسانهای است. شهادت فرزند بر ضد پدر و مادر بنا بر نظر غالب فقهای شیعه پذیرفته میشود.
پینوشت:
[1]. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، چاپ دوم، جامعه مدرسین، 1413ق، ج3، ص177.
[2]. مائدة: 32، بقرة:178 و 179، اسراء: 33 و نساء: 93.
[3]. تکویر: 9.
[4]. اندیشه برتر، چرا پدری که فرزند خودش را به قتل برساند قصاص نمیشود: https://btid.org/fa/news/65823.
[5]. همان.
[6]. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، چاپ دوم، جامعه مدرسین، 1413ق، ج3، ص42.
[7]. عاملی، شیخ حر، وسایل الشیعة، چاپ اول، آلالبیت، بیتا، ج27، ص340.