برای من قهرمان باش...

08:02 - 1393/01/28
چکیده: برای تربیت فرزندانمان خوب بودن به تنهایی کافی نیست باید بر خواهش‌های ساده دل هم گاهی اوقات پا گذاشت...
پدر و فرزند رزمنده

رهروان ولایت ـ گاهی اوقات فرزندان خانوادهای مذهبی دچار انحراف می‌شوند و همیشه برای والدین این سوال هست که از ما چه خطایی سر زده بود که فرزندمان مسیر درست ما را انتخاب نکرد؟!

برای خوب‌بودن و خوب‌ماندن فرزندان، خوب‌بودن والدین به تنهایی کافی نیست.فرزندان ما باید مبارزه با نفس را در ما ببینند و این مبارزه با نفس ماست که آنها را نگه می‌دارد. اینکه من مسجدی باشم و یا اهل شرکت در مراسمات مذهبی باشم  برای  سلامت تربیت فرزندمان کافی نیست؛بلکه مهم این است که من به عنوان یک فرد مذهبی خیلی بر خواهش‌های دلم در خانواده اصرار نورزم.

وقتی در گیر و دار اختلاف سلایق، من از سلیقه خودم به نفع دیگر اعضای خانواده گذشتم و نخواستم که همه در خانه تابع سلیقه من باشند، خود به خود به فرزندم هم نشان داده‌ام که در لوای احترامی که ما برای هم قائل هستیم باید گاهی اوقات از خواسته‌های دلمان بگذریم و روی آن پا بگذاریم.

یادگرفتن این مسئله که همیشه نباید به خواسته‌های دلمان پاسخ مثبت دهیم ، یکی از بهترین راهکارهایی‌ست که می‌تواند در تربیت فرزندان به کمک خانواده‌ها بیاید. برای شروع این کار هم مطمئن‌ترین راه این است که ما از خودمان شروع کنیم ؛ و این همان راهی است که قرآن آن را جلو پای هر مومنی می‌گذارد؛ آنجا که به اهل ایمان سفارش می‌کند: "ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خود[در مرحله اول ]و اهلتان را از آتشی که هیزم آن مردم هستند بازدارید."(تحریم/6)

آنجایی که این قدرت را داریم که در مسائل خُرد و کم اهمیت ، کلیه اعضای خانواده را دنبال خود بکشانیم، حال با گذشتن از خواست خودمان و دست کشیدن از سلیقه‌های شخصی‌مان می‌توانیم در چشم آنان بزرگ جلوه کنیم.

اینکه من بتوانم سلیقه‌ام را اعمال کنم ولی با گذشت، از اعمال آن صرفه نظر کنم ،مهم است و همین نوع برخوردهاست که ضامن سلامت رشته تربیتی در کانون خانواده است.

چه زیبا پیامبر گرامی اسلام ‌صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم فرمودند: که مومن واقعی کسی است نوع خوراکش را به سلیقه خانواده‌اش تعیین می‌کند و و منافق (شخصی که ادعای دیانت را دارد) کسی است که خانواده او باید به سلیقه او غذا بخورند و تابع او باشند.[1]

مشکل اصلی خیلی از خانواده‌های مذهبی این است که تا سلیقه‌ایی از فرزندانشان می‌بینند که کمی با فضای مذهبی آنها تفاوت دارد آن سلیقه را سرکوب و نکوهش می‌کنند آن هم سلیقه و نظری که در دل آن نه ترک واجبی هست و نه انجام حرام ؛در حالی که با این برخورد بیشتر از اینکه فرزند را جذب کنند و نگه دارند اورا دفع کرده و از دست می‌دهند.

البته این ماجرا خط قرمزی هم دارد و آن خط قرمز حدود الهی است که در آن هیچ تسامحی نمی‌توان روا داشت و در اینجا نباید خواست افراد را بر خواست خدا ترجیح داد.

-----------------------------------------------------------------

پی نوشت‌:

[1]. وسائل الشیعه جلد 21 ص 542

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 13 =
*****