-ذات و پایه و اساس کشور آمریکا بر پایه ایجاد و درست کردن تهدید و تبدیل آن به فرصت تشکیل شده است
در روزهای گذشته روزنامه کثیرالانتشار آمریکایی واشنگتن تایمز، ادعای عجیبی را مطرح کرده است. مبنی بر اینکه ایران هم اکنون ۵ بمب اتم در اختیار دارد و تا چند ماه دیگر یعنی تا ماه مه میلادی یعنی اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ به تاریخ ایران به عدد ۱۰ یا ۱۲ بمب اتم میرسد.در خبر دیگری که در چند روز گذشته منتشر شده است، خبرگزاری رویترز نیز بدون ارائه هیچگونه سندی مدعی ارسال موشکهای بالستیک کوتاه برد از ایران به روسیه بود ولی ادعای این خبرگزاری توسط سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا رد شد. این اولین باری نیست که مقامات آمریکایی و یا رسانههای آنها ادعاهایی را علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح میکنند که سندی برای آن ندارند و این ادعاها رد میشود.
در این بین سوالاتی مطرح میشود که ما به بعضی از آنها میپردازیم؛
اول اینکه چرا آمریکایی ها با وجود علم به اینکه ادعاهایشان رد میشود ولی باز هم دست از این کارها برنمیدارند؟
جواب به این سوال به دو گونه است اول اینکه؛ ذات و پایه و اساس کشور آمریکا بر پایه ایجاد و درست کردن تهدید و تبدیل آن به فرصت تشکیل شده است یعنی اینکه از نگاه طراحان راهبردی آمریکا و مقامات ارشد این کشور، یا تهدید وجود دارد که ما موظفیم آن را به فرصت تبدیل بکنیم، یا تهدیدی وجود ندارد ولی ما آن را خودمان به وجود میآوریم و بعد آن را به فرصت تبدیل میکنیم. ترجمه این چند خط یعنی اینکه کشور آمریکا در تاریخ ۲۴۸ ساله خودش، ۲۳۱ سال آن را، در جنگ گذرانده است. چرا که ساختار امنیت ملی آمریکا به تهدید نیاز دارد و از تهدید تغذیه میکند.
نمونه آن می شود ماجرای ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ که در آن برجهای دوقلوی ورد ریت سنتر که مرکز فعالیتهای تجارتهای بینالمللی بودند با یک برنامه منظم و هماهنگ و حساب شده مورد حمله قرار گرفتند و انسانهای بیگناه زیادی کشته شدند و آمریکا با به وجود آوردن یک چنین تهدیدی و تبدیل آن به یک فرصت در قالب دکترین شوک و بهت و متهم کردن جریان القاعده که مرکز آنها در افغانستان بود به افغانستان حمله کرد، در راستای طرحهای راهبردی استکباری که داشت. در زمان حاضر نیز آمریکا به همین دلیل ساختار امنیت ملی خودش نیاز دارد که مدام تهدید و یا دشمن بر سر راهش وجود داشته باشد و از طریق آن ارتزاق میکند.
جواب دومی که به این سوال میتوان داد این است که؛ آمریکا چون غول رسانهای در اختیارش هست و سالها برای آن زحمت کشیده است به شکلی کاملاً منسجم و حساب شده و هماهنگ میتواند از این ابزار بسیار راهگشا و کاربردی در راستای منافع خودش استفاده کند و از این طریق است که خیلی راحت میتواند دروغهای بزرگ را بر زبان جاری کند و کاری کند که انسانها این دروغها را باور کنند، به همین دلیل است که شما میبینید مقامات ارشد آمریکایی در دولتهای مختلف و همچنین رسانههای آمریکایی که به حکومت متصل هستند مثل واشنگتن تایمز و رویترز و همچنین دیگر رسانههای مختلف آمریکا خیلی راحت دروغ هایی به این بزرگی را بر زبان جاری میکنند و منتشر میکنند و از این طریق اهداف خودشان را جلو میبرند.
دقت کنید که عنصر اصلی و متغیر اصلی در این اقدامات رسانه است و چون یک ساختار اصطلاحا تارعنکبوتی و به هم متصل و در هم تنیده و کاملاً منسجم و هماهنگ به اسم رسانه در اختیارشان هست خیلی راحت از طریق آن افکار عمومی را میتوانند مدیریت کنند، و هر بار یه چیزی را بر زبان جاری کند و از بابت اینکه رسوا بشوند نیز خیالشان راحت است.
یک مطلبی که هرگز نباید فراموش بشود این است که تمام این ادعاها و اقدامات که توسط رسانهها و مقامات آمریکایی مطرح میشود برای این است که بتوانند اقدامات گذشته و یا زمان حال و یا آینده خودشان را توجیه کنند و برای آن دلیل داشته و دلیل درست کنند.
در پایان باید به این سوال مهم پاسخ داد که که در مقابل این حجم از اقدامات خصمانه استکبار جهانی آیا میشود کاری نکرد و دست روی دست گذاشت؟ جواب روشن است، ما برای اینکه بتوانیم در مقابل این حجم از اقدامات خصمانه دوام بیاوریم و آن را ناکارآمد کنیم چارهای نداریم جز فرهنگ مقاومت و ایستادگی و جهاد و همچنین باید رسانه در اختیار داشته باشیم و آن را بسط بدهیم چرا که اگر نتوانیم مردم ملتهای دیگر را در قارههای دیگر زیر پوشش رسانهای قرار بدهیم، حداقل باید بتوانیم در درجه اول مردم کشور خودمان و بعد مردم منطقه غرب آسیا را زیر پوشش کامل رسانهای و برتری رسانهای قرار بدهیم تا از این طریق بتوانیم هم اذهان جامعه را به سمت دین و مقاومت و جهاد پیش ببریم و هم بتوانیم جلوی آن سم مهلکی را که توسط رسانه بر اذهان مردم این منطقه تزریق میشود را بگیریم و یا پادزهر آن را در اختیار داشته باشیم تا بتوانیم اثر سم آن رسانهها را خنثی کنیم.