بهترين شيوهها و بيانات را براي اثبات وجود خداوند براي افراد در كلية سطوح علمي و سني بيان كنيد.
پاسخ :
پاسخ اين سؤال چندان آسان نيست، چرا كه هر فردي، داراي خصوصيات خاص خود ميباشد و شايد به همين علت باشد كه گفتهاند: الطرق الي الله بعدد انفاس الخلائق، راههاي رسيدن به خدا، به تعداد موجودات صاحب نفس است و بلكه همه موجودات.[1] امّا به هر حال به دليل وجود مشتركات فراوان، ميتوان راههايي يافت كه براي عدهاي مفيد باشد.
مهمترين نكته در بحث راههاي اثبات وجود خداوند، اين است كه از نظر قرآن كريم وجود خداوند، نيازي به اثبات ندارد. «أفي الله شكٌ فاطر السموات و الارض»[2]؛ يعني آيا در وجود خداوند شكي هست، اين پرسش انكاري از سوي خداوند، بيان اين است كه وجود خداوند شكبردار نيست و هر كسي با مراجعه به خود، خدا را مييابد. تعاليم قرآن و بلكه بخش مهمي از دين اسلام، در اين مسير قرار دارند كه فطرت خداجوي آدمي را بيدار كنند. زيرا اساس خلقت انسان كه همان فطرت اوست، بر توحيد و اسلام نهاده شده است.[3] و اگر انسان حجابهاي غفلت را كنار بزند خدا را در درون خود خواهد يافت. بنابراين ما نيز توصيه ميكنيم كه شما نيز براي اثبات خداوند، تلاش كنيد تا فطرت ديگران را بيدار كنيد، و بدانيد كه اگر آدمي از فطرت خود دور شود، با هيچ برهاني حق را نخواهد پذيرفت، چنان كه به تعبير قرآن و جحدوا بها و استيقنتها انفسهم؛[4] يعني در حالي كه يقين داشتند باز هم آيات الهي را انكار ميكردند. و توجه داشته باشيد كه حتي مشركين مكه نيز وجود خداوند و خالقيت او را قبول داشتند و مشكل آنها شرك در ربوبيت الهي بود.[5]
بعد از فطرت كه عموميترين و البته بهترين راه است، به دلايلي ميرسيم كه از نظر علمي و عقلي، درك آن آسانتر از ساير دلايل آن است. مجموعة اين دلايل را شايد بتوان، برهان نظم يا بيانهاي مختلف آن ناميد، چرا كه در برهان نظم بر هماهنگي و هدفدار بودن موجودات، تكيه ميشود كه همه براي انسانهاي عادل قابل درك و مشاهده ميباشند، يعني بخشي از استدلال متكي بر دادههاي حسّي ميباشد، در ذيل برهان نظم ميتوان برهان هدف، برهان اتقان صنع، برهان تطابق و تناسبي و... را مطرح كرد.
به نظر ميرسد در قرآن كريم و روايات اسلامي پس از فطرت، بر اين دليل تكيه فراواني شده است، چنين كه در قرآن كريم تمامي خلقت نشانه خدا شمرده شده است، توحيد مفضل نيز كه حديثي است طولاني از امام صادق ـ عليه السّلام ـ در همين راستا قرار دارد.
پس از دلايلي كه نيمه فلسفي و نيمه حسي هستند، وارد عرصه دلايل فلسفي محض ميشويم كه البته خود همين براهين نيز، از لحاظ سادگي و پيچيدگي، مراتب مختلفي دارند و مثلا برهان حدوث و برهان حركت، قابل دركتر از برهانهايي مثل امكان و وجوب، يا امكان فقري و يا برهان صديقين ميباشند، برهان صديقين شايد از نظر فهم فلسفي مشكلترين برهان باشد كه البته خود نيز داراي تقريرات مختلفي ميباشد. برهان علت و معلول را نيز ميتوان در ميانه اين براهين قرار داد كه نه صعوبت براهين وجودي را دارد و نه بساطت براهين قبلي را.
نكته قابل توجه اين است كه دانستن مقدمات و مبادي فلسفي و نيز داشتن ذهن قوي و تحليلگر، لازمه فهم صحيح و دقيق اين براهين است. لذا هر كسي كه قصد مطالعه و تحقيق در اين زمينه را دارد ابتدا بايد اين مقدمات را بياموزد.
راه ديگري كه براي اثبات وجود و نيز شناخت خدا وجود دارد، راه درك شهودي و عرفاني است كه بيش از آن كه نظري باشد، عملي است و نيازمند خودسازي و طي طريق ميباشد. و البته در ميان همه دلايل، مطمئنتر و در عين حال، دور از دسترس ميباشد.
نتيجه بحث آن كه فطرت راهي است فراگير و عمومي، و بعد از آن كه دلايل علمي و حسي قرار دارند و سپس نوبت به برهانهاي فلسفي ميرسد، و بايد توجه داشته باشيد كه نميتوان به طور مشخص براي گروههاي سني و يا علمي اين دلايل را تقسيم بندي نمود، بلكه هر كسي به فراخور حال خود با دليلي قانع ميشود.
در پايان چند كتاب كه دلايل اثبات خدا در آن بحث شده است به حضورتان معرفي ميگردد:
1. سيري در ادله اثبات وجود خدا، محسن غرويان، دفتر تبليغات اسلامي قم، 1377، چ دوم.
2. منطق خداشناسي، آيت الله حسين نوري، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، تهران، 1370، چ پنجم.
3. راه خداشناسي و شناخت صفات او، جعفر سبحاني، انتشارات مكتب اسلام، قم، 1375.
4. توحيد، مرتضي مطهري، انتشارات صدرا، تهران، 1373.
5. تبيين براهين اثبات خدا، آيت الله جوادي آملي، نشر اسراء، قم، 1378، چ سوم.
6. تفسير موضوعي منشور جاويد، جعفر سبحاني، ج 2، انتشارات توحيد، قم، 1373، چ سوم.
7. اصول فلسفه و روش رئاليسم، علامه طباطبايي، پاورقي استاد مرتضي مطهري، ج 5، انتشارات صدرا، تهران.
هو معكم اينما كنتم؛ او با شماست هر كجا كه باشيد.
(حديد، 4)
[1] . اين حديث را كه منسوب به پيامبر است حضرت امام خميني، در ص 10، از كتاب آداب نماز خود ذكر كردهاند، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، آن را منتشر كرده است.
[2] . ابراهيم، 10.
[3] . ر.ك: كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، تصحيح علي اكبر غفاري، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1388، ج 2، ص 12 و 529.
[4] . نمل، 14.
[5] . به همين دليل در آيات 61 عنكبوت، 25 لقمان، 38 زمر و 9 و 87 زخرف تصريح شده كه اگر از ايشان بپرسي چه كسي خالق آسمان و زمين است پاسخ ميدهند الله.
منبع:سایت اندیشه قم