بررسیهای تاریخی نشان میدهد که منشأ تحقق بسیاری از جنگها در طول تاریخ بشریت، دین و اعتقاد به خدا نبوده است.
جنگهای بسیاری در طول تاریخ بشریت به وقوع پیوسته که در ضمن آن، افراد بیگناه بسیاری جان خود را از دست دادهاند. توجه به منشأ وقوع این جنگها میتواند اطلاعات خوبی را در اختیار ما بگذارد.
برخی از آتئیستها اصرار دارند ریشه این جنگها را به دین و اعتقاد به خدا برگردانده و دین را به عنوان منشأ اصلی خشونتطلبی معرفی کنند؛ اما باید دید که واقعیت از چه قرار است.
واقعیت آن است که بسیاری از خونریزیها در طول تاریخ بشریت به ریشهای غیر از دین و دفاع از اعتقادات دینی برمیگردند. به عنوان مثال وقتی بزرگترین جنگهای صدههای اخیر را بررسی میکنیم، میبینیم که با انگیزههایی غیر از انگیزههای دینی رقم خوردهاند؛ مثلاً جنگ جهانی اول با یک ترور در اتریش شروع شد و به مدت چهار سال قدرتهای بزرگ به دلایلی همچون رقابت اقتصادی و دریایی، رواج ملیگرایی و وطنپرستی در اروپا، وجود اتحاد و جبههبندی بین کشورهایی که یکی پس از دیگری به دنبال همپیمانان خود وارد جنگ شدند، در مقابل یکدگیر صف کشیدند. در طی این جنگ ده میلیون نفر به صورت مستقیم جان خودشان را از دست دادند. آمار کسانی که بر اثر این جنگ معلول شده و یا از کار افتادند، بسیار بیشتر از اینها است.
منشأ وقوع جنگ جهانی دوم نیز علاوه بر آنچه گفته شد، به رقابت سیاسی فاشیسم و دموکراسیهای غربی و مارکسیسم برمیگردد. در طی این جنگ خونبار، تلفاتی به مراتب سهمگینتر از جنگ جهانی اول به وقوع پیوست که در ضمن آن افراد غیر نظامی بسیاری جان خود را از دست دادند و شاید بتوان این جنگ را بیسابقهترین جنگ تاریخ بشریت دانست.[1]
از دو صده اخیر که بگذریم، شاید بتوان ادعا کرد در بیشتر جنگهای تاریخی، اطراف دعوا با دلایل دیگری غیر از اعتقادات دینی به جان یکدیگر افتادهاند. به عنوان مثال جنگهای متعدد امپراتوری ایران و روم که صدها سال به عنوان دو امپراتوری بزرگ دنیا در مقابل یکدیگر قرار داشتند، به انگیزههایی همچون کشورگشایی و توسعه قلمروی حکومتی برگشته و اعتقادات دینی در آن نقشی نداشتند.[2]
در موارد بسیاری که جنگ با انگیزههای دینی رقم خورده نیز، دین منشأ اصلی جنگ و خونریزی نبوده است؛ بلکه یک طرف دعوا چون دین را در تضاد با منافع خود میدیده، به اعمال جنگ علیه ایشان دست زده است و اهل آن دین نیز به دفاع از خود پرداختهاند. قرآن کریم به مواردی از این نوع تحمیل جنگ و شکنجه علیه خداپرستان اشاره نموده است و در جایی میفرماید: «وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ»؛[3] «و آنها از مؤمنین انتقام نگرفتند؛ مگر به خاطر آنکه به خدای عزیز و حمید ایمان آورده بودند».
در مواردی هم اگرچه دین منشأ بوده است؛ اما یک طرف دعوا، دین را بهانهای برای حفظ منافع خود قرار داده و به اسم دین علیه اهل دین دیگر به جنگ و خونریزی دست زده است. به همین جهت قرآن کریم به مخالفین اسلام از میان اهل کتاب میگوید: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ»؛[4] «بگو: «ای اهل کتاب! آیا ما را مورد عتاب و مؤاخذه قرار میدهید؟ (مگر ما چه کردهایم) جز اینکه به خداوند یگانه و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه پیش از این نازل گردیده، ایمان آوردهایم؟». جنگهای صلیبی را میتوان از مصادیق این مورد دانست.
بنابراین، در بسیاری از جنگها، یا اصلاً دین و اعتقاد به خدا منشأ تحقق آن جنگ نبوده است و یا منافعِ مادی عدهای در تعارض با دین بوده و این امر موجب شده تا جنگی میان دو گروه واقع شود.
پینوشت:
[1]. ویکیپدیا، جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم، B2n.ir/e79403، B2n.ir/t12715 و مورخ، همه چیز درباره جنگهای جهانی، B2n.ir/p61925 و ایمنا، همه چیز درباره جنگ جهانی دوم، B2n.ir/y57198.
[2]. ویکیپدیا، جنگهای ایران و روم، B2n.ir/s90823.
[3]. بروج: 8.
[4]. مائده: 59.