رهروان ولایت ـ «اوستا» کهنترین نوشته ایرانیان است. بعضی آن را به معنی «پناه» و برخی به مفهوم «دانش و معرفت» و عدّهای به معنی متن دانستهاند. امّا معناي معروف آن، اساس در متن اصلی است.[1]
اوستای امروزی دارای 5 بخش به نامهای یسنه موسوم به گاهان (سخنان و سرودههای زرتشت)، یشتها (راجع به عادات عبادت)، وندیداد (راجع به عالم خلقت)، ویسپرد ( ستایش پروردگار) و خردهاوستا که شامل قطعات کوچکی از دعاها و نیایشها میباشد.
«گائاها» کهنترین بخش اوستا به شمار میآید و گویند سرودهی خود «زرتشت» است و قدمت آن تا به زمان وی، یعنی سدهی دهم پیش از مسیح میرسد. امّا دیگر بخشهای «اوستا» در زمانهای دیگر و به دست کسان دیگر نگاشته و بسا چیزها که در آغاز با آیین «زرتشت» ناسازگار بوده، بعدها در آن راه یافته است.[2]
تمام اختلافات و اشکالات و تضادهای فراوانی که درباره افسانهی «زرتشت» موجود است، همه آنها به اضافه اشکالات دیگر، درباره «اوستا» نیز به چشم میخورد. یکی از موارد مبهم تاریخ، نگارش اوستا است که بستگی به تعیین زمان «زرتشت» دارد.
امّا از آنجا که هنوز هیچ یک از مورخان و دانشمندان و مستشرقان، نتوانستهاند زمان زرتشت را با دلایل تاریخی و قطعی ثابت کنند، لذا تاریخ و قدمت اوستا نیز نامعلوم مانده است؛ به قول ابراهیم پورداود، اگر بر فرض، تاریخ سنتی 660 ق.م درست باشد، آن وقت اوستا بعد از «ریک دید» برهنمان و «تورات» یهودیان، کهنترین کتاب دنیاست. دست کم تا ده سدهی پیش از مسیح میرسد.[3]
بسیاری از دانشمندان و محققان اروپایی از قبیل فرامسواز معتقدند که اوستا تا سدهی ششم یا هفتم میلادی تا زمان ساسانیان همچنان سینه به سینه حفظ شده و در آن زمان به کتابت درآمده و با خط اوستایی که اختراع همان زمان است، کتابت یافته است.[4]
مسعودی و جمعی دیگر از مورخان اسلامی نقل کردهاند که: اسکندر بعد از فتح استخر «تخت جمشید» این کتاب و سایر آثار دینی زردشتیان را ضمن سوزاندن مراکز مهم از جمله بایگانی جمشید، سوزاند بعد از آن که مطالب علمی آن را از طب و نجوم و فلسفه به یونانی ترجمه کرد و به یونان فرستاد.[5]
در روایات دینی زردشتیان نیز به این حقیقت تصریح شده است: و یشتاسب دستور داد تا دو نسخه از این کتاب اوستان را نوشتند، یکی از آنها را هنگامی که اسکندر در قصر پرسپولیس به آتش افکند و نسخه دیگر را یونانیان فاتح با خود به یونان بردند و آن را ترجمه کردند.[6]
«جان ناس» مؤلف «تاریخ جامع ادیان» مینویسد: کتاب زرتشتیان اوستا است و آن مجموعهای میباشد که کم و بیش از مطالب مختلف بدون ارتباط و التصاق با هم آمیخته شده و در حقیقت، باقی مانده از مجموعه بزرگتری از یک ادبیات باستانی و کهنسال است که قسمت عمدهی آن از میان رفته و نابود شده است.[7]
بدین ترتیب، طبق تصریح خود زرتشتیان و مورخان در سال 330 قبل از میلاد، متن اصلی کتاب زرتشت از بین رفته و در سال 226 بعد از میلاد، اردشیر بابکان امر به تدوین آن نموده است. به این معنا زرتشتیان بیش از 550 سال کتابی نداشتند. مگر این که به قول پورداود، در سینه فناپذیر پیروان زردشت محفوظ مانده بود؟![8]
-----------------------------
پینوشت:
1.ادیان بزرگ جهان، ص 135، هاشم رضی، تهران، 1344
2.اوستا، نامه دنیوی آیین زردشت، نوشته جلیل دوست خواه، پیشگفتار
3.همان، ص 4.
4.ادبیات بزرگ جهان، هاشم رضی.
5.التنبیه و الإشراف، ص 80.
6.تاریخ تخلف ویل دورانت: 1/539: زردشت باستانی، ص 111.
7.تاریخ ادیان، جان ناس، علی اصغر حکمت، ص 300.
8.گاتها، پورداود، ص 45.