بیکارى زنان چه نقشى در روى آوردن به گناهانى مانند غیبت دارد؟

22:14 - 1391/10/24
علّت پرداختن زن ها به غیبت،بى کارى و احتیاج آنها به سرگرمى است.یعنى در واقع، یک خلأ روحى در آنها وجود داشت و آن خلأ،منشأ این گناه بود.
غیبت

بى کارى زنان چه نقشى در روى آوردن آنان به گناهانى مانند غیبت دارد؟
پاسخ :
زن ها در قدیم مشهور بودند که زیاد غیبت مى کنند. شاید این به عنوان یک خصلت زنانه معروف شده بود که طبیعت زن این است و [از نظر جنسى] غیبت کن است، در صورتى که چنین چیزى[، درست] نیست و زن و مرد فرق نمى کنند. علتّش این بود که زن ـ مخصوصا زن هایى که کلفت داشته اند و در خانه، همه کارهایشان را کلفت و نوکر انجام مى دادند

ـ هیچ شغلى و هیچ کارى، نه داخلى و نه خارجى نداشته اند. صبح تا شب باید بنشیند و هیچ کارى نکند، کتاب هم مطالعه نمى کرده و اهل علم هم که نبوده، باید یک زن هم شأن خودش پیدا کند، با آن زن چه کند؟ راهى غیر از غیبت کردن به رویشان باز نبوده و این برایشان یک امر ضرورى بوده است؛ یعنى اگر غیبت نمى کردند، واقعا بدبخت و بیچاره بودند.
یک وقتى در آن انجمن ماهانه، داستانى نقل کردم که از روزنامه گرفته بودم، نوشته بود در یکى از شهرها ـ یا ایالات ـ امریکا در خانواده ها، قمار آن قدر رایج شده بود که زن ها به آن عادت کرده بودند و در خانه ها به صورت یک بیمارى رواج یافته بود. شکایت همه این بود که زن ها دیگر کارى غیر از قمار ندارند.

اول این را به عهده واعظ ها گذاشتند که آنها این بیمارى را از سر مردم بیرون ببرند. بیمارى علّت دارد. تا علتّش از میان نرود، بیمارى از بین نمى رود. واعظ ها شروع کردند به موعظه در زیان هاى قمار و آثار اخروى آن. ولى اثر نداشت. یک شهردار پیدا شد و گفت که من این بیمارى را معالجه مى کنم.

آمد کارهاى دستى از قبیل بافتنى را تشویق کرد و براى زن ها مسابقه هاى خوب گذاشت و جایزه هاى خوب تعیین کرد. طولى نکشید که زن ها دست از قمار کشیده و به این کارها پرداختند.

آن مرد علّت را تشخیص داده و فهمیده بود که علّت پرداختن زن ها به قمار، بى کارى و احتیاج آنها به سرگرمى است. کار دیگرى برایشان به وجود آورد تا توانست قمار را از میان ببرد؛ یعنى در واقع، یک خلأ روحى در آنها وجود داشت و آن خلأ، منشأ این گناه بود. آن [شخص] فهمید که این خلأ را باید پر کرد تا بتوان قمار را از بین برد. تا آن خلأ به وسیله دیگرى پر نشود، نمى توان آن را از میان برداشت.

منبع : تعلیم و تربیت در اسلام، علامه شهید مرتضی مطهری(ره)، صص 417 ـ 419.

منبع:سایت راسخون
 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 12 =
*****