چکیده: گاهی رفتار والدین با فرزندان به گونهایی است که آنها را در عین حالی که گاها رفتار گستاخانه با اطرافیان خود دارند، اما در مواجهه با مشکلات و حل مسائل اساسیشان شجاعت کافی ندارند و ترس و واهمه به دل راه میدهند.یکی از بهترین الگوهای تربتی برای والدین نظاره کردن شیوههای تربیتی امام حسین علیهالسلام نسبت به فرزند برومندشان علی اکبر علیهالسلام میباشد.
به جز مسائل ژنتیکی و وراثتی که در روحیات و خلق و خوی فرزندان تاثیر غیر قابل انکاری دارد، عوامل محیطی به عنوان موثرترین مولفه در شکلگیری شخصیت فرزندان مطرح هستند که در این میان محیط خانه و خانواده و روشهای تربیتی والدین، مهمترین نقش را در این زمینه ایفا میکنند.
با نگاهی به زندگانی حضرت علی اکبر علیهالسلام نقش این دو عامل را در تربیت صحیح ایشان به وضوح مشاهده میکنیم. اگر بخواهیم به خصلتهای مثبت ایشان که از جنبههای ارثی در او به ودیعت گذارده شده است اشاره کنیم، در کلام دوست و دشمن میتوان آنها را به فراوانی یافت؛ از کلام معاویهبنابوسفیان علیهما اللعنه گرفته که گفت:«من احق الناس بهذا الأمر قالوا أنت قال لا أولى الناس بهذا الأمر علي بن الحسين بن علي جده رسول الله و فيه شجاعة بني هاشم و سخاء بني أمية و زهو ثقيف.[1]به نظر شما سزاوارترين و شايسته ترين فرد امت به امر خلافت كي است؟ اطرافيان گفتند: جز تو كسي را سزاوارتر به امر خلافت نميشناسيم! معاويه گفت: اين چنين نيست. بلكه سزاوارترين فرد براي خلافت، عليبنالحسين علیهالسلام است كه جدّش رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مي باشد و در وي شجاعت و دليري بني هاشم، سخاوت بني اميه و فخر ثقيف تبلور يافته است.» تا سخن خود سیدالشهداء علیهالسلام درباره فرزند رشیدشان که فرمودند:«اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِك(صلیاللهعلیهوآله)؛[2]خدایا! بر این گروه ستمگر گواه باش که اینک جوانى به مبارزه با آنان مىرود که از نظر صورت و سیرت و گفتار، شبیهترین مردم به رسول تو، حضرت محمّد صلىاللهعلیهوآله است.» که همه تاکید بر ویژگیهای مثبت وراثتی در شخصیت حضرت علیاکبر علیهالسلام دارند ولی با وجود این ویژگیهای وراثتی، در شکلگیری شخصیت ایشان نباید از نقش تربیتی حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام نسبت به فرزند ارشدشان غافل شد؛ چرا که هیچگاه ویژگیهای وراثتی به تنهایی نمیتواند آیندهایی درخشان را برای فرزند به وجود آورد و نقش جریان تربیتی والدین نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
جالب اینجاست که وقتی به سیره سیدالشهداء در قبال تربیت فرزندان نگاه میاندازیم مشاهده میکنیم که ایشان اهتمام و جدیت فروانی در بحث تعلیم و تربیت درست فرزندان خود داشتهاند. از نامگذاری فرزندان خود به نام مبارک پدرشان امام علی علیهالسلام تا آموزش مسائل دینی به آنها، را مد نظر داشتهاند و همه را به دقت و بر اساس طبیعت خدادادی فرزند جلو میبردهاند که ما در اینجا برای توجه دادن والدین نسبت به این مسئله که باید برای تربیت فرزندان تا زمانی که سنشان پایین است وقت ویژه بگذارند، به برخی از آنها درباره فرزند برومندشان حضرت علی اکبر علیهالسلام اشاره میکنیم.
1.توجه ویژه به آموزشهای صحیح و مورد نیاز فرزند.
زمانی که او کودکی کم سن و سال بود امام علیه السلام او را برای فراگیری قرآن که مهمترین آموزههای دینی ما از آن نشات میگیرد نزد عبدالرحمان میبرد.وقتی فرزندش سوره حمد را فرامیگیرد و آن را در نزد پدر به صورت صحیح میخواند، امام حسین علیهالسلام به عبدالرحمان به جهت آموزش سوره حمد به فرزندش، هدیه ای گران بها میدهد و میفرماید:«این هدایا توان برابری عطای معلم علی را ندارد که در برابر تعلیم قرآن، همه هدایا ناچیز است.»[3]
توجه به آموزههای درست اخلاقی و اینکه جامعه کنونی چه به خورد فرزندان ما میدهد بر هر پدر و مادری واجب و ضروری است .اگر ما الان مشاهده میکنیم که جوانان ما گاها دچار مشکلاتی هستند، باید ریشه آن را در تربیت دوران کودکی و نوجوانی آنها مشاهده کرد. پدر و مادری که به برخی آموزشهای گاها غیر ضروری برای فرزند خود بیشتر از آموختن آموزههای اخلاقی مورد نیاز فرزندشان توجه میکند، باید بپذیرند که در آینده خود اولین گرفتار در این ماجرا هستند و در بعضی مواقع ساعتها و بلکه یک عمر وقت گذاشتن هم جبران آن مشکل را نخواهد کرد.
2.تربیت خدا محور به این معنا که خدا را فوق همه امور باید در نظر گرفت.
امام حسین علیهالسلام را با کنیه اباعبدالله میشناسیم و اوج عبودیت و بندگی او را ما در جریان عاشورای او به وضوح به تماشا مینشینیم. همین نوع نگاه را ما در تریبت سیدالشهداء علیهالسلام نسبت به فرزندان خود نیز میبینیم آنجا که اباعبداللهالحسین علیهالسلام در میان کاروانِ خود به سمت کربلا حرکت میکردند، حالتی به حضرت دست میدهد و خوابی کوتاه بر چشمان ایشان مینشیند و در آن حالت مکاشفهای برای حضرت علیهالسلام رخ میدهد. از آن حالت که خارج میشود استرجاع میکنند و میفرمایند: «انا لله و انا الیه راجعون».در آنجا علی اکبر علیهالسلام در کنار پدر بود و می دانست امام بیهوده کلامی را به زبان نمیراند، سؤال مینماید: پدرجان چرا استرجاع فرمودی؟حضرت علیهالسلام بلادرنگ میفرمایند: دیدم این کاروان به سمت قتلگاه می رود و مرگ در انتظار ماست.علی اکبر میپرسند: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ حضرت میفرمانید: آری ما بر حق هستیم. علی اکبر علیهالسلام عرضه میدارد: پس از مرگ باکی نداریم».[4] و اینها همه ثمره تربیت خدامحور است چرا که خدا را در سختترین لحظات در کنار خود احساس میکنند پس دیگر باکی از مشکلاتِ پیش رو ندارند. و همین میشود مایه شجاعت او و درخشش زایدالوصفش در میدان جنگ.
گم شدن واژه بیبدیلی چون خدا در زندگی ما انسانها و کمرنگ شدن آن در تربیت فرزندانمان باعث از بین رفتن آرامش حقیقی و آسیبپذیر شدن ما و فرزندانمان در برابر مشکلات خواهد شد.
3.تربیت همراه با محبت نسبت به فرزند.
عباس محمودعقاد مصری، نویسنده کتاب «الحسین ابوالشهداء» میگوید:«امام حسین علیهالسلام از آن کسانی بود که به فرزندان خود محکم ترین علایق و محبت ها و عواطف نیرومندی را دارند».[5]
از جمله برخورد محبتآمیز پدر با فرزند برومندشان آنجایی بود که علیاکبر علیهالسلام وقتی از میدان به بهانه آب و دیدن روی دوباره پدر به سمت خیام بازگشتند در آن لحظات سخت، برخورد پدر با فرزند، از روی توجه ویژه با ملاطفت و مهربانی بسیار است در حالی که حضرت میتوانستند برخوردی با صلابت داشته باشند و به جای وعده مهربانانه علی به سیراب شدن توسط جد اطهرش و یا مکیدن زبان فرزندش، او را به مقاومت دعو کند و با زبانی حماسی از او استقبال نماید در حالی که در آن لحظات هم مهر و محبت پدری را از فرزند خود دریغ نمیکند و با آغوش گرم به استقبال فرزند خود میرود
اینها همه درسهایی است که تک تک انسانها خصوصا شیعیان ائمه معصومین علیهمالسلام بدان بسیار نیازمندند تا در تربیت علیاکبرهای خود موفق و پیروز باشند و آنها را به سرمایهایی تمام نشدنی برای اسلام مبدل سازند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت:
1.بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)، 111جلد، ج45 ؛ ص45 دار إحياء التراث العربي - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
2.اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، 1جلد، ص113 جهان - تهران، چاپ: اول، 1348ش.
3.مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 66؛ لۆلۆ و مرجان محدث نوری، ص 44 ـ 45.
4.اللهوف على قتلى الطفوف، ص70، ترجمه فهرى، 1جلد، جهان - تهران، چاپ: اول، 1348ش.
5.پرتوی از عظمت حسین علیه السلام، لطف الله صافی گلپایگانی، ص 172.