چکیده: در جریان دید و بازدیدهای نوروزی معمولا کودکان مغفول میمانند و خواهر برادرها بجههایشان را پیش پدربزرگ یا مادر بزرگ پیرشان رها میکنند و ساعتها با همدیگر به عید دیدنی میروند. چه بسا در این بین میزبان هم فرد خوش صحبتی از اب در بیاید - و از آنجایی که یک سال همدیگر را ندیدند- شام هم مهمانشان کند و مهمان یادش میرود که کودکی در خانه دارد! و چه بسا خدا نکرده مورد آزار جنسی قرار بگیرد.
ما ایرانیها با تعطیلات میانه خوبی داریم و به همین خاطر معمولا بین دو تعطیل را هم تعطیل میکنیم! عید نوروز که میرسد تعطیلات به اوج خود میرسد و خانوادههای کوچک معمولا در یک خانوادهی هسته (پدر و مادرها) دور هم جمع میشوند و به دید و بازدید از فامیل میپردازند، این امر علاوه بر آثار روحی و روانی مثبت،از منظر اسلام نیز پسندیده و نیکوست چنانچه مولای متقیان امام علی (علیهالسلام) میفرمایند: «صله رحم، از بهترين خصلتهاى بزرگواران است.»[1] اما هر امر پسندیدهای تا زمانی خوب هست که امر مهمتری فراموش نشود، در جریان دید و بازدیدهای نوروزی معمولا کودکان مغفول میمانند و خواهر برادرها بجههایشان را پیش پدر مادر پیرشان رها میکنند و ساعتها با همدیگر به عید دیدنی میروند. چه بسا در این بین میزبان هم فرد خوش صحبتی از اب در بیاید - و از آنجایی که یک سال همدیگر را ندیدند- شام هم مهمانشان کند و مهمان یادش برود که کودکی در خانه دارد! و چه بسا خدا نکرده مورد آزار جنسی قرار بگیرد.
کسانی که آزار جنسی می دهند معمولا کسانی هستند که نسبت به کودک یا نوجوان در مقام بالاتری قرار دارند.آنها از این فرصت و موقعیت خود استفاده میکنند تا فرد را وارد فعالیت جنسی کنند. آزار دهندگان معمولا غریبه نیستند،اغلب اوقات آنها یکی از وابستگان،دوستان خانوادگی، پرستاران کودک، همسا یهها،کارکنان مدرسه یا حتی گاهی یک گروه هستند.گاهی هم آنها خودشان نوجوان هستند.مثلا یکی از برادر خواهرها یا یکی از دوستان آنها.آنها اغلب به طور پنهانی آزار را در مورد چند کودک انجام میدهند.آزار جنسی معمولا توسط مردان انجام میشود اما گاهی هم زنها این کار را میکنند.[2]
مهسا یکی از همین کودکان دیروز و جوان امروز است که قربانی بی توجهیهای والدین شده است او در نامه خود برای ما چنین نوشته است: «من ۲۵ سالم است از ۱۵ سالگی خواستگار داشتم و دارم اما همهشان قبل از غقد به هم خورده است، پیش دعا نویس رفتم گفتند بختت را بستند.
من از خانواده فوق العاده مذهبی و سنتی هستم خودم هم خیلی پاک زندگی کردم لذا برای اخرین مورد رفتم پیش دکتر زنان برای گواهی بکارت که گفت باکره نیستی! شکه شدم چون دست محارمم هم به من نخورده است، دنیا روی سرم خراب شد اول فکر کردم شاید به خاطر ورزش رزمی این طور شدم اما بعد یاد بچگیام افتادم که از روی کنجکاوی انگشتم را داخل واژنم کردم، میخواهم خودم را بکشم و...»
در نامه فوق کودک متاسفانه در اثر کوتاهی والدین به خودش آسیب رسانده است اما بعضی اوقات هم این اتفاق توسط شخص ثالث میافتد، رضا میگوید با دختری اشنا شده است که در هفت سالگی ناخواسته ارتباط برقرار قرار کرده است و توسط همسایه مورد آزار جنسی قرار گرفته است...
در مرحله اول بایستی از این اتفاقات جلوگیری کرد اما اگر خدا نکرده این بلا سر کسی آمد جکار باید کرد؟ در صورتی که به پاسخ کارشناسی سوالات بالایی توجه کنیم جواب این پرسش روشن میشود.
پاسخ کارشناسی
سوال اول: اگر قرار باشد به خاطر عمل انجام نشده برای انسانها گناه نوشته شود و فرد خودکشی کند کلا هیچ انسانی نباید روی کره زمین بماند دین مبین اسلام با ناامیدی و یأس مخالف است و روایات فراوانی داریم که انسان بایستی در سختترین شرایط امید خودش را از دست ندهد و به اجابت دعایش امیدوار باشد امام علی - علیه السلام - در سفارشی به فرزندشان (امام) حسن - علیه السلام - فرمود: «بدان که آن کسی که خزانههای آسمانها و زمین در دست اوست به تو اجازه دعا کردن داده است و اجابت نمودن آن را ضمانت کرده است ... پس، مبادا تأخیر در اجابت او تو را نومید گرداند؛ زیرا که بخشش به قدر نیّت بستگی دارد.»[3] امیدواری علاوه بر دین مورد توجه روانشناسان نوین نیز قرار گرفته است از نظر «اسنايدر»، اميد عبارت است از «ظرفيت ادراك شده براى توليد مسيرهايى به سمت اهداف مطلوب و انگيزه ادراك شده براى حركت در اين مسيرها.»[4] از اين رو، اميد يعنى: انتظار مثبت براى دست يابى به اهداف. انتظار مثبت داراى دو مؤلفه «عامل»[5]و «گذرگاه»[6] است.
در حقيقت، در نظريه اميد اسنايدر، سه مؤلفه وجود دارد: تفكر هدف (هر چيزى كه خود فرد مايل است بدان دست يابد، آن را انجام دهد يا تجربه يا ايجاد كند)، تفكر عامل (يك مؤلفه انگيزشى براى به حركت در آوردنِ فرد، در مسير راههاى درنظر گرفته شده براى رسيدن به هدف) و تفكر گذرگاه (توانايى ادراك شده فرد براى شناسايى و ايجاد مسيرهايى به سمت هدف)[7]
اين سه مؤلفه بر يكديگر اثر متقابل دارند. تعيين اهداف مهم، منجر به افزايش انگيزه مىشود و اين انگيزه برانگيخته شده، به نوبه خود ممكن است به يافتن گذرگاه كمك كند.[8]
براى داشتن تفكر اميدوارانه، بايد ياد بگيريم كه چطور با موانع برخورد كنيم. به طور كلى، افراد داراى اميد بالا، هنگام برخورد با موانع به دليل ايجاد راههاى جانشين و جديد براى رسيدن به هدف يا استفاده از اهداف جانشين، پاسخهاى هيجانى سازگارترى ارائه مىدهند.[9] به اين ترتيب، هنگام مواجهه با مانع، انعطاف پذير بوده و به دنبال هدف ديگر ىمىروند يا بر ديگر حيطه هاى زندگى خود تأكيد مىكنند.
تفکرات منفی همچون بستن بخت و این فکرها همگی از تلاطمات ذهنی شما نشأت میگیرد که کم کاری و کوتاهیهای خود را میخواهی به عوامل فرا طبیعی نسبت دهید در حالی که شما هیچ مشکلی ندارید لیکن شیطان در تفکرات شما نفوذ کرده و شروع کردید به خود خوری.
توجه داشته باشید همیشه راههای جایگزین برای حل مشکلات وجود دارد و هیچ مشکلی تنها یک راه حل ندارد من در ذیل به مشکلات شما و راه حلهای مربوطه اشاره می کنم
1- در مرحله اول باید امیدوار باشید و روحیه پریشان خود را سازماندهی کنید برای اینکار نیاز دارید چند جلسهای به مشاور متدین و متخصص مراجعه کنید تا روحیهتان بهتر شود.
۲- علت به هم خوردن خواستگاری هایتان را پیدا کنید و خواهشا دنبال عوامل متافیزیک نباشید کمی اگر دقت کنید خواهی دید که خیلی مسائل کوچک که فکرش را نمیکردید پا بند شما بودهاند.
۳- در مورد بکارت عرض کنم اولا معلوم نیست شما بکارت خود را از دست داده اید یا خیر؟ شاید تشخیص دکتر اشتباه بوده ثانیا اگر در بچگی با دست ورزی این اتفاق افتاده باشد به احتمال زیاد خودش ترمیم شده است ثالثا هیچ دختری در زمان مجردی قرار نیست برود معاینه بکارت و لزومی ندارد شما در این باره صحبت کنید حال اگر بعدا مشخص شد که شما بکارت ندارید شوهرتان میتواند برای ازمایشات تکمیلی اقدام کند در ان صورت علتش مشخص میشود که در اثر ضربه بوده و این تقصیر شما نیست و کسی نمیتواند ایراد بگیرد. رابعا: چه بسا علتش ورزش بوده است که اشاره نمودید.
پاسخ سوال دوم: روابط در دوران کودکی با رابطه بزرگسالان متفاوت هست و اصلا نمیتوان اسم این نوع ارتباط را رابطه گذاشت بلکه باید این مباحث را در بخش اسیب ها دنبال کنیم که متاسفانه این نوع اسیب ها متوجه والدین هست تا بچهها.
پی نوشت ها
1- مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج15 ، ص 251
2- دکتر زهرا شهریور،فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان، هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران.
3-نهج البلاغه، نامه ۳۱
4- ۲۱C. R. Snyder, Handbook of HOPE: Theory, Measures and Applications, p.5
5- ۲۲Parthway.
6- Agency.
7- زهره علاءالدينى، بررسى اميد درمانى گروهى بر دانشجويان دانشگاه اصفهان، ص ۶.
8- . C. R. Snyder, Handbook of HOPE, p. 13
9- C. R. Snyder, The Psychological of HOPE: You can get there from here, p. 65.