چکیده:در موارد زیادی دختر و پسر بعد از اینکه دل به هم میبندند و برای زندگی مشترک و در کنار هم بودن اقدام میکنند، متوجه تفاوتها و ناسازگاریهایی میشوند که قطعا زندگی در کنار هم برایشان غیر ممکن و ناپایدار خواهد بود حال می مانند و این عشق خانمان سوز...
بر اساس آموزههای دین اسلام یکی از جاهایی که انسان باید مراقبت داشته باشد و به نوعی مدیریت نماید، ارتباط با جنس مخالف است، چه ارتباط از نوع حضوری باشد و چه غیر حضوری، خصوصا مدیریت در صحبت و نگاه به نامحرم؛حضرت علی (علیه السلام) درباره سخن گفتن با زن نامحرم فرمود: «عِبَادَ اللَّهِ اعْلَمُوا... وَ مُحَادَثَةَ النِّسَاءِ تَدْعُو إِلَى الْبَلَاءِ وَ تُزِيغُ الْقُلُوبَ وَ الرَّمْقَ لَهُنَّ يَخْطَفُ نُورَ أَبْصَارِ الْقُلُوبِ وَ لَمْحَ الْعُيُونِ مَصَائِدُ الشَّيْطَانِ؛[1] ای بندگان خدا! بدانید كه...گفتگو و اختلاط مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد و دل ها را منحرف می سازد و پیوسته به زنان چشم دوختن نور چشم دل را خاموش میگرداند و همچنین با گوشه چشم به نامحرم نگاه كردن از حیله و دام های شیطان است.»
لذا اگر مراقبتی نباشد دل هر شخصی به صورت غریزی به سمت جنس مخالف متمایل می شود و دلبسته هم میشوند؛ در حالی که در موارد زیادی شاهد این مسئله بودهایم که دختر و پسر بعد از اینکه دل به هم بسته اند و برای زندگی مشترک و در کنار هم بودن، اقدام نمودهاند متوجه تفاوتها و ناسازگاریهایی شدهاند که قطعا زندگی در کنار هم برایشان غیر ممکن و ناپایدار خواهد بود؛ حال ماندهاند و این عشق خانمان سوز.
مورد زیر یکی از چنین مواردی است که به بررسی آن خواهیم پرداخت:[2]
سلام
من پسري 33 ساله هستم كه در سن 23 سالگي با دختري در اينترنت آشنا شدم و دقيقا روز تولدمان يكي بود و احساس علاقهاي شديد به ايشان پيدا كردم كه بعد از 2سال ايشان مرا ترك كرد، اكنون ايشان را مجددا در اينستاگرام بعد از 9سال پيدا كردم و قرار ملاقات گذاشتم، ايشان هم اكنون تنها زندگي ميكند و دوسال است كه طلاق گرفته است و تنها دليل طلاقشان بي احساسي نسبت به همسر سابقشان میداند. هم اكنون كه با ايشان بيرون ميروم هيچ حسي به من ندارد و حتي به درصدي از اطمينان رسيدهام كه ميدانم با پسر ديگری در ارتباط و معاشرت هست (منظور ارتباط جنسي نميباشد) من به ايشان علاقهي شديدی دارم، ولي ايشان بيشتر اوقات بي حوصله و عصبي ميباشد. غيرتم هم اجازه نميدهد كه با كسي بيرون برود، ولي جرات گفتن امر و نهي به او را ندارم؛ چون ميدانم مرا ترك ميكند، ايشان ميگفت به خاطر گيرهاي من 9 سال پيش مرا ترك كرد و هم اكنون هم به اصرار من با من بيرون ميآید. من بخاطر اين خانم 9 سال از زندگيم را با دختري نبودم! و به هيچ دختري حسي نداشتم؛ چون علاقه شديد به ايشان دارم، ولي بعضي رفتارهايش مرا خيلي عذاب ميدهد؛ مثلا به هيچ عنوان نميشود از او سوال و جواب كرد؛ چون از اين كارها بدش ميآید. ميخواستم راهنماييم كنيد چه جوري ميتوانم اين عشق 9 ساله را به دوش بكشم با همه اين مشكلاتي كه گفتم. به خدا خيلي كلافه شدهام.
ممنون از راهنماييتان
پاسخ:
سلام
قرآن كریم در سوره مائده آیه 5 و سوره نساء آیه 25 زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با جنس مخالف بر حذر داشته است و آن را مورد مذمت قرار داده است و میگوید: با کسانی كه روابط دوستی مخفیانهای با دیگران دارند ازدواج نكنید.
«الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ [مائده/5]؛ امروز براى شما حلال شده ... زنان پاكدامن از مسلمان و زنان پاكدامن از كسانى كه پيش از شما كتاب [آسمانى] به آنان داده شده به شرط آنكه مهرهايشان را به ايشان بدهيد در حالى كه خود پاكدامن باشيد نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانى دوست خود بگيريد.»[3]
«...فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ...[نساء/25]؛ آنان را با اجازه خانوادهشان به همسرى [خود] درآوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد [به شرط آنكه] پاكدامن باشند، نه زناكار و دوست گيران پنهانى نباشند.»[4]
نکته بعد این است که بر اساس آنچه خودتان توضیح دادهاید، اگر قصد ازدواج با ایشان را دارید، باید ریسک بزرگی را بپذیرید و احتمال بسیار زیاد بدهید که ازدواج شما ماندگار نخواهد بود؛ زیرا حداقل دو نشانه قطعی برای جدا شدن از شما وجود دارد؛ یکی اینکه ایشان هیچ حسی به شما ندارد و جدا شدن از شوهر قبلش نیز به همین دلیل بوده و دیگر اینکه در برخی امور اساسی تفاهم ندارید و او حاضر نیست به عقاید شما احترام بگذارد و آن را بپذیرد؛ لذا اختلاف در زندگی و جدایی قطعی خواهد بود، چنانکه قبلا هم به همین دلیل از شما قطع رابطه کرده است.
امّا نکته مهم اینجاست که احتمالا شما بگویید متوجه این مسئله هستم و میدانم که تفاهم نداریم و کار به جدایی خواهد کشید، امّا با این دلم چهکار کنم؟
در پاسخ به این مسئله خدمتتان عرض میکنم که شما دو کار میتوانید انجام بدهید؛ یکی نادیده گرفتن همه پیامدها و تبعیت از عشقتان که قطعا به ضررتان خواهد بود و مسئله بالا را به این دلیل گفتم که کلا این راه را کنار بگذارید.
راه دوم این است که عشقتان را کنار بگذارید. بله کنار گذاشتن عشق 9 ساله خیلی سخت است، امّا ممکن است. فراموشی عشق، تکنیکهای روانشناختی خاص خود را دارد که قبل از آن، نیاز به ارزیابی و تشخیص برخی مسایل مرتبط با آن از جمله میزان استرسی که به شما وارد میشود و... میباشد؛ لذا اگر در سطح بالایی نباشد میتوانید به این لینک «فراموش کردن عشق بی سرانجام» مراجعه نمایید و مشکل خود را حل نمایید، امّا اگر میزان عشق، شدید و فراموش کردن آن سخت باشد، نمیشود با یک توصیه آن را حل نمود، بلکه نیاز به مشاوره حضوری با یک مشاور میباشد. توصیه ما به شما این است که برای فراموشی این عشق هر اقدام لازم و مفیدی را انجام بدهید و یک آینده زیبا همراه با همسری موافق و سازگار برای خود برگزینید.
موفق باشید
منابع:
[1]. تحف العقول، ابن شعبه حرانى، مصحح على اكبر غفارى، انتشارات جامعه مدرسین،چاپ دوم، ص 151.
[2]. لینک مستقیم گفتگو در انجمن: آشنایی اینترنتی ده ساله! .
[3]. قرآن کریم ترجمه فولادوند.
[4]. همان.