کدام برتر هستند؟؟
یکی از بحث های جالب و جای تعجب بحث این هست که آیا مرد انسان کامل است یا زن انسان کامل؟
این بحث بیش از آن که در مشرق زمین( برخلاف تصور) در مغرب زمین مطرح است.
به تاریخچه بحث نگاه کنیم اصل بحث از زمان تورات است که در آن خلقت زن را از عضوی از مرد دانسته و سبب خروج آدم از بهشت را زن معرفی میکند و این نظریه در اذهان مردم آنقدر جا گرفت تا به دین مسیحیت نیز سرایت کرد تا آنجا که گناه نخستین (که همه بخاطر گناه آدم گناه کارند مگر اینکه مسیحی شوند) را به حوا نسبت میدهند که سبب گمراهی آدم شد. گاهی از زبان کلیسا گفته اند: «زن بايد از اينكه زن است شرمسار باشد». گاهي گفتهاند: «زن همان موجودي است كه گيسوان بلند دارد و عقل كوتاه»، «زن آخرين موجود وحشي است كه مرد او را اهلي كرده است»، «زن برزخ ميان حيوان و انسان است» و امثال اينها. این نظریه آنقدر در زن غرب ادامه پیدا کرد تا اینکه زن تبدیل به موجودی تحقیر شده، شد و حقوق زن ضایع شد. پس از مدتی نظریه حمایت از زن در غرب شکل گرفت تا اینکه حقوق از دست رفته زن را احیا کنند خوب حرکت فی نفسه خوب بود چرا که همه چه مرد و چه زن انسان هستند و حقوقی دارند ولی به علت های گوناگون در این احیای حق عجله شد و بدون تفکر به افراط رسید به گونه ایی که 180 درجه تغییر کردند و زن را آنقدر بالا بردن که حتی گفتن از مرد برتر است و این مرد است که موجودی ناقص است. مثلا در کتاب جنس قوی (نوشته اشلی مونتاگو) شخص به هر نحوی که میتواند میخواهد اثبات کند که زن موجود برتر است و حتی تفاوت های ذاتی بین مرد و زن را به گونه ایی تفسیر میکند که مرد را موجودی ناقص معرفی کند. مثلا میگوید که درست است زن مغزش از مرد کوچکتر است ولی اگر نسبت به وزن نگاه کنیم معلوم میشود که مغز زن بزرگتر است.
اما ما مسلمانان میگوییم اینگونه نیست که زن برتر باشد یا مرد برتر باشد هر دو انسانند و در انسانیت برابر هستند ولی تفاوت های خلقت و ذاتی وجود دارد که کسی نمیتواند منکر آن شود. این تفاوت ها باعث برتری شخصی نمیشود بلکه باعث توازن خلقت و زندگی است.
مثلا زن درست است که احساسی است و نمیتواند قضاوت کند ولی قضاوت کردن نشان برتری نیست و هم چنین زن چون احساسی است میتواند مدیر احساسی مرد شود و مرد را مدیریت کند تا مسیر درست را انتخاب کند ولی باز این هم موجب برتری زن نیز نمیشود.