اساس زندگی بر انس و الفت میباشد نه اختلاف و شقاوت.
اساس زندگی بر انس و الفت میباشد نه اختلاف و شقاوت، اختلاف عامل مهمی در آسیب رساندن به بنیان خانواده و اساس زندگی اجتماعی میباشد. لذا ریشه اختلاف تبعیت از هوای نفس و شیطان درون انسان میباشد پس اعضای خانواده در وهله اول باید بدانند که شیطان به دنبال اختلاف افکنی میان آنان میباشد پس نباید از او تبعیت کنند، از منظر دین و شرع عامل تزلزل بسیاری از خانوادهها و از هم پاشیده شدن آنها تنگ نظری و بخل و حرصی میباشد که انسان را احاطه کرده است و این حقیقت را در جایی که زنی از شوهرش بیم ناسازگاری یا اعراض داشته باشد بیان میکند.
اما به طور کلی منشا اختلافات بین زن و شوهر در دو حیطه میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
الف. عامل درونی که منشا اختلاف خود آنها هستند.
ب. عامل بیرونی که منشا اختلاف دیگران میباشند.
از عوامل درونی اختلاف به مواردی میتوان اشاره کنیم:
۱. بد اخلاقی طرفین
همان گونه که خوش اخلاقی زندگی را شیرین میگرداند بد اخلاقی زندگی را تلخ و موجب بروز اختلافات گسترده بین زوجین میگردد. اصل در ارتباط بین زوجین سازگاری، خوش اخلاقی و رفتار مناسب، با رعایت کمال ادب و اخلاق بین زوجین میباشد. حال اگر زوج یا زوجه در برخورد با همسرش این ادب را رعایت نکند و پا فراتر از آن بگذارد که منجر به بیادبی گردد یقیناً میتواند ارتباط بین آنان را خدشهدار کرده تا در نهایت رابطه را منجر به طلاق کند.
۲. هوس رانی و چشم چرانی طرفین
اسلام به زنان و مردان سفارش میکند که از چشم چرانی و نگاه به نامحرم به قصد لذت خودداری کنند. لذا برای جلوگیری از این عامل فتنه ساز در روایات ما سفارشهای متعددی به زوجین گشته است و هر کدام را سفارش به کنترل چشم و نفس اماره کرده است و میفرماید که هر کس دیدهاش را رها سازد فکرش را خسته کرده است و یا در روایت دیگر میفرماید: از نگاه به نامحرم بپرهیزید که نگاه شهوت انگیز، در دل صاحبش شهوت میکارد و همین نگاه برای گرفتار شدن صاحبش کفایت میکند. و یا در روایتهای دیگر بسیار بر حذر میدارد انسان را از نگاه شهوت انگیز به دیگران و نامحرم چرا که تیری از تیرهای شیطان در قلب او میباشد.
۳. بی توجهی به نیازهای یکدیگر
یکی از عوامل اختلاف بین زوجین که منجر به سردی زندگی و روابط بین آنان میگردد و چه بسا جدایی آنان را طلب کند، عدم درک حقوق متقابل و بیتوجهی به وظایف شرعی و عرفی یکدیگر است. بی توجهی مرد به خانواده و پاسخ ندادن به عواطف زن یا بیتوجهی زن به شوهر و نرسیدن به خود و بیتوجهی در امور جنسی، از عوامل ویرانگر بنیان و اساس و پایهها در یک خانواده میباشد. ما در خصوص ضرورت توجه همسران به نیازهای عاطفی و جنسی یکدیگر بسیار توصیه میکنیم و این مطلب را حائز اهمیت میدانیم که اگر رعایت نکنند منجر به رفتارهای خشونت آمیز در هر دو طرف خواهد شد تا جایی که بتواند یک زندگی را از هم متلاشی کند.
تذکر این نکته را لازم و ضروری میدانم که یکی از عوامل جدی اختلاف بیتوجهی به نیازهای جنسی طرف دیگر میباشد.
۴. بد زبانی کردن زوجین و تمسخر یکدیگر
از مواردی که میتواند سبب اختلاف در خانواده گردد بدزبانی و مسخره کردن است. کلام و گفتار خوب و سخن نیکو زمینهساز محبت بین زوجین است و سخن ناروا و فحش و ناسزاگویی یقیناً زمینه ساز انواع دروغها و وسوسههای شیطانی است که منجر به سرد گشتن روابط بین اعضای خانواده خصوصا زوجین میگردد.
۵. توقعات بیجا از یکدیگر
توقعات نابجای زن یا مرد، یکی از مهمترین عوامل اختلاف بین آنان میباشد و اگر هر کدام دامنه توقعات خویش را محدود نکنند و از عالم رویاها و خیالات خود بیرون نیایند و طرف مقابل خود را به خوبی درک نکنند و در حدودی که ممکن است توقع داشته باشند، یقیناً میتوانند تخم بسیاری از اختلافها و طلاقها را ایجاد کنند و بکارند و در آینده آن طلاق را برداشت کنند.
اگر در مسائل زندگی مدارا و معیار ما شرع و عرف صحیح باشد به جای توقع از دیگری، از خودمان متوقع بوده و از خواستههای غیر معقول پرهیز میکنیم. چه بسا در شرایطی باید توقعات به جا را هم بر زبان نیاوریم و گذاشتن زن یا مرد از این توقعات به جا زندگی را از بگو مگوها نجات داده و با این روش اختلافات، هرگز فرصت بروز پیدا نمیکنند.