مطالب دوستان روح الله

تصویر ناشناس neda.entezari 14 اسف, 1401 شوخی با نامحرم
خداهمه مون عاقبت بخیرکن وراه راست نشونمون بده مباداپامون بلغزه خدایاخودت کمکمون کن پناه برتو
تصویر ناشناس Many657z 11 اسف, 1401 سوال اعتقادی: خداوند متعال از کجا آمده است ؟
خیلی عالی بود بزرگوار.   خداخیرتون بده . 
تصویر ناشناس مهو 11 اسف, 1401 عشق به مرد متاهل عمیقتر از مرد مجرده . حامله بشم درست میشه
سلام  من ده سال پیش توی محل کارم به یه آقا آشنا شدم گفت از زنش طلاق گرفته و یه پسر داره پسرشم آورد که من ببینم مدت ها گذشت ولی از اونجا که شب روز باهاش در ارتباط بودم متوجه نشدم که داره دروغ میگه و از طرفی چون مشکلات مالی زیادی براش پیش اومد من نتونستم ولش کنم تا چند سال گذشت من هر روز بیشتر وابستش میشدم تا اینکه فهمیدم زن داره و گویا زنش به حالت قهر بوده و حالا برگشته و یه دختر هم داره که پیش خانمش بوده من از اون تاریخ سعی کردم ازش جدا بشم ولی نذاشت یعنی طوری باهام برخورد کرد که از ترسم موندم چون شرایط کاریم طوری بود که از آبروریزی میترسیدم خلاصه من خیلی کمکش کردم که از اون وصعیت در بیاد چون واقعا زنش رو دوست نداشت و اصلا بهم نمیامدن و یه ازدواج سنتی اجباری بوده اون اقا انقدر منو دوست داشت که حتی نمیذاشت ازدواج کنم سر پنجمین سال زنش فهمید و و در واقع مارو باهم دید و دوباره قهر کرد اینبار بچه هاشو جا گذاشت و سه ماه قهر کرد و از اونجا که میدونست شوهرش دوستش نداره و دنبالش نمیره رفت شکایت کرد و شروع کرد به تهدید کردن من که میاد و جلو خانوادم و همسایه ها آبروریزی میکنه منم مجیور شدم به غلط کردم بی افتم و هرچی میگفتم من از روی ترسم نرفتم باور نمیکرد یا نمیخواست باور کنه در واقع من شده بودم یه بهانه برای محکم کرد ن جای پاش چون.میدونست با تهدید کردن من شوهرشو میتونه بکشونه خونه من بازم مقاومت کردم و تصمیم به رفتن گرفتن ولی بازم ترس ها و تهدید ها شروع شد .باومود اینکه شدیدا دوستش داشتم ولی ازش هم.میترسیدم 5 سال دیگه به همین شکل گذشت هرجا که میرفتیم ما زن و شوهر بودیم انقدر که من رو زن خودش مطرح میکرد که یادش نبود زن تو ی شناسنامه اش کسی دیگست ما شدیدا وابسته هم شدیم الان بعد ده سال اونقدر بهم وابسته شدیم که نه اون میتونه جدا بشه نه من .من یه خواستگار دارم که ده سال پیش هم خواستگارم بوده ولی من جواب منفی دادم بعد ده سال دوباره قسمت شدو فهمید که من هنوز ازدواج نکردم . الان بعد ده سال من بهش گفتم که کسی خواستگارمه چون واقعا از این اوصاع خسته شدم بلاتکلیفی و ترس تمام زندگیم رو گرفته ولی از طرفی اعتیاد به آدمی که ترکش برام از مرگ بهتره اونم نه میتونه منو مطرح کنه چون آبروریزی میشه نه میتونه بازم اینطوری ادمه بده چون من سنم داره بالا میره و فرصت بچه دار شدن رو از دست میدم .نمیدونیم چکار کنیم میدونم بعد من دوام نمیاره خودمم.نمیدونم اصلا ازدواج کنم اون آقا رو میتونم دوست داشته باشم یا اینکه باعث بدبختی یه آدم دیگه میشم .از خدا میخوام کمکمون کنه .لطفا بگید چکار کنم 
تصویر ناشناس حسین اعظمی 10 اسف, 1401 سرود نیمه شعبان
عالی ی ی  ی ی  ی ی ی ی ی ی ی ی   
تصویر ناشناس جواد شبانکاره 09 اسف, 1401 سوالات احکام ابتدایی
بسیار عالی بود 
تصویر ناشناس مهدی 08 اسف, 1401 بوسیدن لب های محارم از روی محبت
آیا ماساژ مادر زن اشکال دارد ؟ مادر خانم بنده دارای دردهایی در بدن می باشند ، همسر ایشان هم فوت کرده ، پزشک برایشان ماساژ با روغن را تجویز کرده که بایستی هر شب قبل از خواب بیست دقیقه انجام دهند . با توجه به اینکه ما در یک مجتمع هستیم ، از من خواستند که این کار را انجام دهم ، و خانم بنده هم در جریان هست و مشکلی از این بابت نیست . آیا اشکال شرعی هست ؟ 
تصویر ناشناس صبا قبادی 26 بهم, 1401 کسی را در جمع نقد نکنید
بسیاری از سو تفاهم از انتقاد های نادرست و غی اصولی بوجود میاد . انتقاد هایی که شاید واقعا نیت اصلیشون اصطلاح و بهبود کارها بوده .پس بهتره قبل از نقد کردن به اصولی نقادی اشنا باشیم برای این کار میتونیم از کتب ها کمک زیادی بگیریم که لیست این کتاب ها رو با یه سرچ ساده  تو اینترنت از طریق سایت هایی مثل بیزینس اینسایدر و دانشگاه کسب و کار و... میشه پیدا کرد
تصویر ناظمی زاده ناظمی زاده 25 بهم, 1401 مجموعه پوستر "امر به معروف و نهی از منکر" منتشر شد
با سلام و احترام. لینک های دانلود اصلاح شد
تصویر ناشناس بدبخت وژنژنیپیوپ 25 بهم, 1401 می خوام رگمو بزنم سریع پاسخ بدید
پسری هستم 15 ساله کلاس هشتمم درسم خوبه مادر معتاده ولی هی میخواد خوب شه اما نمیشه پدرم ناتنی هست وقتی 3.4 سالم بود یه کاری کرد که مادرم ازش طلاق گرفت هالاهم این پدر ناتنی بالا سرمه روزی نیست که به من سرکوفت نزنه و بد و بیرا بهم نگه بقران قسم این پدر تاحاا برای بیشتر از یه شلوار یا پیرهن نخریده بقیر از پول مدرسه و همین پدر اصلیم تا چند وقت نفقه میداد ولی یدفه گم و گور شد یه زنه دیگه داره برادرم که از پدرم ناتنیم هست و لی از مادرم بخواتر کارای مادر و پدرم بهم میگه تو برادر من نیستی ولی من دوستش دارم الان که دارم اینارو مینویسم دارم گریه میکنم میخ. ام رگمو بزنم بعضیا میگن اگه زنده موندی نقض میشی یا خیلی طول میکشه بمیری قرص برنج هم گیر نمیاد واقعا فکرن اینهمه برادرتو دوست داشه باشه بعد یه مدت بیاد بهت بگه من تورو دوست ندارم و تو برادر من نیستی واقعا دلم میخواد خودمو بکشم راحت شم فکنم برم جهنم البته از اینجا بهتره تاحالا مادر و پدرم هزار بار دعوا کردن پدر اصلیم 3 ساله نه دیدم نه باهاش حرف زدم خواهرم داخل خوابگاه هست بعضی وقتا فکر میکنم اون منو بیشتر از همه دوست داره ولی مادرم از پدر برام کم نزاشت  
تصویر ناشناس ناشناس 25 بهم, 1401 سوال اعتقادی: چطوری میشه که از پایه با اسلام آشنا بشیم...؟؟؟
سلام و رحمت واسعه الهی بر شما؛ اندیشه‌های شهید مطهری در این خصوص اگر نگوییم بی‌نظیر است، واقعا کم‌نظیر است. شهید مطهری فارغ از هرگونه تعصب، با داشتن شخصیتی آزاداندیش، با تکیه بر منابع اسلامی، فلسفه و عرفان اسلامی بهترین محتواها رو در خصوص اعتقادات، اخلاق و بایدها و نبایدهای رفتاری (جهان بینی و ایدئولوژی) به شما می‌ده و واقعا در ابعاد گفته شده قوی می‌شید و می‌تونید از دیگران رفع شبهه کنید. موفق و پایدار باشید. 

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 0