عرض سلام و ادب و احترام خدمت
از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد و در حل مسئله پیش رو به شما کمک نماید.
در خصوص سؤالی که مطرح کردید چند نکته خدمت شما ارائه خواهد شد امیدوارم که این نکات بتواند در ادامه تربیت فرزندتان به شما کمک نماید.
نکته اول: تلاش کنید در مقوله تربیت فرزند از یک مدل و سبک مورد پذیرش در روانشناسی اسلامی تبعید و پیروی کنید در واقع اگر والدین گرامی از یک الگو و سبک مورد تأیید استفاده نمایید از بسیاری از آسیبها و چالشهای تربیت فرزند در امان خواهند بود دراینخصوص به طور اختصار مقالهای سابقه تولید شده است که جهت آگاهی شما مادر گرامی لینک آن را در درج خواهیم کرد.
https://rasekhoon.net/article/show/1439760
https://rasekhoon.net/lifestyle/show/1422327/5
https://btid.org/fa/news/155391
https://rasekhoon.net/article/show/1439899/5
دراینخصوص کتابهای فراوانی نیز به رشته تحریر درآمده است که میتوان با مطالعه آن در این مسیر آگاهی و شناخت بهتری به دست آورد.
https://www.mazhabbook.ir/%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B1%D9%88%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%AC%D9%84%D8%AF-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%85-%D9%85%D8%AD%D8%A8%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%D9%86%D8%B4-%D9%88-%D8%A8%D8%B5%DB%8C%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D9%84-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%82%D8%A8%D8%AA-%D9%88-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%88-%DA%AF%D9%81%D8%AA-%D9%88%DA%AF%D9%88-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87
نکته دوم: بدون شک رابطه والدین با فرزندانشان باید رابطهای اخلاق محور و اصولی باشد... از نوع سخنان شما اینچنین برداشت شد که حداقل این ارتباط میان پدر خانه و فرزندشان رابطه کاملاً اصولی نیست. ازاینرو پیشنهاد میشود در فضایی صمیمی و دوستان با همسرتان دراینخصوص صحبت نمایید و تلاش کنید که ایشان متقاعد شوند که این صمیمیت و ارتباط دوستی با فرزندشان بهتر شود.
نکته دوم: از طرفی پیشنهاد میشود خود نیز ارتباط دوستی و عاطفی خودتان را با فرزند گرامیتان افزایش دهید و در فضای دوستانه دغدغههای دینی و مذهبی خود را با ایشان مطرح نمایید...
لطفاً بعد از مطالعه این پاسخ مختصر دیدگاه خود را درج نمایید تا فرایند پاسخگویی به نقطه مناسبی برسد.
عرض سلام و ادب و احترام خدمت
از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد و در حل مسئله پیش رو به شما کمک نماید.
در خصوص سوالی که مطرح کردید باید به این نکته اشاره کرد که هر یک از مواردی که اشاره کردید به جای خود نیکو و ارزشمند است. بدون شک هم مساله حفظ قرآن از جایگاه ممتازی برخوردار هست و هم انس و همنشینی با آیات الهی و قرائت آن ..با توجه به اهمیت و جایگاه ممتاز حفظ قرآن و تأثیر ارزشمندی که آیات الهی می تواند در زندگی مادی و معنوی افراد داشته باشد مقام معظم رهبری نیز از دیر باز روی این مساله مهم و راهبردی تأکید فراوان داشته است.
از طرفی می توان این چنین گفت کسانی که توفیق حفظ قرآن را پیدا کرده اند به طریق اولا باید برنامه مرور داشته باشند تا اینکه آیات الهی در ذهن و جان آنها تثبت شود.
در اهمیت و ارزش حفظ قرآن در متون روایی روایت های شگفت انگیزی وجود دارد که انسان های مومن و معتقد را به سوی حفظ آیات الهی ترغیب می نماید. در ادامه به برخی از این ایات اشاره خواهیم کرد.
1. در مورد مقام حافظان قرآن به واسطه حفظ کلامالله میپردازیم. رسول الله میفرمایند: “حَمَلَةُ القُرْآنِ هُمُ المَحْفُوفونَ بِرَحمَةِ اللهِ، المُلَبِّسونَ نُورَ اللهِ، المُعَلِّمونَ کَلامَ اللهِ مَنْ عاداهُم فَقَدْ عادَی اللهَ و مَنْ والاهُم فَقَدْ والَی اللهَ.رسول اکرم در این حدیث فرمودهاند: رحمت پروردگار مشمول حافظان قرآن میشود. آنان حافظان نور خدا و آموزگاران کلام الله هستند و دوستی با این افراد دوستی با پروردگار خواهد بود. (منبع: مستدرک الوسائل، جلد چهارم، صفحه ۲۵۴)
۲. فضیلت حفظ قرآن به حدی است که شفاعت حافظان کلام الله مورد اجابت قرار میگیرد. پیامبر اسلام در اینباره فرمودهاند: “مَنْ قَرَءَ الْقُرآنَ حَتّی یسْتَظْهِرَهُ وَ یحْفَظَهُ اَدْخَلَهُ اللهُ الْجَنَّةَ وَ شَفَعَّهُ فی عَشْرَةٍ مِنْ أَهْلِ بَیتِهِ کلِّهِمْ قَدْ وَجَبَبَتْ لَهُمُ النّارُ.” رسول در این حدیث به این مهم اشاره کردهاند که هر فردی که به خواندن قرآن اصرار کند تا آن را حفظ شود، به اذن پروردگار به بهشت وارد خواهد شد و خداوند شفاعت او را برای ۱۰ فرد از خانواده وی حتی اگر جهنم برآنها واجب شده باشد، خواهد پذیرفت. (منبع: مجمع البيان، جلد اول، صفحه ۴۵)
باری به هر جهت هم حفظ آیات الهی و هم قرائت قرآن باید اصولی و هوشمندانه انجام شود تا اینکه افراد از انجام آن حالت نشاط و رضایت و شادکامی را به تمام وجود احساس کنند. البته بدون شک انجام این کار خدا پسندانه باید به میزان توان و ظرفیت و استعداد نیز مرتبط است برخی افراد استعداد و حافظه قوی برای حفظ قرآن ندارند و قاعدتا این چنین افرادی باید مطابق توانایی خود مسیر را انتخاب نمایند.
در ادامه اگر نیاز به راهنمایی بیشتر داشتید در خدمت شما هستیم
عرض سلام و ادب و احترام خدمت
از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد و در حل مسئله پیش رو به شما کمک نماید.
ابتدا به خاطر دغدغه دینی و فرهنگی که دارید به شما تبریک عرض میکنم امیدوارم خدای متعال آرامشبخش قلب شما بوده و در این مسیر به شما کمک نماید.
در خصوص سؤالی که مطرح کردید به چند نکته اشاره میکنیم امیدواریم که حس و حال خوبی در قرائت نماز به شما دست دهد. البته خوشحال میشویم ابتدا میزان تحصیلات و سطح مطالعات دینی و مذهبی خود را با ما به اشتراک بگذارید و اینکه یا از استاد و درس اخلاق خاصی استفاده میکنید یا خیر
نکته اول: هر چند ما در خصوص سطح مطالعات مذهبی و تحصیلی شما اطلاعی نداریم؛ ولی پیشنهاد میکنیم برای کسب لذت و آرامش بیشتر در مقوله عبودیت و بندگی الهی تلاش کنید به موضوع مطالعه اهتمام ویژه داشته باشید به هر اندازه دایره معرفت دینی شما ارتقا یابد بدون شک حالت روحانی و معنوی شما دراینخصوص متفاوتتر خواهد بود.
نکته دوم: پیشنهاد میشود دقایقی قبل از آغاز به نماز با طهارت بر سجاده خود حاضر شوید و سجده استغفار را به جا بیاورید بدون شک این موضوع در طهارت روح شما و پرواز بهتر آن در پیشگاه الهی کمک شایانی خواهد کرد.
نکته سوم: به طور جد در موضوع گناه شناسی آگاهی داشته باشید و تلاش کنید به طور جد هر گونه گناه را از زندگی خود حذف نمایید بخصوص مسئله غیبت و احیاناً بدخلقی نسبت به دیگران
نکته چهارم: به معانی فارسی نماز بیشتر دقت فرمایید و بدون گرفتار شدن در دامن وسواس. تلاش کنید از صحبتکردن با خدای متعال لذت ببرید.
نکته پنجم: بههیچوجه خود را با دیگران مقایسه نکنید به اندازه توان و ظرفیتی که دارید در این موضوع از خود انتظار داشته باشید... هرگونه مقایسههای منفی و تخریب خود در این خصوص میتواند روی روحیه شما تأثیر منفی بگذارد.
با درج نقطه نظر رو دیدگاه خود ما را از میزان رضایت خود در خصوص پاسخگویی مطلع فرمایید.
با عرض سلام و ادب خدمت شما
بر اساسِ گزارشات متعددی که از رویت امامزمان توسط افراد سرشناش و بزرگان شیعه نقل شده، مشاهده آن حضرت در زمان غیبت ممکن است.
طبق نقل عیسی بن مهدی جوهری که آن بزرگوار را در غیبت دید، آن حضرت فرمودند: «يَا عِيسَى مَا كَانَ لَكَ أَنْ تَرَانِي لَوْ لَا الْمُكَذِّبُونَ الْقَائِلُونَ بِأَيْنَ هُوَ وَ مَتَى كَانَ وَ أَيْنَ وُلِدَ وَ مَنْ رَآهُ وَ مَا الَّذِي خَرَجَ إِلَيْكُمْ مِنْهُ وَ بِأَيِّ شَيْءٍ نَبَّأَكُمْ وَ أَيِّ مُعْجِزٍ أَتَاكُم»؛ «ای عیسی اگر تکذیبِ تکذیبگران نبود که میگویند: مهدی کجاست و چه زمانی وجود داشته و کجا متولد شده و چه کسی او را دیده و چه چیزی از ناحیه او به شما رسیده و چه معجزهای به شما نشان داده؟ تو هرگز نمیتوانستی مرا ببینی.[بحارالانوار، دار احیاء التراث، ج52، ص69]
این عبارت نشان از آن دارد که حضرت گاهی خود را به برخی از شیعیان نشان میدهند تا با نقلِ داستانِ ملاقاتِ خود با ایشان، باعث تقویت یقین سایرین نسبت به وجود آن بزرگوار و اطمینانِ به لطفِ پدرانه ایشان شوند.
بر همین اساس است که برخی از بزرگان، کتابهایی را پیرامون ملاقات با امام زمان علیهالسلام تدوین نمودهاند. ازجمله آنها میتوان به کتاب بحارالانوار مرحوم مجلسی ج52، کتاب العبقری الحسان مرحوم نهاوندی و کتاب جنهالماوی نوشته محدث نوری که در تتمه بحارالانوار ج 53 منتشر شده، اشاره نمود.
مرحوم نوری در ضمن ذکر برخی از داستانهای ملاقات با حضرت میفرماید: برخی از این مطالب از زبان بزرگانی نقل شده که اصلا احتمال خطا و اشتباه در آنها راه ندارد و برخی از ایشان صاحب کرامات گوناگون بودهاند. همچنین میفرمایند از مجموع این داستانها یقین به ملاقات با آن بزرگوار در زمان غیبت، پیدا میشود.[بحارالانوار، داراحیاء التراث، ج53، تتمه کتاب(جنه الماوی)، ص202 و 318]
البته اینکه انسان توفیق زیارت آن بزرگوار را پیدا کرده و ایشان را بشناسد، گویا تنها نصیب افرادی خاص میشود. به این داستان توجه کنید:
مرحوم آیت الله سید محمد باقر مجتهد سیستانی، پدربزرگ آیت الله العظمی حاج سید علی سیستانی، دامت برکاته، در مشهد مقدّس، برای آنکه به محضر امام زمان (عج) شرفیاب شود، ختم زیارت عاشورا را چهل جمعه، هر هفته در مسجدی از مساجد شهر آغاز میکند.
ایشان میفرمود: در یکی از جمعههای آخر، ناگهان، شعاع نوری را مشاهده کردم که از خانهای نزدیک به آن مسجدی که من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم، میتابید. حال عجیبی به من دست داد و از جای برخاستم و به دنبال آن نور، به در آن خانه رفتم. خانه کوچک و فقیرانهای بود که از درون آن، نور عجیبی میتابید. در زدم. وقتی در را باز کردند، مشاهده کردم که حضرت ولی عصر امام زمان (عج)، در یکی از اتاقهای آن خانه تشریف دارند و در آن اتاق، جنازهای را مشاهده کردم که پارچهای سفید روی آن کشیده بودند.
وقتی که من وارد شدم و اشکریزان سلام کردم، حضرت به من فرمودند: «چرا اینگونه به دنبال من میگردی و این رنجها را متحمّل میشوی؟! مثل این باشید (اشاره به آن جنازه کردند) تا من به دنبال شما بیایم.» بعد فرمود: «این، بانویی است که در دوره بیحجابی (دوران رضا خان پهلوی)، هفت سال از خانه بیرون نیامد تا مبادا نامحرم او را ببیند!».[B2n.ir/g45045]
البته ممکن است عموم مردم آن بزرگوار را ببینند؛ ولی نشناسند و برخی پساز ظهور بگویند ما این آقا را قبلا دیدهایم.
در روایتی نقل شده که ایشان مانند حضرت یوسف هستند که برادرانش را دید و شناخت و آنها او را نشناختند. آن حضرت هم مردم را میبینند و میشناسند؛ ولی آنها با اینکه ایشان را میبینند، نمیشناسند.[کمالالدین و تمام النعمه، اسلامیه، ج2، ص351]
اما اینکه مردم ایشان را به چه صورتی میبینند، بر اساس نقلهای داستانی، افراد بسیاری آن بزرگوار را به همان صورت اصلی که دارند و در روایات توصیف شده دیدهاند؛ لکن در هیئتها و لباسهای مختلف و چه بسا آن حضرت را در قالب ظاهری دیگری(غیر از آنچه در روایات آمده) هم دیده باشند؛ لکن نقل معتبر و مستندی که در حالِ حاضر بتوان به آن اشاره نمود، پیدا نکردیم.
پاسخ به سوال دوم:
البته اینکه او بر مذهب اهل تسنن باقی مانده باشد یا نه، خدا میداند. گاهی شرایط تقیه اقتضا میکرده بسیاری از بزرگان پرده از عقیده حقه خود برنداشته و تظاهر به خلاف آن کنند. در شرایط خاصی دفاع از مقام ولایت در لباس اهل سنت، اثرش به مراتب بیشتر است تا اینکه کسی شیعه شده و به دفاع از اهلبیت علیهمالسلام بپردازد. گاهی اوقات هم ابراز عقیده تشیع هزینههای فراوانی را برای شخص درپی داشته و وظیفه تقیه اقتضا میکرده که تظاهر به آن نکند.
اما اینکه بر همان مذهب اهل سنت باقی مانده باشد هم دور از ذهن نیست؛ ما بزرگان زیادی از اهل سنت داریم که ضمن اعتقاد به خلافت خلفای خود، با توجه به توصیه پیامبر به عنایت به اهلبیت علیهمالسلام، ابراز محبت به آن بزرگواران کرده و به نقل فضایل آن عزیزان خدا پرداختهاند. سنی بودن به معنای دشمنی با اهلبیت و انکار فضایل ایشان نیست. در حال حاضر هم اهل سنتی وجود دارند که به زیارت اهلبیت رفته و به دستگیری ایشان معتقدند.
البته درمیانِ آنان کسانی هم هستند که سعی در انکار بسیاری از فضایل اهلبیت داشته تا جایی که از لحن و گفتارشان بوی دشمنی با خاندان رسالت به مشام میرسد.
پاسخ به سوال سوم:
پساز امام زمان علیهالسلام سایر معصومین نیز به دنیا رجعت کرده و دنیا ادامه دارد.[بحارالانوار، همان، ص50 الی 53]. اولین امامی که بعداز امام زمان به دنیا رجعت میکنند، وجود نازنین امام حسین علیهالسلام هستند.[وافی، ج2، ص267]
عرض سلام و ادب و احترام خدمت
از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد و در حل مسئله پیش رو به شما کمک نماید.
ابتدا تبریک بایت دغدغه دینی و فرهنگی که دارید در خصوص سؤالی که مطرح کردید به ذکر چند نکته کلیدی اشاره میکنیم که ارتباط مستقیم و مهمی با سؤالی که مطرح کردید دارد.
نکته اول: اولین و مهمترین نکتهای که در خصوص افزایش رزقوروزی باید به آن توجه داشته باشید این است که علل و عوامل مهمی دراینخصوص موضوعیت دارد و باید مورد توجه قرار گیرد. برخی از عوامل تأثیر مثبت بر رزق و روزی دارند و برخی عوامل و کارها تأثیر منفی بر رزق و روزی دارند... با توجه به نکتهای که خدمت شما بیان شد.. باید علت و منشأ تضعیف روزی را باید به طور تخصصی مورد بررسی قرار گیرد... به طور مثال شاید کسی به شاکر نعمتهای الهی باشد؛ ولی شاخصهای دیگر همچون تدبیر، دوراندیشی، ریسکپذیری، مدیریت اقتصادی، میانهروی، مشورت، کارگروهی و...شاخصهای فراوان دیگری را در زندگی خود موردتوجه قرار نمیدهد... نهتنها توجهی به سایر فاکتورها ندارد؛ بلکه اقدام قابلتوجهی هم برای حذف آسیبهای مرتبط با رزقوروزی ندارد.
نکته دوم: باتوجهبه نکته اولی که خدمت شما بیان شد میتوان برخی از فاکتورها همچون شکر را علت جزئیه رسیدن به اهداف معرفی کرد علت تامه نیست... به عبارتی در این مسیر ما فاکتورهای فراوان دیگری را کنار میگذاری و توجهی به نقش آنها در رزقوروزی نداریم و انتظار داریم که به نتیجه مطلوب برسیم.
نکته سوم: البته تمام مطالب که خدمت شما بیان شد به این معنا نیست که شکرکردن تأثیر ندارد بدون شک شکر تأثیر مثبت و معنوی بر زندگی افراد دارد بهشرط اینکه با سوء عملکرد خود موانع رسیدن به مقصود و هدف را ایجاد نکرده باشیم.
نکته چهارم: نباید همه آثار برخی حسنات را به نتایج مادی و دنیوی خلاصه کرد... به عبارتی شاید نتیجه برخی کارهای را در حیات مادی و دنیوی نبینم؛ ولی بدون شک اثر مثبت این کارهای خیر در حیات ابدی قابلمشاهده خواهد بود..
نکته پنجم: رزق و روزی را نباید صرفاً در آثار مادی و دنیوی خلاصه کرد چرا که بسیاری از این کارهای خیر و خداپسندانه دربردارنده نتایج مثبت معنوی است که آثار آن بهخوبی حتی در دنیا نیز قابلمشاهده هست.
در ادامه اگر نیاز به توضیح و تبیین بیشتر بود در خدمت شما هستیم.
صفحهها