عرض سلام و ادب و احترام خدمت
از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد و در حل مسئله پیش رو به شما کمک نماید.
در خصوص سوالی که مطرح کردید به چند نکته اشاره می کنم
ببینید اصل اولیه و راهبردی در خصوص نعمت زیبایی و بلکه تمام نعمتهایی که خدای متعال در اختیار انسان قرار داده این هست که این نعمت در مسیر گناه مورداستفاده قرار نگیرد. بسیاری از افراد نعمتهایی که خدایی متعال در اختیار انسان قرار میدهد را در راه و مسیری که باریتعالی ممنوع کرده است استفاده میکنند بدون شک این شیوه و روش در استفاده از نعمتهای خدای متعال ضایع کردن و کفران نعمت هست که تبعات خطرناک دنیوی و اخروی را برای انسان به دنبال خواهد داشت.
برایناساس حفظ حجاب و رعایت شئون اخلاقی در روابط اجتماعی لازم و ضروری است و اینکه انسان با وجود این نعمت باید از هر گونه تبرج و خودآرایی و در جامعه اجتناب کنه
اصل دوم این هست که این نعمتهای خدای متعال باید در مسیری که مورد رضایت اوست مورداستفاده قرار بگیرد. برای مثال اینکه این زیبایی باید برای همسران مورداستفاده قرار به گیره و در معرض نگاه نامحرم نباشد...
رعایت حجاب، حیا، عفاف، پرهیز از خودآرایی، پرهیز از خودشیفتگی، و...همهوهمه میتواند از جمله مسئولیتهای هر شخص در خصوص ظاهرش باشد.
عرض سلام و ادب و احترام
خدمت شما مادر گرامی نگرانی شما را بهخوبی درک میکنم و متوجه دغدغههای ذهنی و روحی شما هستم.
در زمان کنونی باتوجهبه سیل شبهات و محتوای مسمومی که در فضای مجازی میان نوجوانان و جوانان منتشر شده برخی از افراد به همین مشکلی که شما به آن اشاره کردید دست به گریبان هستند... البته با توجه به اینکه فرزند شما در سن رشد، بلوغ و بحران هویت قرار داد. تا حدودی میتوان این احتمال را داد که بعد از گذر زمان این رفتارهای هیجانی و احساسی از سر آنها عبور خواهد کرد البته لازمه عبور بدون چالش زمانی قابلتصور است که این فرزندان گرامی با آسیب دچار نوشند هر گونه آسیب در این مسیر میتواند آینده آنها را به طور جد مورد خدشه قرار دهد. آسیبهایی همچون و وابستگیهای عاطفی، دوستیهای نامناسب، رفتارهای پرخطر...
با توجه مطالب ذکر شده والدین باید همانند مشاوری مهربان با صبوری و بردباری بهترین و زیباترین محمل امن و آرامش فرزندان خود باشند. فرزندان باید ارتباط عاطفی و عاشقانه خود را با والدین حفظ کنند و والدین برای رسیدن به این نتیجه مهم باید تلاش کنند و از ناامیدی و شتابزدگی بهشدت پرهیز نمایند.
کسب آگاهی دراینخصوص به طور جد میتواند به والدین کمک نماید. در این راستا مطالعه برخی کتب بسیار سودمند است.
خانه را محیط زیبا و آرامشبخش برای فرزندان کنیم
برخی از نکات و ظرایف مهارتی و آموزشی را به صور غیرمستقیم به فرزندان انتقال دهیم
از برچسبهای منفی به فرزندان بهشدت پرهیز کنید.
انرژی مثبت به فرزند خود دهید و اجازه ندهید که خود را در صف افرادی که سنخیت فرهنگی با شما ندارند تعریف کنند این موضوع باید به لطافت، زیبایی و خوشزبانی و حتی شوخطبعی همراه باشد.
امیدوارم نکاتی که خدمت شما بیان شد با صبر و حوصله بتواند در ارتباط با فرزندن گرامیتان به کار ببندد و برای شما سودمند باشد.
با عرض سلام و ادب خدمت شما
سوال اول:
چرا پیامبر ما عربستانی بودند؟
در پاسخ به این سوال اولاً باید عرض کنیم بالاخره پیامبر باید در یک کشور و شهری خاص از آن کشور به دنیا میآمدند، در هر جا که به دنیا میآمدند، جای این سوال وجود داشت که چرا پیامبر در آن شهر بودند و در شهر دیگری متولد نشدند؟
اما برای اینکه سوال بیپاسخ نماند باید عرض کنیم:
1. پیامبر از نسل حضرت ابراهیم و از نوادگانِ حضرت اسماعیل بودند. حضرت ابراهیم دو همسر داشتند که یکی ساره و دیگری هاجر بود. هاجر کنیز ساره بود که به شوهرش ابراهیم هدیه نمود و از او حضرت اسماعیل متولد شد. ساره که بچهدار نمیشد، نسبت بچهدار شدنِ کنیز خودش که به ابراهیم هدیه داده بود، دچار غصه شده بود. خداوند به حضرت ابراهیم دستور داد تا هاجر و فرزندش اسماعیل را به سرزمین مقدس مکه ببرد و در جایی که حضرت آدم خانه کعبه را بنا نموده، ساکن سازد. این امر سبب میشد تا هم ساره آرام شود و هم منطقه مقدس مکه که تا آن زمان غیر مسکونی بود، تبدیل به یک آبادی شود. حضرت ابراهیم و اسماعیل پس از تجدید بنای کعبه، از خداوند خواستند تا نسلی مسلمان و رسولی از خودِ آنها به ایشان بدهد، خداوند نیز به پاسِ خدمات آن دو بزرگوار دعای ایشان را مستجاب کرده و پیامبر خاتم را در نسل آن دو پیامبر عزیز در همان مکه بهوجود آورد.
سوال دوم:
چرا پیامبری بر اروپاییها مبعوث نشد؟
در پاسخ به این سوال باید گفت: ما 124000 پیامبر داشتیم. از کجا میدانید که برای اروپاییها پیامبری مبعوث نشده است؟
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا ۚ وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ»؛ «ما تو را بحق برای بشارت و انذار فرستادیم؛ و هر امّتی در گذشته انذارکنندهای داشته است». [فاطر: 24]
همچنین میفرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت»؛ «در هر امّت پیامبری فرستادیم [تا به مردم بگویند] که خدا را بپرستید و از بت اجتناب کنید». [نحل: 36]
این دو آیه نشان میدهد که بعثت همه پیامبران الهی در منطقه خاصّی نبوده؛ بلکه برای هر قوم و امّتی پیامبر و رسولی ارسال شده است تا هر امّتی راهنما و پیامبری داشته باشد و بر همگان اتمام حجّت شده باشد.
البته نام و سرگذشت همه این پیامبران بر ما معلوم نیست؛ چرا که تنها نام و سرگذشت بعضي از آنان در قرآن و روایات اسلامی ذكر شده است. خداوند در قرآن خطاب به پیامبرش، از دو دسته از رسولانش سخن گفته و میفرماید: «رُسُلاً قَدْ قَصَصْناهُمْ عَلَیْكَ مِنْ قَبْلُ وَ رُسُلاً لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَیْكَ»(2)؛ «پیامبرانى كه سرگذشت آنها را پیش از این، براى تو باز گفتهایم و پیامبرانى كه سرگذشت آنها را بیان نكردهایم». [سوره نساء: 164]
منتهی نکتهای که وجود دارد به جهت تمرکز جمعیتی که در منطقه بابل و بین النهرین و مناطق اطراف آن و همچنین خاورمیانه فعلی وجود داشت، غالبِ انبیاء الهی در این مناطق مبعوث شدهاند.
سوال سوم:
چرا پیامبر عرب بودند؟
پاسخ این سوال از سوال اول معلوم میشود.
پیامبر از نوادگان حضرت اسماعیل و اهل حجاز بودند، خب زبان مردم آن منطقه عربی و خودشان هم عرب بودند، درنتیجه پیامبر هم که در آن منطقه متولد شدند، عرب بوده و زبانشان عربی است.
سوال چهارم:
چرا کعبه در مکان فعلی واقع شده و چرا در ایران نیست؟
خب اولا همانگونه که عرض شد کعبه باید در یک جایی قرار میگرفت، هرکجا که بود، باز جای این سوال وجود داشت که چرا در مکانی غیر آن واقع نشده است.
ولی برای اینکه بدانید کار خدا غیر حکیمانه نیست، باید عرض شود بر اساس روایات ما، اولین زمینی که از زیر آب خارج شد، زمین کعبه است. همچنین بر اساس روایات، کعبه به موازات و در امتداد بیت المعمور در آسمان است. بیت المعمور جایی است مانند کعبه در آسمان که هر روز هفتاد هزار از ملائکه به دور آن طوف میکنند. [کافی، اسلامی، ج4، ص187]
برخی قائلند: محل کعبه مرکز زمین است و انرژیهای خاصی در آن مکان مقدس وجود دارد. [B2n.ir/e58824]
سوال پنجم:
تعداد پیامبران چند نفر بوده؟
124000 نفر بودند.
سوال ششم:
چرا اسلام در آسیا پر رنگتر است؟
دلیلش این است که حکام وخلفای اسلامی بیشتر در کشورهای آسیایی و شرق و همچنین شمال آفریقا به کشورگشایی دست زدهاند. به همین دلیل فرهنگ اسلامی و دین اسلام بیشتر در این مناطق ترویج شده است. البته در زمان ظهور و به دست حضرت صاحبالامر انشاءالله عالمگیر خواهد شد. البته در زمان کنونی در بسیاری از کشورهای اروپایی نیز اسلام رواج یافته است. به همین دلیل است که سیاستمداران این کشورها به تلاطم افتاده و به دنبال تخریب اسلام عزیز بوده و دست به آتش زدن قرآن زده و حجاب را ممنوع میکنند و در رسانههایشان پیوسته علیه اسلام تبلیغات میکنند.
با سلام و احترام مجدد خدمت شما کاربرگرامی و با عرض پوزش بابت تأخیری که در پاسخگویی صورت گرفت در خصوص سوالی که مطرح کردید اگر بخواهیم به طور تخخصی این به این موضوع پاسخ دهیم پیشنهادات و نکاتی خدمتان ارائه می شود که توجه به این نکات می تواند در رسیدن به پاسخ مناسب به طور مطلوبی رضایت شما را جلب نماید.
نکته و پیشنهاد اول:
با توجه به اینکه تقویت خود باروی و عزت نفس مستلزم شناخت و آگاهی است در درجه اول پیشنهاد می شود شناخت و آگاهی خود را نسبت به این موضوع افزایش دهید در این راستا به هر اندازه بتواند از مطالعه و کتابهای تخصصی مربوطه با محور خود باوری و عزت نفس استفاده کنید بدون شک بهتری می تواند به نتیجه مطلوب دست پیدا کنید در همین راستا مطالعه کتب زیر پیشنهاد می شود.
مقالات:
https://btid.org/fa/news/157872
https://btid.org/fa/news/230137
https://btid.org/fa/news/240269
https://btid.org/fa/news/96242
https://btid.org/fa/news/68477
https://btid.org/fa/news/235194
https://btid.org/fa/news/242178
https://btid.org/fa/news/106451
https://btid.org/fa/news/38370
https://btid.org/fa/news/68476
معرفی کتاب
https://www.ketabrah.ir/book-tag/%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B9%D8%B2%D8%AA-%D9%86%D9%81%D8%B3
https://zendegiacademy.com/books-for-self-esteem/
https://memariezendegi.com/self-esteem-books/
عرض سلام و ادب و احترام خدمت
از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد.
در خصوص سؤالی که مطرح کردید شما مختار هستید که هر اسمی با مسمی و خوبی حتی غیر از القاب حضرت زینب سلاماللهعلیها را برای فرزند گرامیتان انتخاب کنید... در واقع تصمیمی که قبلاً گرفتهاید الزامآور نبوده و شما دراینخصوص تکلیفی بر عهده ندارید؛ ازاینرو مختار هستید هر اسمی مناسب و ارزشی که دوست دارید و میپسندید برای فرزند گرامیتان انتخاب نمایید.
عرض سلام و ادب و احترام خدمت
از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد. در خصوص سؤالی که مطرح کردید چند پیشنهاد و نکته خدمت شما بیان میشود امیدوارم که این نکات و پیشنهادها بتواند در مواجه با این مسئله به شما کمک نماید.
نکته اول: بدون شک علامه طباطبایی زمانی که این سخن را به زبان خود جای میکنند به دنبال یک کار تبلیغاتی نبوده و یا خدایناکرده بهدروغ چیزی را بر زبان جاری نکردهاند در واقع ایشان با اشراف علمی به اهمیت و ارزش خدمتگزاری به مردم این سخن ماندگار را از خود صادر کردهاند ایشان بعد از چندین دهه تحقیق و پژوهش و اسلامی شناسی بهخوبی میدانند که ارزش خدمتگزاری و پرستاری چیست؛ ازاینرو با آگاهی کامل این سخن را بیان کردهاند.
نکته دوم: اگر منابع و متون اسلامی دقت بفرمایید متوجه خواهید شد پرستاری که با نیت قرب بهسوی خدای متعال و خدمتگزاری بدون منت برای مردم انجام شده بیش از این صحبتها داری ارزش و اهمیت است البته نباید این چنین پنداشت که این کارهای مستحبی میتواند جای کارهای واجب را بگیرد. در واقع باید به این موضوع توجه داشت که هر کار خیری بهجای خود نیکو است.
در اهمیت و ارزش پرستاری در متون روایی تنها چند مقاله و محتوی بسنده میکنیم تا اهمیت این موضوع بیشتر روشن شود.
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4180/4747/38620/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85
https://www.ziaossalehin.ir/fa/content/4362
https://portal.anhar.ir/node/26443#gsc.tab=0
http://bushehr-medicine.blogfa.com/post/1241
عرض سلام و ادب و احترام خدمت
از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد. در خصوص سؤالی که مطرح کردید چند پیشنهاد و نکته خدمت شما بیان میشود امیدوارم که این نکات و پیشنهادها بتواند در مواجه با این مسئله به شما کمک نماید.
قبل از بیان هر نکته و مطلبی به شما بابت دغدغه دینی و فرهنگی که دارید تبریک عرض می کنم و از خدای متعال بهترین ها را در دنیا و آخرت برای شما مسئلت می کنم.
نکته اول: در خصوص حجاب در درجه اول ما ملزم به رعایت حجاب شرعی هستیم حجاب شرعی هم لزوماً چادر نیست با همان پوششی که شما بیان کردید به طور که موهای سر پوشیده و برجستگی های بدن نمایان نشود. البته به طور دقیق حیطه حجاب شرعی به خوبی در کتاب های توضیح المسائل مشخص شده است..
نکته دوم: انتخاب چادر یا حجابی که اسلامی هست به اختیار شماست و شما مختار هستید که چادر را انتخاب کنید یا پوشش اسلامی که لزوماً همراه با چادر نیست..
نکته سوم: اگر به فتاوای رهبری نیز مراجعه بفرمایید ایشان پوشش کامل را پوشش همراه با چادر معرفی کرده اند ولی اگر شخصی محدوده حجاب شرعی را رعایت کند هر چند با چادر نباشد را نیز مجاز معرفی کرده است. در این خصوص به برخی از سخنان رهبری اشاره خواهیم کرد.
بحثهایی که درباب پوشش زن میشود، بحثهای خوبی است که انجام میگیرد؛ منتها باید توجه کنید که هیچ بحثی در این زمینههای مربوط به پوشش زن، از هجوم تبلیغاتی غرب متأثر نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلاً بیاییم با خودمان فکر کنیم که حجاب داشته باشیم، اما چادر نباشد؛ این فکر غلطی است. نه اینکه من بخواهم بگویم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من میگویم چادر بهترین نوع حجاب است؛ یک نشانهی ملی ماست؛ هیچ اشکالی هم ندارد؛ هیچ منافاتی با هیچ نوع تحرکی هم در زن ندارد. اگر واقعاً بنای تحرک و کار اجتماعی و کار سیاسی و کار فکری باشد، لباس رسمی زن میتواند چادر باشد و - همانطور که عرض کردم
سخنان رهبری
البته میتوان محجبه بود و چادر هم نداشت؛ منتها همینجا هم بایستی آن مرز را پیدا کرد. بعضیها از چادر فرار میکنند، به خاطر اینکه هجوم تبلیغاتی غرب دامنگیرشان نشود؛ منتها از چادر که فرار میکنند، به آن حجاب واقعی بدون چادر هم رو نمیآورند؛ چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار میدهد!
شما خیال کردهاید که اگر ما چادر را کنار گذاشتیم، فرضاً آن مقنعهی کذایی و آن لباسهای «و لیضربن بخمرهنّ علی جیوبهنّ»( سوره مبارکه النور آیه ۳۱) و همانهایی را که در قرآن هست، درست کردیم، دست از سر ما بر میدارند؟ نه، آنها به این چیزها قانع نیستند؛ آنها میخواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عیناً اینجا عمل بشود؛ مثل زمان شاه که عمل میشد. در آن زمان، زن اصلاً پوشش و حجابی نداشت؛ حتّی در اینجاها وقتی نوبت به این کارها میرسد، بیبندوباری خیلی بیشتر هم میشود؛ کمااینکه در زمان شاه، بیبندوبارییی که در همین شهر تهران و بعضی دیگر از شهرهای کشور ما بود، از معمول شهرهای اروپا بیشتر بود! زن معمولی در اروپا، لباس و پوشش خودش را داشت؛ اما در اینجا آنطوری نبود.
آنطور که دیده بودیم و شنیده بودیم و میدانستیم و مناظری که از آن وقت الان جلوی نظر من هست، انسان واقعاً حیرت میکند که چرا بایستی اینگونه بشود؛ کمااینکه در خیلی از کشورهای متأسفانه عقبماندهی مسلمان و غیرمسلمان هم همینطور است. بنابراین، باید بدقت و با نهایت کنجکاوی و بدون اغماض، مسائل ارزشی را رعایت کرد.
۱۳۷۰/۱۰/۰۴
عرض سلام و ادب و احترام خدمت
از اینکه سؤال خود را با مشاورین و کارشناسان مرکز تبلیغ مجازی در میان گذاشتید خوشحالیم. امیدواریم پاسخی که به شما ارائه میشود بتواند رضایت شما را به دنبال داشته باشد. در خصوص سؤالی که مطرح کردید چند پیشنهاد و نکته خدمت شما بیان میشود امیدوارم که این نکات و پیشنهادها بتواند در مواجه با این مسئله به شما کمک نماید.
قبل از بیان هر نکته و مطلبی در خصوص مشکلی که با آن مواجه شدید ابراز همدردی می کنیم ولی با این وجود امیدوارم که بتوانید با یک تصمیم اخلاقی و هوشمندانه به خوبی به چالش و مساله ای که با آن مواجه هستید پاسخ دهید.
نکته اول: اولین و مهمترین کاری که شما باید انجام دهید مدیریت و کنترل هیجانات خود است. در این راستا به طور جد از شتابزدگی و عجله در تصمیمگیری پرهیز کنید یک تصمیم شتابزده و غیرعقلایی میتواند پشیمانی قابلتوجهی را به دنبال داشته باشد... ازاینرو پیشنهاد میشود در خصوص کاری که میخواهید انجام دهید قدری تأمل و درنگ داشته باشد
نکته دوم: هدف شما از این کار چه چیزی میتواند باشد؟ نیاز هست در این موضوع بیشتر درنگ و تأمل نمایید. اگر خدایی نکرده صرفاً بهخاطر اغراض نفسانی و عقد گشایی اقدام به این کار بکنید تبعات خوبی به دنبال نخواهد داشت... آیا کاری که میخواهید انجام دهید مورد رضایت الهی هست یا خیر؟ نیاز هست دراینخصوص بیشتر فکر بکنید...
نکته سوم: اگر حقی از شما سلب شده و یا اینکه در حال حاضر به شما ظلمی صورت میگیرد قدرتمندانه و باعزت مانع ظلم شوید و خود نیز ظلم را نپذیرید و اگر حقی از شما از بین رفته به طور منطقی با آن افراد مطرح کنید... نه اینکه تخریب جایگاهشان به دنبال آرامکردن قلب خود باشید.
نکته چهارم: حتما قوی باشید و هیچ ظلمی را نپذیرد کاری که وظیفه شما نیست و یا اینکه بار سختی را بر شما تحمیل می کند را نپذیرید و به طرف مقابل هم بفهمانید که این کار در طاقت شما نیست ... مگر اینکه کاری که خودتان با رضایت شخصی و برای رضای خدا انجام میدید و وظیفه ارگانی شما نیست.
لطفاً بعد از مطالعه پاسخ اولیه نظر خود را درج فرمایید تا در ادامه به طور بهتری شما را راهنمایی نماییم با تشکر از ارتباط شما با مرکز
صفحهها