دوست عزیز؛ نماز واجبیست که در شرایط سخت هم از گردن انسان ساقط نمیشه.
هیچ کس اندازه خودتون از شما شناخت نداره؛ ببینید چی بهتون انگیزه میده!
وقتی حال خواندن نماز ندارید، اگه مثلا یاد روزهای آخر عمر امام بیفتید؛ که توی بیمارستان با سرم و ... نمازشون رو ایستاده میخواندند؛ تاثیری داره که انگیزه بگیرید یا نه؟!
مثلا یکی میگفت: هر وقت میخوام سجادمو جمع کنم، یادم میاد استادمون میگفت وقتی نماز میخوانید سریع پا نشید. بی ادبیه! بنشینید 4 تا دعا کنید بعد پا شید.
ایشون میگه: همیشه سعی میکنم در کنار سایر دوستانم؛ 4 تا دوست معنوی داشته باشم. حتی در مجازی هم عضو گروهها و سایتهای معنوی میشم؛ که حال و هوای معنویم حفظ بشه.
حالا شما ببینید در شما چی تاثیرگذاره؟ مثلا اگر با گوش دادن به سخنرانی بزرگی حال عبادتتون برمیگرده؛ خب میتونید سخنرانیهایی که در رابطه با نماز هست رو زیاد گوش بدید. و همیشه خودتون رو در فاز نماز نگه دارید. یا وقتی حال ندارید اگر مسجد برید، حالتون برمیگرده؟! البته اولش به سختی خودت رو از جا میکنی و مسجد رفتن خیلی سخت میشه؛ ولی وقتی برمیگردی؛ سبک برمی گردی! در اینصورت اون سختی اولیه رو هرطوری هست به خودتون بدید.
طبیعت آدم اینجوریه که اگر خودش رو رها کنه، بعد کم کم روزمرگی غالب میشه و نسبت به ارزشها هم بی خیال میشه! لذا باید سعی کنه همیشه خودشون رو در اون فاز و اون حال و هوای قرار بده که فراغت ایجاد نشه!
وقتی حال خواندن نماز رو ندارید؛ نماز رو به اقل واجبات بخوانید. رساله رو اگر نگاه کنید؛ ارکان و واجبات رو کاملا مشخص کرده. شما وقتی حال ندارید مستحبات رو بجا نیارید؛ ولی نگذارید قضا بشه!
روز اول که اجازه دادیم نماز قضا بشه؛ فردا راحت تر قضاش می کنیم. و همینجوری سلسله وار ادامه پیدا میکنه، یکهو می بینی چند ماهه قضا شده!
یک مساله دیگه که راستش رو بخواهید خیلی نیاز دارم یکی به خودم بگه و این چند روزه دارم هی به خودم میگم اینه که :
"اعتقاد قوی هم به تنهایی برای نجات و رستگاری کافی نیست. اراده قوی هم لازم هست."
البته واقعیتش اینه که اون علم هست؛ اعتقاد نیست. ما فکر می کنیم اعتقاده! اگر ایمان و اعتقاد و باور قلبی باشه، لاجرم منجر به عمل میشه. (حالا شما به خودت نگیر. من خیلی از جملاتی که می نویسم رو به خودم نهیب میزنم.)
امام علی (ع) می فرمایند: :الإيمانُ و العَملُ أخَوَانِ تَوْأَمانِ و رَفيقانِ لا يَفْتَرِقانِ(1) ايمان و عمل دو برادر همزادند و دو رفيق جدا ناشدنى!
حالا با الفاظ بازی نکنیم. اصل مطلب اینه که اراده قوی نداشته باشی، مثل من 40 سال اندر خم یک کوچه گیر میمونی!!!!!
ان شاء الله بهترین بنده خدا بشید که خدا برای خودش انتخابتون کنه!
در رابطه با سؤال دومتون؛ ما افراد عادی مکلفیم بر اساس رساله عملیه (توضیح المسائل) مراجع عمل کنیم.
امام خمینی(ره) در مسأله 2376 شرایط عقد از کتاب نکاح، گفته اند: "دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد."
یعنی امام صراحتاً "بلوغ" و "رشد" را در ازدواج دختر شرط دانسته اند.
و اما کتاب تحریرالوسیله امام کتاب تخصصی، فقهی هست که برای تقلید مکلفین نیست. امام در تحریر، نظرات فقهای گذشته رو مطرح میکنند و بعد آخرش نظر خودشون رو میگند. و صراحت نظر امام در توضیح المسائلشون، رافع شبهه است.
با تشکر از دوستانی که نظرشون رو نسبت به نظر من ثبت کردند. نظرتون برای من بسیار قابل احترام هست.
حضرت امیر (ع) می فرمایند: « أُنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ دُونَكَ وَ لاتَنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ (1) به پایین دست خود نگاه كن، نه به بالا دست خود.»
در حدیث قدسی دیگری آمده:
یا عیسى، أذلّ إلیّ قلبك بالخشیة، و انظر إلى من هو دونك، و لا تنظر إلى من هو فوقك، و اعلم أنّ رأس كلّ خطیئة أو ذنب هو حبّ الدنیا، فلا تحبّها فإنّی لا أحبّها (8)؛ اى عیسى، قلب خود را با خوف و وحشت در مقابل من ذلیل كن، و به اشخاصى كه از تو پایینتر هستند نگاه كن نه به اشخاص بالاتر از خودت.
اگر ما پیرو حدیث معصومین هستیم، نظر معصومین چنین هست. و در قرآن هم به ما توصیه شده که "نؤمن ببعض و نکفر ببعض" نباشیم.
كسانى هستند كه به خدا و پيامبرانش كافر مىشوند و مىخواهند ميان خدا و پيامبرانش جدايى افكنند و مىگويند كه بعضى را مىپذيريم و بعضى را نمىپذيريم و مىخواهند در اين ميانه راهى برگزينند.
وقتی متن سوال اصلی رو خواندم احساس کردم شاید توسط شخص ثالثی نوشته شده و احتمال میدادم که چنین بازخوردهایی رو بدنبال داشته باشه؛ لذا این متن رو ارسال کردم.
جزاکم الله خیرا
بر دوست خوب ما، از سوی یک کاربر سلام
دوست عزیز؛ نماز واجبیست که در شرایط سخت هم از گردن انسان ساقط نمیشه.
هیچ کس اندازه خودتون از شما شناخت نداره؛ ببینید چی بهتون انگیزه میده!
وقتی حال خواندن نماز ندارید، اگه مثلا یاد روزهای آخر عمر امام بیفتید؛ که توی بیمارستان با سرم و ... نمازشون رو ایستاده میخواندند؛ تاثیری داره که انگیزه بگیرید یا نه؟!
مثلا یکی میگفت: هر وقت میخوام سجادمو جمع کنم، یادم میاد استادمون میگفت وقتی نماز میخوانید سریع پا نشید. بی ادبیه! بنشینید 4 تا دعا کنید بعد پا شید.
ایشون میگه: همیشه سعی میکنم در کنار سایر دوستانم؛ 4 تا دوست معنوی داشته باشم. حتی در مجازی هم عضو گروهها و سایتهای معنوی میشم؛ که حال و هوای معنویم حفظ بشه.
حالا شما ببینید در شما چی تاثیرگذاره؟ مثلا اگر با گوش دادن به سخنرانی بزرگی حال عبادتتون برمیگرده؛ خب میتونید سخنرانیهایی که در رابطه با نماز هست رو زیاد گوش بدید. و همیشه خودتون رو در فاز نماز نگه دارید. یا وقتی حال ندارید اگر مسجد برید، حالتون برمیگرده؟! البته اولش به سختی خودت رو از جا میکنی و مسجد رفتن خیلی سخت میشه؛ ولی وقتی برمیگردی؛ سبک برمی گردی! در اینصورت اون سختی اولیه رو هرطوری هست به خودتون بدید.
طبیعت آدم اینجوریه که اگر خودش رو رها کنه، بعد کم کم روزمرگی غالب میشه و نسبت به ارزشها هم بی خیال میشه! لذا باید سعی کنه همیشه خودشون رو در اون فاز و اون حال و هوای قرار بده که فراغت ایجاد نشه!
وقتی حال خواندن نماز رو ندارید؛ نماز رو به اقل واجبات بخوانید. رساله رو اگر نگاه کنید؛ ارکان و واجبات رو کاملا مشخص کرده. شما وقتی حال ندارید مستحبات رو بجا نیارید؛ ولی نگذارید قضا بشه!
روز اول که اجازه دادیم نماز قضا بشه؛ فردا راحت تر قضاش می کنیم. و همینجوری سلسله وار ادامه پیدا میکنه، یکهو می بینی چند ماهه قضا شده!
یک مساله دیگه که راستش رو بخواهید خیلی نیاز دارم یکی به خودم بگه و این چند روزه دارم هی به خودم میگم اینه که :
"اعتقاد قوی هم به تنهایی برای نجات و رستگاری کافی نیست. اراده قوی هم لازم هست."
البته واقعیتش اینه که اون علم هست؛ اعتقاد نیست. ما فکر می کنیم اعتقاده! اگر ایمان و اعتقاد و باور قلبی باشه، لاجرم منجر به عمل میشه. (حالا شما به خودت نگیر. من خیلی از جملاتی که می نویسم رو به خودم نهیب میزنم.)
امام علی (ع) می فرمایند: :الإيمانُ و العَملُ أخَوَانِ تَوْأَمانِ و رَفيقانِ لا يَفْتَرِقانِ(1) ايمان و عمل دو برادر همزادند و دو رفيق جدا ناشدنى!
حالا با الفاظ بازی نکنیم. اصل مطلب اینه که اراده قوی نداشته باشی، مثل من 40 سال اندر خم یک کوچه گیر میمونی!!!!!
ان شاء الله بهترین بنده خدا بشید که خدا برای خودش انتخابتون کنه!
یاعلی
_______________________
1. غرر الحكم : 2094
بر دوست خوب ما از طرف یک کاربر سلام
در رابطه با سؤال دومتون؛ ما افراد عادی مکلفیم بر اساس رساله عملیه (توضیح المسائل) مراجع عمل کنیم.
امام خمینی(ره) در مسأله 2376 شرایط عقد از کتاب نکاح، گفته اند: "دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است یعنی مصلحت خود را تشخیص می دهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد، باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد."
یعنی امام صراحتاً "بلوغ" و "رشد" را در ازدواج دختر شرط دانسته اند.
و اما کتاب تحریرالوسیله امام کتاب تخصصی، فقهی هست که برای تقلید مکلفین نیست. امام در تحریر، نظرات فقهای گذشته رو مطرح میکنند و بعد آخرش نظر خودشون رو میگند. و صراحت نظر امام در توضیح المسائلشون، رافع شبهه است.
موفق باشید.
یاعلی
سلام. سپاسگزارم. بزرگوارید.
سلام و صبح همگی دوستان بخیر
با تشکر از دوستانی که نظرشون رو نسبت به نظر من ثبت کردند. نظرتون برای من بسیار قابل احترام هست.
حضرت امیر (ع) می فرمایند: « أُنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ دُونَكَ وَ لاتَنْظُرْ إِلى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ (1) به پایین دست خود نگاه كن، نه به بالا دست خود.»
در حدیث قدسی دیگری آمده:
یا عیسى، أذلّ إلیّ قلبك بالخشیة، و انظر إلى من هو دونك، و لا تنظر إلى من هو فوقك، و اعلم أنّ رأس كلّ خطیئة أو ذنب هو حبّ الدنیا، فلا تحبّها فإنّی لا أحبّها (8)؛ اى عیسى، قلب خود را با خوف و وحشت در مقابل من ذلیل كن، و به اشخاصى كه از تو پایینتر هستند نگاه كن نه به اشخاص بالاتر از خودت.
اگر ما پیرو حدیث معصومین هستیم، نظر معصومین چنین هست. و در قرآن هم به ما توصیه شده که "نؤمن ببعض و نکفر ببعض" نباشیم.
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا.(3)
كسانى هستند كه به خدا و پيامبرانش كافر مىشوند و مىخواهند ميان خدا و پيامبرانش جدايى افكنند و مىگويند كه بعضى را مىپذيريم و بعضى را نمىپذيريم و مىخواهند در اين ميانه راهى برگزينند.
وقتی متن سوال اصلی رو خواندم احساس کردم شاید توسط شخص ثالثی نوشته شده و احتمال میدادم که چنین بازخوردهایی رو بدنبال داشته باشه؛ لذا این متن رو ارسال کردم.
http://btid.org/node/194001
با تشکر از توجه بزرگوران!
____________________
1. بحارالانوار، ج 67، ص 173 و 318؛ ج 69، ص 42؛ ج 75، ص 198 و...
2. الجواهر السنیة- كلیات حدیث قدسى، ص207، الباب العاشر فیما ورد فی شأن عیسى علیه السلام
3. نساء ، 150
صفحهها