نظرات به تو از دور سلام

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 08 خرد, 1400 انتقاد پذیری درخانه و خانواده

سلام بر شما بانوی عزیز

وقتی همسرتون به شما میگه که "بیا با هم صحبت کنیم و هر چی تو دلته بگو و بریز بیرون" شما اول از خوبیهای ایشون شروع کنید. اول نقاط مثبت او را بشمارید. با اینکار به ایشان می فهمانید که فرد ناسپاسی نیستید و یک حس قدردانی در ایشان هم بوجود می آوردید. بعد هم یک کاره نرید روی نقاط ضعف و منفی؛ بلکه زیرکانه و آرام آرام بیایید پایین! مثلا بگو این صفت رو داری که منو اذیت میکنه، ولی خب چون دوستت دارم به چشمم نمیاد. اون مشکل هم شما داری، ولی خب چکار کنم دیونتم، زیاد پیشم مهم نیست. این یکی هم که دلم نمیاد اصلا بهت بگم ناراحتت کنم. دو سه مورد دیگه هم بود ها؛ ولی نمیدونم چرا تو چشمات نگاه میکنم غم دنیا یادم میره و بعد یک کم یک کم برو سر اون دونه درشته. بگو این رو هرکار میکنم قلبم رو سنگین میکنه. نفسمو میگیره. امانم رو بریده. با این یکی نمیتونم کنار بیام و ... ! فضا رو عاطفی کن... مگه این دخترها که در فضای مجازی قاپ مردهای متاهل رو میدزدند از یک کره دیگه اومدند؟! نه؛ ولی سیاست دارند و بلدند با ناز و ادا حرف بزنند؛ ولی متأسفانه همسران فکر میکنند عذر میخوام چون خرشون از پل گذشته؛ دیگه لازم نیست. یکجوری دلت رو خالی کن که دل اون پر بشه!

وقتی ایشان به شما میگه دلت رو خالی کن بعد میره فکرهاشو میکنه میاد توجیه میکنه و دعوا و ... ؛ این نشون میده ایشون دنبال این هستند که شما تعریفشون بدی! و چون این حس رو شما پر نمی کنی همواره خالی میمونه و زمینه ساز دعواهای بعدی میشه! یکجوری پرش کن که این مدتی که فکر میکنه؛ از رفتارش پشیمون بشه! نه از گفتارش! (پشیمون رفتاری بشه که باهات داشته و دلت رو پر کرده؛ نه از اینکه گفته بیاد دلت رو خالی کن)

عزیزم؛ هرکسی در هر سنی باشه نیاز به مقبولیت داره؛ نیاز داره به اینکه کسی تمجیدش کنه، خوبیهاشو ببینه؛ شما بیا یک مدت روشت رو با ایشون عوض کن!

جوری با همسرت تعامل کن که در اوج عصبانیت و داد و فریاد و فحاشی ایشون خیالش تخت باشه که "یه خونه امن تو سینه تو داره!"

ان شاء الله که آرامش به دل شما دو پرنده بی قرار هم برمیگرده! آمین

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 08 خرد, 1400 راهکاری برای درمان پرخاشگری و عصبانیت

سلام بر شما کاربر محترم

«بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ؛ بلکه انسان خود بر (نیک و بد) خویش به خوبی بیناست». (قیامت، 14)

هرکسی خودش رو بهتر می شناسد. ببینید چگونه آرام می شوید؟! همان کار را انجام بدید. 
مثلا برخی افراد آب بر سر و صورتشون میگیرند؛ آرام میشوند. 
برخی آب خنک و گوارایی می نوشند؛ آرام می شوند. 
برخی صلوات و ذکر می گویند؛ آرام می گیرند. 
برخی مکانشان را عوض می کنند؛ مثلا از خانه خارج می شوند. می توانید به همسرتان پیشنهاد بدهید در آن زمان با شما همکاری کند و از خانه برای چند دقیقه ای خارج شود. 
می توانید در آن زمان حمام بروید و دوش آب سرد بگیرید. 
اگر با آهنگ ملایمی آرام می گیرید، میتوانید امتحان کنید. 
اگر مذهبی هستید در آن زمان دو رکعت نماز بخوانید و با قرآن و دعا خود را آرام کنید.
بهرحال موقعیت خود را تغییر دهید. 
اگر فرد کتومی هستید که توانایی حفظ اسرار خانه را دارد، می توانید با دوستی یا آشنایی تماس بگیرید و دیدار مجازی تازه کنید. اگر که نمی توانید خود را کنترل کنید و همه چیز را فاش خواهید کرد که اصلا توصیه نمی شود.
زمانی که محیط خانه آرام هست و شما در فراغ بال و آرامش هستید، سعی کنید خوبیهای همسرتان را بشمارید و حتی بنویسید. و در زمان مشاجره حسن های ایشان را بازیابی کنید. اینکار باعث می شود که خشم شما فروکش کند.
همسرتان را با کسی مقایسه نکنید و یا مقایسه مثبت کنید. (مثلا امتیازات او را که دیگران ندارند را به یاد بیاورید).
اگر در زمان عصبانیت لبخند بر لبتان می آید؛ لبخند بزنید.(به نظر من کار سختی نیست؛ برخی می توانند).
به این مسأله بیندیشید که چنین حرکتهایی (فحاشی و ...) در شأن شما نیست. و از یک خانم محترم چنین حرکاتی بعید است.

داد و فریاد و فحاشی به اقتدار یک مرد لطمه می زند. و شما با اینکار دقیقا دست روی نقطه ضعف ایشان می گذارید و از خط قرمز او عبور می کنید و در چنین مواقعی برخی آقایون که غرور و اقتدارشون توسط همسرشون لگدمال شده برای تسکین یا بنوعی بازیابی اقتدار از دست رفته به روابط مجازی رو می آورند و خانم عزیز؛ دود اینکار به چشم خودتان می رود. لذا سعی کنید که به خودتان ضربه نزنید و با دست خود، خود را کیش و مات نکنید. و برخی از آقایان که خودشان هم اعصاب آرامی ندارند و بقولا سریع قاطی می کنند، از خود بیخود می شوند و پس از آرامش به یاد می آورند که چند سیلی هم به همسر خود نواخته اند. توجیهی ندارد ولی یک زن باهوش و باتدبیر با دست خود مجوز چنین کاری را امضا نمی کند.

تهی پای رفتن به از کفش تنگ
بلای سفر به که در خانه جنگ
به زندان قاضی گرفتار به
که در خانه دیدن بر ابرو گره
سفر عید باشد بر آن کدخدای
که بانوی زشتش بود در سرای
در خرمی بر سرایی ببند
که بانگ زن از وی برآید بلند

بانوی عزیز؛ داد و بیداد و سر و صدا بطور کلی، ولو اینکه مخاطب مستقیم آن فریادها شما نباشید هم اعصاب آدم را خرد می کند. شما خودتان اگر در مکانی باشید که کسی با سر و صدای بسیار به شما فحاشی کند و مخاطب مستقیم هتاکی وی باشید؛ چه برخوردی خواهید کرد؟! 
حالا شما تصور کنید که همسر شما حس اقتدار و غرورش هم زیر سؤال می رود!!!!!!!!!!!
خانم عزیز؛ گیر دادن حوصله آدم را سر می برد!!!! گیر دادنهای پی در پی سخن حق شما را هم لوث می کند!!!! تکرار ملال انگیز است. ترک کنید؛ سرکار خانم!
حوصله و طاقت انسان هم حدی دارد. از حد هم که گذشت ولو اینکه فرد آرامی هم باشید؛ با یک جرقه شعله ور می شود. گاهی کوتاه آمدن هم ارزش بیشتری دارد تا با یک کبریت و یک جرقه همه هست و نیست خود را به آتش بکشید. 
سرکار خانم؛ هیچ زنی با درشت خویی بر همسر خود فائق نشده!!!!!
خانم عزیز؛ مراقب باشید دلزدگی بوجود نیاورید. که خود می دانید دلِ هم زده در چه صورتی التیام می یابد!!!!!!!

مبادا در محبت پای رنجش در میان آید
که بعد از آشتی ها صحبت اول نخواهی دید

اگر که دلیل همه عصبانیت ها و فحاشی ها، همسرتان هستند؛ سعی کنید راه هر بهانه و توجیهی را ببندید. و اگر فکر می کنید توانایی و مدیریت این مسأله در ید قدرت شما نیست، سعی کنید با مشاوره و ... به اصلاح روابط موجود بپردازید.

کظم غیظ با تمرین درست می شود. ان شاء الله که موفق خواهید شد. آمین

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 08 خرد, 1400 شراب در قرآن

سلام بر شما کاربر محترم

خداوند در آیات متعددی فرموده است :«أَفَلاَ تَعْقِلُونَ، أَفَلا تَذَکَّرُونَ، أَفَلاَ تَتَفَکَّرُونَ، أَفَلَا یَفْقَهُونَ، اَفَلا یَتَدَبَّروُنَ القُرآنَ و ...» قرآن، رساله عملیه نیست که ما هر زمانی که مسأله شرعی داشتیم با نگاه سرسری به پاسخ برسیم. قرآن کتاب هدایت بشریت است و به کرات دستور به تعقل، تذکر، تفکر، تفقه و تدبر داده است.البته گاهی خداوند صراحتا حکم شرعی را بیان می نماید و مثلا می فرماید حرام است. گاهی ویژگیهای مورد حرام و علت و اسباب حرام بودن را بیان می کند. گاهی خداوند خواسته ما عواقب و نتایج چیزی را خود بررسی کنیم و از ورای دریافت حرمت، خاصیت عبرت آموزی دارد. گاهی از صیغه امر که دلالت بر وجوب می کند و از صیغه نهی که دلالت بر حرمت می کند باید حکم حرمت را استخراج کرد. در کنار این شواهد و قرائنِ واضح و شفاف؛ ما قرآن را بوسیله کلام اهل بیت (ع) تفسیر می کنیم. 

امام باقر عليه السلام فرمودند : إنَّ اللّه َ حَرّمَ الخَمرَ لِفعْلِها و فَسادِها ؛ امام باقر عليه السلام : خداوند شراب را به علّت تأثير بد و فسادانگيز بودن آن حرام فرمود.(1)

و در قرآن آیات 90 و 91 مائده صراحتاً می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الأَنْصابُ وَ الأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ * إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید! شراب و قمار و بت ها و ازلام (نوعى بخت آزمائى)، پلید و از عمل شیطان است، از آنها دورى کنید تا رستگار شوید! * شیطان مى خواهد به وسیله شراب و قمار، در میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد. آیا (با این همه زیان و فساد، و با این نهى اکید،) خوددارى خواهید کرد؟!)
در این آیات در آیه 90 ، عبارت «فَاجْتَنِبُوهُ» فعل امر است و می فرماید: از آنها(شراب و قمار و بتها و ازلام) اجتناب کنید. و در آیه 91 عبارت «فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ» دقیقا به نحو استفهام توبیخی عمل کرده و میگه با وجود این همه مضراتی که شراب و ... داره؛ آیا باز هم ازش دست بردار نمی دارید؟! 

در تفاسیر شیعه و اهل تسنن، شأن نزول هاى مختلفى درباره آیه نخست ذکر شده است، که تقریباً با یکدیگر شباهت دارند از جمله این که در «تفسیر درّ المنثور» از «سعد بن وقاص» چنین نقل شده: این آیه درباره من نازل گردید؛ مردى از انصار غذائى تهیه کرده بود، و ما را دعوت کرد، جمعى در مجلس میهمانى او شرکت کردند، و علاوه بر صرف غذا شراب نوشیدند و این قبل از تحریم شراب در اسلام بود، هنگامى که مغز آنها از شراب گرم شد شروع به ذکر افتخارات خود کردند، کم کم کار بالا گرفت و به اینجا رسید که یکى از آنها استخوان شترى را برداشت بر بینى من کوبید و آن را شکافت، من خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیده این جریان را عرض کردم، در این موقع آیه فوق نازل شد.(2)

در آیه 219 بقره می فرماید: «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما ؛ از تو درباره شراب و قمار مى‌پرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ است و منافعى (مادّى) نيز براى مردم دارند. (ولى) گناه آن دو از سود آنها بزرگ‌تر است.»

در رابطه با شأن نزول از «مسند احمد»، «سنن ابى داود»، «نسائى» و «ترمذى» چنین نقل شده است: «عمر» ـ که طبق تصریح «تفسیر فى ظلال»، جلد سوم، صفحه 33 ـ علاقه شدیدى به نوشیدن شراب داشت، دعا مى کرد و مى گفت: خدایا بیان روشنى در مورد خمر براى ما بفرما.
هنگامى که این آیه سوره بقره: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِر» نازل شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) آیه را براى او قرائت کرد ولى او باز به دعاى خود ادامه مى داد، و مى گفت:خدایا بیان روشن ترى در این زمینه بفرما، تا این که آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لاتَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکارى»(3) نازل شد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) آن را نیز بر او خواند، باز به دعاى خود ادامه مى داد! تا این که سوره «مائده» (90 و 91) که صراحت فوق العاده اى در این موضوع دارد، نازل گردید.
هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) آیه را بر او خواند، گفت: «إِنْتَهَیْنا إِنْتَهَیْنا!»؛ (از نوشیدن شراب خوددارى مى کنیم، خوددارى مى کنیم)!(4)(5)

آیه 67 نحل هم می فرماید: «وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ واز ميوه‌هاى درختان خرما وانگور، هم (نوشيدنى) مست‌كننده و هم رزق نيكو مى‌سازيد. البتّه در اين امر براى گروهى كه تعقّل مى‌كنند نشانه روشنى است».
«سكر» به معناى از دست دادن عقل است و «سكر» به منشأ آن مى‌گويند.
و در این آیه «سكر» را در مقابل «رِزْقاً حَسَناً» قرار داده. یعنی اینکه «سكر» رزق نیکو نیست.

بس کسا کز خمر ترک دین کند
بی‌شکی ام‌الخبایث این کند

امام رضا (ع) فرموده اند: مـا بَعَثَ اللّهُ نَـبيّا اِلاّ بِـتَحْرِيمِ الْخَـمْرِ، وَ اَنْ يَـقِرَّلَهُ بِاَنَّ اللّهَ يَـفْعَلُ مـا يَشاءُ.
خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد مگر با حرام كردن شراب، و اينكه اقرار داشت كه خدا آنچه را بخواهد انجام مى دهد. (6)

خالی از لطف نیست داستان "عشق شیخ صنعان و دختر ترسا" رو بخوانید.
http://btid.org/node/165510
___________________________

(1). بحار الأنوار : 79/136/33 .
(2). «درّ المنثور»، ج 2، ص 315؛ «فتح القدیر»، ج 2، ص 75؛ «المیزان»، ج 6، ص 132؛ «مسند احمد»، ج 1، ص 181 و 186; «جامع البیان»، ج 7، ص 46؛ «اسباب نزول الآیات» واحدى نیشابورى، ص 138 و بسیارى از تفاسیر دیگر.
(3). سوره نساء، آیه 43.
(4). «تفسیر المنار»، ج 7، ص 50؛ «فى ظلال القرآن»، ج 3، ص 33؛ «سنن نسائى»، ج 8، ص 286؛ «مسند احمد»، ج 1، ص 53؛ «سنن ابى داود»، ج 2، ص 182؛ «سنن ترمذى»، ج 4، ص 320.
(5). گردآوري از کتاب: شان نزول آیات قرآن(برگرفته از تفسیر نمونه)، محمد جعفر امامی، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول ، ص 208.
(6). بحارالأنوار، 79 / 134

اللهم طَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ. آمین

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 08 خرد, 1400 قرآن؛ چراغ راه هدایت

السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ

عشق شیخ صنعان و دختر ترسا

پس از گذشت روزها، دختر ترسا متوجه عشقِ صنعان شد و به او خبر دادند که پیری بیرون است که ضجّه می زند و ابراز عشق می کند. دختر ترسا آمد و او را دید و حالش را جویا شد. دید که این پیر صنعان شیفته و واله او شده است. گفت: آخر ای پیرمرد! هفتاد سال از عمر تو گذشته و من جوان هستم، تو چگونه عاشقِ من شدی و توقّع داری که من به سوی تو بیایم؟ اما دید شیخ دست بردار نیست. لبخند تمسخرآمیزی به شیخ زد و گفت: بسیار خوب، اگر راست می گویی و واقعا مرا دوست داری باید از دینت دست بشویی و به دین من درآیی. 

هر که او همرنگِ یارِ خویش نیست
عشقِ او جز رنگ و بویی بیش نیست

شیخ فرمانبرداری کرد و گفت: هر کاری که تو بگویی من انجام می دهم. بگو چه کنم؟ 
دختر گفت: من چهار شرط دارم که اگر آنها را انجام دهی، به عشق تو جواب می دهم. نزد بت سجده کن؛ قرآن را بسوزان؛ شراب بنوش؛ از ايمانت دست بردار. 
شیخ کمی فکر کرد و گفت: یکی از آنها را می پذیرم، اما بقیه را نمی توانم بپذیرم.
دختر گفت: کدام را؟
شیخ گفت: شراب را می نوشم اما قرآن را نمی سوزانم، از ایمانم دست برنمی دارم و بر بت هم سجده نمی کنم.
دختر لبخندی زد و گفت: باشد! همین یک کار را انجام بده.
بدین ترتیب شیخ را به میخانه ی دیر برد، جایی که جام و ساقی بود و آن دختر جامی را پُر از شراب کرد و به دست شیخ داد. شیخ، شراب را نوشید و دختر دوباره جامش را پُر کرد و او دوباره نوشید تا اینکه جوشش شراب تا عمقِ وجود شیخ نفوذ کرد. آن پیر احساس کرد که عشقش شعله ورتر و صبر و عقلش کمتر شده است. پس دست به دامنِ دختر شد و تمنای وصال کرد. دختر گفت: نه، من تو را قبول ندارم.
شیخ گفت: چرا؟ 
دختر گفت: زیرا اگر تو در عشقت کامل بودی، از بی ایمانی نمی هراسیدی و مسیحی می شدی. 
شیخ صنعان که مست و بی هوش بود و چیزی جز وصالِ یار را طلب نمی کرد، گفت: باشد، اینکه چیزی نیست، من مسیحی می شوم. 
دختر، دست شیخ را گرفت و به دِیر برد. در آنجا شیخ خرقه اش را درآورد و لباس مسیحیان بر تن کرد و زنار بست و نزد بت سجده کرد. هنگامی که شیخ از دین و ایمانش چشم پوشید و زنار بست، با خودش گفت: بالاخره عشق این دختر ترسا کارِ خودش را کرد و این همه، از مِی و از مستی بود. تا زمانی که مِی نخورده بودم از دین و ایمان نگذشته بودم، اما چون لب به مِی آلودم، بت پرست شدم.

بس کسا کز خمر ترکِ دین کند
بی شک این اُمّ الخبائث می کند

خداوند در قرآن فرموده اند:
«يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ ۖ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا ۗ وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ»؛
درباره شراب و قمار از تو سؤال می‌کنند، بگو: 'در آنها گناه و زیان بزرگی است و منافعی (از نظر مادی) برای مردم دربر دارد، (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو می‌پرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود.' این چنین خداوند آیات را برای شما روشن می‌سازد، شاید اندیشه کنید!». (سوره بقره/219)

و پيامبر اکرم (ص) فرموده اند:
لَنْ يَزالُ العَبْدُ فى فُسْحَةٍ مِنْ دِينهِ مالَمْ يَشْرَبِ الْخَمْرَ وَ اِذا شَرِبَها خَرَقَ اللّهُ عَنْهُ سَتْرَهُ و كانَ الشَّيْطانُ وَليَّهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ يَسُوقُهُ اِلى كُلِّ شَرٍّ وَ يَعْرِفُهُ عَنْ كُلِّ خَيْرٍ. 

بنده تا شراب ننوشد عرصه دين بر او گشاده باشد و چون بنوشد پرده خدا از او بدرد و شيطان يار و گوش و چشم او شود و او را بسوى بديها براند و از نيكها منصرف كند. (نهج الفصاحه، حديث ۲۲۹۱)

ماده 264 قانون مجازات اسلامی مقرر داشته:” مصرف مسکر از قبیل خوردن ، تزریق و تدخین چه کم و چه زیاد، جامد یا مایع، مست کند یا نکند، خالص باشد یا مخلوط به گونه ای که آنرا از مسکر بودن خارج نکند، موجب حد است”.

ماده 265 حد مصرف مسکرات را 80 ضربه تازیانه تعیین می نماید.

اللهم طَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ. آمین

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 05 خرد, 1400 آیا ازدواج کردن ظلم به حساب می آید

سلام بر شما کاربر محترم

کیفیت زندگی مهم است؛ نه کمیت آن!

اگر ما نگاهی کوتاه به زندگی و شرایط پیامبر و محیط فاسد اخلاقی عربستان قبل از اسلام و اعراب جاهلیت داشته باشیم و این موضوعات رو در کنار هم ببینیم؛ شاید قضیه تعدد زوجات پیامبر آنگونه ایجاد سؤال نکند!
ما داریم درباره کسی صحبت می کنیم که سرآمد همه خلایق و به تعبیر قرآن "وَإِنَّكَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظيمٍ".(1) و "رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ" (2) بود.
پیامبری بود که رنج ملت بر او دشوار بود؛ چگونه متصور هست که در زندگی خصوصی خود به رنج خانواده اهمیت ندهد؟! "عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم".(3)
از پیامبری سخن می گوییم که اسوه جهانیان هست. "لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ".(4) اسوه بودن پیامبر ناظر به زندگی خصوصی ایشان هم هست. پیامبر در برقراری عدالت بین همسران متعدد هم اسوه حسنه هستند و زنان مختلف مجذوب اخلاق نیکوی ایشان بودند. رحمت بودن ایشان برای همه است.
در مکانی به پیامبری مبعوث شدند که تعدد زوجات رایج بود ؛ حرمسراها و علم های زنان هرزه برافراشته ، ازدواج های شغار و مضامده و بدل و سفاح و جمع و ... شایع بود. 
پیامبر زنان را نجات داد. زنی که هیچگونه استقلالی نداشت. حق مالکیت نداشت. مهریه نداشت. ارث نداشت. هیچگونه شرط و شروطی برای طلاق نداشت و ... از فرط بی ارزشی جنسیت، زنده به گور می شد؛ در اسلام مقام پیدا می کند.اسلام زنان را از خدمتگزاری و بردگی مردان نجات داد و زن شد "هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ"(5)

از نگاه دیگر، پیامبر کسی بود که در سن 23 یا 25 سالگی با زن 40 ساله‌ای ازدواج می‌کند و تا 50 سالگی به یک زن بیوه بسنده می‌کند. و ازدواجهای متعددشون پس از 50 سالگی اتفاق می افتد. 
از طرف دیگر شرایط تبلیغ دین و مشکلات بسیارِ پیامبر با وجود جنگها و غزوات متعدد مساله پنهانی نبود که از زنان مخفی بماند. 
افتخار همسری پیامبر موجب میشد که باوجود شرایط سخت ایشان و حتی احکام ویژه تصریح شده در مورد همسران پیامبر در قرآن(6) زنان، شرایط پیامبر را با جان و دل بپذیرند. زنان پیامبر قبل از ازدواج با ایشان؛ هم می دانستند که احترام همسران رسول خدا بر همه واجب است و هم می دانستند که ازدواج با آنان بر همه حرام است.
از زاویه دیگر برای یک زن این مهم هست که خوب زندگی کند. برای زنان پیامبر شرافت زندگی با ایشان بسیار ارزش بیشتری از سایر ازدواجها داشت. لذا باوجود علم به تمام شرایط و موقعیت خاص این افتخار رو می پذیرفتند. آیه 28 و 29 احزاب جای هرگونه تردید را بر همسران پیامبر می بندد؛ ولی حقیقت این اینست که یکروز زندگی کردن ولی خوب زندگی کردن بسیار باارزشتر از صد سال؛ تلخ زندگی کردن هست.
از یکی از همسران شهدا پرسیدند ناراحت نیستی که زود بیوه شدی؟ فرمود من افتخار این رو داشتم که اگرچه کوتاه؛ ولی خوب زندگی کنم.(نقل به مضمون کردم).

ظلم جایی اتفاق می افتد که بقول معروف سر طرف کلاه بگذاریم و گنجشک را رنگ بزنیم جای قناری به طرف بندازیم. 
دوست عزیز؛ ما داریم از پیامبر جهانیان سخن می گوییم! 

فکر می کنم جواب سؤال شما را آیات 28 تا 33 احزاب بدهد که هیچ ظلمی در کار نبوده و همه چیز شفاف و روشن بوده! (6)
___________________
1. قلم، 4 (و تو اخلاق عظیم و برجسته‌ای داری!).
2. انبیاء، 107( وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ؛ و (ای رسول) ما تو را نفرستادیم مگر آنکه رحمت برای اهل عالم باشی).
3. توبه، 128(رنجهای شما بر او سخت است).
4. احزاب، 21 (مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود).
5. بقره، 187 (آنها جامه عفاف شما و شما نیز لباس عفّت آنها هستید).
6.احزاب، 6 (النَّبِيُّ أَوْلى‌ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ ؛ پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است، و همسران او (در حرمت نكاح مانند) مادران مؤمنان محسوب مى‌شوند).
احزاب، 28 تا 33 (28_ یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها فَتَعالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَراحاً جَمِیلاً
29_ وَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْکُنَّ أَجْراً عَظِیماً
30_ یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَة مُبَیِّنَة یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللّهِ یَسِیراً
31_ وَ مَنْ یَقْنُتْ مِنْکُنَّ لِلّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَیْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً کَرِیماً
32_ يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا
33_ وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الأُولى وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ...
 ترجمه:
28 ـ اى پیامبر! به همسرانت بگو: «اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مى خواهید بیائید با هدیه اى شما را بهره مند سازم و شما را به طرز نیکوئى رها سازم
29 ـ و اگر شما خدا و پیامبرش و سراى آخرت را مى خواهید، خداوند براى نیکوکاران شما پاداش عظیمى آماده ساخته است».
30 ـ اى همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشى مرتکب شود، عذاب او دو چندان خواهد بود; و این براى خدا آسان است.
31 ـ و هر کس از شما براى خدا و پیامبرش خضوع کند، و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت، و روزى پر ارزشى براى او آماده کردیم.
32 ـ اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از زنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه کنید; پس به گونه اى هوس انگیز سخن نگوئید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگوئید.
33 ـ و در خانه هاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را بر پا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید...)

در پناه ایزد منان و خدمت به اهل بیت علیهم السلام باشید. آمین

یاعلی

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 29