نظرات حجت الله آتش افروزمند

تصویر حجت الله آتش افروزمند حجت الله آتش اف... 31 تير, 1401 سوال اعتقادی: جبر و اختیاردر زندگی

با عرض سلام و ادب خدمت کاربر محترم

در سوال شما و گونه ای که سوالات را پرسیده اید، انگار دامنه ی اختیارات انسان بسیار محدود است و او همواره در دنیای جبرگرایانه به سر می برد، در حالیکه اساسا اینگونه نیست. همان زمانی که همین سوال را نوشتید، فکر می کردید چگونه بنویسید و حتی الان که دارید این پاسخ مرا می خوانید، همه و همه به اختیار شماست. 

خداوند ما را با قدرت اختیار آفریده است تا به اوج کمال برسیم. او هر کاری که ما را به این هدف برساند، مشخص کرده است و با اختیار می توان در این مسیر قدم گذاشت و به کمال رسید. 

از طرفی خداوند در روز جزاء، کارهایی که اختیاری نبوده اند را مورد محاسبه قرار نمی دهد؛ مثل اینکه چرا رنگ تو سفید یا سیاه یا ... است، بلکه از اعمال اختیاری سوال می کنند و شما می توانید بی توجه به تولد در چه زمان و کدام مکان، به اوج کمالات به وسیله انتخاب های درست برسید. 
در واقع اینکه ایران متولد شویم یا آمریکا، سیاه باشیم یا سفید، پدرم چه کسی باشد و... که اموری غیراختیاری برای ما هستند، در کمال انسان بی تاثیر نیست و شرایط متفاوت، در نوع زندگی موثر است، اما این شرایط هیچگاه باعث اختیار نداشتن ما نمی شود. باز  هم اختیار ما قوی تر از تمام عوامل غیراختیاری است و می توان به کمال رسید.

اما در مورد این بخش هایی که غیراختیاری است باید گفت این موارد از لوازم عالم ماده است. خداوند عالم ماده را با رابطه علت و معلولی و منظم آفریده است. بر این اساس هر علتی معلول خود را دارد. مثلا در مورد خلقت انسان، اگر پدر و مادر کسی در پاکستان باشد، خب او نیز  در حالت عادی در پاکستان به دنیا می آید. اگر در محیط عرب زبان رشد پیدا کند، عربی یاد می گیرد و از زبان انگلیسی بی نصیب است. اگر پدر و مادر سیاه پوست باشند، غالب فرزند نیز سیاه زاده می شود و... در ابتدای پاسخ گفته شد که امور اختیاری ملاک ارزش یابی بندگان است. 

ذکر این نکته نیز لازم است که خداوند خالق ماست، آن هم خالقی مهربان. چنین خدایی که بی نهایت است، لطف کرده و نعمت وجود را به ما ارزانی داشته و ما را خلق کرده است. از طرفی توانایی رسیدن به کمالات نامحدود را نیز به ما داده است. وقتی نعمتی به انسان می رسد، تشکر از آن معقول است، نه اعتراض و شکوه. ملائک با اینکه اختیار همانند اختیار انسانی را ندارند، اما همواره شکرگذار الهی هستند. از این رو ما باید با انتخاب های مناسب و صحیح، رشد کنیم و فضایل اخلاقی را به دست بیاوریم.

برای مطالعه بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید؛ 
https://btid.org/fa/news/28701

تصویر حجت الله آتش افروزمند حجت الله آتش اف... 29 تير, 1401 سوالات اعتقادی

با سلام و احترام

در پاسخ به قسمت اول سوال شما باید گفت انسان، موجودى داراى استعدادها و ظرفیت های گوناگون و متفاوت برای رسیدن به کمال است. برخی انسان ها با رشد و تکامل اختیاری، تمام استعدادهاى خود را، به فعلیت رسانده و تا آخرین مراتب ممکن صعود می کنند. چنین انسانی را«انسان کامل» می نامند. اهل بیت علیهم السلام نمونه بارز انسان کامل هستند. البته ذکر این نکته لازم است که انسان کامل بودن نیز درجه و مراتب مختلفی دارد که بالاترین درجه کمال را اهل بیت علیهم السلام دارند و مصداق حقیقی انسان کامل، با بالاترین درجه، ایشان هستند. انسان کامل بودن آنان نیز نسبت به تمامی موجوداتی است که زمینه کمال اختیاری را در عالم هستی دارند.

اما در مورد سوال شما مبنی بر اینکه هدف خداوند از خلقت، انسان بوده یا غیر انسان نیز مقصود خداوند بوده، باید چنین تحلیل کرد که؛ خداوند هر موجودی را که امکان آفریده شدن دارد، می آفریند تا بتواند به کمال متناسب با خود برسد. انسان در میان این موجودات، زمینه ی به کمال رسیدن بالاتری را دارد. همانطور که در با توضیح بیشتری که در پاسخ به بخش بعدی سوالتان می بینید، انسان موجودي است با استعداد فوق العاده كه مي تواند با شکوفایی استعداد خود از طریق بندگی و كسب معرفت و تهذيب نفس مصداق کامل و تمام خليفة الله شود و به اوج کمالات برسد و حتی از فرشتگان هم پيشي بگيرد. از این رو خداوند متعال، تمام جهان و موجودات را آفریده «هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ؛ اوست که همه آنچه را در زمین است، برای شما آفرید(بقره، آیه29)» تا انسان بتواند به بالاترین کمالات و درجات ممکن برسد.

در مورد اینکه آیا همه ی انسان های خلیفه الله هستند و یا فقط انبیاء علیهم السلام چنین مقامی دارند، باید گفت طبق آیه 30 سوره بقره «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً؛ به یقین جانشینی در زمین قرار می دهم»، و اعتراض فرشتگان به اینکه انسان خونریزی و فساد در زمین می کند، معلوم  می شود خلافت منحصر در حضرت آدم (ع) نبوده؛ چرا که ایشان به عنوان پیامبر خدا معصوم بوده و از فساد و خونریزی به دور است. پس همه انسان ها استعداد و شأنیت رسیدن به کمال و مقام خلافت الهی را دارند. اما از آنجا که این مقام نیازمند استقامت در مسیر بندگی است و همه انسان ها استقامت در مسیر بندگی ندارند، در نتیجه مقام خلافت الاهی در همه انسان ها تحقق نمی پذیرد. 
مسلم و روشن است که کامل ترین مصداق خلیفة الله، انسان های کامل یعنی معصومان علیهم السلام هستند. 

در مورد بخش آخر سوال نیز باید گفت، درباره اصل وجود بهشت و جهنم، آیات و روایات متعددی وجود دارد، اما درباره مکان بهشت و جهنم باید توجه داشت در صورتی می توان در مورد آن اظهار نظر کرد که مسلم باشد بهشت و جهنم جزئی از این جهان هستند به گونه ای که بتوان میان آن دو و این جهان نسبتی برقرار کرد. در این صورت جا دارد سئوال کنیم بهشت و دوزخ در کجای این جهان جای گرفته اند و اما اگر بهشت و دوزخ را جهان مستقل و متمایزی از این عالم بدانیم، پرسش از جایگاه آن کاملا غیر صحیح است. در پاسخ به سوالات این چنین باید توجه داشت در حقیقت علم انسان نسبت به بسیاری از امور و خصوصا امور غیبی، علم کاملی ندارد. از خواجه نصير طوسي نقل شده كه از مكان بهشت و جهنم اطلاع نداريم، امّا ممكن است از آيه «عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى» استفاده شود در آسمان‎ها هستند.[1]

برای مطالعه بیشتر به پیوند زیر مراجعه فرمایید؛ 
https://btid.org/fa/news/52925
پی نوشت
[1] سبحاني، محاضرات في الالهيات، ص668.

تصویر حجت الله آتش افروزمند حجت الله آتش اف... 29 تير, 1401 علوم غریبه

با عرض سلام و ادب و وقت بخیر خدمت شما 

در مورد اعتبار دو کتابی که سوال کردید، یعنی کتاب های « ضیاء العیون» و «مجربات باقر» باید گفت این دو کتاب از جمله کتب معتبر نزد علمای شیعه نیست. وقتی کتابی معتبر نباشد، احتمال انحراف از مسیر حق وجود دارد. با توجه به اینکه امروزه دعانویس های زیادی از این دو کتاب برای سحر، جادو، طلسم، دعانویسی و... استفاده کرده و منبعی درآمدی برای خودشان درست کرده اند، پرهیز از این کتب ضروری تر است.

البته سحر و امور غیرعادی از نظر قرآن کریم و احادیث تا حدی واقعیت دارد، چنانکه در آیه 102 سوره بقره و آیه 4 سوره فلق به آن اشاره شده است. از این دو آیه و روایات استفاده می شود که برخی از سحرها واقعا اثر گذارند. از باب نمونه خداوند متعالی در آیه ی ذکر شده یعنی آیه 102 سوره بقره می فرماید: «فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ؛ مردم سحرهایی را فرا می گرفتند که میان مرد و همسرش جدایی می افکند.»

به این نکته توجه فرمایید اگرچه سحر و جادو واقعیت دارد، ولی غالب آنچه امروزه در میان مردم رایج است، بى اساس مى باشد و اکثر کسانى که به تعبیری دعانویس و یا با عناوین دیگری فعالیت می کنند و در جای جای شهر و روستا شهرت یافته و تحت عنوان دعا نویس کار می کنند، معمولا افراد شیادی هستند که از این طریق مردم ساده را اغفال می کنند و هزینه های هنگفتی دریافت می کنند. برخی از این افراد، برای درست و صحیح جلوه دادن کارشان، حرف های دینی زده و گاهی از آیات قرآنی هم سو استفاده می کنند؛ از این جهت، نباید تا ببنیم دعانویسی از قرآن و روایات سخن می گوید، او را درستکار دانسته و فریب او را بخوریم.

برای اطلاعات بیشتر به مطلب زیر مراجعه بفرمایید؛ 
https://btid.org/fa/news/68139

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 217