از طریق غیر مستقیم وارد بشید و بگید به نظرتون دچار سو تفاهم شدند . و اگر خانواده دختر اجازه صحبت مستقیم با دخترشونو بهتون نمیدن .خوب چه فرقی داره شما میخوایید دلایلتون به گوش اون خانم برسه و از اشتباه خارج بشن . خودتون یک وقت مثلا از پدر دختر خانم بگیرید و دلیل تردید دخترشونو مستقیم بپرسید . و به پدرشون دلایلتونو توضیح بدید که در صورت رفع سوء برداشت ممکنه بهتون بدن تا خودتون مستقیم با دخترشون صحبت کنید .اگرهم اجازه ندادن مهم اینه که دلایل شما رو بدونند و شما تلاشتونو بکنید . حالا چه مستقیم و چه غیر مستقیم , فرقی نمیکنه .
من فکر میکنم یکسری از علتهاش کنار گذاشتن فرهنگ امر به معروف ونهی از منکره (البته با رعایت شرایط و قواعدش) و فکر میکنم یکی از علتهای دیگه اش همین طرز فکرمون در مورد اینه که برای اینکه کارهای ناشایست کمتر انجام بشه باید مدام دنبال نمایش دادن خلافهای دیگران باشیم حتی شاید به خاطر این هدف که درس عبرتی برای دیگران شود , حالا چه در تعاملات اجتماعی و چه در تلویزیون و رسانه ها . دقت کردید چند درصد فیلم های تلویزیون ما تشکیل شده از نمایش زندگی های مشکل دار(برخلاف اون چند درصد زندگی های افراد موفق و بزرگان ما است) و البته نشان دادن نتایج این زندگی ها . در صورتی که ما اگه بخواییم به دین خودمون برگردیم البته بنا به برداشت شخصی خودم , تاکید شده در مخفی کردن گناهان خودمون و دیگران بکوشیم .این همه تاکید حتما یک دلیلی داره .
ما با آشکار کردن و در معرض دید دیگران قرار دادن این گناهان هم قبح این اعمال رو میریزم و هم کسانی که این اعمال رو انجام میدهند دیگه در ملا عام اینکارها رو انجام میدهند و این موقع دیگه زمانیه که جای اعمال خوب در منظر عموم جابه جا میشه .
قدیمترها زمانی که ما دبیرستان میرفتیم . کسی که دوست دختر یا پسر داشت و اهل این ارتباطات بود عملش رو مخفیانه انجام میداد و اگر پیش دیگران این ارتباطاتش برملا میشد همه ازش دوری میکردند و بین بقیه وجه ای نداشت . اما الان عکس این اتفاق داره میفته توی جامعه این روابط خیلی عادی سازی شده و خیلی راحت هر جایی این روابطشونو نمایان میکنند (واقعا جای سوال داره چه اتفاقاتی توی این زمان افتاده که ما به این فلاکت افتادیم ) که به جای اینکه این عمل زشت قبیح باشه کسی که توی این وضع تسلیم راهی که جامعه در پیش گرفته نباشه آدم مشکل داری دیده میشه . چرا وضعمون این شده ؟ چرا جای خوب و بد عوض شده؟
این حق شماست که در جریان باشید . و باید از یک راه محترمانه و نرم اینو به پدر و مادرتون برسونید . بهشون برسونید که شما تصمیم قطعی به ازدواج دارید . و میخوایید یکی یکی موقعیتهاتونو بررسی کنید و گزینه های ازدواجتونو از دست ندید . اگر خودتون مستقیم نمی تونید حرفتونو بزنید از طریق کسی که پدر و مادرتون ازش حرف شنوی دارند مثل پدر بزرگ و مادر بزرگ حرفتونو برسونید .
و دنبال علت این کارشون باشید شاید به خاطر اینکه فکر میکنند الان براتون زوده و در آینده به خاطر رشته تحصیلیتون موقعیتهای بهتری رو در پیش دارید اینکارو بکنید . یا خودشون تحقیق میکنند و وقتی میبینند موقعیت مناسب نیست برای اینکه فکر شما درگیر نشه و به درستون برسید . و یا ...
پس به نطر من مهمترین کار برای تغییر رفتار پدر و مادرتون فهمیدن علت رفتارشون هست و در مرحله بعد رفع این علت و قانع کردن پدر مادرتون یا از طریق خودتون یا کس دیگه ای .
یک نکته دیگه سعی کنید به این نحو ارتباطتون اصلا حتی به مدت یک روز دیگه ادامه ندید . نه از روی ترحم و نه احساسات خودتون. بشینید خودتون یا با کمک یک مشاور متعهد تصمیمی بگیرید و کارو یکسره کنید .یا رومیه رومی یا زنگی زنگی .
از طریق غیر مستقیم وارد بشید و بگید به نظرتون دچار سو تفاهم شدند . و اگر خانواده دختر اجازه صحبت مستقیم با دخترشونو بهتون نمیدن .خوب چه فرقی داره شما میخوایید دلایلتون به گوش اون خانم برسه و از اشتباه خارج بشن . خودتون یک وقت مثلا از پدر دختر خانم بگیرید و دلیل تردید دخترشونو مستقیم بپرسید . و به پدرشون دلایلتونو توضیح بدید که در صورت رفع سوء برداشت ممکنه بهتون بدن تا خودتون مستقیم با دخترشون صحبت کنید .اگرهم اجازه ندادن مهم اینه که دلایل شما رو بدونند و شما تلاشتونو بکنید . حالا چه مستقیم و چه غیر مستقیم , فرقی نمیکنه .
من فکر میکنم یکسری از علتهاش کنار گذاشتن فرهنگ امر به معروف ونهی از منکره (البته با رعایت شرایط و قواعدش) و فکر میکنم یکی از علتهای دیگه اش همین طرز فکرمون در مورد اینه که برای اینکه کارهای ناشایست کمتر انجام بشه باید مدام دنبال نمایش دادن خلافهای دیگران باشیم حتی شاید به خاطر این هدف که درس عبرتی برای دیگران شود , حالا چه در تعاملات اجتماعی و چه در تلویزیون و رسانه ها . دقت کردید چند درصد فیلم های تلویزیون ما تشکیل شده از نمایش زندگی های مشکل دار(برخلاف اون چند درصد زندگی های افراد موفق و بزرگان ما است) و البته نشان دادن نتایج این زندگی ها . در صورتی که ما اگه بخواییم به دین خودمون برگردیم البته بنا به برداشت شخصی خودم , تاکید شده در مخفی کردن گناهان خودمون و دیگران بکوشیم .این همه تاکید حتما یک دلیلی داره .
ما با آشکار کردن و در معرض دید دیگران قرار دادن این گناهان هم قبح این اعمال رو میریزم و هم کسانی که این اعمال رو انجام میدهند دیگه در ملا عام اینکارها رو انجام میدهند و این موقع دیگه زمانیه که جای اعمال خوب در منظر عموم جابه جا میشه .
قدیمترها زمانی که ما دبیرستان میرفتیم . کسی که دوست دختر یا پسر داشت و اهل این ارتباطات بود عملش رو مخفیانه انجام میداد و اگر پیش دیگران این ارتباطاتش برملا میشد همه ازش دوری میکردند و بین بقیه وجه ای نداشت . اما الان عکس این اتفاق داره میفته توی جامعه این روابط خیلی عادی سازی شده و خیلی راحت هر جایی این روابطشونو نمایان میکنند (واقعا جای سوال داره چه اتفاقاتی توی این زمان افتاده که ما به این فلاکت افتادیم ) که به جای اینکه این عمل زشت قبیح باشه کسی که توی این وضع تسلیم راهی که جامعه در پیش گرفته نباشه آدم مشکل داری دیده میشه . چرا وضعمون این شده ؟ چرا جای خوب و بد عوض شده؟
سلام عزیزم
این حق شماست که در جریان باشید . و باید از یک راه محترمانه و نرم اینو به پدر و مادرتون برسونید . بهشون برسونید که شما تصمیم قطعی به ازدواج دارید . و میخوایید یکی یکی موقعیتهاتونو بررسی کنید و گزینه های ازدواجتونو از دست ندید . اگر خودتون مستقیم نمی تونید حرفتونو بزنید از طریق کسی که پدر و مادرتون ازش حرف شنوی دارند مثل پدر بزرگ و مادر بزرگ حرفتونو برسونید .
و دنبال علت این کارشون باشید شاید به خاطر اینکه فکر میکنند الان براتون زوده و در آینده به خاطر رشته تحصیلیتون موقعیتهای بهتری رو در پیش دارید اینکارو بکنید . یا خودشون تحقیق میکنند و وقتی میبینند موقعیت مناسب نیست برای اینکه فکر شما درگیر نشه و به درستون برسید . و یا ...
پس به نطر من مهمترین کار برای تغییر رفتار پدر و مادرتون فهمیدن علت رفتارشون هست و در مرحله بعد رفع این علت و قانع کردن پدر مادرتون یا از طریق خودتون یا کس دیگه ای .
یک نکته دیگه سعی کنید به این نحو ارتباطتون اصلا حتی به مدت یک روز دیگه ادامه ندید . نه از روی ترحم و نه احساسات خودتون. بشینید خودتون یا با کمک یک مشاور متعهد تصمیمی بگیرید و کارو یکسره کنید .یا رومیه رومی یا زنگی زنگی .
صفحه‌ها