نظرات mohammadi

تصویر mohammadi mohammadi 14 خرد, 1402 من مسئولیتی در مقابل مادر شوهرم ندارم !

سلام و احترام

سوال شما از جهاتی دارای ابهام است مثلا سن والدین همسرتان را بیان نکردید چقدر است و همچنین مشخص نیست سایر فرزندان‌شان چه نوع ارتباطی با آنها دارند، و آیا اصلاً با هم رفت و آمد دارند یا خیر.

همچنین در سؤال مشخص نیست در طول سال و ماه چه مقدار دفعاتی که شما و مادر همسرتان تنها هستید تکرار می‌شود، آیا این دفعات بسیار زیاد است یا بسیار معدود و کم می‌باشد.

همچنین دقیق مشخص نیست آیا این منزلی که دارید را والدین همسرتان به صورت رایگان در اختیار شما گذاشته‌اند یا خانه خودتان است که ناچاراً در ساختمان آنها خریده‌اید، اما چون فرض اول قوی‌تر است ما بنا را بر آن گذاشته و نکاتی را خواهیم آورد.

این که بیان داشتید آیا شما نسبت به مادرشوهرتان مسئولیتی دارید یا خیر، اجازه دهید در قالب مثالی فرض کنیم، یکی از بانوان که در همسایگی شما در آپارتمان‌تان هست و مورد اعتماد و دلسوز و همسو با خانواده شما نیز می‌باشد از شما خواهش کند در زمان‌های خاصی که هم او و هم شما تنها هستید به او سرکشی داشته باشید و علت را این معرفی کند که از تنهایی بسیار می‌ترسد، در این مثال بدون شک خواهید گفت اگر به زندگی‌تان لطمه‌ای وارد نشود کمک کردن به یک انسان یقیناً اولویت داشته و شما نیز راضی نخواهید بود که انسانی را از کمک خود محروم سازید و تا حد امکان در زمان‌هایی که تنها هست او را همراهی خواهد کرد.

حالا تصوّر کنید با فردی مواجه هستید که مادر همسرتان و مادربزرگ فرزندتان است و با کمک همسرش در زمانی که بسیاری از انسان‌ها آرزوی داشتن سقفی کم‌هزینه را دارند خانه‌ای را در اختیار شما گذاشته و به شما محبت می‌کند و البته گاهی اوقات به هر دلیل از شما تقاضا دارد در شبهایی که کسی پیش او نیست شما تنهایش نگذارید، یقینا اهمیت اجابت درخواست آن مادر بسیار بالا خواهد بود.

خصوصاً که امکان سر زدن به اقوام خود در باقی زمان‌ها نیز قاعدتاً از شما سلب نخواهد شد و اصراری برای دیدار با آنها در زمان‌های تنهایی مادرهمسرتان به نظر می‌رسد وجود نداشته باشد.

آنچه شما را به شک انداخته این است که شاید گاهی اوقات با خود مرور کنید، آزادی و استقلال من را دارد این زن محدود می‌کند و همین تفکر و القاء شما را ناراحت و حتی ممکن است عصبانی کند، در صورتی که اگر شما موضوع کار انجام شده را تغییر دهید و به جای اینکه آن را نوعی محدودیت در نظر بگیرید نوعی ادای دین در نظر گرفته و آن را جزء اعمال صالح خود محسوب کنید نتیجه کاملاً تغییر پیدا خواهد کرد.

عمل و کمکی که انجام آن ممکن است مدت زمان زیادی طول نکشد و این توفیق با اسباب مختلف از شما سلب شود!

پس آنچه بیش از هر چیزی می‌تواند شما را کمک کند تغییر موضوع و تیتر کاری است که دارید انجام می‌دهید و به جای تعبیر به محدودیت، تلقین به اسباب خیر و برکت برای دوران میانسالی و کهنسالی خود از آن داشته باشید و این ضرب‌المثل را تکرار کنید که از هر دست بدهم از همان دست خواهم گرفت.

البته چنانکه آمد زوایای مسئله تاحدودی مبهم بود که در صورت صلاحدید می‌توانید توضیحات بیشتری ارائه بفرمایید تا امکان بررسی و ارائه راهنمایی جامع‌تر فراهم شود.

برایتان آرزوی موفقیت و خوشبختی را داریم‌.

تصویر mohammadi mohammadi 09 خرد, 1402 سوال اعتقادی: جن زدگی.....

سلام و احترام

اصل وجود جنّ و مباحث مربوط به آن را نمی‌توان انکار کرد و برای رهایی از آنها که مورد سؤال شما هم هست راهکارهایی در همین سایت از سوی متخصصان ارائه شده که می‌توانید مباحث مربوطه را مطالعه و استفاده نمایید.

در اینجا از باب نمونه چند آدرس اینترنتی به شما معرفی می‌شود که به آنها مراجعه نمایید و به آنچه می‌خواهید ان‌شاءالله برسید:

https://btid.org/fa/news/119341

http://btid.org/node/181373

اما به عنوان فردی که هم تخصص کلام و هم مشاوره دارد باید بگویم تقریباً قریب به اتفاق مواردی که به نام جن‌زده تا به امروز برای مشاوره و ارائه راهنمایی در مؤسسات و کلینیک‌ها و مراکز مختلف آمده بودند و با آنها مصاحبه داشته‌ام افرادی بودند که یا دچار اختلالات روحی و روانی بودند و یا تحت‌تأثیر القائات متعدد در اثر تصوّر و یا پرداختن به اموری که اسباب تشدید اینگونه فکرها می‌شده، چنین حسّی به خودشان یا اطرافیان‌شان دست داده بود که جن‌زده شده‌اند و حال آنکه با تغییر سبک زندگی، رژیم غذایی مناسب و تفهیم شریعت به دور از افراط و تفریط و مدیریت تعاملاتی که داشتند، مسأله‌ کاملاً حل شد!

لذا از شما نیز می‌خواهیم در درجه اول سعی بفرمایید از هر آنچه که سبب تلقین بحث جن‌زدگی به شخص موردنظر می‌شود خودداری کرده و سعی نمایید او را به صورت حضوری و بدون واسطه، به یک مشاور که هم به مباحث روانشناسی و هم مباحث دینی مسلط باشد ارجاع دهید تا از نزدیک و به صورت دقیق بررسی‌های لازم صورت گرفته و بر اساس آن راهکار دقیق ارائه شود.

در پایان برایتان آرزوی موفقیت داریم.

تصویر mohammadi mohammadi 11 خرد, 1402 پسرم قانع نمیشه یسره باید بازی کنه....

سلام و احترام

چیزی که در مورد فرزندتان ذکر کردید امری عادی محسوب می‌شود که جای نگرانی خاصی ندارد. تقریبا طبیعی است که پسری با نشاط، سالم و پر انرژی، با یک ساعت بازی در روز یا چند نیم ساعت قانع نشود. معمولا پسر بچه‌ها دوست دارند مدام در حال بازی، دوندگی و شور و نشاط باشند.

اما پیرامون اینکه شما چه می‌توانید انجام دهید باید گفت در درجه اول اگر این پسر تنها فرزند شما است حتماً به فکر آوردن فرزند دیگری نیز باشید چرا که تک فرزندی معمولاً نتیجه‌ای جز سرکوب انرژی فرزند در کودکی و همچنین ایجاد توقعات عجیب و ناصحیح در دوران نوجوانی و جوانی نخواهد داشت.

پس تا آنجا که برای‌ شما ممکن است در درجه اول به فکر آوردن هم بازی تمام وقت برای فرزندتان باشید.

در کنار این مطلب از شما می‌خواهیم بودن فرزندتان در جمع بچه‌ها را افزایش دهید.

البته این به آن معنا نخواهد بود که با این کار فرزندتان از بازی کردن سیر خواهد شد، اما فضایی فراهم خواهد شد که کودک شما تعامل بیشتری با بچه‌ها داشته باشد و تا حد قابل توجهی بتواند انرژی خود را تخلیه کند.

همچنین باید سعی کنید تا آنجا که ممکن است او را در کارهای خانه شریک کنید مثلاً جارو زدن خانه با جاروی دستی حتی اگر الکی باشد یا دستمال کشیدن به دیوار و درها و کارهایی از این قبیل که می‌تواند تا حدود زیادی پسرتان را سرگرم کرده و انرژی‌اش را تخلیه کند.

یکی دیگر از کارهای لذت‌بخش برای کودکان که معمولاً می تواند اسباب کنترل آنها را فراهم آورد این است که به او بگویید مثلاً تا ۵۰ خواهید شمرد و کودکتان موظف است دور خانه بچرخد یا از این سمت خانه به آن سمت خانه برود، او با این کار احساس می‌کند در یک مسابقه قرار گرفته و تمام انرژی خود را خواهد گذاشت که در زمان کمتری بیشترین دوندگی را داشته باشد و...

البته دقت در تغذیه کودک نیز دارای اهمیت است. بی‌شک غذاهایی با طبع گرم و استفاده زیاد از شکلات‌ها می‌تواند اصطلاحاً بر جنب‌و‌جوش کودک بی‌افزاید.

آنچه آمد نمونه‌ کارهایی بود برای تخلیه و مدیریت صحیح انرژی فرزندتان که امیدواریم با کمک گرفتن از آن بتوانید به آنچه می‌خواهید برسید.

در پایان از شما دعوت می‌کنیم به کانال کودک شاد در ایتا نیز مراجعه نمایید چراکه نکات مفیدی را حتما در آن شاهد خواهید بود:

https://eitaa.com/koudakshad

برایتان آرزوی موفقیت داریم.

تصویر mohammadi mohammadi 07 خرد, 1402 بنظرتون به پدرومادرش بگم که دوباره مصرف میکنه؟

سلام و احترام

شما را بابت دغدغه‌هایی که برای آینده فرزندانتان دارید تحسین می‌کنیم و امیدواریم این فرزندان در دنیا و آخرت اسباب آرامش خاطر را برای شما فراهم آورند.

هرچند از شغل و سن همسرتان چیزی ذکر نکردید و فرازهایی را نیز می‌توان در سوال مشاهده کرد که احتیاج به توضیحات بیشتر شما دارد اما درمجموع نکاتی قابل توجه و مهم است که در ادامه به آن اشاره خواهیم داشت.

از شما می‌خواهیم خود را از هرگونه استرس و ترس و نگرانی دور نگاه دارید و ناامیدی را به خود تلقین نکنید چون این استرس و ترس مانع مدیریت صحیح شما با همسر و فرزندان‌تان خواهد شد.

مطمئن باشید با مدیریت خوبی که به کار خواهید گرفت می‌توانید زندگی خود و فرزندان و همسرتان را زیبا سازید.

در فرازی از پیامتان این‌چنین بیان کردید: وقتی به همسرتان می‌گویید قبول نمی‌کند و گاهی که خیلی پافشاری می‌کنید سکوت می‌کند و می‌پذیرد، آنچه ما از این نوشته برداشت می‌کنیم این است که همسرتان ظاهراً تمایلی ندارد که شما را ناراحت سازد و ناراحتی شما برای او آزاردهنده است که این می‌تواند امتیاز برای شما محسوب شود اما نکته‌ای که برای‌مان ایجاد سؤال می‌کند این است که دلیل پافشاری شما که ذکر کردید چه بوده و با این کار به چه چیزی می‌خواهید برسید و چه فایده و منفعتی برای شما داشته است؟!

از شما می‌خواهیم مراقب باشید دیوارهای حیا بین شما و همسرتان تا آنجا که ممکن است ریخته نشود.

معمولاً مردها اگر احساس کنند تحت فشار هستند و یا جایگاه مناسبی در ذهن همسرشان ندارند دست به کارهای عجیب می‌زنند و به اشتباه فکر می‌کنند برای زندگی‌ای که در آن جایگاهی ندارند چرا باید تلاش کنند و به خود سختی بدهند!

اینکه بیان داشتید معمولاً از جمع‌ها فراری هستند و اگر به اجبار شما در آن جمع‌ها حاضر شوند کارهایی می‌کنند که در شأن شما و خانواده‌تان نیست حکایت از وجود همان تحقیرهای ذهنی‌ای دارد که باید آن را برطرف کنید چراکه ارتباط زیادی بین دوری از مردم، احساس حقارت، کارهای عجیب و اعتیاد وجود دارد.

در مورد تعاملی که پسر و همسر شما با هم دارند نیز نکاتی به ذهن می‌رسد که البته در ابتدا باید دید سطح ارتباط عاطفی بین شما و همسرتان در مقابل این فرزندان چگونه است و بررسی را موکول می‌کنیم به توضیحات بیشتر شما.

معمولاً شاهد هستیم در خانواده‌هایی که ارتباط عاطفی مناسبی بین زن و شوهر وجود ندارد و مثلاً اسباب تحقیر مرد خانواده در آنجا فراهم است، پسر چندان مطیع و همراه پدر نمی‌شود.

پس از شما می‌خواهیم تا آنجا که ممکن است جایگاه همسرتان را در مقابل فرزندانتان تقویت نمایید که این بهبودسازی با آینده فرزندانتان کاملاً مرتبط خواهد شد و خودتان نیز با این احترام مطمئن باشید عزّت پیدا خواهید کرد.

اما پیرامون این که احتمال می‌دهید همسرتان به خطایی که در گذشته مرتکب می‌شده رو آورده باشد و از سوی دیگر بیان داشتید خانواده همسرتان با شما همسو هستند پیشنهاد می‌دهیم اگر خانوده همسر شما برخوردهای مناسبی دارند از طریق همان‌ها کار را دنبال کنید و مستقیماً با همسرتان وارد بحث نشوید.

در پایان از شما می‌خواهیم باور داشته باشید طلاق و جدایی می‌تواند خطراتی به مراتب سنگین‌تر را برای آینده فرزندانتان به دنبال بیاورد پس همچون باغبانی قوی آفت احتمالی موجود (که قطعی هم نیست) را مدیریت نمایید.

در صورت تمایل خوشحال خواهیم شد اگر توضیحات بیشتری را پیرامون روحیات همسرتان و خانواده‌ ایشان و سطح روابط عاطفی بین خود و همسرتان بیان بفرمایید تا امکان ارائه راهنمایی بیشتر فراهم شود.

تصویر mohammadi mohammadi 08 خرد, 1402 از لحاظ روحی خرابم و نمی‌تونم روی چیزی تمرکز کنم

سلام و احترام

سوال شما بسیار کلی بوده و زوایای مسئله کاملاً مخفی است و سبب می‌شود امکان ارائه راهنمایی جامع فراهم نشود. برای رسیدن به راهکار لازم است ببینیم علت و زمینه‌های خراب شدن وضعیت روحی شما چیست که یکی از مهمترین راه‌های رسیدن به علت‌ها، اظهارات خود شما می‌باشد.

باید ببینید این خرابی روح که از آن نام بردید از چه زمانی به وجود آمده و چه چیزهایی سبب بیشتر شدن آن می‌شود. همچنین نوع تعامل شما با والدین‌تان مورد بررسی باید قرار بگیرد. همچنین باید دید با خواهر و برادرانی که دارید چه نوع تعاملی از کودکی تا به امروز داشته‌اید و تعامل‌تان در محیط مدرسه با دوستانی که دارید چگونه بوده و پیرامون برنامه‌ای که برای آینده خودتان درنظر گرفته‌اید نیز باید دقت شده و به خوبی آن را مدیریت کرد.

باید توجه داشت که انسان اگر هدف داشته باشد بسیاری از کارها برای او آسان شده و با انرژی بیشتری به آنها خواهد پرداخت و در مسائل مختلف نیز با جدّیت بیشتری ورود پیدا خواهد کرد.

البته در بحث تمرکز، نوع تغذیه و سطح اعتمادبه‌نفس شما نیز مهم است. باید از غذاهای مناسب در این سنین استفاده کرده و آنچه که اسباب عدم اعتماد به نفس در شما را به وجود می‌آورد برطرف کرد.

خوشحال خواهیم شد در صورت صلاحدید توضیحات بیشتری را ارسال بفرمایید تا امکان بررسی بهتر مسئله و ارائه راهنمایی کامل‌تر فراهم شود چون تا علت پیدا نشود با توجه به تنوع علت‌هایی که می‌توان در نظر گرفت و هرکدام راهکار خاص خود را دارد، ارائه راهنمایی تنها طولانی شدن بحث را به دنبال خواهد داشت که با توجه به محدودیت‌های نوشتاری ممکن نخواهد بود.

البته از شما می‌خواهیم این مطالب را نیز مشاهده بفرمایید که بی‌شک خالی از لطف نخواهد بود:

https://btid.org/fa/news/170864

https://btid.org/fa/news/231117

موفق باشید.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 244