روند شكل گيري خاندان مكتب

21:38 - 1396/05/10

جریان مکتب را می توان به خطرناکترین گروه و خاندان اهل حق در میان دیگر جریانات و خاندان های منحرف این فرقه ضاله معرفی کرد.

تاريخچه خاندان مكتب

به جهت اهمیت خاندان مکتبی­ها، در این گفتار به طور مستقل به بحث درباره تاریخچه و روند شکل گیری این خاندان می­پردازیم.

روند شکل­گیری

درگذشته، شخصی به نام «حاج نعمت الله جیحون آبادی»که  اهل سقز کردستان و از طایفه مکری بوده است، به شهرستان صحنه، روستای جیحون آباد مهاجرت می­نماید و با تغییر مذهب خود سر سپرده خاندان شاه حیاسی می­شود. وی پس از چندی به تألیف دیوان شعر حق الحقایق یا شاهنامه حقیقت در شرح عقاید اهل حق اقدام می­کند و بدین ترتیب، با کسب نام و نشان در روستای و جیحون آباد با سوء استفاده از فقر فرهنگی شدید حاکم بر منطقه، زمینه را برای یارگیری و مطرح کردن خود به عنوان قطب فراهم ساخته، موفق به جمع ­آوری و جذب عده­ ای به دور خود می­شود. پس از آن،«عبد الحمید خان»حاکم و خان پرقدرت آن زمان با مشاهده اوضاع به وجود آمده، نسبت به نعمت الله خشمگین شده، و با تهدید وی موجبات متواری شدن حاج نعمت الله از روستا و فرار او به شهرستان صحنه را فراهم می آورد. پس از چندی آوارگی، حاج نعمت الله با میانجی­گری بزرگان اهل حق(خاندان شاه ابراهیمی) دوباره به جیحون آباد باز می­گردد. نعمت الله این بار به صورت مخفیانه و با زیرکی خاصی فعالیت­های قبلی خود را ادامه داده، به جذب افراد می­پردازد و موفق به تشکیل گروهی سنتی موسوم به «دراویش حاج نعمت»می­شود. این جماعت را می­توان شروع حرکتی دانست که میراث نامیمون آن در حال حاضر به نام تشکل انحرافی «مکتب» پا به عرصه وجود گذاشته است.

روند تبدیل گروه سنتی حاج نعمت به فرقه­ ای انحرافی و تشکیلاتی موسوم به «مکتب نور علی الهی» را می­توان در چهار مرحله به شرح ذیل بیان نمود:

مرحله اوّل: حیات حاج نعمت (1288-1338هـ . ق )

در این مرحله، همانگونه که در مطالب قبلی بدان اشاره گردید، حاج نعمت با زیرکی خاصی پس از تألیف شاهنامه حقیقت، آرام آرام جماعتی را به دور خود جمع کرد و با تأسیس گروه موسوم به دراویش گام اوّلیه حرکت به سوی ظهور فرقه انحرافی مکتب را برداشت. در این مقطع تمامی طرفداران حاج نعمت، خود را اهل حق دانسته و به آن اقرار داشته­ اند.

مرحله دوم: به قدرت رسیدن فتح الله جیحون آبادی

فتح الله پس از فوت پدرش با ادامه راه او، مدتی را در جیحون آباد اقامت کرده به هدایت مریدان پدرش مشغول شد، سپس در سال 1308 هـ ق با داشتن حدوداً 34 سال سن به تهران عزیمت نموده، پس از یکسال اقامت در پایتخت، به استخدام اداره ثبت احوال در آمد و به کرمانشاه منتقل گردید. در سال 1312 هـ ق پس از اخذ مجوز کار قضایی به شیراز مسافرت کرد و در این شهرستان به شغل قضاوت مشغول شد. وی با انتقال به خرم آباد تا سال 1320 هـ ق در سِمَت دادستانی خرم آباد مشغول به کار شد و در این زمان کتاب برهان الحق را که در شرح عقاید اهل حق است و در آن به صراحت خود و طرفدارانش را پیرو مذهب اهل حق معرفی نموده است، نوشت. و این گونه، گروه موسوم به «مکتب»رسماً و عملاً و با هدایت فتح الله جیحون آبادی و کمک خواهرش به نام «شیخ جانی»روند تشکیلاتی خود را آغاز کرد. در این زمان است که فتح الله با استناد به آیات قرآنی در یک بدعت نامیمون خود را نور علی الهی معرفی می­کند. او با صراحت مکتب را ساخته دست خودش معرفی نموده و بر این عقیده است که دین او تنها دین کامل جهان است. او به آیین اهل حق حمله ­ور می­شود و راه آنان را راه نادرست دانسته، تعریف خود از اهل حق را تنها تعریف صحیح می­داند.

در هر حال، می­توان این دوره را دوره تشکیل فرقه انحرافی مکتب و سعی در هدایت آن به سوی تشکیلات سیاسی تمام ­عیار بر شمرد. وی در سال 1353 هـ ق از دنیا رفت و در هشتگرد دفن گردید. مقبره وی در کوی نور واقع در شهرستان هشتگرد زیارتگاه مریدان نور علی الهی است؛ البته پس از تخریب و از بین بردن جسد مومیایی نور علی توسط مخالفانش، آن­جا به عنوان نظرگاه نور علی الهی قلمداد می­شود.

مرحله سوم: به قدرت رسیدن شیخ جانی، خواهر نابینای نور علی الهی

پس از نور علی، خواهرش شیخ جانی به عنوان رهبر فرقه شناخته شد و با همکاری برادرزاده ­اش دکتر بهرام، به اداره امور مکتبیون پرداخت. در دوره وی، اختلافات و درگیری­های ایجاد شده در زمان نور علی بین اهل حق و مکتب به اوج خود رسید و شیخ جانی با تشکیل گروه­های خشونت و تهدید بر اساس یک سیاست تشکیلاتی به منظور حفظ فرقه، به برخورد با مخالفان اقدام نمود.

با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، شیخ جانی با توان تشکیلاتی خویش به مخالفت با نظام نوپای اسلامی پرداخت و با سیاست­های افراطی خود موجبات بروز منازعات فراوانی را فراهم آورد که از جمله می­توان به درگیری شهرستان هشتگرد که منجر به تخریب مقبره نور علی الهی گردید، اشاره نمود. شیخ جانی پس از مرگ در شهر پاریس فرانسه دفن گردید و از طرف شهرداری پاریس برای وی مقبره­ای نسبتاً عظیم به طور رایگان ساخته شد. این مکان در حال حاضر، به محلِّ زیارتی مهمّی برای مکتبیّون فرانسه تبدیل گردیده است. دکتر بهرام نیز پس از مدتی متواری شد و راهی فرانسه گردید. او هم اکنون نیز در این کشور اقامت دارد.

مرحله چهارم: انتصاب دکتر بهرام الهی به عنوان رهبر

پس از فوت شیخ جانی، دکتر بهرام، فرزند نور علی، به قدرت رسید و رهبری جریان انحرافی مکتب را به عهده گرفت. با به قدرت رسیدن دکتر بهرام، وی با کمک­های مالی فراوان همسرش به نام مینو توکلی و با بهره­گیری از هدایت­ها و مساعدت­های سرویس جاسوسی فرانسه، فرقه مکتب را با ترمیم روش­ها و ساماندهی امورات به یک سازمان پیچیده منظم، مانند گروهک منافقین تبدیل کرد. نامبرده در حال حاضر متواری است و از کشور فرانسه این جریان را هدایت می­کند. او با به روز کردن تفکرات عناصر مکتبی، موفق به تحقق بسیاری از آرزوهای پدرش که در آن زمان شرایط تحقق و علنی شدن

آن­ها برای نور علی فراهم نبود، شده است. ساختار تشکیلاتی تدوین شده در زمان دکتر بهرام برای مکتب را می­توان بدین شرح ترسیم نمود:

الف- مکتب به لحاظ تشکیلاتی به روش گروهک منافقین عمل نموده و یک کپی برداری از این گروهک می­باشد، بدین صورت که خود دکتر بهرام در نزد مکتبیون به عنوان رهبر معنوی فرقه و تشکیلات به شمار می­رود و همسرش، مینو توکلی، مسئولیت هدایت اجرایی تشکیلات را بر عهده دارد.

ب- این فرقه در تربیت نیروهای وابسته، با راه ­اندازی کلاس­های آموزشی موسوم به کلاس­های جانبی و جَم عمومی برای تمامی مقاطع سنی تحصیلی از روش­های تربیتی بهائیت تقلید می­کند.

گفتنی است که دکتر بهرام الهی در یک اقدام حساب شده و تشکیلاتی در سال 1363 هـ ش تمامی وابستگان فرقه­ ای خود را ملزم نمود که با تراشیدن سبیل­ها، خود را شیعه اثنی عشری معرفی نمایند. این کار دکتر بهرام، حاشیه ای امن برای مریدان این فرقه درست کرده است.

 

مناطق محل سکونت مکتبی­ها:

صحنه کرمانشاه، هشتگرد کرج، کلاردشت و مناطقی از گرمسار، از جمله مناطق محل سکونت این خاندان می­باشد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 0 =
*****