مختصری از پیشنه و ویژگی های اهل حق

21:38 - 1396/05/10

یکی از فرقه های فعال در ایران، فرقه موسوم به «اهل حق» می باشد. اگر چه این فرقه دارای شعبات مختلف است و از لحاظ عقیدتی اختلافات بسیاری با هم دارند، اما در برخی اصول با هم مشترک اند

پیشینه اهل حق
شاید نتوان همه اتباع این فرقه را تحت حکم خاصی قلمداد کرد؛ ولی آنچه مسلم است که همه آنها خود را اهل حق می¬دانند. طایفه، یارسان، یارستان و آیین یاری، نام¬های دیگری است که اینان برای خود انتخاب کرده اند. بسیاری از شیعیان اهل این فرقه را  علیُُّ اللّهی و شیطان پرست می نامند؛ اما برخی جوانان امروزی آنها، این مسأله را اتهامی به اهل حق می دانند. در این­که این فرقه چه زمانی تأسیس شده است، اختلافات بسیاری وجود دارد؛ حتی در بین خود اهل حق نیز نظر یکسانی وجود ندارد. برخی از آن­ها مثل «نعمت الله جیحون آبادی»معتقدند که پایه­گذار این فرقه، شخصی به نام نصیر، غلام حضرت علی%، بوده است.[1] برخی دیگر، بنیان­گذار این فرقه را شاه خوشین لرستانی(قرن چهارم) می­ دانند.[2] عده­ ای بر این عقیده­ اند که این مسلک از زمانی که خداوند با ارواح آدمیان به محاوره پرداخته و از آنان بر الوهیت خود اقرار گرفته (عالم ذَر یا ألَست)، پی­ریزی شده است. افراد دیگری هم هستند که به عنوان مؤسس و بنیانگذار این فرقه مطرح می­شوند که از جمله آن­ها بابانائوس، بابا سرهنگ دودانی و بهلول ماهی هستند.

اما آنچه تحقیقات نشان می­دهد و در بین خود اهل حق نیز شهرت بیشتری دارد، این است که بنیانگذار این فرقه شخصی به نام «سلطان اسحاق»فرزند شیخ عیسی برزنجی است. سلطان اسحاق که پدرش از اهل تسنن بوده است، بعد از فوت او به دلیل درگیری با برادرانش به نام­های قادر، خِِدِرْ و سَلامت از برزنجه فرار کرد و به اورامان کردستان آمد و در قریه شیخان که هم اکنون جزؤ استان کرمانشاه است، سکنا گزید.[3] او کتاب سرانجام را به کمک یارانش نوشت که دارای شش جزء یا شش بخش است و قوانینی را برای اهل حق مدون نمود.[4] سلطان صهاک، سلطان حقیقت، شاه صاحب کرم و پادشاه از نام­های دیگر سلطان اسحاق می­باشد.

تاریخ تولد سلطان اسحاق دقیقاً مشخص نیست. در برخی کتب، سال تولد وی را 612 هجری قمری گفته­اند، ولی قاسم افضلی، رهبر یکی از طوایف اهل حق که در سال­های اخیر فوت شده، در مقاله خود در دائرة المعارف تشیع تولد سلطان را 15ربیع الاوّل سال580 هجری قمری می­داند. مادر سلطان اسحاق دایراک خاتون، ملقب به رمزبار می­باشد. در دائرة المعارف تشیع محل تولد سلطان، روستایی از توابع برزنجه از توابع شهر زور در استان کرکوک معرفی شده است.[5]

علّت اختلاف سلطان با برادرانش؟
گفته می­شود علت اختلاف سلطان با برادرانش، اختلاف بر سر موضوعاتی چون ارث بوده است. برادران سلطان ادعا می­کردند که سلطان اسحاق از شیخ عیسی نیست، چرا که شیخ عیسی در زمان ازدواج با دایراک خاتون، پیر مردی فرتوت بوده و احتمال بچه­دار شدن دایراک از شیخ عیسی بسیار بعید به نظر می­آمد. حتی حسین بیگ، پدر دایراک خاتون هم نسبت به شیخ عیسی و دایراک خاتون بدبین بوده است. [6]

علت گرایش مردم به سلطان اسحاق
در این­که علّت گرایش مـردم منطقه به سلطان اسحاق چـه بـوده، در تاریخ مختصر آل­سلجوق یا تاریخ ابن بی بی آمده است که وی(سلطان اسحاق) شدیداً ریاضت می­کشید و با تعویذات، اختلافات زن و شوهر را حل می کرد و در شعبده­ بازی و ..... ماهر بود.[7] در حال حاضر، یکی از روش­های تبلیغی فرقه اهل حق و رهبران آن­ها، استفاده از سحر و شعبده است که در مباحث بعدی بدان اشاره خواهد شد.

چگونگی تولد سلطان اسحاق
ادعای اهل حق در مورد جریان تولد رهبرانشان شنیدنی است. شیوه تولد رهبران اهل حق غالباً از راه بکرزایی و از راه دهان همراه با معجزات فراوان صورت گرفته است.[8] سلطان اسحاق هم از این قاعده مستثنا نبوده است. تولد وی بدین شرح است: چند تن از دراویش به طرف کردستان عزم سفر کرده و وارد منزل شیخ عیسی شدند. از وی درخواست ازدواج با دختر حسین بیک جِرد، رئیس قبیله را به نام «دایراک» نمودند. بالاخره بعد از جلب رضایت شیخ _آن هم با اصرار فراوان_ وی  به خواستگاری رفت و بعد از کشمکش­های فراوان و نشان دادن معجزات مکرر این ازدواج صورت گرفت و پس از مدتی، شهبازی به زمین آمد و به خانه شیخ عیسی رسید و به دهان دایراک رفت و از راه دهان، سلطان اسحاق به وجود آمد.[9]

بدعت­های مهم سلطان اسحاق
- بنای خاندان­ها و تأسیس فرقه
_ تأسیس جم­خانه
_ روزه سه روزه
_ تعیین پیر و دلیل برای خاندان­ها
_ دستور سرسپاری به رؤسای خاندان­ها توسط مریدان
_ دستور پرداخت نذر و نیاز

خاندان­های اهل حق
خاندان­ های اهل حق، بسیار زیادند و هر کدام معتقدند که خاندان آن­ها بر حق و اصل است. در برخی از کتب، یازده خاندان جزء خاندان­ های اهل حق شناخته شده­ اند. نور علی الهی، یکی از رهبران اهل حق در برهان الحق خاندان­های اصلی را این گونه معرفی می­کند:

    خاندان شاه ابراهیم
    خاندان عالی قلندر
    خاندان بابا یادگار
    خاندان خاموشی(سید ابوالوفاء)
    خاندان میرسور
    خاندان سید مصطفي
    خاندان حاجی باباعیسی یا حاجی باویسی

خاندان­های دیگری نیز بعداً تشکیل شده­اند که به شرح ذیل می­باشند:

    خاندان ذوالنوري
    آتش بگي (بیگي) یا مشعشعی
    خاندان شاه حياس
    خاندان حيدري

خاندان­های معروف و رهبران فعلی آن­ها
1. خاندان حیدری:
 رهبر فعلی این فرقه، شخصی است به نام «نصر الدین حیدری»که به جرأت می­توان گفت يكي از سياسي­ترين رهبران فرقه اهل حق می­باشد. او پیش­تر در روستای    توت شامی گهواره زندگی می­کرده است؛ ولی الان در شهر کرمانشاه بسر می­برد. برادر او سام الدین حیدری و پسر عموی او دکتر طهمورث حیدری، بعد از نصر الدین، در منطقه از محبوبیت خاصی برخوردارند.
مناطق محل سکونت مریدان این خاندان: برخی از جمعیت اهل حق شهر کرمانشاه، شهرستان کرند غرب(دالاهو)، بخش گهواره و کوزران و اهل حق­هاي شهرستان سرپل ذهاب و روستاهاي قصر شيرين، از مریدان این فرقه می­باشند.

2. خاندان آتش بیگی یا مشعشعی­ها:
 رهبر این فرقه، شخصی به نام «نظام الدین مشعشعی»است. او پسری به نام سام الدین دارد که تحصیل­کرده فرانسه می­باشد. نظام الدین در سال­های اخیر کارهای فرقه را بر عهده پسر خود گذاشته و برای جایگزینی وی زمینه سازی می کند­؛ به گونه­ای که به جرأت می­توان گفت سام الدین بعد از پدر خود مهم­ترين چهره در اين فرقه محسوب مي­شود.
مناطق محل سکونت مریدان این خاندان: کوهدشت و دلفان لرستان، روستای گره­بان هرسين، کنگاور و مناطقی از میاندوآب و اسدآباد و وِندر آباد همدان از جمله مناطق جغرافیایی محل سکونت مریدان این خاندان می­باشند.

3. خاندان شاه ابراهیمی:
در سال­های اخیر، شاه ابراهیمی­ها به دو شعبه منشعب شدند: شاه ابراهیمی­های کرند و شاه ابراهیمی­های صحنه.
رهبر شاه ابراهیمی­های کرند، شخصی به نام «قاسم افضلی»بود که بعد از فوت او، به علت اختلاف در بین گزینه­های جانشینی وی، شاه ابراهیمی­ های کرند نصر الدین حیدری، رهبر خاندان حیدری را به عنوان رهبر خود انتخاب کردند. پس رهبر فعلی آن­ها نصر الدین حیدری است.
اما رهبر شاه ابراهیمی­ های صحنه، شخصی به نام «شاه امر الله ابراهیمی»است که محل سکونت وی صحنه کرمانشاه می­ باشد. نقاط جغرافیایی مریدان: صحنه و توابع، کرند غرب.

4. خاندان مکتبی­ها (الهیون):
یکی از رهبران بزرگ اهل حق، نور علی الهی است. نام اصلی وی «فتح الله جیحون آبادی»است. او فرزند نعمت الله جیحون آبادی صاحب کتاب شاهنامه حقیقت است. نور علی در سال 1247هـ .ش در روستای  جیحون آباد صحنه کرمانشاه به دنیا آمد. او تحصیل­کرده بوده و 28 سال در حکومت پهلوی منصب قضاوت را عهده­ دار بود. نور علی الهی در خصوص حل تعارضات بین اسلام و اهل حق سعی فراوان نموده؛ اما نه تنها موفق نشد، بلکه ادعاهایی مطرح کرد که بعدها، چه از طرف رهبران اهل حق و چه از طرف علمای شیعه، رد شد. از جمله ادعاهای او می­توان به موارد ذیل اشاره کرد: ادعای تاسیس دین جدید: او در کتاب آثار الحق اظهار داشته است: «درباره روش خودم به نجف رفتم و از علی(ع) پرسیدم. در خواب به من فرمود: دین تو، دین ابداعی است؛ ولی نیک ابداعی است».[10] او همچنین در کتاب آثار الحق، خود را پیامبر معرفی می­نماید[11]  و یا در جایی دیگر ادعا می­کند که مشکل علمی ابن سینا را حل نموده است.[12]  از این ادعاهای عجیب و غریب، در آثار او به وفور یافت می­شود.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت:
[1] . شاهنامه حقیقت، ص 68.
[2] . مجموعه رسائل و اشعار اهل حق، ص 31 .
[3] . برهان الحق، ص42-43.
[4] . همان، ص 67-69.
[5] . آثار الحق، ج2 ص 611.
[6] . جهت اطلاع بیشتر ر.ک: دیوان گوره، ص 9.
[7] . پژوهشی دقیق بر اهل حق، به نقل از: تاریخ ابن بی بی، ص23 – 27.
[8] . آشنایی با فرقه اهل حق، ص 37.
[9] . با تلخیص از: آشنایی با فرقه اهل حق، ص37.
[10] . آثار الحق، ج 1  ، ص644  .
[11] . همان، ص644.
[12] . همان.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 1 =
*****