جريان خفيفي كه همزمان با تبليغات انتخاباتي در حال شكل گيري است

13:41 - 1392/03/18
رهروان ولایت ـ تبليغات انتخاباتي از آن جهت اهمّيّت دارد كه نگرش‌ها و باورهاي جامعه را تحت تأثیر خود قرار مي‌دهد. هنگامي كه در جامعه‌اي انتخابات در حال برگزاري است و كانديداها _ يا نماينده‌هاي آن‌ها _ مشغول تبليغ از خود هستند، يك جريان خفيف در حال شكل گيري است...
انتخابات

تبليغات انتخاباتي از آن جهت اهمّيّت دارد كه نگرش‌ها و باورهاي جامعه را تحت تأثیر خود قرار مي‌دهد. هنگامي كه در جامعه‌اي انتخابات در حال برگزاري است و كانديداها _ يا نماينده‌هاي آن‌ها _ مشغول تبليغ از خود هستند، يك جريان خفيف در حال شكل گيري است كه چنانچه به آن توجّه نداشته باشند،‌ در آينده آسيب‌هايي را به همراه خواهد داشت. اين جريان خفيف، همان شكل گيري آرزوها و خواسته‌هاي مردم است.

در اين ايّام حسّاس، افراد جامعه با انبوهي از وعده و وعيدها و برنامه‌هاي ممكن و ناممكن كانديداها مواجه هستند. هر روز از طريق رسانه‌ها يا ارتباطات رودررو پيام‌هايي به آن‌ها ارسال می‌شود. اين پيام‌ها در نهايت ذهنيت مخاطبان را شكل داده و آمال و آرزوهاي آن‌ها را صورت می‌بخشد. بنابراين تبليغات انتخاباتي از ضرورت و اهمّيّت بالايي برخوردار است و چنانچه بر اساس معيارها و ضوابط اخلاقي اسلامي انجام نشود، آسيب‌هاي جبران ناپذيري را به دنبال خواهد داشت.

به عنوان مثال در انتخابات دوره گذشته مجلس، يكي از كانديداها كه براي تبليغات انتخاباتي خود به يكي از شهرستان‌هاي استان كهكيلوئيه و بويراحمد سفر كرده بود، قول رفع كامل بيكاري در آن شهرستان را داده بود. البتّه مردم اين شهرستان به دليل بالا بودن نسبي بينش سياسي‌شان، پاسخ اين ادّعا را داده بودند امّا چنانچه گفته شد، در زمان معيّن شده براي تبليغ نامزدهاي انتخاباتي، به وفور از اين گونه ادّعاها ديده و شنيده مي‌شود. گاهي اينگونه پيش رفتن و براي جمع آوري آراي مردم، آنها را بي‌جهت متوقّع كردن، به بهاي زير سوال رفتن نظام تمام مي‌شود؛ به اين نحو كه در اكثر مواقع اين ناتواني به پاي خود شخص نوشته نمي‌شود، بلكه اين ذهنيت را به وجود مي‌آورد كه نظام ناتوان است يا به مشكلات مردم توجّهي ندارد. چنانچه مصداقي تر بحث كنيم اين مطلب روشن تر خواهد شد؛ اين شخصي كه چنين وعده‌هايي مي‌دهد، اگر راي هم بياورد و نتواند به وعده داده شده عمل كند (چون فرض اين است كه وعده داده شده ناممكن است)، چاره‌اي جز فرار از زير بار مسئوليت و انداختن آن به دوش ديگران ندارد. (واقعيّت اين است كه چنين اشخاصي كمتر پيش آمده كه اشتباهات خود را به عهده گرفته و عذرخواهي كنند، در بيشتر مواقع راه فرار را در اين مي‌بينند كه نگذاشتند و نمي‌گذارند و... سر دهند). اين خود به معناي بي اعتماد كردن مردم به نظام است، جداي از اينكه آمال، آرزوها و توقّعات جامعه را بالا برده است به نحوي كه همواره نيمه خالي ليوان ديده مي‌شود.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 10 =
*****