سلام من اون دختر رو درک میکنم مثل من داره چوب اشتباهات اطرافیانش رو میخوره چرا نمی تونیم یا نمی خواهیم قبول کنیم که هر کسی مسوول کارای خودشه اگه واقعا مورد قبول شماست برای بدست آوردنش تلاش کنید بدون منت گذاشتن و ترحم کردن...
البته نمیدونم چرا ازتون خواسته به خانوادتون چیزی نگید به نظر من خانوادتون حق دارند در جریان کامل باشند چون رضایت اونها هم مهمه و برای شروع یک زندگی خوب لازم ولی این هنر شماست که چطوری راضیشون کنید مثلا در کنار گفتن حقایق تلخ مربوط به زندگی ایشون از خوبیهاش بگید از علاقتون به ایشون از اینکه اگه برای رضای خدا اینکار رو بکتید خدا عوضش رو بهتون میده و جبران میکنه ...
نمیدونم شاید برای تسلی دل خودم این حرفا را میزنم ولی هر چی که هست اینو میدونم که اون هم مثل هر دختر دیگه ای حق داشتن یه زندگی خوب رو داره...
خداوند هر جور خیر و صلاح شما و ایشونه پیش بیاره.
وقتی دعا میکنی دعای تو از این جهان خارج می شود و به جایی میرود که هیچ زمانی نیست...
دعایت به قبل از پیدایش عالم می رود
دعایت به آنجا که دارند تقدیرت را می نویسند می رود و...
تقدیر نویس مهربان عالم تقدیرت را با توجه به دعایت مینویسد.
دکتر الهی قمشه ای
سلام خواهر عزیزم این توصیفاتی که از همسرت کردی شبیه اخلاق برادر منه من که خودم با بداخلاقی و بویژه بددهنی اصلانمیتونم کناربیام اما بیچاره زن داداشم اینو پذیرفته و تحمل میکنه البته روزای اول اونم موضع میگرفت و جواب میداد ولی وقتی دید فایده ای نداره و فقط اوضاع بدتر میشه ترجیح داد صبروسکوت رو پیشه کنه الانم معمولا هر کاری میخاد بکنه با تظر اونه اینجور آدما خیلی تیاز به تاییدشدن دارن و یه جورایی دوست دارن ریاست کنن. مادر من خیلی خوب بود که قبل از ازدواجشون این موضوع رو بهش گفت ولی خوب خودش خواست (عاشق شده بود) الانم هر موقع ناراختی پیش بیاد با مادرم درد دل میکنه و اونم نصیحتش میکنه البته اینو هم بگم که برادرم هم خیلی خانمش رو دوست داره و واسه زندگیشون خیلی تلاش میکته خوبی و بدی رو باید کنار هم دید. شما هم اگه واقعا اونو و زندگبت رو دوست داری سعی کن تحمل کنی و با سکوت جواب حرفا و کاراشو بدی و از تجربه های یه نفر مثلا مادر شوهرت در این مورد استفاده کنی.برای شما هم مثل زن داداشم دعا میکنم.
سلام من اون دختر رو درک میکنم مثل من داره چوب اشتباهات اطرافیانش رو میخوره چرا نمی تونیم یا نمی خواهیم قبول کنیم که هر کسی مسوول کارای خودشه اگه واقعا مورد قبول شماست برای بدست آوردنش تلاش کنید بدون منت گذاشتن و ترحم کردن...
البته نمیدونم چرا ازتون خواسته به خانوادتون چیزی نگید به نظر من خانوادتون حق دارند در جریان کامل باشند چون رضایت اونها هم مهمه و برای شروع یک زندگی خوب لازم ولی این هنر شماست که چطوری راضیشون کنید مثلا در کنار گفتن حقایق تلخ مربوط به زندگی ایشون از خوبیهاش بگید از علاقتون به ایشون از اینکه اگه برای رضای خدا اینکار رو بکتید خدا عوضش رو بهتون میده و جبران میکنه ...
نمیدونم شاید برای تسلی دل خودم این حرفا را میزنم ولی هر چی که هست اینو میدونم که اون هم مثل هر دختر دیگه ای حق داشتن یه زندگی خوب رو داره...
خداوند هر جور خیر و صلاح شما و ایشونه پیش بیاره.
وقتی دعا میکنی دعای تو از این جهان خارج می شود و به جایی میرود که هیچ زمانی نیست...
دعایت به قبل از پیدایش عالم می رود
دعایت به آنجا که دارند تقدیرت را می نویسند می رود و...
تقدیر نویس مهربان عالم تقدیرت را با توجه به دعایت مینویسد.
دکتر الهی قمشه ای
جالب بود. اینکه طرف به دل آدم نمیشینه چقدر مهمه با اینکه از نظر سایر موارد مثل ایمان و داشتن شغل و ... تقریبا اوکیه؟
سلام کتاب گلبرگ که متن همون برنامه گلبرگ شبکه سه هست رو مطالعه کنید.موفق باشید.
سلام خواهر عزیزم این توصیفاتی که از همسرت کردی شبیه اخلاق برادر منه من که خودم با بداخلاقی و بویژه بددهنی اصلانمیتونم کناربیام اما بیچاره زن داداشم اینو پذیرفته و تحمل میکنه البته روزای اول اونم موضع میگرفت و جواب میداد ولی وقتی دید فایده ای نداره و فقط اوضاع بدتر میشه ترجیح داد صبروسکوت رو پیشه کنه الانم معمولا هر کاری میخاد بکنه با تظر اونه اینجور آدما خیلی تیاز به تاییدشدن دارن و یه جورایی دوست دارن ریاست کنن. مادر من خیلی خوب بود که قبل از ازدواجشون این موضوع رو بهش گفت ولی خوب خودش خواست (عاشق شده بود) الانم هر موقع ناراختی پیش بیاد با مادرم درد دل میکنه و اونم نصیحتش میکنه البته اینو هم بگم که برادرم هم خیلی خانمش رو دوست داره و واسه زندگیشون خیلی تلاش میکته خوبی و بدی رو باید کنار هم دید. شما هم اگه واقعا اونو و زندگبت رو دوست داری سعی کن تحمل کنی و با سکوت جواب حرفا و کاراشو بدی و از تجربه های یه نفر مثلا مادر شوهرت در این مورد استفاده کنی.برای شما هم مثل زن داداشم دعا میکنم.
Pages