12:10 - 1393/12/24
سلام,۲۳ سالمه در شرف ازدواجم,ادم خیلی اروم و کم حرفیم,برام خواستگار اومده بود بیشتر اون داشت حرف میزد من نمیدونسم باید چی بگمو چه جوری حرف بزنم ک باعث ازار هر دومون شد,خواهش میکنم یه راهکاری جلوم بذارید,دارم دیوونه میشم,خستم از وضعیت خودم
http://btid.org/node/59666
جمع بندی مطلب: http://www.jonbeshnet.ir/news/64223
سلام
اتفاقا منم قبل از عید رفتم خواستگاری یک نفری که شرایطش مثل شما بود.
خیلی ازش خوشم اومد ، به دلم نشست ، تمام معیارای منو داشت.البته من خودمم یکم قبلا مثل ایشون بودم. می تونستم باهاش کنار بیام یا حتی مشکلشو حل کنم. دوست داشتم قسمت بشه باهم ازدواج کنیم ، منتها بهم ندادنش ، اما هنوز بهش فکر می کنم... دعا کنید قسمتم بشه.
برای کمک به شما هم پیشنهادم اینه که کتابهای گلبرگ زندگی آقای دهنوی یا سیم جیم های خواستگاری آقای مسلم داوود نژاد یا کتاب خواستگاری آقای سید مصطفی هاشمی محجوب رو مطالعه کنید و یا برید تو سایتها سوالات خواستگاری رو سرچ کنید. البته تو سایتها سوالای بیخود زیاد هست سعی کنید سوالاتشو با توجه به شرایطتون ، آینده تون و دغدغه هاتون گزینش کنید ، بعدشم اونها رو اولویت بندی کنید برای هرجلسه. جلسه اول سوالات کلی ، کلیدی و مهم که اگر اون جلسه تموم شد بتونید تصمیم مهمی در مورد ادامه جلسات بعدی بگیرید.
در نهایت امیدوارم به همون کسی که لایق شماست برسید. برا منم دعا کنید...
سلام کتاب گلبرگ که متن همون برنامه گلبرگ شبکه سه هست رو مطالعه کنید.موفق باشید.
با سلام...
خواهر عزیز من در حدی نیستم که بخوام شما رو نصیحت کنم ولی برادرانه حرفی میزنم که امیدوارم کمکی بکنه.سعی کن این عادت کم رویی و کم حرفی رو از خودت دور کنی من کسای زیادیو دیدم که بخاطر همین مسئله تو زندگیشون مشکل داشتن چه مرد ، چه زن. برای هر دو ناخوشایند خواهد بود.
در مسئله ی شب خواستگاری هم فقط و فقط فکر کن که اگه با شخص مقابلت رفتی زیر یه سقف ایا اون کسیه که معیارای زندگی مشترک با شمارو داره یا نه و بر اساس همون معیارا سوال بپرس ..خودت ، و فقط خودت میتونی اون معیارارو تشخیص بدی .درسته که میتونی از تجربه ی دیگران استفاده کنی ولی در اخر تصمیم گیرنده خودت خواهی بود.
انشاالله که موفق باشید.
با سلام
کوتاه بگم
اینکه شما نمیدونستید چی باید گفت به خاطر نداشتن هدف است.
در مورد خودتون و اهدافتون در زندگی فکر کنید ،ببینید میخواهید در زندگیتون به کجا برسید بعد اینقد سوال برات مطرح میشه که نمیدونی کدوم را بپرسی.موفق باشی
التماس دعا
یا علی
هر چی طرفتون میگه، همونا رو در مورد خودتون مطرح کنین.
مثال:
پسر: من به تحصیل خیلی اهمیت میدم و دوست دارم همسرم ادامه بده.
دختر: ... من هم ترجیحم اینه که مطاعات داشته باشم اما نه برای مدرک. بیشتر توی خونه:)
این از عفت و حیاست.
آقا یوسف ماهایی که حرف میزنیم و سوال میپرسیم اونوقت از چیه؟!!!!!
سلام سارا خانم
ابتدا: با محبت کامل طرفتون رو جذب کنید و با کلمات محبت آمیز ازشون استقبال کنید حتی با احوالپرسی ای که باهاشون میکنید این خودش میتونه شروع خوبی باشه
بعد: از مباحث جزئی برا مقدمه چینی استفاده کنید تا یه کم آمادگی براتون حاصل بشه و درواقع یه کم با هم راحت باشید
سپس: در مورد مباحث اعتقادی حتما صحبت کنید میزان اعتقادشون رو نسبت به دین و مذهب بپرسید سعی کنید اینو تو اولویت اول قرار بدین و مطمئن باشید اگه تو این مساله مشکلی نباشه بقیه رو با مشورت هم میشه حلش کرد
در مورد هدفهای زندگیشون؛ حتما بپرسید که هدفتون از تشکیل زندگی چیه و برا چی میخوان ازدواج کنند؟
این خودش خیلی خوبه که ایشون شروع کننده ی خوبین و شما گوش دهنده درواقع میتونه برا شما هم خوب باشه اول بشنوید و از صحبتهای ایشون برا ادامه ی صحبت های خودتون استفاده کنید.
انشالله هرچه زودتر خبر عروسیتونو برا کاربران بدین. هم برا شما و هم برا بقیه مجردان آرزوی خوشبختی دارم.
سلام خدمت شما خواهر گرامی
پیش از هرچیزی باید بگم بهتره به این احساس دامن نزنید ....
یک شبه نمی تونید تغییر کنید ... مثل ترک هر عادت یا رفتاری زمان لازم هست که خلق و خو تون تغییر کنه که شایدم هیچ وقت به طور کامل تغییر نکنه ...
پس در ابتدا این عادت رو بپذیرید ... و اصلا ازش متنفر یا ناراحت نباشید .... حتی دوسش داشته باشید ... ولی به مرور سعی کنید اونا رو کمرنگ کنید ..... همین که در این مورد فکر میکنید که چی بگید و چگونه صحبت کنید همه چیزو سخت تر میکنه !!! حرف بزنید نظر بدید بدون اینکه حتی دربارش زیاد فکر کنید ... هر چی به ذهنتون رسید و فکر کردید درسته بگید و از عکس العمل دیگران دلسرد یا ناراحت نشید ..... حرکت کنید بدون هیچ ترس و نگرانی .... فقط رو به جلو باشید و به کارها و عکس العمل هایی که از حرفاتون دریافت می کنید توجه نکنید !!!
ان شا الله که موفق خواهید شد
تا خودتو نشناسی نمیتونی ایده آل داشته باشی و درباره خودت و علایقت صحبت کنی مطالعه کن ببین تو چه زمینه هایی علاقه و استعداد داری تو همون زمینه ها اطلاعات کسب کن تحلیل گرباش راجع به هر چیزی که دورواطرافت اتفاق میوفته یه برداشت شخصی داشته باش بعد برو دنبالش ببین برداشتت تا چه حد درسته خیلی سوال زیاده خوشبحالت که سوال نداری من گاهی میترسم بیشتر سوال بپرسم طرف قاطی کنه مثلا راجع به فقط یه چیزی میشه کلی سوال درآوور برای مثال میگم راجع به خونوادش اینکه چی دوس دارن معیارشون چیه رو چی حساس هستن رفتارشون با عروسشون رفتارشون با دخترشون با همین آقا با اقوامه دیگه با غریبه ها الگوشون تو خونواده مسافرتایی که رفتن در مورده خط قرمزای خودشونو خونوادشون و خیلی چیزای دیگه یکم که دقت کنی چی میخوای سوالا میانشون ایده آل که داشته باشی کلی سوال به ذهنت میاد
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.
کم حرفی بودن به خودی خود چیز بدی نیست ولی علت اینکه در هنگام خواستگاری هم کم حرف هستید چه بسا به این دلیل باشد که معیارهای انتخاب را نمیدانید و همین مسأله باعث شده که نتوانید با خواستگارتان صحبت کنید و البته نداشتن مهارت ارتباطی و کم رویی را هم میتوان به کم حرف بودن شما در چنین شرایطی اضافه کرد.
به هر حال قبل از خواستگاری باید بدانید که چه موضوعات و معیارهایی برای انتخاب شما مهم است. به همین منظور شما میتوانید روی یک برگه ملاکهای مهم ازدواج را برای خود بنویسید و ببینید چه موضوعاتی برای شما اهمیت خاصی دارند.
اصلی و فرعی بودن ملاکها نسبت به افراد مختلف ممکن است متفاوت باشد یعنی ممکن است موردی برای یک نفر اصلی و برای دیگری فرعی باشد. پس هرکس باید فکر کند و ملاکهای اصلی و فرعی خودش را مشخص کند و بعد سوالاتی را در مورد ملاکهای اصلی و فرعی مورد نظرش اماده کند که از طرف بپرسد.
روش تشخیص ملاکهای اصلی و فرعی:
برای تشخیص ملاکهای اصلی از فرعی، شما می توانید خود را در یک زندگی فرضی در حالات مختلف با همسرتان تصور کند و بر اساس خصوصیات خود، همسر مناسب خود را تصویر نمایید؛ یعنی با توجه به شناختی که از افکار و اخلاقیات و صفات و انتظارات خود دارید فرد مناسب خود را به همراه افکار و اخلاقیات و صفات و علایق و سلایقش تصور نمایید؛ به این صورت که خود و او را در یک زندگی مشترک در حالات مختلف - مثل صحبت کردن، غذا خوردن، انجام کارهای منزل، اختلاف نظر، ارتباط با خانواده همسر و...- ببینید و با توجه به انتظاری که از طرف مقابل دارید، ویژگیهای اصلی و فرعی او را مشخص نمایید.
وقتی ملاکهای اصلی و فرعی برای ازدواج را نوشتید، میتوانید در هنگام خواستگاری در مورد همان موارد صحبت کنید. مثلا اگر ایمان واخلاق طرف مقابل شما برایتان اهمیت دارد میتوانید از اهمیت این موضوع در نزد خودتان بگویید و از ایشان در همین موارد سوال و گفتوگو کنید؛ اینکه ایشان چه میزان تقید به مسائل دینی از جمله نماز و... دارند یا اخلاقشان چگونه است، برون گرا هستند یا درون گرا، هنگام عصبانیت چه واکنشی از خودشان بروز میدهند و ...
امّا فارغ از اینکه چه مولفههایی برای انتخاب شما مهم هستند، باید توجه داشت که طرفین میبایست از جهت اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، فکری، فرهنگی و خانوادگی از تناسب کافی برخوردار باشند تا بتوانند سازگاری کافی در زندگی مشترک داشته باشند. البته وجود اختلاف کم در این موارد امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است.
با آرزوی موفقیت