نظرات توفیقی

Retrato de توفیقی توفیقی 08 Dez, 2014 ما امکان بچه دار شدن نداریم

سلام

از حضور شما در این سایت و اعتمادتان تشکر میکنیم

مواجهه شدن با مشکل این چنینی خود دارای استرسها و فشارهای روانی است که شما باید با پذیرفتن و کنار آمدن با این مشکل در وهله اول زندگی زناشویی خودتان را حفظ کرده و آن را تحکیم ببخشید سپس با بررسی همه راهکارها بهترین گزینه را انتخاب نمایید.

راهکارهایی که به نظر میرسد وجود دارد:

1- داشتن فرزند با اسپرم اهدایی.

2- آوردن فرزند از پرورشگاه و یا از شخصی که تمایل دارد فرزندش را شما بزرگ کنید.

3- پذیرفتن و کنار آمدن با ناباروری و زندگی بدون فرزند.

 

در خصوص انتخاب گزینه اول باید به نکات زیر توجه داشته باشید:

الف. سریع و عجولانه تصمیم نگیرید حتما نسبت به نابارور بودن شوهرتان و عدم وجود درمانهای احتمالی با مراجعه به چند مرکز تخصصی و پزشکان متخصص اطمینان حاصل کنید. (آزواسپرمی میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که برخی از آنها قابل درمان هستند حتی مواردی از آزواسپرمی که گفته میشود غیر انسدادی است و درمان ندارد درمانهایی ولو با شانس کم ذکر کرده اندعلاوه بر این احتمال دارد در نمونه گیری از بیضه اسپرم مشاهده شود که برای لقاح آزمایشگاهی استفاده شود)

ب. ملاحظه حکم شرعی فرزند دار شدن با اسپرم اهدایی بر اساس مرجع تقلیدتون:

تقریبا همه مراجعه این کار را جایز نمیدانند که در این صورت فرزند نامشروع می باشد البته مقام معظم رهبری با شرایطی جایز میدونن که در این صورت اگر مقلد ایشون باشید اگر چه جایز است اما به هرحال قطعا شوهر شما پدر فرزند نخواهد بود بلکه پدرفرزند شما فرد صاحب اسپرم می باشد که معلوم نیست کیه.

ج. در نظر گرفتن فشار روانی بر شوهرتان که پدر فرزند شما نخواهد بود و  تنها فرزند شما و فرد صاحب اسپرم است.

د. این کار نمیتونه همیشه مخفی از دیگران باشه بالاخره ممکنه پدر و مادرشما و دیگران متوجه این مسئله بشن و با توجه به عدم پذیرش اینگونه فرزند آوری در جامعه با مشکلات بعدی روبرو شوید

ه. نکته مهم تر اینکه ممکن است در آینده فرزند شما از این مسئله با خبر شده و چون خود را بدون پدرمعلوم (و احیانا غیر مشروع) میداند دچار مشکلات روحی گردد.

به نظر میرسد انتخاب گزینه های دو و یا سه پس از اطمینان از ناباروری بهتر بوده و آسیبهای کمتری داشته باشد.و در کل کنار آمدن با این دو گزینه راحت تر و بیشتر مورد قبول جامعه و اطرافیان است.

موفق باشید.

Retrato de توفیقی توفیقی 08 Dez, 2014 ما امکان بچه دار شدن نداریم

در حال پاسخگویی

Retrato de توفیقی توفیقی 25 Nov, 2014 اختلاف با خانواده سر انتخاب همسر

سلام

از اعتماد شما به این سایت تشکر میکنم

ابتدا نکات زیر را در نظر بگیرید سپس برای تغییر نظر خانواده از راه کارهایی که بیان خواهد شد استفاده کنید:

نکات مهم:

1. اگر چه حق انتخاب همسر صرفا با خود شماست اما چون ازدواج در عین حالی که یک امر شخصی است یک مسئله خانوادگی نیز میباشد لذا هم نظر بودن شما و خانواده محترمتان در انتخاب همسر می تواند زندگی زناشویی شما را در آینده رضایت بخش تر، زیباتر و پایدارتر کند.

2.  بسیاری از موارد بوده که پسر به خاطر اقتضاء سن و کمی تجربه ملاکهایی برای انتخاب همسر در نظر داشته که در آینده با مشکل مواجه شده در صورتی که اگر عاقلانه و با مشورت دیگران از تجربیات آنها استفاده میکرد دچار مشکل نمی شد لذا ملاکهایی که خانواده شما عنوان می کنند را به دقت مورد توجه و بحث  قرار بده و سپس تصمیم بگیر.

3. گاهی اوقات لازم است با توجه به شان اجتماعی خانواده ملاکهایی دیگر بر ملاکها خوداضافه کرد تا در آینده ازدواج موفقی داشته باشید. (مثلا در جایی که خانواده مذهبی هستند اگه شما با خانمی که نسبت به حجاب و آموزه های دین بی تفاوت است ازدواج کنید ممکن است بعدا مشکلاتی برایتان ایجاد کند. و یا مثالهای دیگه...)

4. علت اصلی مخالفت خانواده با موردی که شما در نظر دارید و علت اصلی موافقتشون با موردی که اونها مد نظر دارند را کشف کنید.

پس از در نظر گرفتن نکات ذکر شده و تعیین ملاکهای مد نظر خودتون اگه مورد مناسبی که مد نظر شما و خانواده محترمتان هست پیدا کردید که خیلی خوبه؛ اما اگه مخالفت همچنان باقی بوده و از طرفی خانمی که مد نظر شماست دارای ملاکهای صحیح شما میباشد از روشهای زیر برای  قانع کردن خانواده استفاده کنید:

1. توجیه منطقی: توضیح دهید که قرار است من با همسر آینده ام زندگی کنم نه دیگران پس لازم است که اون خانم مورد پسند من بوده تا بتوانم در کنارش آرامش داشته باشم البته باید موردی باشد که هم او شما را دوست داشته باشد و مورد نظر شما نیز باشد.

2. استفاده از احساسات: با استفاده از گفتار و رفتار طوری عمل کنید تا احساسات آنان را  به نفع خودتون تحریک کنید (مثلا بگید: من بیخیال ازدواج میشم تا هم شما از من راضی باشین و هم خودم توی زندگی آینده دچار اختلافات زناشویی نشوم فکر کنم اینجوری شما راضی تر باشین البته مشکلات عاطفی که به سراغم میاد بر عهده شماست.)(یا اینکه در فرصتهای مناسب بگید شما که به فکر بچتون نیستید و یا کارها و رفتارهای محترمانه دیگه)

3. ذکر نمونه های ناموفق: شما از نمونه هایی که میشناسید و یا مطالعه کرده اید که به خاطر ازدواج بدون علاقه و بدون رضایت دچار مشکلات زناشویی و متارکه و ... شده اند را بیان کنید.

4. بیان پیامدهای بعدی ازدواج: بعد از بیان نمونه های ناموفق برای آنان توضیح دهید که آیا شما دوست دارید منم دچار این مشکلات بشوم؟

5. به بحث گذاشتن ملاکهای مد نظر: ملاکهای مد نظر خودتون و همچنین ملاکهای مد نظر خانواده رو مورد بحث قرار بدهید و لزوم داشتن هر کدام از ملاکها و یا پیامدهای مد نظر قرار ندادنشان را بررسی کنید و به توافق برسید.

6. اصرار محترمانه بر خواست خود تا رسیدن به نتیجه: آب که نرم ترین جسمه وقتی که به صورت مداوم پایین می ریزه، سنگ به اون محکمی رو سوراخ می کنه در حالی که نه گفتار شما از آب نرم تره و نه دل پدر مادر از سنگ سخت تر؛ لذا به هیچوجه نظرات خود را با تندی و ناراحتی و یا غیر محترمانه بیان نکن بلکه اصرار با زبانی نرم و محترمانه به همراه دلسوزی و مظلوم نمایی می تواند دل آنان را نیز نرم کند.

موفق باشی، بهترین آینده را برایت آرزو میکنم

Retrato de توفیقی توفیقی 23 Nov, 2014 مسئولیت پذیر نبودن فرزند

برای افزایش مسئولیت پذیری در فرزندان دو لینک زیر به صورت خلاصه و مفید نکاتی را بیان کرده که میتوانید از آنها استفاده کنید و در صورت نیاز به راهنمایی های بیشتر در همین بخش مطالب و مباحث را ادامه دهید.

1- افزایش مسئولیت پذیری در فرزندان

2- فرزند مسئولیت پذیر

موفق باشید

Retrato de توفیقی توفیقی 22 Nov, 2014 راهکارتون به دردم نخورد!

دوست گرامی AmirhosseinAram احساس تنهایی شما تا حدی طبیعی است چون شرایط نوجوانی اینگونه است اما اگر احساس می کنید این وضعیت آزار دهنده است و روی فعالیتهای شما اثرات نامطلوب گذاشته برای رهایی از چنین وضعیتی همانطور که دوستان فرمودند باید بیشتر توضیح بدهی. اما برای راهنمایی شما چند سوال رو مطرح میکنم اگه این سوالات رو تکمیل کنی شاید دوستان بهتر بتونن کمکت کنن:

1-کیفیت تعامل و رابطه ات با پدر و مادر و بقیه اعضای خانواده ات چه جوریه؟

2-چند تا دوست داری؟وقتی با دوستات هستی احساس استرس و اضطراب نداری؟

3-آیا فعالیتهایی که براتون لذت بخش است را انجام میدی؟مثلا بازی و سرگرمی، ورزش و گفت و گو با دوستان و خنده و ...

4-آخرین باری که احساس تنهایی کردی را در نظرت بیار و در موردش توضیح بده(اینکه مثلا کجا بود؟کیا بودن؟چی شد؟و چه کار کردی؟چه احساسی داشتی؟برای رفع تنهایی چه کار کردی؟و...)

5-وقتی احساس تنهایی میکنی چه فکری از ذهنت میگذره؟(مهم است)

6-آیا این حس تازه به سراغ شما اومده؟ تقریبا چه مدتیه این حس رو پیدا کردی؟

7-وقتی جلو آینه می ایستی و یا توی خلوت خودت به خودت فکر میکنی چه احساسی راجع به خودت داری؟ آیا از لحاظ توانایی های جسمی و روحی خودت رو فردی مانند بقیه میدانی یا بهتر و موفقتر از بقیه میدانی و یا اینکه فکر میکنی نسبت به بقیه هم سن و سالات ضعیف تر هستی؟

8-اگه یک بار دیگه در نقطه شروع زندگی ت قرار بگیری آیا همین مسیر را که تا الآن اومدی میای یا جاهایی را عوض میکنی؟چه کارهایی رو عوض میکنی؟

9-آیا خودت یا اعضای درجه یک شما سابقه بیماری خاصی (جسمی یا روحی) خصوصا افسردگی را داشته اید؟

10-اگه توضیحی دیگه که میدونی لازمه گفته بشه بگو.

موفق باشی.

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 534