سلام. مطلب شمارو چند بار خوندم. به نظرم یاشما کامل توضیح ندادین ماجراتونو و یا اینکه قدری بچگانه رفتار کردین. من اصلا متوجه دلیل قهر و دعوای شما نشدم...مخصوصا متوجه اون جمله "منو بازی دادی" نیز نشدم. این کم حرفی نیست که شما به ایشون زدین.آیا واقعا همچین اتفاقی افتاده یا شما همینطوری این حرفو زدین؟یه مقدار عاقلانه تر و پخته تر رفتار کنین. اگه اشتباه کردین بپذیرین و درصدد جبران باشین(البته کاملا عاقلانه و نه شتاب زده).
به دنبال راهی برای یک مقدار تنوع در زندگی اتان باشین. یه راهی که قدری از این یکنواختی حاکم کاسته بشه. با یک مشاور حاذق از نزدیک صجبت کنین و مشکلتونو بهش بگین...نگران نباشین.فقط اینو بدونین غر زدن و نق زدن مداوم باعث بدتر شدن اوضاع میشه.
توی خط اول تایپک که اینو نوشتن "تن به ازدواج نمی دهم"...البته در هر دو صورت پاسخ یکیست...دیگران هم خوب کاری میکنن به ایشان که کار ندارن دختر نمیدهند. همه زندگی رو همینطوری شوخی میگیرن که بعد جدی جدی به مشکل برمیخورن.
سلام...
هنوز خیلی زوده برای خسته شدن و درماندگی...
خیلیم این تجربه های زندگی رو برای خودتون حساس و عذاب آور نکنین. سالهای بعد بهش فکر کنین خندتون میگیره.
موفق باشین
سلام. مطلب شمارو چند بار خوندم. به نظرم یاشما کامل توضیح ندادین ماجراتونو و یا اینکه قدری بچگانه رفتار کردین. من اصلا متوجه دلیل قهر و دعوای شما نشدم...مخصوصا متوجه اون جمله "منو بازی دادی" نیز نشدم. این کم حرفی نیست که شما به ایشون زدین.آیا واقعا همچین اتفاقی افتاده یا شما همینطوری این حرفو زدین؟یه مقدار عاقلانه تر و پخته تر رفتار کنین. اگه اشتباه کردین بپذیرین و درصدد جبران باشین(البته کاملا عاقلانه و نه شتاب زده).
امیدوارم موفق بشین
سلام دوست عزیز
به دنبال راهی برای یک مقدار تنوع در زندگی اتان باشین. یه راهی که قدری از این یکنواختی حاکم کاسته بشه. با یک مشاور حاذق از نزدیک صجبت کنین و مشکلتونو بهش بگین...نگران نباشین.فقط اینو بدونین غر زدن و نق زدن مداوم باعث بدتر شدن اوضاع میشه.
توی خط اول تایپک که اینو نوشتن "تن به ازدواج نمی دهم"...البته در هر دو صورت پاسخ یکیست...دیگران هم خوب کاری میکنن به ایشان که کار ندارن دختر نمیدهند. همه زندگی رو همینطوری شوخی میگیرن که بعد جدی جدی به مشکل برمیخورن.
کار خیلی خوبی میکنین که تن به ازدواج نمی دهید
Páginas